کالج‌های مهارتی؛ حلقه مفقوده فارغ‌التحصیلان

هم‌زمان با قرن بیست‌و‌یکم، چالش‌های جدیدی پیش روی جوانان قرار گرفته که نیاز به درک و انطباق با آن امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. یکی از مشکلات عدیده این روزها تقاضای روز‌افزون دانشجویان فارغ‌التحصیل برای یافتن شغلی مناسب است. در این برهه، مهارت بیش از پیش مهم و کارآمد به نظر می‌رسد.

به گزارش گروه علم‌و‌فناوری ایسکانیوز، این روزها بحث معضلات اقتصادی بسیار داغ است؛ مبحثی که معضل بیکاری را در دل خود جای داده و جوانان به‌خصوص دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را به شدت دچار نگرانی می‌کند.

بیکاری قشر فارغ‌التحصیل، اثرات مخربی بر خود شخص و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند می‌گذارد؛ تا جایی که اعتیاد، فقر، طلاق و گوشه‌نشینی در جاهایی که بیکاری بیشتری دارند، بالاتر است. مسئله بیکاری تا جایی مهم و پراهمیت است که بسیاری از دولت‌ها آن را به عنوان اولویت خود در تبلیغات انتخاباتی مطرح می‌کنند.

جامعه امروزی با سیل متقاضیان فارغ‌التحصیل جویای کار مواجه است، درحالی که هیچ مدیریتی برای کنترل آن وجود ندارد. دو علت عمده می‌تواند این مشکل را به وجود آورد؛ عدم‌ تناسب نیاز بازار با رشته‌های دانشگاهی و عدم‌ مهارت.

مهارت موضوعی است که شاید این روزها کمتر دانشجویی به طور جدی در دانشگاه آموخته باشد. در واقع باید جدای از بحث‌های تئوری، چیزی به عنوان تجربه عملی نیز به دانشجو آموزش داده شود تا به این ترتیب کارفرمایان هنگام مواجهه با یک فارغ‌التحصیل در واقع با نیروی کار کارآمد مهارتی و حرفه‌ای روبرو باشند.

بحث‌های مهارتی بسیار مهم به نظر می‌رسند و زمانی که فردی با مهارت بالا وارد بازار کار شود هم راحت‌تر جذب خواهد شد و هم به پیشرفت جامعه خود کمک شایانی خواهد کرد.

با توجه به مشکلات پس‌ پرده بیکاری و اهمیتی که در زمینه مهارت آموزی حس می شود گروه علم‌و‌فناوری ایسکانیوز، سعی بر بررسی مدارس مهارتی و نظرات کارشناسان در این زمینه و روشن کردن اهمیت وجود این موضوع دارد.

مهارت، عامل جدانشدنی کاریابی

در این بین مدارس مهارتی‌ وجود دارند که برای ایجاد این قابلیت به دانشجویانی که دارای مدرک دانشگاهی هستند، با برگزاری آزمون ورودی تلاش می‌کنند. بحث مهارت شاید موردی کیفی باشد و نتوان با اندازه‌گیری دقیق، میزان مهارت یک شخص را مشخص کرد؛ اما معمولا کسی را یک فرد ماهر می خوانند که هم آموخته‌های تئوری و هم تجربه بازار کار و حضور در برهه‌های مختلف را داشته باشد.

از آنجایی که مهارت‌ها بسیار متنوع و مختلف هستند، تعریفى از مهارت که بتوان در همهٔ موارد آن را به‌کار برد مشکل خواهد بود. روانشناسى به نام ای.آر.گاترى (E.R. Guthrie) در سال ۱۹۵۲، مهارت را به‌ صورتى تعریف کرده است که مشخصه‌هاى مهم آن را در بر‌مى‌گیرد. به گفتهٔ او مهارت، قابلیتى است که با اطمینان معیّن و صرف حداقل انرژى یا زمان کارى به نتیجه برسد.

همان‌طور که گزارش‌ها نشان می‌دهند بسیاری از فارغ التحصیلان در سراسر جهان بلافاصله پس از فارغ التحصیلی کار پیدا نمی‌کنند، حال چگونه فارغ التحصیلان آینده‌نگر می توانند این مشکل را از بین ببرند؟

مهارت های کارآفرینی عمومی بسیار مهم هستند؛ زیرا بازار کار به شدت رقابتی است و در صورت داشتن خبرگی، کارفرمایان کسانی را که قابلیت انعطاف و ابتکار عمل داشته باشند و این قابلیت را نیز قوت بخشند، انتخاب می‌کنند.

از طرفی دیگر در وضعیتی که هزینه های آموزشی رو به افزایش است، دانشجویان با دقت عمل بیشتری برای بازگشت سرمایه‌گذاری‌های خود انتخاب و برنامه‌ریزی می‌کنند و وجود چنین مدارسی می تواند نوعی اطمینان خاطر برای آن‌ها به وجود آورد. در همین راستا هم دولت و هم دانشجویان از دانشگاه ها انتظار دارند تا شرایط را بسیار بیشتر از گذشته برای آینده کاری آنها آماده کنند.

نگاه رو به جلوی دانشگاه‌های جهان به مهارت‌آموزی

در دانشگاه‌های کشورهای مختلفی چون آمریکا و تعدادی از کشورهای اروپایی در زمینه های تخصصی این مدارس مهارتی پایه گذاری شده اند و بسیاری از دانشگاه‌ها دارای این گونه نهادها هستند و لزوما یک نهاد جداگانه نیستند. این مدارس با عنوان «graduate school» در ایالات متحده و سایر نقاط (به عنوان مثال کانادا) مطرح می شوند و در کشورهای دیگری چون استرالیا، ایرلند، هند، بنگلادش، نیوزیلند، پاکستان و بریتانیا از واژه «postgraduate education» استفاده می شود.

گزارش سال 2017 نشان می دهد که یک فرد برای تغییر وضعیت از « تحصیلات تمام وقت » به « شغل تمام وقت » حداقل به 4.7 سال زمان نیاز دارد. در حالی که موانع یافتن اشتغال تمام‌وقت ممکن است بین کشورها متفاوت باشد. این گزارش نشان داد که مواردی مانند کمبود تجربه کاری که با آموخته های تئوری همراه باشد؛ عدم وجود سیستم های آموزشی که بتواند نیازها را به گونه ای مناسب به دانشجو آموزش دهد؛ نبود مدیریت تا دانشجو در محیط مهارت ها را به گونه ای حرفه ای آموزش ببیند و کمبود اشتغال، مانعی برای یافتن کار تمام وقت در استرالیا هستند.

مؤسسه جهانی مک کنزی، طی گزارش خود مجموعه مهارت‌هایی را برای کارگران سال 2030 ذکر کرد که شامل این سه موارد می‌شوند: مهارت های شناختی بالاتر (مثلا سواد آموزی و نوشتن پیشرفته، مهارت های کمی و آماری، تفکر انتقادی و پردازش اطلاعات پیچیده)، مهارت های اجتماعی و عاطفی (مثلا ارتباطات پیشرفته و مذاکره، مهارت های فردی و همدلی، رهبری و مدیریت دیگران و غیره) و مهارت‌های فنی (به عنوان مثال مهارت های دیجیتالی، مهارت های IT پیشرفته و برنامه نویسی، تجزیه و تحلیل داده های پیشرفته و مهارت های محاسباتی و غیره).

رشد هوش با مهارت‌اندوزی

در همین راستا نظرات کارشناسان بر این است که هدف از مدارس مهارتی، توسعه مهارت در یک موضوع علمی خاص است. مدیران و استادان مدرسه مهارتی می گویند از آنجایی که دانشجویان مهارتی معمولا مدرک کارشناسی دارند، انتظار می‌رود برای آنها استاندارد دانشگاهی بالاتر از کسانی که در کالج تحصیل می کنند، برآورده شود.

در مقایسه با دانشجویان دوره کارشناسی که نیاز به انجام دوره‌های مختلف در رشته‌های دانشگاهی دارند، دانشجویان مهارتی می توانند تمام وقت برای مطالعه یک موضوع خاص تمرکز کنند.

به همین ترتیب، «تامارا آندرین» رئیس دانشکده دانشگاه ایالتی آریزونا در امور تحصیلی(کالج مهارتی)بر این عقیده است که انتظار می رود دانشجویان فارغ التحصیل نه تنها اطلاعات را جذب و دانش به دست آورند؛ بلکه تحقیقات خاص و اکتشافات منحصر به فرد خود را تولید کنند تا بتوانند بورس تحصیلی مناسبی را دریافت نمایند. بنابراین همین نشان دادن مهارت می تواند علاوه بر مزیت کاریابی از جنبه هایی چون اخذ بورس تحصیلی نیز مفید واقع شود.

در واقع افراد در دانشگاه دانش را به دست می‌آورند و همینطور که در سطح تحصیلات عالی پیشرفت می‌کنند، به تولیدکننده دانش تبدیل می‌شوند. این احساسی است که همراه با وارد کردن تجربه، باعث رشد هوش افراد می شود.

پیل گاردنر، مدیر مرکز اشتغال دولتی ایالت میشیگان به این نکته اذعان دارد که سه پیشرفت اولیه در بازار کار باعث شده جوانان نسبت به نسل های قبلی با سختی‌هایی برای کار روبرو شوند. این موارد شامل تغییر در اندازه و آرایش شرکت‌های استخدامی که در دانشگاه‌ها فعالند و فرآیند استخدام را تغییر داده اند؛ تمرکز نکردن کارفرمایان به افزایش مهارت کارکنان و تمرکز بر آموزش آنان و افزایش سرعت اقتصادی است.

برای رسیدن از بحث‌های تئوری به موارد عملی، ایجاد مهارت‌های سازمانی در آموزش (مهارت‌های قابل انتقال مانند حل مسئله، ارتباط و کار‌گروهی)، انتخاب کارمند با تمرکز قوی بر آینده و یک ذهن خوش‌بین می تواند به شدت بر فرصت‌هایی که یک جوان درک می‌کند، تاثیر گذارد.

نتیجه‌گیری

باتوجه به موارد مطرح شده و گفته‌های کارشناسان، مدارس مهارتی طراحی شده‌اند تا دانشجویان بتوانند نسبت به کالج، شیرجه‌هایی عمیق‌تر را به یک موضوع علمی بزنند و به این ترتیب با کسب دانشی عمیق در کنار کار مهارتی، با دستی پر و به عنوان فردی زبده وارد بازار کار شوند. از طرفی دیگر وجود مدارس مهارتی و تربیت نیروی کارآفرین و کارآزموده در فضای دانشگاه منجر به جذب حداکثری دانشجو نیز می‌‌شود. در شرایطی که متاسفانه بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی با تحصیلات عالیه امکان ورود به بازار کار را ندارند، قطعا آموزش مهارت‌‌‌‌های مختلف، نویدی است برای تربیت نیروهای کارآمد که بعد از فارغ ‌‌التحصیلی بتوانند وارد بازار کار شوند.

با توجه به واقعیات موجود، کارفرمایان از فارغ التحصیلان انتظار دارند تا از تخصص های خاصی برخوردار باشند که خارج از محدوده رشته و زمینه‌ای است که در آن تحصیل کرده اند. در واقع می توان گفت که داشتن تحصیلات عالیه برای اکثر کارفرمایان از کمترین اهمیت ممکن برخوردار است و به جای آن اهمیت واقعی برای آنها، در داشتن مهارت های عمومی است که به اقتضای کار به آنها احتیاج دارند.

تربیت فارغ التحصیلانی که قابل استخدام باشند، بخشی از پروسه تعلیم و تربیت است و این روند طیف وسیعی از ارزش ها مانند اعطای دانش، دانستن این که چگونه ویژگی ها و مهارت های خود را گسترش دهند را شامل می شود.

در این راستا دانشگاه آزاد اسلامی نیز در دوره محمد مهدی طهرانچی، ریاست جدید این دانشگاه، حرکت نوینی را در راستای ایجاد مهارت‌آموزی برای دانشجویان خود آغاز کرده و پرچمدار تحول در توسعه مهارت‌آموزی در دانشگاه‌‌‌ها شده است. البته دانشگاه آزاد به دلیل برخورداری از مدارس سما در کنار واحدهای دانشگاهی سراسر کشور مهارت‌آموزی در مدارس را از پایه‌های بنیادین آغاز کرده تا جایی که ریاست سازمان سما به عنوان معاون آموزش‌های عمومی و مهارتی دانشگاه آزاد نیز تعیین شده است.

انتهای پیام/

کد خبر: 998426

وب گردی

وب گردی