«دیپلماسی چندجانبه گرایی» در دوره بایدن/حرکت درخلاف مسیر ترامپ

 چینش تیم سیاست خارجی بایدن نشان دهنده عزم وی در جهت ایجاد ائتلاف های بین المللی، به کارگیری دیپلماسی چندجانبه گرایی و البته بازگشت به برجام است که باید دید چگونه می توانند با میراث شوم برجای مانده از دولت ترامپ اهداف خود را محقق کنند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران دانشجویی (ایسکانیوز)،همواره یکی از چالش های روسای جمهور آمریکا انتخاب تیم سیاست خارجی آنها در دولت است که انتخاب آنها می تواند منتقدان و موافقانی را به همراه داشته باشد و البته که رویه آن کشور در ارتباط با کشورهای مختلف و روند تحولات بین المللی را مشخص می کند.

بایدن و افرادی که او به عنوان اعضای دولتش معرفی کرده و با سیاست خارجی آمریکا مرتبط هستند، تمرکزشان بر روی بازگشت به دوران بین‌الملل‌گرایی و چندجانبه‌گرایی است که این به منزله عزم دولت جدید برای حرکت در مسیری عکس سیاست ترامپ در چهارسال گذشته است.

رئیس جمهور جدید آمریکا در توئیتی عبارت بازگشت آمریکا را مطرح کرده که به معنای بازگشت آمریکا به ائتلافات بین المللی و همکاری های چندجانبه و گسترده با جامعه جهانی باشد و البته می تواند در مقابل با شعار آمریکا اول ترامپ باشد که نتیجه آن انزوای شدید بین المللی آمریکا شد.

در دوره ترامپ شاهد دوران افول و تنزل جایگاه آمریکا در عرصه بین المللی بودیم و این امری است که بسیاری از کارشناسان غربی و عربی همسوی کاخ سفید هم به آن اقرار کردند و البته که از منظر بایدن و دموکرات ها در دوران مبارزات انتخاباتی یکی از نقاط ضعف تیم ترامپ به حساب می آمد.

یکی از پرونده های مهم سیاست خارجی آمریکا بدون شک نوع تعامل آنها با ایران بوده و هست و البته که در تخاصم و عمق کینه ورزی آنها نسبت به نظام اسلامی ایران میان دموکرات و جمهوری خواه تفاوتی نیست و صرفا در روش ها و تکنیک ها با یکدیگر اختلاف دارند.

 برخی تحلیل گران بر این باور هستند که انتخاب برخی نفرات و مسئولین حوزه سیاست خارجی در دوره جدید بایدن معنا و مفهوم خاص خود را برای ایران خواهد داشت.

چهار عضو شاخص تیم سیاست خارجی بایدن که عبارتند از «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه، «لیندا توماس گرینفیلد» نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد،«جیک سالیوان» به عنوان مشاورامنیت ملی کاخ سفید و«رابرت مالی» نماینده ویژه بایدن در امور ایران، همگی در دوره «باراک اوباما» از مشاوران کاخ سفید بودند و از افراد وفادار به بایدن به حساب می‌آیند که طرز تفکری میانه رو داشته و بر خلاف تیم پیشین سیاست خارجی آمریکا از موافقان برجام هستند.

باتوجه به اهمیت وزیر امور خارجه و نماینده آمریکا در امور ایران در تعیین سیاست خارجی آن کشور نسبت به ایران در دوره بایدن در این گفتار به صورتی موجز در خصوص آنها خواهیم گفت.

در مورد آنتونی «بلینکن» باید گفت که وی از حدود ۲۰ سال پیش و زمانی که بایدن ریاست کمیته روابط خارجی سنا را برعهده داشته، در کنارش کار کرده و با تفکر و مشی سیاسی بایدن کاملا آشنا و نزدیک است.

از بلینکن به عنوان فردی یاد می‌شود که می‌تواند، اعتبار از دست رفته و خدشه دار شده آمریکا در زمینه سیاست خارجی را پس از چهار سال در قدرت بودن ترامپ و رویکرد تهاجمی ملی گرایانه اش، ترمیم کند.

اولویت بلینکن، احیای تعریف «متحد قابل اعتماد» برای آمریکا در سطح جهان از طریق پیوستن مجدد به توافق‌ها و نهادهای جهانی است.

در خصوص «رابرت مالی» هم باید گفت که وی یکی از اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای آمریکا در زمان گفتگوهای منتهی به برجام بود و بعد از آن راهی موسسه بین‌المللی بحران شد.

وی با تمرکز بر سیاستگذاری در امور منطقه غرب آسیا و حوزه خلیج فارس، سمت‌های کلیدی متعددی را در دولت های دموکرات پیشین به ریاست باراک اوباما و بیل کلینتون بر عهده داشته و از تجربه کافی در زمینه برخوردار است.

 مالی همچنین یکی از مشاوران اصلی جو بایدن در دوران رقابت های انتخاباتی سال ۲۰۲۰ هم بود.

بنابراین، میتوان از انتخاب این افراد اینطور برداشت کرد که بایدن تلاش می کند علاوه بر ایجاد همگرایی و ائتلاف با کشورهای اروپایی ها و البته به کار گرفتن دیپلماسی چندجانبه گرایی در سیاست خارجی خود، بازگشت به برجام را به عنوان سرآغاز مجدد مذاکره با ایران در دستور کارش قرار دهد.

اما آنچه مشخص است اینکه جمهوری اسلامی ایران با در نظر گرفتن تجربه مذاکرات برجام و رفتار آمریکا در قبال آن که به صورت غیرقانونی و یکجانبه از برجام خارج شد و با نادیده انگاشتن قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به عنوان ضمانت اجرایی آن توافقنامه، سیاست فشار حداکثری علیه ایران را به کار بست، به سادگی بازگشت آمریکا به برجام را قبول نخواهد کرد.

مقامات تهران دو شرط اساسی را برای این منظور تعیین و اعلام کردند مبنی بر اینکه اگر به واقع آمریکا خواهان بازگشت به برجام است باید ابتدا کلیه تحریم های برجامی و غیربرجامی را لغو و سپس تمامی خسارت های وارده به ایران از زمان خروج آمریکا از برجام را جبران کند.

ایران نشان داده همانگونه که زیر بار حرف زور نمی رود و سیاست مقاومت در برابر زیاده خواهی غرب را به عنوان خط مشی کلی خود در سیاست خارجی همچنان حفظ کرده و ادامه می دهد، اهل گفتگو و مذاکره در جهت تامین منافع ملی خودش هم هست، اما نه تحت هر شرایطی.

در خاتمه آنکه، اگر آمریکای بایدن به واقع قصد بازگشت به برجام و مذاکره با ایران را دارد باید شرایطی که ایران مطرح کرده اجرایی کند و بداند که سیاست ایران بر مبنای عمل در برابر عمل، گام در برابر گام خواهد بود و امروز این آمریکا و طرف های اروپایی ها هستند که باید تصمیم بگیرند که خواهان حفظ روابط و همکاری های خود با ایران در قالب برجام هستند یا خیر، چرا که ایران اصراری برای باقی ماندن در برجامی که منافع ما را تامین کند ندارد و می تواند بدون محدودیت های مندرج در آن قرارداد به فعالیت های خود در برنامه صلح آمیز هسته ای ادامه دهد.

کد خبر: 1088391

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =