به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، رفته رفته فضای انتخاباتی کشور داغ میشود و نامزدها هرکدام مشغول ارائه برنامهها و وعدههای خود در راستای ساماندهی وضعیت کشور هستند. فضای سیاسی کشور در چند روز گذشته شاهد اتفاقات متعددی بود که واکنشهای مختلفی را به همراه داشت؛ در این بین اما رد صلاحیت برخی چهرههای شاخص از سوی شورای نگهبان را میتوانیم یکی از بربحثترین مسائل بدانیم.
برخی اعتقاد دارند که نبود برخی چهرههای مطرح میتواند منجر به کاهش مشارکت مردم در انتخابات شود؛ از سوی دیگر برخی نیز اعتقاد دارند که کاهش مشارکت مردم چندان ارتباطی با نبود چهرههای شاخص ندارد بلکه میتواند به دلیل نارضایتی مردم از عملکرد و کارنامه دولت مستقر در حوزه مسائل اقتصادی و معیشتی باشد. به بیان دیگر، عمل نکردن دولت به وعدههای خود سبب از بین رفتن اعتماد مردم به دولتهای بعدی شده است.
در همین ارتباط گفتوگویی داشتیم با سعید نعیمی مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
چرا مشارکت از اهمیت زیادی برخوردار است؟
در مبانی فقهی و اسلامی، مشروعیت و مقبولیت برای حکومت اسلامی از اهمیت زیادی برخوردار است. البته در این حوزه اختلاف نظر زیادی بین علما وجود دارد و برخی مانند حضرت امام(ره) معتقدند نبود مقبولیت، بر مشروعیت فرد اثر گذار نیست. اما در مقابل برخی دیگر اعتقادد دارند که اگر حکومتی مقبولیت نداشته باشد، در نتیجه مشروعیت نیز ندارد. مجموع این اظهارات و مبانی منجر به این میشود که مسئله مشارکت و مقبولیت نظام از اهمیت زیادی برخودار باشد به طوری که مقام معظم رهبری نیز بر آن تاکید دارند.
آیا پدیده مشارکت صرفا به انتخابات و راهپیماییها وابسته است؟
یکی از اشتباهات جمهوری اسلامی در طول ۴۰ سال گذشته، تقلیل پدیده مشارکت به موضوعاتی مانند انتخابات و شرکت در راهپیماییهای مختلف بوده است. درحالی که در هیچ کجای حکمرانی ما در طول این سالها جایی برای نقش آفرینی و نظارت بر نحوه حکمرانی نداشتهایم. البته در برخی موارد نیز به صورت خودجوش شاهد مشارکت مردمی بودهایم؛ حضور در اردوهای جهادی یا رزمایش کمک مومانه از جمله مصادیق این حضور خودجوش بوده است.
چه مولفههایی میتواند بر میزان مشارکت مردم در انتخابات اثرگذار باشد؟
عملکرد دولت به عنوان یک عامل مستقل، نمیتواند بر میزان مشارکت مردم اثرگذار باشد. به گونهای که در انتخابات سال ۷۶، با وجود عملکرد ضعیف دولت وقت و بروز تورم ۴۰ درصدی، شاهد مشارکت ۷۹ درصدی در انتخابات هستیم. در سال ۱۳۹۲ نیز باوجود مشکلات اقتصادی ۲ سال آخر دولت دهم، حسن روحانی با مشارکت ۷۲ درصدی انتخاب میشود.
یکی از دلایل کاهش مشارکت احتمالی در انتخابات پیش رو، بی اعتمادی مردم به نهاد دولت است؛ مردم احساس میکنند فارغ از اینکه کدام فرد از کدام جناح سیاسی نامزد شده است، نهاد دولت با ساختار فعلی کارآمدی لازم را ندارد. به بیان دیگر، دولت به جای اینکه دولت دوای دردهایشان باشد، خود عاملی بر افزایش دردهایشان شده است.
تبعیضهای متعدد به ویژه در چندسال گذشته، از بین رفتن سرمایههای مردم در بورس، افزایش ناگهانی قیمتها و... تنها چند مورد از عواملی هستند که موجب بی اعتمادی مردم به نهاد دولت شده است. مردم احساس میکنند که دیگر مشکلات کشور راه حلی ندارد برایشان حضور نامزد اصولگرا یا اصلاح طلب هیچ فرقی نمیکند.
یکی دیگر از اشتباهات ما، تبدیل انتخابات به رفراندوم بوده است؛ به گونهای اگر رای بدهیم به معنی تایید نظام و اگر رای ندهیم به معنای قبول نداشتن نظام است. این مسئله بعد از حوادث دی ماه ۹۶ و آبان ماه ۹۸ افزایش پیدا زیرا بعد از این حوادث علاوه بر شکاف بین مردم و دولت، به شکاف مردم مردم رسیدهایم. بنابراین آن قشری که احساس میکنند صدایی در حاکمیت ندارند و نسبت ایدئولوژیک با حاکمیت ندارند، به دنبال این هستند که با شرکت نکردن در انتخابات صدای خودشان را حاکمیت برسانند. این شرایط باعث شده تا انتخابات به مصداقی برای رساندن صدای اعتراض مردم به حاکمیت تلقی شود.
نبود برخی چهرههای سیاسی میتواند بر میزان مشارکت اثرگذار باشد؟
درحال حاضر برخی چهرههای مطرح در این دوره از انتخابات حضور ندارند؛ در این شرایط بخشی از مردم نمیتوانند نامزد مد نظر خود را ۷ نامزد تایید صلاحیت شدهاند پیدا کنند. به همین دلیل در انتخابات شرکت نخواهند کرد. به همین دلیل نبود برخی چهرههای سیاسی مطرح میتواند بر مشارکت اثرگذار باشد اما باید بررسی کنیم که این اثرگذاری تا چه میزان است. طبق آخرین نظرسنجیها بعد از اعلام نظر شورای نگهبان درباره نامزدهای تایید صلاحیت شده، شاهد کاهش ۷ الی ۸درصدی در مشارکت بودیم اما همین مقدار هم باتوجه به شرایط فعلی کشور قابل توجه است.
اما به طور کلی دلیل اصلی کاهش مشارکت احتمالی در انتخابات امسال، بی اعتمادی مردم به نهاد دولت و ناامیدی از اصلاح وضعیت کشور است. بدون شک عملکرد دولت در چندساله گذشته در شکل گیری این بی اعتمادی اثرگذار بوده است اما در کنار دولت از عملکرد نهادهای دیگر مانند مجلس و قوه قضائیه نیز نباید غافل شویم. به عنوان مثال عملکرد مجلس یازدهم در طول یکساله گذشته را هم میتوانیم در کاهش یا عدم مشارکت در انتخابات اثرگذار بدانیم.
جریان انقلاب چگونه میتواند در زمینه افزایش مشارکت مردم ایفای نقش داشته باشد؟
مردم در وهله اول باید حس کنند که نامزدهای جبهه انقلاب با آنها صادق هستند و نامزدها باید از دادن وعدههای بدون پشتوانه اجتناب کنند. نکته دوم این است که جریان انقلاب باید نشان دهد که هیچ بن بستی در کشور وجود ندارد و ارائه برنامه دقیق و مدون، مردم را نسبت به آینده امیدوار کنند.
افزایش شور انتخاباتی از دیگر مسائلی است که جریان انقلاب باید در دستور کار قرار دهد؛ البته با دست فرمون فعلی صدا و سیما و برخی رخدادها در داخل کشور، نمیتوانیم آنچنان شاهد شور انتخاباتی در کشور باشیم. در عین حال اما جریان انقلاب وظیفه دارد که در مسیر افزایش شور انتخاباتی گام بردارد.
مردم باید احساس کنند نامزدهای جریان انقلاب گوش شنوایی برای حرفهای آنها دارند و بین مردم حضور پیدا کنند. در این شرایط است که مردم برای حضور در پای صندوقهای رای ترغیب خواهند شد.
مهمترین چالشی که جریان انقلاب بعد از آن انتخابات با آن مواجه میشود چیست؟
مهمترین اشتباهی که جریان انقلاب میتواند مرتکب شود، سوپرمن سازی از کاندید مطلوب است. ایجاد این توقع که فلان کاندیدا در ۱۰۰ تمام مشکلات را درک میکند، میتواند بزرگ ترین اشتباه جریان انقلاب باشد. تجربه این مسئله را در انتخابات مجلس یازدهم داشتیم و این توقع در ذهن مردم ایجاد شد که مجلس میتواند در مدت زمان کوتاهی مشکلات را حل کند.
ترساندن مردم از لوله خورخوره اصلاحات نیز دیگر اشتباه جریان انقلاب در این دوره از انتخابات است زیرا در وهله اول موجب سرخوردگی جریان حزب الله خواهد شد.
انتهای پیام/
نظر شما