به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، اندیشکده «امریکن انترپرایز» در تحلیلی به قلم «دانیل پلتکا» ضمن انتقاد از آنچه «عجله تیم بایدن برای احیای برجام» خوانده شده، به ارائه پیشنهاداتی در خصوص ادامه مذاکرات هستهای با ایران پرداخته است. این تحلیلگر آمریکایی پیشنهاد میکند که آمریکا باید پیش از بازگشت مجدد به برجام، با استفاده از اهرمهای فشار موجود، مفاد این توافق را تغییر داده و مواردی از قبیل دسترسیهای بیشتر به سایتهای هستهای ایران، مصاحبه با دانشمندان هستهای، محدود کردن برنامه موشکی و ... را به توافق قبلی اضافه کند.
در این گزارش از اطلاعات منتشر شده در کتاب «دیوید آلبرایت» با عنوان «تلاش پرمخاطره ایران برای دستیابی به سلاح اتمی» استفاده شده است. در بخشی از این گزارش، نحوه سرقت اطلاعات از سایت شورآباد و انگیزه رژیم صهیونیستی از این اقدام مورد اشاره قرار گرفته است. علاوه بر این، «دانیل پلتکا» با استناد به اظهارات اخیر «جیسون رضائیان» مبنی بر لزوم کاهش سرعت آمریکا برای احیای توافق هستهای، خواهان تغییر رویکرد دولت بایدن در قبال برجام میشود.
لازم به ذکر است که انتشار این گزارش به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا با هدف آشنایی با طیفهای مختلف سیاسی فعال در اندیشکدههای آمریکایی و همچنین سناریوهای احتمالی برای گامهای بعدی تصمیمسازان این کشور در خصوص توافق هستهای انجام شده است.
متن کامل این تحلیل به شرح ذیل است:
انتخابات ایران در 18 ژوئن برگزار میشود. از آنجا که احتمالا در این انتخابات یک دولت حتی تندتر سر کار بیاید، دولت بایدن با تب و تاب تلاش میکند تا پیش از انتخابات «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) –توافق هستهای ایران- را به نتیجه برساند. دولت بایدن نگران است که رهبر بعدی ایران کمتر انعطافپذیر باشد. حسن روحانی –رییس جمهور فعلی- یک فرد معتدل محسوب میشود. عجله تیم بایدن حتی طرفداران برجام را نگران کرده است. یک نماینده اتحادیه اروپا پیشنهاد میکند که با شروع دور بعدی گفتگوها در هفته آینده میتوان به توافق رسید. اما کتاب جدید «دیوید آلبرایت» که متخصص سلاحهای هستهای است، زنگهای خطر بیشتری را برای کسانی که در داخل دولت آمریکا امیدوار به سازش با جمهوری اسلامی هستند را به صدا در میآورد.
در شب 31 ژانویه 2018، مأموران اسرائیلی در تهران گرد هم آمدند تا به اسناد جمعآوری شده برنامه هستهای ایران، که در پی امضای برجام جمع آوری شده بود، دستبرد بزنند. در طول آن شب و تا طلوع آفتاب، آنها سیستم زنگ خطر را در انبار در حومه شهر شورآباد خنثی کردند، وارد اماکن حفاظت شده داخل شدند و حدود نیم تن اسناد را جمع آوری کردند. به طور کلی، بر اساس کتاب جدید آلبرایت با نام «تلاش پرمخاطره ایران برای دستیابی به سلاح اتمی»، ماموران «بیش از 55000 صفحه اسناد و مدارک ... حاوی بیش از 100 مقاله از سه نوع سیاه، سبز و قرمز» را به صورت قاچاقی خارج کردند. اسناد سیاه بیشتر شامل تعداد اسناد فنی و مدیریت پروژه «آماد» (برنامه تسلیحات هستهای ایران تا سال 2003) بود. پروندههای سبز که حدودا بیش از ده مورد بودند، اسنادی را در مورد زیرساختهای «آماد» نگهداری میکردند. موارد قرمز که تعداد آنها کمتر بود، حاوی اسنادی بودند که فریبهای ایران برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را توصیف میکرد. «آنها همچنین 183 دیسک کامپیوتر به دست آوردند».
مقامات اسرائیلی خبرنگاران را در جریان عملیات و مخفی کاری قرار دادند و اسناد را با برخی از آنها به اشتراک گذاشتند. آلبرایت -فیزیکدان و بنیانگذار و رئیس موسسه علوم و امنیت بین المللی- نیز از جمله افرادی بود که در این باره مطلع شد. او آنقدر پا پی دولت اسرائیل شد تا در نهایت در جریان حافظه اصلی قرار گرفت. کتاب او نتیجه همان اطلاعات است. اما چرا این کتاب مهم است. از همه اینها که بگذریم، یک روایت کاملا مشهور وجود دارد: ایران تا سال 2003 یک برنامه فعال تسلیحاتی هستهای داشت، اما بر اساس اطلاعات «سی.آی.ای» تصمیم گرفت آن را -حداقل به طور کامل- مجددا راه اندازی نکند و در عوض روی اجزای تشکیل دهنده سلاح هستهای کار کند. به گفته دولت اوباما، در سال 2015 تهران تصمیم گرفت که حتی فعالیتهای محدودتر خود را نیز کنار بگذارد و برجام را با ایالات متحده، فرانسه، انگلستان، آلمان، چین و روسیه امضاء کند. سپس دونالد ترامپ همه را زیر پا گذاشت و از آن خارج شد.
تحلیل آلبرایت از اسناد شورآباد نشان میدهد که این روایت غالبا غیر واقعی، یا در بهترین حالت گمراه کننده است که منجر به خروج آمریکا از این توافق شد.
در تحلیل آلبرایت شگفتیهای بسیاری وجود دارد، اما او آنها را به صورت خلاصه به شرح زیر بیان میکند: در انتهای طرح «آماد» 2003، آنها یک بمب هستهای به قطر لاستیک خودرو طراحی کرده بودند و به اندازه کافی کوچک طراحی شده بود تا در موشکهای بالستیک ایران جای بگیرد. نکته نهایی این است که آنها اطلاعات بیشتری در مورد ساخت سلاحهای هستهای نسبت به آنچه قبل از کشف بایگانی شناخته شده بود، میدانند و آنها می توانند سریعتر از آنچه قبل از کشف بایگانی شناخته شده بود، [بمب] بسازند.
دیگر افشاگریهای مهم شامل این واقعیت است که ایران تقریبا دوازده سایت مرتبط با برنامه تسلیحات هستهای خود دارد که آژانس بین المللی انرژی اتمی تنها از سه مورد بازدید کرده است، که طراحی سلاحهای هستهای ایران بومی است و از الگوی چینی یا اروپایی برداشته نشده است (برخلاف پاکستان، آفریقای جنوبی یا سایر کشورها) و ترسناکترین آن اینکه، ایران به جایی رسیده که توانایی بارگیری مواد هستهای خود را بر روی یک موشک بالستیک میان برد که میتواند اسرائیل و جنوب اروپا را هدف قرار دهد، دارد. در نهایت، این اسناد روشن میکند که جمهوری اسلامی چگونه برنامه خود را پس از سال 2003 و پس از امضای برجام ادامه داد و حرکت [این کشور] از تست طراحی به آزمایش مجازی نه بر روی به اصطلاح «شکست» هستهای بلکه بر روی یک برنامه از پیش طراحی شده سلاح متمرکز بود که به تهران امکان میدهد گزینه سلاح هستهای را در زمان مقتضی به کار ببندد.
علاوه بر این، این اسناد اهمیت حیاتی محسن فخری زاده -دانشمند هستهای ایران- را نشان میدهد که سال گذشته در حمله منتسب به موساد کشته شد. فخری زاده یک افسر سپاه پاسداران بود که برنامه سلاحهای هستهای را از دهه 1990 برنامهریزی و مدیریت میکرد و به مقام معظم رهبری گزارش میداد. هنگامی که برنامه آماد «پایان یافت»، فخری زاده آن را به برنامه موسوم به « سازمان پژوهشهای نوین دفاعی» تغییر داد که هدفش پیشرفت تحقیقات هستهای و پنهان کردن بهتر آن بود.
به گفته آلبرایت و سارا بورکارت -یکی از نویسندگان او- نتیجه نهایی این است که «اسناد کشف شده مجموعهای از سایتها و فعالیتهای هستهای اعلام نشده را افشا میکند که همگی مربوط به برنامه مخفی و غیرقانونی سلاحهای هستهای بودند».
پس چه باید کرد؟ احتمالا دولت اسرائیل نه تنها تحلیل خود، بلکه اسناد اصلی را با دولت بایدن و جامعه اطلاعاتی ایالات متحده در میان گذاشته است. اگر این اتفاق افتاده باشد، هیچ اثر قابل اثباتی در مذاکرات برای ورود مجدد برجام نداشته است.
به یاد داشته باشید، نگرانیهای اساسی در مورد برجام شامل این موارد هستند: به ایران اجازه میدهد سانتریفیوژهای هستهای خود را حفظ کند، هیچ محدودیتی بر تحقیقات هستهای اعمال نمیکند، شامل مقررات «انقضاء» است که به ایران اجازه میدهد در سال 2025 سانتریفیوژهای پیشرفتهتر خود را عملیاتی کند، اکثر محدودیتها بر غنیسازی تا سال 2030 منقضی میشود و هیچ گونه محدودیتی بر تحقیقات پیشرفته موشکی [ایران] ایجاد نمیکند. به طور خلاصه، تحقیقات مهم در مورد سلاحهای هستهای و کوچکسازی از زمان امضای برجام ادامه یافته است؛ با این حال دولت بایدن به دنبال بازگشت به توافقنامه است، گویی که هرگز افشای اسناد هستهای اتفاق نیفتاده است. از آن بدتر اینکه، ابزار اصلی امضاء کنندگان برجام –بازرسیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی- همچنان متوقف شده است. آلبرایت مینویسد: «خیلی اوقات، منافع حفظ برجام فراتر از وظیفه آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود تا به نتیجهگیری نهایی درباره کامل شدن اعلامیه هستهای ایران و ماهیت صلح آمیز برنامه هستهای آن برسد».
آنچه باید اتفاق بیفتد، تجدیدنظر در مورد مفاد برجام است و نباید پس از اهرمهای ایالات متحده برای احیای مجدد توافق قبلی استفاده قرارداد گیرد، بلکه قبل از آن که این اهرم از بین برود. برجام برای محدود کردن غنیسازی بود، اما برنامه هستهای ایران خیلی خیلی فراتر از مواد قابل شکافت است. باید به آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه دسترسی به همه سایتهای فاش شده در اسناد هستهای [شورآباد]، از جمله بسیاری از سایتهایی را که هرگز مورد بازرسی قرار نگرفته، داده شود و همچنین باید اجازه مصاحبه با دانشمندان شناخته شده شاغل در این سایتها صادر شود. ایران باید کدگذاری رایانهای خود را که به آن اجازه میدهد بدون آزمایش هستهای، برنامه خود را توسعه دهد، در اختیار آژآنس قرار دهد. قبل از اینکه ایران بار دیگر از تحریمها رها و میلیاردها پول نقد به آن پرداخته شود، باید به مسئله توسعه سلاح هستهای پرداخته شود.
مسابقه بایدن برای پیوستن دوباره چقدر بد است؟ آنقدر بد است که تشدید حملات ایران در همه جبههها –از طریق حوثیها در یمن، و نیروهای نیابتی ایران در عراق و حتی حملات حماس علیه اسرائیل- توسط مذاکره کنندگان دولت در وین مورد غفلت قرار گرفته است. آنقدر بد است که جیسون رضائیان -نویسنده واشنگتن پست که قبلا گروگان ایران و یکی از طرفداران سرسخت برجام بود- هفته آخر ماه «می» نوشت: «به عنوان کسی که به ارزش تعامل دیپلماتیک برای حل این مشکل و مسائل ژئوپلیتیک با ایران اعتقاد داشته و همچنان دارم، در این مورد، فکر میکنم زمان آن است که سرعت خود را کاهش دهیم».
رضاییان خاطرنشان میکند که دستکاری در انتخابات ایران موجب از بین رفتن حمایت داخلی از نظام شده که از قبل هم متزلزل بود و تیم بایدن نیز باید این واقعیت را در نظر بگیرد. «دولت بایدن قول یک معامله طولانیتر و قویتر را داده است. این هدف ارزشمندی است که با میانبرها نمیتوان به آن رسید. کاهش سرعت برای درک بهتر شرایط بازی پس از انتخابات ایران میتواند کمک کننده باشد».
بین افشاگری در کتاب آلبرایت و نگرانی حتی طرفداران برجام مبنی بر اینکه مذاکره کنندگان هستهای رئیس جمهور راه را گم کردهاند، پیام روشنی وجود دارد. تنها تردید این است که آیا کسی در دولت آن را میشنود یا خیر.
انتهای پیام/
نظر شما