به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، نقش جریانها و تشکلهای دانشجویی در بزنگاههای حساسی مانند انتخابات، از اهمیت زیادی برخوردار است. جریانهای دانشجویی با آگاهی از فضای جامعه و قابلیت تحلیل مسائل روز میتوانند به عنوان یک سکان هدایتگر، زمینه را برای انتخاب اصلح فراهم کنند.
میزان مشارکت مردم در هر انتخاباتی به ویژه سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اهمیت بسیاری دارد چراکه میزان مشارکت و رای مردمی در مشروعیت معادلات دولت آینده در روابط بینالملل اثر گذار است.
نشست «بررسی عوامل تاثیر گذار بر میزان مشارکت مردم» با حضور امیر یاراحمدی «قرارگاه روشنگری ایران قوی» سازمان بسیج دانشجویی، سید شایان ابهری دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد و سعید نعیمی مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف برگزار شد.
یار احمدی در این نشست با بیان اینکه مسئولان ارتباط خود را با مردم قطع کردهاند، گفت: تنها گذاشتن مردم توسط دولت در شرایط سخت اقتصادی یکی از عوامل مهم قهر مردم با انتخابات است. همچنین وی بر پاسخگویی مسئولان به مردم تاکید کرد و گفت: مسئولان باید زمانیکه به مسئولیت رسیدند، پاسخگوی عملکرد خود باشند.
به عقیده شما مشارکت مردم در انتخابات پیش رو چگونه خواهد بود؟
رهبر انقلاب میفرمایند: «دولتی که سرکار است تا روز آخر مسئولیت باید با همان انگیزه روزهای اول، به مردم خدمترسانی کنند.» بیانگیزگی در انجام وظایف دولتها در دوره دوم ریاست جمهوری یکی از مشکلات اساسی است که نظام یا مردم با دولتها دارند.
دولتها از اول انقلاب تا کنون در دوره دوم خود دچار نوعی به رمقی میشوند که متاسفانه رویه ثابت تمامی دولتها بوده است. دولتها باید به خصوص در 2 سال آخر فعالیتهایی برای حفظ روحیه میهن دوستی مردم و بهبود وضعیت معیشت کار انجام دهند.
از سوی دیگر جبهه ضد انقلاب، نیز همواره در تمامی انتخابات تلاش داشتند تا حضور مردم را تحت تاثیر قرار دهند و میزان مشارکت مردم را کاهش دهند. رسانههای غربی نیز با تبلیغات منفی در مشارکت اثر گذار هستند. عملکرد دولتها در حوزههایی مانند سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در انتخابات اثر مستقیم دارد. رسانههای معاند سعی دارند تا خدمات دولتها به مردم را در آستانه انتخابات کم رنگ جلوه دهند. همچنین مجموعه دولتمردان نیز باید تلاش کنند تا با بیانات و عملکردشان اتحاد ملی مدنظر رهبر انقلاب را محقق یا تقویت کنند.
دولت تلاشی برای افزایش مشارکت مردم ندارد
در دولت فعلی رویه خدمت به مردم در 2 سال پایانی دولت، عکس شده، به گونهای که احساس میشود تعمدی در کار است. به عنوان مثال از پاییز سال ۹۹ تقریبا مردم برای تامین کالای اساسی که مرتبط به معیشت است مانند روغن، مرغ، تخم مرغ و برنج، با مشکل موجه هستند و در صفهایی طولانی میایستند.
از سوی دیگر مواضع و سخنرانیهای رئیس جمهور، وزرا، معاونان رنگ و بوی اتحاد نمیدهد چرا که انگاری این موضع گیریهای در راستای ایجاد تفرقه است. همراه نبودن دولت فعلی برای افزایش مشارکت مردمی در انتخابات یکی از مشکلات جدی جبهه انقلاب است. دولتمردان هیچ اقدامی که برای اتحاد ملی انجام نمیدهند، حتی اقدامات نا مناسب سیاسی و فرهنگی نیز انجام میشود.
انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 نیز همراه با نوعی نارضایتی مردم نسبت به وضعیت معیشتی و اقتصادی دولت احمدی نژاد بود؛ اما شاهد مشارکت 70 درصدی مردم در انتخابات بودیم. به عقیده شما عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم باعث احتمال کاهش مشارکت است یا واقعا اعتماد مردم نسبت به نظام خدشه دار شده است؟
به عقیده بنده بله اعتماد مردم کاهش یافته است؛ اما عواملی که باعث این بیاعتمادی شدند بسیار مهم است. دولت هشت ساله احمدی نژاد از سال 84 تا 92 در دو سال آخر متاسفانه درگیر اختلاف نظر بین قوای سه گانه شد و یکسری مشکلات جدی برای دولت پیش آمد؛ اما مردم تجربه خدمت صادقانه دولتهای نهم و دهم را داشتند. در حال حاضر مردم تجربه هشت ساله دارند که در بزنگاهها و گلوگاههای سخت، دولت مردم را تنها گذاشته است. این موضوع باعث دلخوری مردم شده که در خصوص حق نیز دارند.
دولتمردان گمان میکنند مردم متوجه بسیاری از موضوعات و مشکلات کشور نیستند، در حالیکه مردم فهم سیاسی درستی دارند. به عنوان مثال مسئول اتاق بازرگانی دولت رسما اعلام کرد که برنامهای برای افزایش قیمت شکر نخواهیم داشت در حالیکه به یکباره ظرف یک روز قیمت شکر به صورت ابلاغی 73 درصد گران شد.همچنین باید در نظر داشته باشیم که بخش عظیمی از مردم توانایی تفکیک اقدامات دولت و مجموعه نظام را نداشته باشند و ناکارآمدی دولتمردان را به حساب انقلاب بنویسند.
زمانیکه مردم در صفهای طولانی برای خرید مایحتاج زندگی قرار داشتند به این درک رسیدند که مسئولان به هیچ عنوان دلسوز آنها نیستند یا عذرخواهی از مردم نکردند. سیر پیشرفت و حرکت اقتصادی کشور از سال 55 تا 95 کاملا مثبت و پیش رونده بوده است؛ اما از سال 95 به بعد عدالت اقتصادی در کشور روندی نزولی داشته است.
مشکل اساسی کشور این است که مسئولان ارتباط خود را با مردم و جامعه قطع میکنند.
به عقیده شما نظام در چه حوزههای دیگر به غیر از مشارکت در انتخابات، میتوانست مردم را مشارکت دهد؟
نهادهای انتسابی مانند صدا و سیما یا شورای نگهبان مناسب تر است که پاسخ گوی عملکرد خود باشند. ساختارهای ثابت نهادهایی مانند شورای نگهبان، مجلس شورای اسلامی و شورای شهر از اول انقلاب تا کنون، بسترهای مناسبی برای نشان دادن، حاکمیت مردم بر این نهادها هستند.
البته اینکه فردی که به قدرت رسیده به عنوان مثال نماینده مجلس، بعد از جمع آوری آرا تا چه میزان ارتباط خود را با مردم حفظ کنند، بسیار مهم است. اینکه مسئولان مطالبات به حق مردم را پیگیری کنند. در حال حاضر از لحاظ ساختاری مشکلی در کشور وجود ندارد؛ اما مشکل این است که مسئولان ارتباط خود را با مردم و جامعه قطع میکنند.
انتخاب نادرست؛ نقدی جدی به جبهه انقلاب
جریانات سیاسی داخل کشور به ویژه جریان منتسب به انقلاب در زمان باقی مانده تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری چه رویکردی را برای افزایش مشارکت مردمی باید اتخاذ کنند؟ و چالش مشارکت حداقلی تا حدودی بهبود یابد.
انتخاب نادرست افراد در انتخابات چه ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی یکی از نقدهای جدی به مجموعه جبهه انقلاب است. این نقد از بطن جامعه و مردم مطرح بود. همچنین مردم از انقلابیون سوال دارند که به فرض آنها در انتخابات نادرست دولت تدبیر و امید را انتخاب کردند، چرا جریان انقلابی آنها را تنها گذاشته است.
جبهه انقلاب متاسفانه در روزگاری که مردم تحت فشار شدید اقتصادی بودند هیچ نقشی نداشته است و نتوانسته کمک حال مردم باشد. کمک های مومنانه تنها نقش و فعالیت جبهه انقلاب در کمک به معیشت مردم است.
مردم باید بدانند مشکلات فعلی کشور به طور قطع راه حل دارند و کاندیدایی که بتواند این راهکار را به درستی در مناظرات بیان کند، مردم میتوانند به آن فرد رای دهند.
انتهای پیام/
نظر شما