تأثیر دین و باورهای دینی در سلامت روانی فرد و جامعه

یافتن معنا در زندگی یکی از مهارت های آرامش و سلامت روانی است که این مهارت در گرو شناخت هستی و خالق و شناخت خود به عنوان جزئی از این مجموعه هستی است.

به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری ایسکانیوز،اعتقاد عمومی بر اینست کـه سـلامتی یکـی از نعمتهـای بـزرگ در زنـدگی انسـان اسـت و بایـد در حفـظ آن کوشـید. اختلالات روانی مخصوص به یک قشر خـاص نبـوده و تمام طبقات جامعه را شـامل مـیشـود. هـیچ انسـانی از آسـیب فشارهای روانی و اجتماعی مصون نیست واین خطر همگـان را تهدید میکند در این گزارش ما تاثیر دین و باورهای دینی در سلامت روان فرد و جامعه مورد بررسی قرار داده‌ایم

بهداشت روانی در پرتو نگرش دینى‌

در نگرش دینی؛ نیرومندترین عاملى که می‌تواند هر اضطراب و پریشانى را به آرامش و اطمینان دگرگون سازد، نگرش توحیدى و ایمان به پروردگار است. احساس تنهایى، بی‌پناهى، بی‌کسى و پوچى، که در بیشتر آشفتگی‌های روانى به چشم می‌خورد، در ایمان و باور به وجود یک پشتیبانِ مقتدر، که منشأ کمال مطلق و مصدر نیکی‌ها و کارهاى خیر است، از بین می‌رود و انسان در جهت بهداشت روانى ارتقا می‌یابد. در مواقع خطرخیز و آنجا که نگرانى و اضطراب به اوج می‌رسد و هیجان‌هاى درونى، طوفان بر پا می‌کنند و دانش روان‌شناسى از آرام کردن آن عاجز می‌شود، قدرت نیرومند ایمان به خدای تعالی به حمایت آمده، روح را به ساحل آرامش می‌رساند.

بر این اساس، کسانى که شناخت و انگیزه‌هاى خود را به زندگى دنیوى محدود می‌نمایند و تمام تلاش خویش را بر دستیابى به بهداشت روانى در سایه زندگى دنیوى محض، متمرکز می‌کنند، به اهداف خود دست نخواهند یافت؛ چرا که ماهیت دنیا همواره ناپایدار است؛ علاوه بر این، در تأمین امنیت و بهداشت روانى و سیراب‌ نمودن روح کمال‌جویى انسان، ناکافى و ناتمام است و در نهایت انسان را به فرآیندى از شناخت‌هاى بی‌ارزش و رفتار‌هاى نابهنجار گرفتار می‌سازد که او را اهل دوزخ می‌سازد؛ چنان‌که خداوند در قرآن می‌فرماید: «آنها که ایمان به ملاقات ما [و روز رستاخیز] ندارند و به زندگى دنیا خشنود شدند و بر آن تکیه کردند و آنها که از آیات ما غافل‌اند، [همه] آنها جایگاهشان آتش است، به‌سبب کارهایى که انجام می‌دادند»

دورى از یاد خدا، زندگى را دشوار و یاد خداوند، زندگى را آسان می‌سازد: «هرکس از یاد خداوند روى بگرداند زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت» . تبیین روان‌شناختى این مطلب آن است که یاد خدا، فرد را از خواهش‌های دنیایی که براى او فشار روانی و تنیدگی ایجاد می‌کند، بازمی‌دارد و سبب می‌شود که به‌جاى توجه صرف به لذت‌هاى دنیوى - که معمولاً ناکامى در بهره‌گیرى از آنها موجب فشار روحی و روانی و دلهره است- به تقویت رابطه با خدا و تقرّب به او توجه کند. بروز مشکلات براى چنین فردى وى را از هدف اصلى بازنمی‌دارد و چون خود را در مسیر نیل به مقصود احساس می‌کند، زندگى را سخت و دشوار درک نمی‌کند و دریافت درستی از زندگی خواهد داشت.

عوامل به‌وجود آورنده فشار روانى در فرهنگ دینی

1. دنیاپرستی و واقعیت زندگی دنیوی

در متون دینی زندگی دنیایی سراسر آمیخته با فشارها و سختی‌ها توصیف شده است و عامل اصلی فشارهای روانی، دنیاپرستی و عشق به زندگی مادی معرفی می‌شود. امام علی (ع) در سخنانی می‌فرماید: «انسان در دنیا نشانه‌ای است که مرگ‌ها به‌جانب او تیر می‌اندازند و غارت شده‌اى است که بلاها به سویش می‌شتابند. با هر نوشیدنیش جرعه‌اى جهنده در گلو و با هر لقمه‌اش گلوگیری است، بنده به نعمتى نمی‌رسد. مگر به بهاى از دست دادن نعمتى دیگر...»

2. فقر و نیازمندی

یکی دیگر از مهم‌ترین عوامل بروز مشکلات و فشارهای روحی و روانی، فقر و تنگ‌دستی است. اسلام فقر مالى را زمینه مساعد و خطرناک بی‌دینى، فساد، دروغ، تهمت و هرگونه تباهى خانوادگى و اجتماعى می‌داند و به همین دلیل به‌شدت با آن مخالفت می‌کند و پیروان خود را راهنمایى به‌سوی مبارزه با فقر و امر به ریشه‌کنى آن در جامعه خود می‌نماید. این آسیب روانی آن‌قدر خطرساز و تهدید آفرین است که سفارش شده در مواردی چنین دعا بخوانیم: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکُفْرِ وَ الْفَقْرِ» (کلینی، 1407، 4: 403)؛ خدایا! من از کفر و فقر به تو پناه می‌آورم.

3. گناه

در عالم طبیعت، قانون عمل و عکس‌العمل حکم‌فرما است و اعمال انسان نیز از این قانون مستثنا نیست (اسراء/7). کسى که دامان خویش را به گناه می‌آلاید باید در دنیا نیز منتظر آثار گناه خویش باشد. برخى از آثار وضعى گناهان به‌قدری مهم و حادثه‌ساز است که اقوام گنه‌کار پیشین را در کام عذاب و بلا فرو برده است .

راه‌هاى مقابله با فشارهای روانی

بی‌گمان از ضرورت‌هاى آشکار در قلمرو بهداشت روانى، آگاهى و کسب مهارت‌هاى کاربردى به‌منظور کنار آمدن و مقابله با فشارهاى روانى است. در اینجا به پاره‌اى از روش‌ها و راه‌کارهاى مقابله‌اى در چارچوب نگرش دینی بیان می‌شود.

در تعالیم اسلامى، روش‌هایى براى مقابله با فشارهای روانی و مشکلات و ایجاد سازگارى منطقى و بهنجار با فشارها و سختی‌ها توصیه شده است که می‌توان آنها را در سه بخش روش‌هاى شناختى، روش‌هاى رفتارى و روش‌هاى معنوى طبقه‌بندى کرد.

1. روش‌هاى شناختى

منظور از روش‌هاى شناختى شیوه‌هایى است که با شناخت‌ها، باورها و عقاید انسان سروکار دارد. در این روش‌ها، فرد با استفاده از نظام شناختى در صدد مقابله با تنیدگی‌ها و فشارها بر می‌آید و به کمک توانایى فکرى و ذهنى خود، با مشکل برخورد می‌کند. گرچه شناخت‌ها و اعتقادات در رفتار جلوه‌گر می‌شود، ولى نحوه اثرگذارى آنها، به سازوکار شناختى افراد مربوط می‌شود. در روش‌هاى شناختى، بر شناخت فرد از جهان و زندگى انسان تأکید می‌شود. با توجه به آموزه‌های الهی، روش‌هاى شناختى مقابله با فشار روانی به شرح زیر است.

1-1. ایمان به خدا

در آموزه‌های اسلامی با نگرش خاصى به هستى مواجهیم. در این دیدگاه خداوند خالق و محور هستى است و همه موجودات، آفریده و تحت قدرت و ربانیّت اویند و هر چه خیر و نیکى به افراد می‌رسد از جانب خداست. به اعتقاد فرد مؤمن، وقوع حوادث در جهان بر اساس حکمت است و بر هیچ موجودى ستمى نمی‌شود.

هدف جهان، حرکت به‌سوی کمال مطلق است. جهان معنادار است و انسان به‌عنوان سرآمد موجودات جهان، بیهوده و بی‌هدف آفریده نشده است و باید تمام سعى و کوشش خود را براى رسیدن به هدفى که براى او مقرر شده، صرف کند. هدف انسان در این جهان کسب معرفت هر چه بیشتر از خدا و تقرّب به اوست. وجود عنصر ایمان در فرد مؤمن، نحوه تفکر و شیوه زندگى او را با سایر انسان‌ها متفاوت می‌سازد و برخورد او را با رویدادهاى طبیعى و اجتماعى تحول می‌بخشد. او از نظر روانى با این‌که برآوردى صحیح از توانمندی‌هایش دارد و از آنها استفاده می‌کند، متکى بر موجودى است که علم، قدرت و خیرخواهى بی‌نهایت دارد.

با وجود چنین اعتقاد و ایمانى، احساس بی‌نیازى و آرامش به فرد دست می‌دهد که دیگر هیچ عاملى موجب ترس، اندوه و اضطراب و تزلزل او نمی‌شود؛ امام علی (ع) در سخنی ایمان و یقین به خداوند را، مؤثرترین و اصلی‌ترین داروهاى اندوه و نگرانى می‌داند: «نِعمَ طارِدُ الهَمِّ الیَقین‌» (مجلسی، 1403، 74: 230). مؤمن چون معتقد است که خداوند بر دل او آرامش نازل می‌کند (فتح/4) و هیچ‌گاه انسان را رها نکرده و در همه احوال یاری‌اش می‌نماید، رابطه متقابل خود را با خداوند استمرار می‌بخشد و همین امر موجب تقویت روانى او می‌شود. انسانى که در این فضا زندگى می‌کند، هیچ‌گاه مشکلات او را از پاى در نمی‌آورد، دچار اضطراب و اندوه نمی‌شود و در نتیجه، کمتر به آسیب‌هاى جسمى و روانی مبتلا می‌شود.

2-1. بینش فرد نسبت به مشکلات و سختی‌ها

نگرش انسان در نوع سازگارى وى با حوادث و مشکلات بسیار مؤثر است. همان‌طور که قبلاً بیان شد، در نگرش توحیدى طبیعت زندگى، آمیخته با سختی‌هاست و مواجهه با مشکلات در زندگى امر اجتناب‌ناپذیر است، در دنیا به دنبال هر لذتى، درد و رنج و ناملایماتى نیز پدید می‌آید، فرد دچار تنگناها و فقدان‌هایى می‌شود. کسى که چنین نگرشى دارد، از قبل خود را آماده برخورد با مشکلات کرده، مواجهه مؤثرى با آنها خواهد داشت. در این بینش، هستی و نیستی، حیات و موت، بقا و فنا، سلامتی و بیماری با هم درک می‌شود و به‌صورت یک مجموعه کارآمد و هدفمند در نظر گرفته می‌شود.

علاوه بر این، در چارچوب نگرش اسلامى وقوع سختی‌ها داراى حکمت‌هایى است که باعث رشد و بالندگى مادى و معنوى انسان است و انسان آنها را نمی‌داند؛ خداوند در قرآن می‌فرماید: «چه‌بسا چیزى خوشایند شما نباشد و خداوند خیر فراوانى در آن قرار می‌دهد» (نساء/19).

حضرت على (ع) درباره امتحان و آزمایش الهی فرمود: «بلا و گرفتارى براى ستمگر ادب است، براى مؤمن امتحان، براى پیامبران درجه و براى اولیاء کرامت است» در واقع، مؤمنان راستین‌ باور دارند که گرفتاری‌هاى زندگى، به‌ظاهر بلا و درواقع، نعمت الهی‌اند

همچنین مشکلات و گرفتارى بندگان، از ابزارهایى است که خداوند متعال براى مشخص شدن بندگان صالح و غیر صالح به‌کار می‌گیرد، در قرآن کریم می‌خوانیم: «هر نفسى چشنده مرگ است و شما را از راه آزمایش به بد و نیک خواهیم آزمود و به‌سوی ما بازگردانیده می‌شوید»

صبر و تحمل در برابر بلاء و گرفتاری‌های زندگی، موجب کسب ثواب و پاداش الهى است؛‌ رسول اکرم (ص) فرمود: «بلاى بزرگ به اجر بزرگ پاداش داده می‌شود و هرگاه خدا بنده‌اى را دوست بدارد، او را به بلاى بزرگ گرفتار می‌سازد؛ پس هر که به بلا راضى شود، خدا از او راضى است؛ و هر که به بلا راضى نشود. خدا از او راضى نمی‌شود»

وجود این نگرش منجر به سازگارى مثبت، پویا و سازنده با سختی‌ها و فشارهای روانی می‌شود. در زمینه این سختی‌هاست که صبرها، مقاومت‌ها، پختگى‌ها و کمال‌ها براى انسان واقعیت پیدا می‌کند.

3-1. راضی بودن به مقدّرات الهى

رویدادهاى زندگى گاهى در محدوده اختیار انسان است و در مواردى، اختیار فرد در وقوع آنها نقش ندارد. گاهى این رویدادها براى فرد به‌طور حتم مقدر شده و گریزى از آنها نیست. طبق این اعتقاد، فرد در این حوادث، باید راه تسلیم و رضا را در پیش گیرد. رضاى قلبى به حوادث، حتى ممکن است آنها را از نظر روانى براى فرد خوشایند و آسان نماید؛ به‌علاوه یکى از شاخه‌هاى ایمان به خداى یگانه، ایمان به تقدیر حکیمانه اوست. شخص مؤمن، باور دارد که همه امور زندگى او بر پایه تقدیر الهى و حکمت و مصلحت است. کسى که این واقعیت را باور داشته باشد، براى چیزى که نصیب او نشده و یا از دست داده، غصّه نمی‌خورد، چنان‌که امام صادق (ع) می‌فرماید: «اگر همه چیزها با قضا و قدر خداوند است، پس اندوه براى چه؟!»

2. روش‌هاى رفتارى

روش‌هاى رفتارى؛ یعنی دستورات و توصیه‌هاى عملى، از جمله آداب برخورد و رفتار متقابل و تأثیر آنها در مقابله با سختی‌ها.

برخى از مهم‌ترین روش‌هاى رفتارى مقابله با فشار روانی و تنیدگى عبارت است از:

1-2. صبر و بردباری

تردیدى نیست که یک انسان خردمند، فایده‌اى صبر و نتایج خوبِ کوتاه‌مدّت و درازمدت آن را بر پیامدهاى سوء شکوه و بی‌تابی و نتایج نامطلوب آن، ترجیح می‌دهد؛ در این صورت، پایگاه صبر یک پایگاه هشیارانه و آگاهانه و یک روش ارادى و اختیارى در زندگى است که اگر انسان در مشکلات مسئله را صبورانه پیگیرى بنماید تا ضمن حفظ سلامت و تعادل روحى - روانى خود، رسیدن به اهداف برایش راحت‌تر حاصل می‌شود؛ چنان‌که امام علی (ع) می‌فرماید: «صبور باش، چراکه صبر، شیرین فرجام و خجسته انجام است» (تمیمی آمدی، 1410، 139).

در قرآن کریم بیش از صد مرتبه موضوع «صبر» مطرح و به آن توصیه و تأکید شده است. فراوانى تأکید به صبر در این کتاب راهنما، بیانگر آن است که صبر از فضایل اخلاقى درجه دو و مکمل نیست، بلکه حاکى از اهمیت صبر و لزوم آن براى انسان در امور مادى و معنوى و دنیوى و اخروى است و بی‌شک بدون تمسک به صبر در هیچ امرى توفیقى حاصل نمی‌شود؛ از این‌رو خداوند صبر را یکى از مهم‌ترین امور در زندگى دانسته و فرموده است: «و هر که شکیبایى ورزد و درگذرد، هر آینه آن از مهم‌ترین کارهاست» (شوری/43).

2-2. تفریحات سالم

مقتضاى فعالیت و کار مداوم، وارد آمدن فشار جسمى و روحى بر انسان است. باید در کنار کار و تلاش روزمره، تقویت کننده‌هایى باشد که به فرد روحیه و انرژى مثبت بدهد و به او آرامش بخشد. این امور، که آنها را تفریحات سالم می‌نامیم، دامنه گسترده‌اى دارند که از مصاحبت و شوخى با دوستان صمیمى تا ورزش و مسافرت و ...، را در بر می‌گیرد. تفریحات سالم علاوه بر شادى و عاطفه مثبت، در بهداشت روانى و آرامش فکرى نیز تأثیرگذار بوده و نقش تعیین کننده‌اى در این حوزه دارد. در حدیثی از امام کاظم (ع) آمده است که خود را از مواهب دنیا بی‌نصیب مسازید و با استفاده از لذت‌هاى حلال دنیوى، خود را براى انجام تکالیف دینی آماده نمایید (ابن شعبه حرانی، 1404، 410).

3-2. ازدواج

نوع نگرش اسلام به ازدواج و تأکید فراوان بر آن مبتنى بر تأثیر عمیق دینى، اجتماعى و روانى آن بر فرد است. از تأثیرات روانى مهم ازدواج، برقرارى روابط عاطفى مطلوب بین زن و مرد است که مایه آرامش هر دو می‌شود (روم/21؛ بقره/187). بی‌تردید از بهترین اسباب دنیوى تحصیل آرامش، ازدواج است. بین دو همسر، دوستى بسیار صمیمانه‌اى برقرار است و این دوستى باعث می‌شود که در مشکلات، هیچ‌یک احساس تنهایى نکنند.

4-2. حمایت اجتماعى

حمایت اجتماعى از مسائل اساسى آموزش‌های اسلامی محسوب می‌شود و حتى افرادى که در این زمینه کوتاهى کنند، فاقد ایمان واقعى محسوب شده‌اند؛ امام صادق (ع) می‌فرماید: «هرکس به امور مسلمین اهتمام نورزد مسلمان نیست» (کلینی، 1407، 2: 164).

گستره حمایت اجتماعى در اسلام از محدوده کوچک خانواده آغاز می‌شود و خویشاوندان، همسایگان، شهروندان، اهل دین و حتى به‌گونه‌ای کل جامعه بشرى را در بر می‌گیرد. در تعالیم اسلام براى کارهایى که در روابط گرم اجتماعى اختلال ایجاد می‌کند، قوانین سختى وضع شده و از رفتارهایى مانند خوار شمردن و عیب‌جویى مسلمانان و حتى عدم خیر اندیشى براى برادران دینى و یا قطع روابط خویشاوندى به‌شدت نهى شده و وعده عقوبت داده شده است.

3. روش‌هاى معنوى مقابله با فشار روانی‌

در روش‌هاى معنوى، انسان نوعى ارتباط معنوی و عاطفى با خدا و اولیاى الهى برقرار می‌کند. این روش‌ها و راه‌کارها را می‌توان در موارد ذیل بیان کرد.

1-3. ذکر و یاد خداوند

ذکر و یاد خدا بر کل زندگى انسان مؤمن تأثیر دارد. دورى از یاد خدا زندگى را دشوار و یاد خداوند زندگى را آسان می‌سازد: «هرکس از یاد خداوند روى بگرداند، زندگى تنگ و سختى خواهد داشت» ؛ یاد خدا احیاگر دل و درون آدمی است و باعث رفع نگرانی‌ها می‌شود.

نشاط و آرامش از آنِ کسی است که به امنیت و اطمینان نفس می‌رسد و این امر زمانی به وجود خواهد آمد که انسان به خداوند خویش، وابستگی و دل‌بستگی راستین پیدا کرده باشد و ذکر او سراسرِ اندیشه، عاطفه و رفتارش را فراگرفته باشد. از نظر قرآن، تنها در پرتو یاد خداست که انسان به آرامش می‌رسد: «أَلا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» مقام خداوند، مقام امن است و هر که با یاد خداوند، با این مقام ارتباط برقرار سازد، از امنیّت و آرامش برخوردار خواهد شد.

یکی از مصادیق مهم ذکر و یاد خدا، دعا و نیایش است؛ امام علی (ع) در این‌باره می‌فرماید: «امواج بلا را با دعا برانید»

در مواقعی که انسان قدرت مقابله با فشارها را از دست می‌دهد، دعا می‌تواند به‌عنوان راهبرد مقابله‌ای مؤثر در رفع نگرانی‌ها به کار آید. چنان‌که حضرت علی (ع) می‌فرماید: «آنگاه‌که گرفتاری‌ها بر مردم می‌بارد و نعمت‌ها از دست آنان خارج می‌شود، اگر در پیشگاه پروردگارشان با خلوص نیت و تمنای قلبی دعا کنند، خداوند تمام آن چیزهایی را که از دست داده‌اند، به آنها بر می‌گرداند و همه مشکلات و گرفتاری‌هایشان را برطرف می‌کند»

2-3. توسل به ائمه معصومین (ع) و اولیاى خدا

در فرهنگ اسلام «توسّل» از جایگاهى بس والا برخوردار است و ریشه در اصل اعتقادى «امامت» دارد. در دیدگاه شیعه، مسلمان در همه برنامه‌هاى فردى و اجتماعى باید از معصوم رهنمود بگیرد و از این راه با خدا و مردم، رابطه برقرار سازد وگرنه گمراهى او قطعى است. در این راستا، توسل به ائمه اطهار (ع) و اولیای الهی یکى دیگر از روش‌هاى معنوى مقابله با فشار روانی محسوب می‌شود؛ زیرا خداوند، آنان را واسطه فیض خود قرار داده است. چنان‌که در زیارت جامعه کبیره که از امام هادى (ع) نقل شده، خطاب به اهل‌بیت (ع) می‌گوییم: «بِکُم یُنَفِّسُ الهَمَّ وَیَکشِفُ الضُرَّ» (صدوق، 1413، 2: 615)؛ به‌وسیله شما خداوند اندوه را می‌گشاید و سختى را برطرف می‌کند.

جهان داراى نظامى علّى و معلولى است و فیض الهى نیز با وسایطى به موجودات می‌رسد. پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) واسطه فیض الهى موجودات‌ جهانند. به همین دلیل سفارش شده است که در مواجهه با سختی‌ها به ایشان توسل بجوییم.

تجارب فراوانى در دست است که نشان می‌دهد بسیارى از مشکلات لاینحل با توسل به پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصومین (ع) برطرف گشته و فضاى غم و اندوه به نشاط و بهجت تبدیل شده است.

سخن آخر

برای رسیدن به زندگی آرام و توأم با آرامش و رضایت بخش قبل از هر چیز باید تفکرمان را اصلاح کنیم. آنگاه زندگی خود به خود تغییر خواهد کرد. چرا که زندگی ما بر پایه اندیشه ماست.یافتن معنا در زندگی یکی از مهارت های آرامش و سلامت روانی است که این مهارت در گرو شناخت هستی و خالق و شناخت خود به عنوان جزئی از این مجموعه هستی است. معنا در زندگی یعنی چیزی که به خاطر آن زندگی می کنیم و زندگی برای یک ایده و تفکر و برای خدمت صادقانه به خلق بهترین معنا و مفهومی است که دین به انسان می دهد.

بهتر است آرزوهایمان را معقولانه و کم در نظر بگیریم چرا که آرزوهای طولانی که از دایره عمر انسان خارج باشد، سبب تنش و فشار روانی می شود باید توانایی های خود را بشناسیم و به دانسته های خود ارزش بدهیم انسان های شاد و سالم کسانی هستند که از آنچه دارند به بهترین شیوه استفاده می کنند و کمتر در افسوس آنچه ندارند وقت خود را تلف می کنند البته وجود اندکی استرس و نگرانی برای فرد لازم است؛ چون به عنوان جرقه ای در شروع فعالیت موثرند، ولی نباید اجازه دهیم این استرس و نگرانی سراسر وجود ما را دربرگیرد و دین توکّل را سفارش کرده است، تا با دیدن قدرت برتر به عنوان یاری رسان و شاهد بر فعالیت های خود به آرامش روانی بیشتری برسیم.

لازم نیست تمام پله های ترقی را یک شبه طی کنیم، پیوسته و آهسته حرکت کنیم، که اگر در مسیر صحیح تلاش و تکاپو باشیم طبق سنت الهی در زمین نتیجه عاید ما خواهد شد.در جمع بودن و با جمع بودن یکی دیگر از مهارت های اساسی آرامش روان است.

جمع دوستان خوب و مطمئن بهترین نعمت دنیوی است، دوستانی که مایه خیر و برکت اند و با دین آنها به یاد خدا می افتیم و بهترین آرامش بخش دلها، یاد خداست.صبر و تحمل و بردباری مهارت دیگری است در حفظ آرامش و سلامت روان. صبر در مقابل عبادت، در مقابل معصیت و همچنین در مقابل ناملایمات زندگی. انسان صبور همیشه قدرت برتر و حکمت الهی را بالای سرخود می بیند و از دیدگاه او زندگی یعنی طی یکسری موانع که باید سعی کند با تلاش و کوشش آنها را طی کند و نه اینکه موانع سد راه زندگی باشند.

یعنی انسان فکر نکند برای تن آسایی روی زمین آمده است بلکه او آفریده شده است تا در آبادانی زمین بکوشد .نوع نگرش و باورهای آدمی درباره زندگی و محیط پیرامون خود و نیز تعهدات ارزشی و ویژگی‌های زندگی فردی و اجتماعی انسان، در بهره‌مندی از بهداشت روانی مطلوب بسیار اثر گذارند دین مى تواند موجب ایجاد معنى شود. بنابراین، دین به زیستن و مردن انسان معنی مى بخشد.

دین به افراد متدین نوعى احساس کنترل و کارآمدى مى بخشد که ریشه خدایى دارد و مى تواند کاهش یافتگى کنترل شخصى را جبران کند. دین نوعى سبک زندگى سالم تر براى افراد تجویز مى کند که بر سلامت و بهداشت روانى تأثیر مثبت دارد. دین مجموعه اى از هنجارهاى اجتماعى مثبت است که اطاعت از آن موجب تأیید، پشتیبانى و پذیرش از سوى دیگران مى شود.

انتهای پیام/

کد خبر: 998280

وب گردی

وب گردی