به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)، امیرکریمی(کارشناس فوتبال)؛ شروع صحبت با این موضوع که برای موفقیت در فوتبال گل زدن لازم هست اما گل نخوردن یا کم خوردن هم یک قاعده هست. در مورد گل خوردن اتفاقات و شرایط بازی و اشتباهات میتواند تاثیرگذار باشد اما دو بازی ۶ گل خورده نشان از شلختگی و فروپاشی ساختار دفاعی یک تیم دارد. حالا در این مجال میتوان دفاع فردی و تیمی را بحث کرد اما در هر حال این حجم از اشتباهات که سبب گل خوردن میشود در جای خود قابل بررسی است.
استقلال در حمله هر چقدر بی رحم و ترسناک نشان داده، در فاز دفاعی همانقدر برای حریفان دلنشین است. آمار چهار بازی هشت گل خورده، در حقیقت یعنی میانگین دو گل در هر بازی، این آمار حداقل روی کاغذ کمر هر تیمی را می شکند. استقلال نه تنها در حال تجربه معضل دفاع تیمی هست، بلکه به نظر میرسد از لحاظ فردی بازیکنان فاز دفاعی هم یک عدم تمرکز یا اعتماد به نفس را در حال سپری کردن هستند. با این وضعیت حتی اگر تیمی حمله دامنه دار هم نداشته باشد، برای استقلال احتمال گل خوردن وجود دارد. مگر الدحیل چند حمله صد درصدی را روی دروازه استقلال تدارک دید؟ شرایط دفاع استقلال فقط مصداق کلمه فاجعه هست.
دفاع تیمی
استقلال در دو بازی با الدحیل مشخصا نشان داده که در دفاع تیمی شدیدا مشکل دارد. حتی در بازی که محتاط بازی میکند هم پاشنه آشیل این تیم خط دفاعی این تیم است. در بازیهای امسال لیگ قهرمانان از ابتدا استقلال میل به گل زدن و عطش بسیار داشته و آن را به خوبی نشان داده، اما مشکل اصلی اینجاست که زیاد گل می خورد. تغییرات پی در پی در پست هافبک دفاعی برای استقلال چندان مثمرثمر نبوده و این تغییرات پیاپی خود یکی از دلایل متزلزل بودن فاز دفاعی تیم است.
از طرفی به نظر می رسد کادر فنی استقلال نتوانسته به جمع بندی در این خط برای تداوم فیکس بازی کردن بازیکنان برسد. نه ریگی، نه مهدی پور و نه حتی رضاوند و مهری هنوز در ترکیب استقلال کامل جواب ندادهاند. یکی از مشکلات استقلال دقیقا همین نقطه است. جایی که باید نبض جریان بازی را در دست بگیرد نقطه اتکا ندارد. از یک واقعیت البته نمیتوان ساده گذشت. در مورد هافبکهای دفاعی استقلال صرفا نمیتوان بُعد فنی و ضعف فردی از این لحاظ را بررسی کرد بلکه به نظر میرسد پتانسل و ظرفیتهای روانی بازیکنان در این پست در استقلال قدرت رهبری تیم حداقل در فاز دفاعی را ندارد. کاریزمای تاثیرگذار بر روی بازیکنان، بالانس حمله و دفاع، سربالا بودن و قدرت دوندگی و درگیری و در دست گرفتن نبض بازی در بازیکنان این پست استقلال بصورت حداقل و یا با نوسان شاید موجود باشد اما زور و توان روحی به دوش کشیدن مسئولیتهای یک تیم در چنین بازیهایی در بین این بازیکنان تا الان دیده نشده و این خود خطر بزرگی هست.
خط دفاعی
خط دفاعی استقلال حالا زیر تیغ انتقاد شدید قرار دارد. البته که تکرار می کنیم فاز دفاع تیمی استقلال مشکل دارد اما انصافا از اشتباهات کودکانه خط دفاعی استقلال نمیتوان راحت گذشت. یزدانی و مرادمند، غلامی هیچکدام اندازههای استقلال را درک نکردهاند. گلهای خورده این تیم حاکی این موضوع هست که ابتدا ظاهرا نمیدانند که پیراهن چه تیمی به تن دارند و در ادامه اینکه چرا آنها تمرکز در بازی را ندارند و اصول اولیه و پایهای دفاعی را درک نمیکنند. انصافا خود الونگا هم باور نمیکرد در دو بازی پنج گل به ثمر برساند. این فرض محال را مدافعان استقلال برای او به واقعیت تبدیل کردند.
در این پست هم تغییرات زیادی شکل گرفته که قاعده تغییرات به خودی خود مشکل آفرین هست و جفت و جور شدن و زوج شدن را تحت شعاع ناپایداری خود قرار میدهد اما آنقدر اشتباه فاحش در خط دفاعی استقلال رخ میدهد که کادر فنی در هر بازی ناچار به تغییرات میشود.
به گل دوم الدحیل در بازی برگشت توجه کنید، یک ضربه ایستگاهی و تنها ماندن تقریبا دو تا سه بازیکن در تیر دوم، شبیه به گل سوم و حتی چهارم بازی رفت بود البته آنها روی زمین زده شد ولی نکته اصلی سردرگم بودن کل خط دفاعی استقلال در این صحنهها بود. عدم سختگیری و ساده انگاری، اجازه به پرش بدون مزاحمت، چرخشهای راحت مهاجمین و جاگیریهای بد مدافعین برای ایجاد مزاحمت مهاجمین حریف، همه و همه باعث از دست رفتن و پرپر شدن گلهایی میشود که با تلاش و به زحمت زده میشود.
انتهای پیام/
نظر شما