آمریکا برای بده بستان جدید آماده می شود

اظهارات رئیس جمهور آمریکا برای خروج از سوریه نه تنها منطبق با واقعیت نیست بلکه این گونه اظهارات تنها به دلیل ایجاد نوعی موج‌ سیاسی برای یک نوع بده بستان در میان واشنگتن و همپیمانانش است.

به رغم حضور گسترده آمریکا در شمال سوریه، رئیس جمهور این کشور «دونالد ترامپ» در توئیتی در روز چهارشنبه از نابود سازی داعش و پایان حضور این کشور در سوریه خبر داد. با روی کار آمدن دونالد ترامپ در سال 2016 همواره پیش بینی ناپذیری و ابهام دو شاخص سیاست خارجی این کشور را تشکیل داده اند، توئیت ترامپ نیز در مورد پایان حضور نظامی در سوریه، ضمن غیرمترقبه بودن ابهام گسترده ای درمورد راهبرد واشنگتن برای آینده سوریه و موازنه قوا در خاورمیانه ایجاد کرد. آیا آمریکا با صرف هزینه های هنگفت در سوریه از این کشور به نفع ترکیه یا حتی بازیگران دیگر منطقه و بین المللی خارج خواهد شد؟ یا این که این مساله بیش از آنکه واقعیت داشته باشد در چارچوب لفاظی های سیاسی تیم حاکم بر کاخ سفید قابل تحلیل است؟ در صورت خروج واشنگتن، آینده سوریه و کردهای این کشور به کجا خواهد رفت؟ روسیه چگونه به این مساله نگاه می کند؟ برای بررسی این سوالات و چندین موضوع دیگر خبرنگار بین الملل ایسکانیوز، با «افشین غلامی» کارشناس مسائل سوریه و خبرنگار جنگ گفت و گو کرده است که در ادامه می خوانید.

* رئیس جمهور آمریکا روز چهارشنبه در توئیتی غافلگیر کننده اعلام کرد در نبرد با داعش به پیروزی رسیده ایم و از سوریه خارج می شویم، آیا واقعا واشنگتن برای خروج از سوریه برنامه ریزی می کند یا این اقدام سرآغاز بده بستان های جدیدی در عرصه منطقه خاورمیانه خواهد بود؟

ببینید من‌فکر نمی کنم حداقل در این برهه زمانی «دونالد ترامپ» و ایالات متحده آمریکا قصد خروج‌ از سوریه را داشته باشند. در واقع شفافیتی در بیانات مسئولان‌آمریکایی وجود ندارد و پیشتر خود دونالد ترامپ در تاریخ 30 مارس 2018 در توییتی اعلام‌ به خروج از سوریه را گرفت اما شاهد بودیم که بازیگران‌ عرب منطقه را وارد قضیه نمود و تحت عنوان ائتلاف تعدادی از نیروهای عربستانی و مصری را در شرق فرات مستقر کرد. لذا این گونه اظهارات تنها به دلیل ایجاد نوعی موج‌ سیاسی برای یک نوع بده بستان در میان آمریکا و همپیمانانش است.

* اگر این توئیت رئیس جمهور آمریکا و برخی از مقامات رسمی این کشور برای خروج از سوریه را یک نمایش جدید واشنگتن برای ایجاد سردرگمی سیاسی در منطقه قلمداد کنیم، آمریکا به طور واقعی در سوریه به دنبال چیست؟ و در این میان شمال سوریه و کردها چه نقشی در این استراتژی ایفا خواهند کرد؟

واقعیت این‌ است ، پس از آن که روسیه تبدیل به حافظ اصلی ماندگاری دولت «بشار اسد» و تثبیت کننده شرایط فعلی جنگ به نفع دولت مرکزی سوریه شد، آمریکا در سیاست تجدید نظر طلبی خود در خصوص ساقط کردن نظام سوریه صرف نظر نموده و با ایجاد راه های دیگری سعی می کند که به دنبال مبحث «کناره گیری مشروط» باشد. قاعدتا آمریکا به دنبال استفاده از بدیل های سیاسی همچون فاکتور کُردها و جغرافیای تحت کنترل آن‌ها در اثر گذاری برای آینده سوریه است. ترجیح آمریکا پس از پایان عمر جنگ در سوریه، ایجاد نظامی فدرال با تمایل به الگوهای سکولاری است و این را تنها به کمک کُردها محقق می بیند. در مقابل روسیه تمایل دارد «بشار اسد» برای یک دوره معین پس از انتخابات آینده سوریه همچنان به عنوان رییس جمهور در پست خود ابقا شود تا وضعیت نظامی و جنگی سوریه به حالت عادی برگردد.

* در این میان آمریکا می تواند به ترکیه اطمینان دهد که کردها در پایان به تهدیدی امنیتی برای این کشور تبدیل نمی شوند؟ آیا آمریکا می تواند در میان کردها و ترکیه به نوعی از تجمیع مصالح دست یابد؟

فشار ترکیه به آمریکا، بعنوان یکی از اعضای اصلی ناتو و سرزنش آمریکا در خصوص کمک به نیروهای کُرد سوریه، هر از چند گاهی سیاستمداران آمریکایی را به تکاپو می اندازد تا به ترکیه اطمینان دهند که نمی گذارند کُردها تبدیل به خطری برای ترکیه شوند. به نظر نمی رسد،آمریکایی ها بخواهند موقعیت فعلی خود را از دست بدهند و کُردها را از خود برانند و معادلات سوریه را تسلیم روسیه نمایند، هر چند در قضیه «منبج» وعده هایی به آنکارا داده اند اما دست کشیدن آمریکا از کُردها به منزله دور شدن آن‌ها از واشتگتن و نزدیکی به کرملین خواهد بود امری که چندی پیش با نارضایتی از معامله آمریکا و ترکیه بر سر منبج‌، منجر به مذاکراتی میان کُردها و دولت اسد شد. به همین خاطر به نظر می رسد، آمریکا در راهبرد خود، قصد ندارد نیروی آزموده و ضد تروریسمی همچون کُردها در سوریه را از دست بدهد و می داند یکی از نیروهای واقعی سوریه آینده کُردها خواهند بود. چشم انداز آینده آمریکا در سوریه، بر مبنای اصل موازنه و بالانس قدرت خواهد بود. آمریکا در جهت مهار بلندپروازی های ترکیه در منطقه و نزدیکی بیش از حد به کرملین و ایجاد سدی در برابر حاکمیت سیاسی بشار اسد که نزدیک به ایران و روسیه است، به تجهیز و حمایت از کُردها ادامه خواهد داد و در این راستا سعی خواهد کرد پایگاه های نظامی در شمال سوریه را به عنوان عمق استراتژیک خود، برای سوریه پس از جنگ مهیا سازد.

* در این میان نقش روسیه را چگونه ارزیابی می کنید؟ این کشور چه نقشی در معادلات شمال سوریه ایفا می کند؟

در همین رابطه روسیه نیز پس از تصرف عفرین توسط ترکیه به دنبال دلجویی از کُردها و تقویت رابطه با آن ها است. برخلاف آمریکا،روسیه در حال انجام بازی دوگانه ای با کُردها است از سویی پیمان همکاری با ترکیه منعقد می کند و از سوی دیگر از کُردها به عنوان ساختار مهم سیاسی و قومی در سوریه نام می برد. روسیه از این اقدام دو هدف دارد: اول، کُردها را برای همکاری با دولت اسد مجاب کند. دوم، هر زمان که بخواهد با فشار بر منطقه خودگردان کُردستان سوریه، در پی امتیازگیری باشد. روسیه چون می داند کُردها در غرب فرات شکننده هستند، لذا به عنوان کارت فشار خود از آن استفاده می کند و هر زمان که کُردها نزدیکی بیشتری با آمریکا پیدا نمایند از این کارت فشار با کمک دولت مرکزی بهره می برد. اما در نهایت روسیه نیز می داند، نمی تواند از توان و موقعیت کُردها و نزدیکی به آمریکا در سوریه غافل شود و این منطقه می تواند پاشنه آشیل نظام آینده سوریه باشد.

کد خبر: 990364

وب گردی

وب گردی