ابراهیم سحرخیز؛ معاون سابق وزارت آموزش و پرورش*

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری ایسکانیوز، ابراهیم سحرخیز؛ معاون سابق وزیر آموزش و پرورش در یادداشتی خطاب به رییس دانشگاه فرهنگیان نوشت: استاد ارجمند  جناب آقای خنیفر 
 سلام، بی‌تردید جنابعالی را معلمی فرهیخته، انسانی دلسوز و اندیشه ورز ،ایثارگر و مومن به آرمان های انقلاب می دانم که با رسیدن به مرتبه استادی دانشگاه تهران ،گام های موثر و ماندگاری در  بالندگی علم و اندیشه در حوزه دانش تخصصی خویش برداشته اید اما فراموش نکنید شما اکنون بر جایگاهی تکیه زده اید که صیانت از مکانت، رسالت و ماموریت های بی‌بدیل دانشگاه فرهنگیان در تربیت معلمانی فکور و دانشور، بخشی لاینفک از وظایف یا اختیارات سازمانی شماست.

 باید ایستاد و همت به خرج داد! ناگفته ها را بدون لکنت گفت، خط مشی‌ها را ترسیم کرده در دفاع از آن کوشید. پای عدل و منطق ایستاد! از کج خلقی دیگران گرفته تا پیغام تهدید آمیز این و آن  نباید هراسی به دل راه داد. برای شکل گیری دوباره دانشگاهی با نام فرهنگیان، برغم تمام ناملایمات و سختی‌ها، خیلی‌ها مردانه به پایش ایستاده  سینه سپر کرده، حضرات را مجاب نموده، موفق به تصویب و تایید اساسنامه‌ای شدند که اکنون با مقابله به مثل امثال مهر محمدی یا امانی در آستانه تاویل و استحاله قرار گرفته است.شکستن دوباره هیمنه دانشگاه فرهنگیان با همان ترفندهای تکراری و نخ نمای شده دیروز  البته با عباراتی به ظاهر جذاب و منطقی، مغالطه آشکاری را در دل خود نهان دارد که گرفتن ابتکار عمل از دست آموزش و پرورش در حوزه تامین و تربیت معلم، جان ماجراست.

جناب خنیفر! ریاست بر دانشگاه بدون تعریف شدن مرز اقتدار و عمل، البته بشرط مسوولیت پذیری یا پاسخگو بودن، مساله‌ای کاملا نمایشی و بی‌معناست. اگر قرار باشد روز و روزگاری آدمی اختیار انتخاب یا جابجایی منشی یا آبدارچی خود  را هم نداشته باشد حتی اگر معاون اول حسن روحانی نیز باشد ارزش ماندن و ماتدگاری ندارد! اگر قرار باشد در جابجایی زید و عمرو یا برای اتخاذ کوچکترین تصمیم ، منتظر غمض عین نایب مناب وزیر یا پیک دفتر وزارتی باشید امروز همان اتفاقی می‌افتد که در دانشگاه فرهنگیان شاهد آنیم! جناب استاد! به حصر عقلی، ماجرا از دوحال، بیرون نیست یا شما نیز نستجیر بالله با این حضرات در فروپاشی دانشگاه فرهنگیان هم داستان  و هم عقیده‌اید که بدا به حال دانشگاه فرهنگیان! یاچنین نبوده اما گوش شنوایی نیست تا به دفاع تخصصی و کارشناسی شده شما وقعی نهاده یا حاضر به تسلیم در برابر آن باشد که در آن صورت نیز  بدا به حال چنین ماندنی!

 من اگر به جای شما بودم به آنی این ریاست را سه طلاقه کرده، ریسمان چنین امارتی را بر گردنش آویخته، آن را دو دستی به جناب وزیر عودت می‌دادم تا همچون گذشته امثال مهر محمدی‌ها را بر این کار بگمارد تا دلسوزان آموزش و پرورش بدانند با چه کسی طرف هستند. چراباید دانشگاه فرهنگیان برغم داشتن سرمایه و پشتوانه سترگی مانند حمایت‌های صریح و  بی‌پرده مقام معظم رهبری هنوز  برای سر دو راهی" وجود و عدم" ، دست و پا  بزند؟ عمر هشت ساله دولت روحانی پس از نهی شدن از عملیاتی شدن سند 2030 خرج به تعطیلی کشاندن دانشگاه فرهنگیان یا به بایگانی سپردن سند تحول شد که البته به یاری حق، موفق نشده و نخواهند شد اما شما به عنوان رییس دانشگاه کدام قلم یا قدم را برای برون رفت از این چالش درونزا، به عنوان راهبرد دفاعی خود بر گزیده‌اید؟
ماندن بر اریکه ریاست آن هم در محیط سازمانی پویا و بشدت بروکراتیکی مانند دانشگاه فرهنگیان به هرقیمت یا سکوت در برابر تمامیت خواهی جماعتی که کمر به خصوصی سازی تمام داشته‌های آموزش و پرورش بسته‌اند در شان استاد فرهیخته‌ای چون شما نیست.

 با تمام ارادتی که برای حضرتعالی قایلم رخصت دهید تا بی‌پیرایه و بی‌پرده عرض کنم از شما جز نرمش شاید قهرمانانه یا  عقب نشینی چیزی تا کنون ندیده‌ایم! هنوز وزارت علوم حاضرنیست حقوق مدرسان یا دیگر اعضای هیات علمی دانشگاه تازه تاسیس فرهنگیان را برسمیت شناخته آنچه بر دیگران روا می‌دارد را در حق این دوستان نیز اعمال کند. به بهانه وابسته بودن به وزارت آموزش و پرورش چوب و پیاز را با هم می‌خوریم. امیدوارم بر نگارنده خرده مگیرید که با عدول از مشی مجامله و مداهنه  دلنوشته‌های خود را با ترک تشریفات دو دستی تقدیم شما کردم.
بنده را عفو بفرمایید  
غفرا... لنا و لکم.

کد خبر: 1102002

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =