تغییرات سیاسی یمن در بستر تاریخ

رویارویی دولت عبدالله صالح با انتفاضه جنوب یمن و خطرهای ناشی از فعالیت گسترده وهابیت سبب نارضایتی شدید مردم از اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شد.

به گزارش سرویس بین الملل ایسکانیوز به نقل از معاونت برون مرزی صداو سیما ،یمن در جنوب غربی آسیا و جنوب شبه جزیره عربستان سعودی واقع است. مساحت این کشور527 هزارو 968 کیلومترمربع است و دارای دو ساحل مهم؛ یکی در دریای سرخ در غرب و دیگری در جنوب این کشور در دریای عرب است که در اسناد تاریخی با عناوین دریای پارس، بحر فارس و بحر مکران خوانده می شود. یمن بخاطر داشتن این دو ساحل مهم، اهمیت راهبردی زیادی در منطقه دارد. با این ویژگی ها، یمن یکی از مناطق مهم و راهبردی در دنیای عرب و بلکه جهان به شمار می رود. جمعیت این کشور در 2017 بیش از 24 میلیون نفر بوده است. در طول تاریخ دراین کشور، اکثریت مسلمانان زیدی و شیعه با اقلیت مسلمانان سنی شافعی مذهب ، برادرانه زندگی کرده اند. یمن از شمال با عربستان سعودی و از شرق با عمان همسایه است. یمن بیش از 200 جزیره دارد که مهمترین آنها جزیره سُقُطرا (SOCOTRA) است که در دریای عرب واقع شده است. این جزیره یمنی استراتژیک اخیرا به اشغال امارات درآمده است اما چنانچه محمد علی الحوثی رئیس کمیته انقلاب یمن در پیامی توئیتری نوشته است: جزیره سقطرا همواره یمنی بوده است و یمنی باقی خواهد ماند.

سرزمین یمن پیش از ظهور اسلام جزو قلمرو ایران و تحت حاکمیت ساسانیان بود. در سال 1750 به قلمرو دولت عثمانی ملحق شد و در سال 1918 با انحلال امپراطوری عثمانی، شمال یمن اعلام استقلال کرد و امام یحیی از رهبران شیعیان زیدی، قدرت را در دست گرفت. وی در سال 1948 از سوی مخالفان ترور شد و فرزندش احمد بن یحیی با ایستادگی مقابل مخالفان موفق شد قدرت را به دست بگیرد. با مرگ احمد بن یحیی در سال 1962 ارتش کودتا کرد و تحت تاثیر ناصریسم ، جمهوری عربی یمن تشکیل شد. اما تحت تاثیر رقابت هایی که میان عربستان سعودی و مصر در منطقه جریان داشت، از 1962 تا 1963 جنگ داخلی خونینی در یمن درگرفت. در ادامه منازعات و درگیری های داخلی و تحت تاثیر رقابت های بلوک شرق و غرب، در سال 1968، یمن جنوبی اعلام استقلال کرد.

همچنان که امروز تجاوز عربستان سعودی به یمن، موجب چندپارگی در این کشور شده است، در سال 1968 نیز با اعلام جدایی یمن جنوبی با حمایت رژیم کمونیستی شوروی، یمن به دو قسمت شمالی و جنوبی، با نام های جمهوری عربی یمن مشهور به یمن شمالی و جمهوری دموکراتیک مردمی یمن مشهور به یمن جنوبی، تقسیم شد. در سال 1990 با قطع کمک های شوروی سابق، سقوط اقتصاد ضعیف یمن جنوبی سرعت پیدا کرد و طی پیمانی دو یمن متحد شدند و علی عبدالله صالح که از سال 1978 رییس جمهور یمن شمالی بود، ریاست جمهوری متحد یمن را به دست گرفت. البته در سال 1994 بار دیگر جنگ داخلی شمال – جنوب به تحریک سعودی ها آغاز شد که به پیروزی شمالی ها انجامید. این تحول، تاثیر بدی برروحیه جنوبی ها گذاشت به طوریکه تجاوز شمالی ها را به استعمار تشبیه می کردند.

در این دوره علی عبدالله صالح، دیکتاتور پیشین یمن شمالی که این بار دیکتاتور یمن متحد شده بود، قانون اساسی یمن را تغییر داد . در متمم قانون اساسی که در همه پرسی 20 فوریه 2001 تصویب شد، دوره ریاست جمهوری به هفت سال و دوره مجلس قانونگذاری به شش سال افزایش یافت. از سال 1970 عربستان سعودی در شکل دهی دولت و ساختار نیروهای مسلح و دستگاه امنیتی یمن نقش چشمگیری داشته است که کاملا مبتنی بر رویکرد طایفه ای و فرقه ای بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، عربستان سعودی رویکرد طایفه گری و فرقه ای را با حساسیت و جدیت بیشتری در یمن دنبال کرد و اقدام به ترویج افکار وهابیت تکفیری در مناطق شمالی یمن کرد. به طوریکه بیش از 400 مدرسه وهابی در مناطق صعده، صنعا، تعز، لحج، ابین و اب تاسیس کرده است.

حسن هانی زاده، کارشناس مسایل کشورهای عربی درباره سیاست سعودی ها در ترویج فرقه ضاله وهابی در یمن می گوید : « همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، وهابی ها در حوزه خلیج فارس زیرکانه برای انجام یک سرمایه گذاری وسیع فرهنگی برای گسترش فرقه ضد انسانی وهابی اقدام کردند. درنخستین گام برای زیرسازی فرهنگی لازم، رهبران وهابیت در عربستان سعودی بیش از چهارصد مدرسه وهابیت را طی یک فرایند زمانی ده ساله در مناطق مختلف یمن ایجاد کردند. به دلیل تاثیر فزاینده ای که انقلاب اسلامی ایران برمردم یمن دارد وهابیون عربستان سریعا فعالیت خود را در یمن آغاز کردند. تخریب مساجد وحسینیه ها درمنطقه الصعده و اعزام صدها مبلغ وهابی به مناطق مختلف یمن، اعم از مناطق شیعه نشین و سنی نشین این کشور و تلاش برای جذب جوانان یمنی برای گرایش به وهابیت تکفیری دربرابر دریافت کمک مالی، بخشی از فعالیت وهابیون در یمن بوده است.«

علی عبدالله صالح ، قبیله حاشد را که به آن تعلق داشت، در سراسر یمن به قدرت رساند و با تکیه بر آمریکا و عربستان سعودی و پرداخت رشوه به سران قبایل دیگر، حکومت خود را تثبیت کرد. یکی از ماموریت های صالح، سرکوب جنبش های مردمی آزادیخواه به ویژه زیدی ها و شیعیان بود. وی با تکیه بر عربستان سعودی، طی هفت سال، شش جنگ تمام عیار علیه مردم یمن به راه انداخت. قیام مردم صعده و کشته شدن حسین الحوثی، نماینده سابق پارلمان یمن و رهبر حوثی های این کشور، در سال 2004 نقطه عطف تحولات یمن در دهه اخیر بوده است.

رویارویی دولت عبدالله صالح با انتفاضه جنوب یمن و خطرهای ناشی از فعالیت گسترده وهابیت سبب نارضایتی شدید مردم از اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شد. با اوج گرفتن درگیری ها و تشدید اقدامات سرکوبگرانه دولت، اعتراضات مردم یمن با الهام گرفتن از قیام ملت های تونس و مصر در سال 2011 وارد مرحله حساس خود شد و به سردادن شعار برکناری علی عبدالله صالح از سوی مردم انجامید. شماری از نمایندگان مجلس یمن استعفا کردند؛ قضات در اعتراض به عملکرد دولت و برای صیانت از استقلال دستگاه قضا در برابر دخالت دولت تظاهرات کردند. اعضای شورای علمای یمن نیز اقدام به اعتراض کردند و تعرض به تظاهرکنندگان را حرام اعلام کردند. حتی زنان یمنی نیز به نحو بی سابقه ای به تجمعات پیوستند.

استفاده حکومت از زور و سرکوب علیه مردم یمن، باعث تشدید اعتراضات شد و در نهایت علی عبدالله صالح با بیش از سی سال حکومت بر مردم یمن، در سال 2011، مجبور به کناره گیری از قدرت شد. وی قدرت را به معاون خود عبد ربه منصور هادی سپرد. البته علی عبدالله صالح در پی توافقنامه 18 مه 2011 ، با میانجیگری شورای همکاری خلیج فارس و نظارت دبیرکل سازمان ملل متحد، حاضر به انتقال قدرت به شرط برخورداری خود از مصونیت قضایی شد. این توافقنامه میان دولت با گروه های انقلابی و مخالف منعقد شد و راه حل توافق شده مورد حمایت شورای امنیت سازمان ملل نیز قرار گرفت. بر اساس این توافقنامه، می بایست در مرحله بعد فرایند مسالمت آمیز اصلاح و تحول سیاسی با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری برای یک دوره انتقالی دو ساله برگزار می شد و طی این دوره، گفتگوهای ملی برای انجام فرایند قانونی انتقال قدرت انجام می گرفت. اما منصور هادی در 21 فوریه 2012 ، انتخاباتی فرمایشی برگزار کرد بدین ترتیب زمینه تشدید بحران در یمن و تجاوز آشکار رژیم سعودی به این کشور شد.

حسن درویش وند، کارشناس مسایل غرب آسیا و کشورهای عربی در باره بهره گیری عربستان سعودی از این فرصت برای تجاوز آشکار به یمن می گوید : « یمن برای عربستان سعودی بسیار اهمیت دارد. سعودی ها وجود دو کشور متمدن و قدرتمند در شمال و جنوب عربستان را برنمی تابند. در شمال عربستان سعودی، عراق قرار دارد که تاریخی کهن و مردم متمدنی دارد. در جنوب عربستان سعودی نیز یمن قرار دارد که تاریخ این کشور ریشه تاریخ عرب محسوب می شود. خود یمنی ها و سایر اعراب تاکید دارند که ریشه همه عرب ها از یمن است. تمدن، تاریخ و جغرافیای یمن در جهان شناخته شده است. یمن تنها کشور در شبه جزیره عربستان سعودی است که جمعیتش بیشتر از عربستان است. به همین دلایل، در دوره جدید که عربستان سعودی با استفاده از پول های نفتی ثروتمندتر از یمن شده است، روابط دو کشور مملو از تنش شده است. سعودی ها تلاش می کنند با برخی از رؤسا و شیوخ قبایل یمن زد و بند کنند، آنها را بخرند، به آنها تابعیت دهند و در خاک یمن نفوذ کنند و مناطق بیشتری را از یمن به خاک خودشان ملحق کنند. تلاش سعودی ها همواره این بوده که دولت یمن را کنترل کنند.»

ادامه دارد ...

کد خبر: 975843

وب گردی

وب گردی