مجید شاکری کارشناس اقتصاد سیاسی در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، درباره چالش ها و ظرفیت های دانشبنیان شدن اقتصاد کشور، اظهار داشت: ابتدا بایستی در این راستا، استراتژی خودمان را مشخص کنیم؛ در واقع باید بدانیم نهادهایی را که برای رشد اقتصاد در شرایط تحریم نیاز داریم، چقدر از جنس فناوری هستند و چه مقدار به تشکیل سرمایهگذاری ثابت نیاز دارند.
وی افزود: داشتن یک نقشه راه و برآوردن آن در شرایط تحریمی، یک گام پیشینی قبل از شکل گیری اقتصاد دانش بنیان محسوب می شود؛ خروجی داشتن این نگاه کلان باعث خواهد شد که متوجه شویم در برخی از حوزه ها، نیازمند نهادهای فناوری و بهرهوری به عنوان بخشی از تابع رشدمان خواهیم بود.
شاکری ادامه داد: برخی معتقد هستند که در برخی حوزه ها نیازمند سرمایه گذاری ها خارجی هستیم؛ اما اگر دقیق تر به مسئله نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که هدف اصلی سرمایه گذاری خارجی نبوده است. در شرایطی که کشور به صورت سابقهدار دچار بیماری اقتصادی است، نیاز کمتری به سرمایهگذاری خارجی وجود دارد به بیان دیگر در این شرایط، سرمایه خارجی نیز وارد کشور نخواهد شد.
این کارشناس تصریح کرد: آن چیزی که تحت عنوان سرمایه گذاری خارجی برای ما اهمیت دارد، انتقال فناوری است؛ در حوزه هایی مانند صنعت حمل و نقل به ویژه قطارهای سریع و سیر که موضوعی حیاتی در جغرافیای ایران محسوب می شود، صنایع بالادستی و پایین دستی نفت و گاز، صنعت خودروسازی و... بخش هایی هستند که انتقال فناوری در آن ها اهمیت دارد و ما به این موضوع نیاز داریم.
وی اذعان داشت: متاسفانه در کشور ما هنوز جایی را نداریم که نیازهای فناورانه کشور بررسی کرده باشد؛ در نقشه علمی کشور بر هدف گذاری برای رسیدن به رشد علمی تاکید شده است؛ اما ابزارهایی که برای رسیدن به این هدف نیاز داریم، هنوز بررسی نشده است.
شاکری با اشاره به شرایط تحریمی کشور خاطرنشان کرد: در این شرایط، وزن بهدست آوردن فناوری از طریق انعقاد قراردادهای خارجی، کمتر از چیزهایی است که خودمان به صورت اضطراری آن ها را می سازیم . پس برای رسیدن به یک اقتصاد دانش بنیان بایستی ابتدا نقشه را مشخص کنیم و ببینیم که چه مواردی را نیاز داریم.
این کارشناس اقتصادی با بیان این که باید یک تصویر کلان برای رشد در شرایط تحریمی داشته باشیم گفت: اگر نگاهی به بودجه سال 98 و رفتار دولتمردان داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که در حال حاضر استراتژی عمومی دولت، بقا در شرایط تحریم است؛ البته که این استراتژی غلطی است؛ زیرا که بر اساس علم اقتصاد کلان، ضامن بقای یک کشور رشد آن است چرا که اگر کشوری رشد نداشته باشد، مزیت های اقتصادی آن به تدریج از بین خواهد رفت و بقای آن با خطر مواجه خواهد شد.
وی با تاکید بر این که برای مقابله با تحریم بایستی یک برنامه کلی و نقشه راه داشته باشیم اظهار داشت: طراحی این نقشه راه و نیازسنجی مشکلات کشور بر دوش دانشگاه ها قرار دارد؛ اما متاسفانه فاصله زیادی را عرصه اجرایی کشور دارند. در واقع کمتر دانشگاهی را پیدا می کنیم که به تنهایی انگیزه حل یک سری از مشکلات جامعه را داشته باشند.
شاکری تاکید کرد: برخی از نظرات و ایده های دانشگاهی با واقعیات جامعه فاصله زیادی را دارد؛ در واقع چارچوب های ذهنی و اطلاعات ناقصی را دارند. نکته قابل توجه در این راستا این است که دانشگاه های کشور، ناقص بودن اطلاعات خود را قبول ندارند.
این کارشناس گفت: در چند ساله گذشته با توجه به قرار داشتن کشور در شرایط تحریمی، دانشگاه اقدام خاصی را برای مقابله با این موضوع انجام نداده اند؛ این در حالی است که اندیشکده ها به دلیل این که موضوع محور هستند، عملکرد نسبتا خوبی را داشته اند. به همین منظور دانشگاه ها باید در قالب اندیشکده ها برای شناسایی و ارائه راهکار برای مشکلات کشور عمل کنند.
وی با بیان این که دانشگاه های کشور به جای آن که حول محور سوال ساخته شده باشند، حول محور آموزش ساخته شده اند، افزود: اندیشکدهها بسیار بهتر از دانشگاه می توانند در راستای نیازسنجی جامعه و مقابله با شرایط بحرانی عمل کنند.
انتهای پیام/