محسن صالح آبادی در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز با اشاره به مشکلات آموزش مجازی در مدارس اظهار کرد: در آموزش و پرورش زیرساخت مناسبی در زمینه تدریس مجازی معلمان وجود ندارد. تمامی دروس مقاطع مختلف بر اساس تدریس حضوری در کلاسهای درس تدوین شده است. به گونهای دیگر می توان گفت سرفصلهای کتابهای درسی بر اساس آموزش مجازی تهیه و تالیف نشده است.
وی ادامه داد: متاسفانه دورههای آموزشی در زمینه تدریس مجازی به معلمان نیز برگزار نشده؛ البته به تازگی مباحثی پیرامون آموزش ضمن خدمت اپلیکیشن شاد مطرح شده است. با این حال آموزش دورههای ضمن خدمتی که در این زمینه برگزار میشود، شاید آنطور که باید کارآمد نباشد؛ زیرا استادی که آموزش دورههای ضمن خدمت را بر عهده دارد، ممکن است به اندازه کافی با مباحث مرتبط با آموزشهای مجازی و چالشهای آن آشنایی کافی نداشته باشد.
دانشآموزان حرمت معلم را نگه نمیدارند
این معلم مقطع ابتدایی با اشاره به چالشهایی که در زمینه ارتباط معلم و دانش آموزان وجود دارد گفت: متاسفانه مسائل و مشکلات جامعه منجر شده است که دانشآموزان آنطور که باید حرمت معلم را نگه ندارند. نحوه ارتباطگیری با دانشآموزان به شخصیت معلمان برمیگردد. همه موضوعات به آموزشهای ضمن خدمت یا دورههای آموزشی مربوط نیست. در گزینشهای معلمان باید نحوه برقراری ارتباطات جمعی آنان با دانش آموزان مورد بررسی قرار گیرد.
معلمان به سبک دهه ۶۰ کلاسها را اداره نکنند
وی بیان کرد: ممکن است یک معلم از لحاظ روانشناسی وضعیت مناسبی نداشته باشد و به اصطلاح گوشهگیر باشد و نتواند با دانشآموزان ارتباط صمیمانهای برقرار کند. چنین معلمی ممکن است حتی در صورت وقوع مسائل کوچک نیز سر دانش آموزان داد بزند. متاسفانه برخی معلمان تصور می کنند که کلاسهای درس را باید همانند دهه ۶۰ خشک و در سکوت مطلق پیش ببرند. سنجش اعتقادات دینی معلمان در گزینه مطلوب است؛ اما در نظر گرفتن این معیارها به تنهایی کافی نیست.
صالح آبادی با بیان این که آموزش و پرورش نباید در جذب معلمان رتبه کنکور را ملاک قرار دهد، خاطرنشان کرد: آموزش و پرورش باید معلمان را از لحاظ شخصیتی برآورد کند. بسیاری از معلمان از سر ناچاری به این شغل رو آوردهاند و در صورت پیدا کردن شغلی با درآمد بیشتر تدریس را رها میکنند.
وی افزود: معلمی عشق است و تنها کسانی که با علاقه در مدارس مشغول به کار هستند، میتوانند ارتباط مناسبی را با دانشآموزان برقرار کنند. برخی از افراد نیز با هدف دریافت حقوق و مزایای دولتی معلمی را به عنوان شغل دوم خود در نظر میگیرند.
این معلم با اشاره به مشکلات ناشی از ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدایی تصریح کرد: زمانی که برای امتحانات دانشآموزان نمره ای در نظر گرفته میشد، دانشآموز تمام تلاش خود را میکرد که نمره بیست را بگیرد. در حال حاضر نمره ۱۸ و ۲۰ با عبارت خیلی خوب تعبیر میشود یعنی تفاوتی میان این دو نمره لحاظ نخواهد شد.
مردود کردن دانشآموزان برای آموزش و پرورش هزینهزا است
صالحآبادی بیان کرد: مردودی نیز در پایه ابتدایی بسیار کم است. برخی دانشآموزان زمانی که وارد مقطع متوسطه اول میشوند، مشکل خواندن و نوشتن دارند، اما به دلیل آنکه مردودی در هر مقطع برای آموزش و پرورش هزینه زا است، دانش آموزان به مقاطع بالاتر فرستاده میشوند. چنین مواردی منجر می شود که دانش آموزان بیسواد به مقاطع بالاتر بروند و در آنجا با مشکل برخورد خواهند کرد. برخی از آنان به زور مدرک دیپلم خود را اخذ میکنند و به بسیاری از آنان نیز ترک تحصیل میکنند.
تضاد زیادی بین خانواده و مدرسه وجود دارد
وی از تضاد میان خانواده و مدرسه به عنوان چالش یاد کرد و گفت: از لحاظ منش فکری و اخلاقی تضادهای بسیاری میان خانواده و مدرسه وجود دارد. متاسفانه در خانه بیشتر دانشآموزان ماهواره وجود دارد، زمانی که این کودک آموزههای فرا گرفته در مدرسه را با معیارهای خانوادگی خود مقایسه میکند، تضاد میان این آموزهها را به خوبی در مییابد.
این معلم بیان کرد: بیاحترامیها از خانه آغاز شده و توسط دانشآموز به مدرسه انتقال داده میشود، حال اگر ما نکات اخلاقی را از صبح تا ظهر به دانش آموزان گوشزد کنیم، وقتی کودک چنین نکات اخلاقی را در خانواده خود ندیده، درک آن برایش نامأنوس به نظر میرسد. از طرفی متاسفانه تعداد کودکان طلاق در مدارس روز به روز در حال افزایش است. همچنین تعدادی دانشآموز ناهنجار و بیش فعال در کلاسهای درس وجود دارد و این موارد دست به دست یکدیگر میدهند تا روند آموزش در کلاس های درس کندتر پیش رود.
ویافزود: دانشآموز تنها ۴ تا ۵ ساعت در مدرسه حضور دارد و ۲۰ ساعت باقیمانده را در خانه و با والدین خود سپری میکند. متاسفانه در برخی موارد مشاهده میشود والدین آنطور که باید به تربیت فرزندان خود اهمیت ندادهاند، در انتها نیز دانشآموزان ناهنجار را به کمکاری آموزش و پرورش نسبت می دهند.
صالحآبادی با اشاره به روشهای نوین آموزشی اظهار کرد: متاسفانه شیوههای آموزشی در مدارس تغییر پیدا کرده و پدر و مادر ها نمیتوانند به عنوان مهره دوم به آموزش دروس دانشآموزان کمک کنند. به عنوان مثال اگر در گذشته درسی مانند ضرب یا تقسیم را به خوبی یاد نمیگرفتیم، میتوانستیم از خواهر، برادر یا حتی پدر خود کمک بگیریم. متاسفانه در حال حاضر دروس مفهومی شده است.
وی با ذکر مثالی یادآور شد: در کتابهای درسی ضرب کوتاه را به گسترده پاسخ تبدیل کردند، به عنوان مثال ۲۵ ضربدر ۳۴ را به ۲۰ به اضافه ۵ و ۳۰ به اضافه ۴ تبدیل کردند. دانشآموزان در ابتدا باید عدد ۲۰ را در عدد ۳۰ ضرب کنند، سپس ۵ را در ۴ ضرب کرده و در انتها جواب ها را با یکدیگر جمع کنند. این اقدام در راستای درک مفهوم ضرب و جمع برای دانشآموزان در نظر گرفته شده است، اما متاسفانه درک آن برای دانشآموزان کمی دشوار به نظر می رسد.
بیحرمتی به جایگاه معلم افزایش یافته است
این معلم تصریح کرد: متاسفانه بیاحترامی به جایگاه معلم بسیار افزایش پیدا کرده است، به حدی که دانشآموز در پاسخ به سوال معلم درباره علت درس نخواندنش میگوید در صورتی که مرا دعوا کنید، به آموزش و پرورش شکایت خواهیم کرد. ما با اصول تکریم دانش آموزان به خوبی آشنا هستیم، اما باید توجه داشته باشیم که دانشآموز چه بخواهیم و چه نخواهیم کودک است و درک نمیکند که در چه موقعی باید چه اقدامی را انجام دهد. در چنین شرایطی کودک باید حداقل ذرهای از معلم ترس داشته باشد.
وی اضافه کرد: در حال حاضر اخراج در مدارس نیز حذف شده است، در صورتی که یک دانش آموز نیز بهشدت ناهنجار باشد، پس از چندین بار خواستن اولیا به مدرسه، از او تعهد گرفته میشود. در صورتی که بازهم ناهنجاریهای او ادامه داشته باشد، شورای مدرسه متشکل از معاونان و مدیران و معلم مربوطه دور یکدیگر جمع شده و با تبادل نظر میتوانند این دانشآموز را به مدت ۳ روز از مدرسه اخراج کنند. در صورت تکرار این دانش آموز یک هفته از مدرسه اخراج خواهد شد.
صالحآبادی در پایان گفت: در صورت ادامه داشتن این روند این دانشآموز به مدرسه همجوار معرفی خواهد شد تا تنها مسیر این دانشآموز نسبت به محل زندگی آن کمی افزایش پیدا کند تا تنبیه شود. متاسفانه چنین دانشآموزانی از چیزی نمیترسند، اگر این دانشآموز ناهنجار بیحرمتیهایی در خانواده دیده باشد، آن را به صورت کامل در مدرسه پیاده خواهد کرد.
انتهای پیام/