توافق آمریکا و کره شمالی بعید است

به رغم اینکه هم آمریکا و هم کره شمالی به ادامه مذاکرات دو جانبه نیاز دارند؛ اما با تحلیل رفتار و استراتژی های دو کشور این امر مسجل می شود که در مقطع کنونی امکان رسیدن به توافقی برای خلع سلاح اتمی شبه جزیره کره وجود ندارد.

زمانی که در 12 ژوئن 2018 «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا و «کیم چونگ اون» رهبر کره شمالی برای اولین بار در سنگاپور دیدار کردند سیگنال های خوش بینانه ای از پایان منازعه در شبه جزیره کره و خلع سلاح هسته ای این منطقه منتشر شد؛ اما بعدها دشواره های حصول توافق دوجانبه بیشتر خود را نشان داد و حتی دیدار دوباره دو رهبر در ویتنام نیز نتوانست چشم انداز روشنی از آینده توافق دو جانبه ارائه دهد اگرچه هر دو کشور از روند مذاکرات ابراز رضایت کرده اند. چه عامل یا عواملی مانع از رسیدن دو طرف به توافقی جامع می شود؟ آیا خواسته های دو طرف آنچنان متناقض هستند که امکان هرگونه توافق را از بین می بردند؟ یا اینکه علاوه بر مسائل دو جانبه پارامتر بازیگران منطقه ای و دیدگاه آنان برای آینده شبه جزیره کره نیز این معادله را پیچیده تر می سازد؟ در چنین بستری آیا امکان ادامه مذاکرات وجود دارد یا اینکه بحران در شبه جزیره همچنان ادامه خواهد یافت؟ برای بررسی این پرسش ها و چندین موضوع دیگر خبرنگار گروه بین الملل ایسکانیوز با دکتر «رحمان قهرمانپور» کارشناس مسائل بین الملل گفت و گو کرده است که ماحصل آن را در ادامه خواهید خواهند.

* در روز 27 فوریه رئیس جمهور آمریکا با رهبر کره شمالی در هانوی پایتخت ویتنام دیدار کرد؛ اما برخلاف تصور و یپش بینی های اولیه دو طرف به هیچ گونه توافقی در ارتباط با خلع سلاح شبه جزیره کره دست پیدا نکردند چه دلیل یا دلایلی مانع از توافق دو جانبه واشنگتن و پیونگ یانگ می شود؟

دلایل مختلف و عوامل استراتژیک متعددی، معادله شبه جزیره کره را پیچیده می سازند؛ اما به طور کلی مساله خلع سلاح کره شمالی برای آمریکا مساله جدیدی نیست و در طول سه دهه گذشته دولت های مختلفی در واشنگتن با این بحران دامنه دار مواجه بوده اند. به طور دقیق تر از زمان ریاست جمهوری «بیل کلینتون» تاکنون واشنگتن با این موضوع در شرق آسیا دست و پنجه نرم می کند و اینکه این موضوع تاکنون به توافقی در میان کره شمالی و آمریکا منجره نشده است نشان می دهد که چقدر این راه و توافق دشوار است. به عبارتی دیگر حصول توافق دوجانبه امری بسیار سخت و دشوار خواهد بود. یک قاعده در سیاست بین الملل و رویه های خلع سلاح وجود دارد که معتقد است هر کشوری با اقتصاد جهانی ارتباط و همگرایی بیشتری دارد احتمال رفتن این کشور به سمت ساخت سلاح هسته ای کمتر است به تعبیری دیگر رابطه مستقیم و همبستگی مثبتی در میان ارتباط با اقتصاد جهانی و رفتن به سوی ساخت سلاح های هسته ای وجود دارد. دلیل این مساله هم این است که در واقع هزینه این کار برای این کشور بسیار سنگین است و کشوری که سلاح اتمی داشته باشد و در اقتصاد جهانی باشد ممکن است در اقتصاد جهانی حذف و یا منزوی شود و یا اقتصادش دچار ضربه های جبران ناپذیری گردد. اما در واقع شاید بتوان گفت که کره شمالی تنها کشوری است که کمترین ارتباط را با اقتصاد جهانی و نظام مالی جهانی دارد و نظامی مالی بسته این کشور شامل این قاعده کلان نخواهد شد. براین اساس کره شمالی در سال های اخیر بدون نگرانی از عواقب هسته ای شدن به این سمت و سوی حرکت کرده و هر ازگاهی نیز آزمایش های هسته ای انجام داده است و جز در موارد معدودی همواره خود را خارج از نظام بین الملل تعریف کرده است. اما این کشور در سال 2002 توافقی انجام داد که به شکست منجر شد و یک بار هم در دهه نود میلادی توافقی چند جانبه امضا کرد که آن نیز به نتایج ملموسی دست نیافت. دو توافقی که تاکنون کره شمالی انجام داده است چند جانبه بوده اند یعنی تنها با آمریکا نبوده اند و هردوی این توافق ها شکست خورده اند بنابراین وقتی که یک توافق چند جانبه شکست می خورد معلوم است، امکان توافق دو جانبه نیز کمرنگ خواهد بود. آمریکا وکره شمالی در این رابطه مسیر سخت و طولانی در پیش دارند.

* دسته ای بر این باور هستند قدرت هسته ای کره شمالی ضریب دستیابی این کشور به امتیازات بیشتر را افزایش داده است و آمریکا و برخی دیگر از کشورهای در سطح منطقه ای و بین المللی حاضر به دادن امتیازات بیشتر به کره شمالی نیستند آیا با این برداشت موافق هستید؟

بله. در ابتدا کار توافق آمریکا با کره شمالی به آن اندازه که در نگاه اول به نظر می رسد آسان نیست همچنین کره شمالی به دنبال آن است از توان موشکی و هسته ای خود برای چانه زنی در سطح بین المللی استفاده کند و آمریکا و جامعه بین الملل فعال حاضر به پرداخت این هزینه نیستند. بنابراین قدرت هسته ای کره شمالی، آمریکا و متحدانش در شرق دور را دچار یک وضعیت بحرانی کرده است تعامل با کره شمالی و دادن امتیازات بیشتر به این کشور برای آنان مخاطره آمیز خواهد بود و تاکنون نیز حاضر به دادن این امتیازات نیستند.

* چین در کجای این معادله پیچیده قرار دارد؟ آیا چین حاضر خواهد بود یکی از مهم‌ترین متحدانش در شرق آسیا به سمت آمریکا حرکت کند؟ یا اینکه پکن خواستار حفظ وضع موجود است؟

برخی معتقدند کره جنوبی طرفدرا این است دو کره در هم ادغام شوند و کره جنوبی اقتصاد قوی و کره شمالی نیز دارای قدرت نظامی است با هم متحد شوند و یک کشور متحد و قدرتمند ایجاد کنند که هم چین و هم ژاپن با این مساله و دیدگاه مخالف هستند. همچنین افردی که این فرض را مطرح می کنند معتقدند که اگر کره شمالی با آمریکا به توافق برسد چتر امنیتی و نظامی آمریکا در شمال شرق آسیا تکمیل می شود. یعنی ژاپن، استرالیا، کره جنوبی و کره شمالی همگی به متحد آمریکا تبدیل می شوند و یک چتر امنیتی آمریکایی شکل خواهد گرفت بنابراین و در چنین وضعیت چین تحت فشار شدید امنیتی و ژئوپولتیکی قرار می گیرد و به تعبیری پیمان «آنزو» در میان آمریکا با استرالیا و نیوزیلندگسترده تر می شود و چین در این منطقه در انزوا قرار می گیرد. این فرض وجود دارد و از لحاظ محاسبات سیاست بین الملل و مولفه های ژئوپولتیکی طبعا به نفع چین است برگ برنده خود در این منطقه یعنی کره شمالی را از دست ندهد و به نوعی این کشور را همچنان در جبهه متحدین خود در منطقه حفظ کند.

* اما آیا منافع استراتژیک کره شمالی به طور کامل با منافع استراتژیک چین همسو است که همچنان در چهارچوب و در منظومه متحدین پکن عمل کند؟

واقعیت این است که رفتار کره شمالی تنها متاثر از خواست چین نیست. درست است که چین در جلوگیری از افزایش فشارهای بیشتر بر کره شمالی و جلوگیری از تصویب تحریم های بیشتر در شورای امنیت علیه کره شمالی نقش اصلی را ایفا کرده است؛ اما این به این معنی نیست که کره شمالی تابع ملاحظات و محاسبات چین باشد. طبعا کره شمالی هم اگر قرار باشد با آمریکا به توافق برسد در طول یک شب و روز این قرارداد اجرا نخواهد شد که بگوئیم چین خیلی از این مساله نگران است و طبعا خلع سلاح کره شمالی فرآیندی زمان بر خواهد برد و در این مدت هم چین می تواند با اتخاذ راهکارهایی با این وضعیت جدید کنار بیاید، زیرا براین باور هستم اصلی ترین عامل و مساله عدم توافق کره شمالی و آمریکا خواست چین نیست بلکه ملاحظات استراتژیک خود کره شمالی است و این که از واشنگتن می خواهد که کره شمالی را با سلاح های هسته ای بپذیرد و کمترین میزان خلع سلاح هسته ای انجام شود این مساله در بطن این معادله پیچیده قرار دارد و متغییر مستقل محسوب می شود بنابراین نباید در موضع چین و اهداف این کشور اغراق شود و تحلیلی غیرواقع بینانه ارائه گردد.

* در این وضعیت و با وجود این دشواره های متعدد، آینده مذاکرات آمریکا با کره شمالی را چگونه ارزیابی می کنید آیا امکان ادامه مذاکرات و رسیدن به توافقی جامع وجود دارد یا خیر؟

فعلا دونالد ترامپ به ادامه مذاکرات نیازد دارد تا نشان دهد که ابتکار عمل او در سیاست خارجی شکست نخورده است اکنون کره شمالی به یکی از مهمترین مسائل مورد توجه دستگاه سیاست خارجی ترامپ تبدیل شده است؛ بنابراین آمریکایی ها همچنان براین مساله و ادامه مذاکرات تاکید خواهند کرد. کره شمالی هم به این مذاکرات نیاز دارد تا به کره جنوبی و ژاپن و همچنین مجامع بین المللی اعلام کند که کره شمالی آن کشوری نیست که آمریکا تصویر می کند یعنی کره شمالی هم برای بهبود تصویر خود به این مذاکرات نیاز دارد. از طرفی دیگر این مذاکرات سطح و میزان فشار بر کره شمالی را نیز تا حدودی کاهش داده است و این نیز برای پیونگ یانگ از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اما اینکه آیا این مذاکرات الزاما به یک توافق جامع برای خلع سلاح کره منجر می شود فعلا در چشم اندازش من چنین چیزی را نمی بینم یعنی با تحلیل و کدگشایی رفتار و استراتژی دو کشور نمی توان به آینده رسیدن به توافق دو جانبه خوش بین بود.

کد خبر: 998997

وب گردی

وب گردی