علل ایران ستیزی رژیم سعودی در یمن

«فرید زکریا» تحلیلگر ارشد آمریکایی و از کارشناسان حوزه روابط بین‌الملل، وهابی‌گری تکفیری عربستان سعودی را مادر تروریسم خوانده است.

به گزارش سرویس بین الملل ایسکانیوز به نقل از معاونت برون مرزی صداوسیما «فرید زکریا» تحلیلگر ارشد آمریکایی و از کارشناسان حوزه روابط بین‌الملل، وهابی‌گری تکفیری عربستان سعودی را مادر تروریسم خوانده است. «لیف ونار» کارشناس مسائل تروریسم در کینگ کالج لندن، می گوید بیش از ۹۴ درصد از مرگ و میر برآمده از تروریسم تکفیری از سال ۲۰۰۱ را اعضای داعش و دیگر گروه‌های تکفیری مورد حمایت عربستان سعودی مرتکب شدند که ایران در حال جنگ با این گروه‌های تروریستی است.

از این دیدگاه به نظر می رسد یکی از علل خصومت ورزی رژیم سعودی ضد ایران در قضیه یمن، در ناراحتی ریاض از نقش ایران در مقابله با تروریست های وهابی و به‌ویژه داعش و القاعده در منطقه ریشه دارد. روند بحران سوریه نشان داد که ایران و محور مقاومت توانست تهدید وهابیت تکفیری و سازمان تروریستی داعش را که طرح مشترک آمریکا و رژیم های صهیونیستی و سعودی و هم پیمانانشان در منطقه بوده است، به شکست بکشاند. هم تراز شدن توان ایران با توانایی قدرت های جهانی در سوریه و حتی غلبه ایران و هم پیمانانش بر قدرت های غرب، رژیم سعودی را ناراحت کرده است.

البته، خصومت های عربستان سعودی نسبت به مواضع مستقل و عدالت محور جمهوری اسلامی ایران دلایل دیگری نیز دارد. برقراری نظام مترقی جمهوری اسلامی در ایران در سال 1979، به پایه های رژیم های واپس‌گرای سلطنتی در منطقه غرب آسیا از جمله سعودی آسیب زد. به همین علت تمامی حکومت های خاندانی، از جمله سعودی از تحولات جمهوری اسلامی ایران که مبنای تحولات ژئوپلتیکی منطقه بوده است، ناراحتند. در تحولات ژئوپلتیکی سال های اخیر نیز اگر به تحولات سوریه به‌طور جدی توجه شود، مقاومت و پایمردی ایران در حمایت از سوریه موجب شد که روسیه نیز به این محور بپیوندد و بدین ترتیب معادلات سوریه آنگونه که آمریکا و رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی در نظر داشتند، پیش نرفت. نهایتا داعش و سایر گروه های تروریستی مجبور به عقب نشینی شدند. تقریبا مشابه همین جریان، در یمن نیز به وقوع پیوسته است که این نیز اهمیت و ارزش ژئوپلتیکی دارد. در یمن نیز جمهوری اسلامی ایران با حمایت معنوی از جبهه مقاومت، تجاوز سعودی با حمایت غرب را به شکست کشانده است.

جمهوری اسلامی ایران سابقه دوستی دیرینه با مردم یمن دارد. در دوره های اخیر نیز پس از پایان جنگ تحمیلی هشت ساله رژیم صدام در عراق با ایران، توجه جمهوری اسلامی ایران به یمن جلب شد. در سال 1990میلادی، حکومت های یمن و عربستان سعودی بر سر موضوع حمله ارتش صدام به کویت دچار اختلاف نظر شدند؛ زیرا صنعا از صدام حمایت و ریاض با حمله صدام به کویت مخالفت کرد. در این برهه، تهران با بهره گیری از فرصت دور شدن صنعا از ریاض، روابط نزدیکی با صنعا برقرار کرد. در همان زمان نیز بهبود روابط ایران با یمن با مخالفت عربستان سعودی مواجه شد؛ زیرا دوستی یمن با ایران، موجبات استقلال عمل یمن از سعودی ها را فراهم می کرد.

در مجموع می توان گفت که اقبال مردمی به ایران در تمامی کشورهای منطقه، به‌ موازات مخالفت های مردمی با رژیم سعودی بوده است. در یمن نیز پس از فروپاشی بلوک شرق و اتحاد دوباره یمن، کشمکش حکومت مرکزی با مردم و قبایل مختلف یمن از جمله حوثی ها، تشدید شد. ایران براساس ارزش های انقلاب اسلامی، همواره از نیروهای مردمی یمن حمایت کرده است و رژیم آل سعود نیز همواره از نیروهایی که خواهان وابستگی یمن به ریاض و امریکا و رژیم صهیونیستی بوده اند، پشتیبانی کرده است. تحولات بیداری اسلامی در سال 2011 ، یمن را به‌ سوی قدرت‌ گیری نیروهای مردمی و متحدان ایران در این کشور سوق داد و این موضوع هر چه بیشتر آل سعود را از احتمال تسری موج آزادی خواهی مردم یمن به عربستان نگران ساخته است.

در واقع هراس از رسیدن موج مردم سالاری دینی ایران ، یکی دیگر از علل ایران ستیزی عربستان سعودی است. رژیم سعودی در رده نظام های استبدادی قبیله­ ای طبقه­ بندی می­ شود. این رژیم با بهره گیری از دلارهای نفتی و با اجرای سیاست چماق و هویج، تا کنون توانسته است سلطه خود را حفظ نماید . حتی از دیدگاه بسیاری از اندیشکده های غربی از جمله اندیشکده واشنگتن عربستان سعودی مستبدترین نظام سیاسی منطقه است که به شدت حقوق بشر، حقوق زنان، دموکراسی و آزادی بیان را نقض می­ کند. به عبارت دیگر عربستان سعودی به صورت سنتی ، بازیگر محافظه­ کار در منطقه است که با هر تحول مثبت و مردم سالارانه مخالفت کرده است. آل سعود از بیم آنکه مردم‌سالاری درعربستان سعودی نیز گسترش یابد، با موج آزادی‌خواهی در یمن و سایر کشورهای منطقه مخالفت می کند. یمن به علت موقعیت ویژه در همسایگی عربستان سعودی و بافت فرهنگی ، دینی و سوابق تاریخی خود می تواند موج مردمسالاری را به داخل عربستان سعودی بکشاند .

دکتر قاسم زائری عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و از متخصصان «جامعه شناسی روابط بین الملل» با تاکید بر گزاره « آینده هراسی» آل سعود می گوید : براساس ذهنیت جا افتاده در فضای رسانه ای و تبلیغی عربستان سعودی، از نظر سعودی ها، هر حوثی و هر زیدی و هر یمنی خطری بالقوه است و به اصطلاح، کار عاقلانه، دفع خطر احتمالی است. از نظر سعودی ها همین الان باید حوثی­ ها را کشت تا خطری در آینده تولید نکنند. به همین خاطر نوعی «نسل کشی» در یمن در جریان است. خصوصاً در استان­ های صعده، حجه و عمران ، محل زندگی حوثی ها و زیدی ها که دیگر صحنه جنگ نیستند، هدف بمباران مداوم قرار دارند؛ زیرا پس از پیروزی های اولیه نیروهای انصارالله و استقرار آنها در صنعا، به سرعت خطوط مقدم نبرد عمدتاً به استان های جنوبی و شرقی یمن بین انصارالله و تکفیرهای و نیروهای عبد ربه منصور هادی منتقل شد؛ اما عربستان سعودی تعمداً جمعیت انسانی و زیرساخت ها را در سایر مناطق یمن هدف قرار می دهد.

تحولات یمن در قالب تحولات مربوط به بیداری اسلامی، الگوی بومی جدیدی است که هم مؤلفه­ های انقلاب­ های اسلامی را دارد و هم مطالبات ملی مردم یمن را شامل می شود. به همین دلیل سعودی­ ها به شدت نگران تحریک­ پذیری سایر کشورها و ملل عرب منطقه از تحولات یمن هستند. حمله به یمن، حمله به موج جدیدی از بیداری اسلامی در منطقه و تلاش برای مهار و مدیریت غربی - عربی - عبری آن است. عربستان سعودی برای دستیابی به اهداف خود از مجموعه­ ای از ابزارها از جمله تاسیس و حمایت از گروه های تکفیری تروریستی ، کمک­ های مالی به نیروهای وابسته به سعودی در یمن، فعالیت­ های دیپلماتیک و تشکیل ائتلاف نظامی استفاده کرده است. آل سعود ضمن به راه انداختن موج بی پایه ایران هراسی، با تحمیل جنگ ظالمانه به مردم یمن، رویکرد مقابله با رویش مردم سالاری در یمن را در پیش گرفته است؛ اما موفقیت ارتش، مردم و جنبش مردمی انصارالله یمن در شکست دادن متجاوزان سعودی، لرزان بودن پایه های پوسیده حکومت های ضد مردمی در غرب آسیا را هر چه بیشتر نمایان ساخته است.

کد خبر: 976547

وب گردی

وب گردی