ضعف زبان انگلیسی و محدودیت‌های سیاستگذاران باعث عقب‌ماندگی محققان در ایران/ در کلاس‌هایم زندگی جریان دارد + ویدئو

سعید پهلوان شریف، استاد و محقق دانشگاه تیلورز در مالزی، معتقد است یکی از مشکلات محققان ایرانی بسته بودن جامعه دانشگاهی در ایران است که نتیجه ضعف در زبان انگلیسی و محدودیت‌هایی است که سیاستگذاران در ایران ایجاد کرده‌اند.

 به گزارش گروه علم و فناوری باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ سعید پهلوان شریف در سال 1359 در شمیران تهران به دنیا آمد، اما از چهار سالگی به نارمک تهران نقل مکان کرد. او به دلیل بد شدن وضعیت مالی خانواده فراز و نشیب‌های فراوانی را تجربه کرد. مادرش معلم زبان و مترجم بازنشسته است و پدرش قبل از فوت، سال‌های سال موسیقی تدریس می‌کرد و همین باعث شد که سعید هم به سمت موسیقی گرایش پیدا کند. او هم‌اکنون سر کلاس‌هایش از موسیقی استفاده می‌کند تا توجه کامل دانشجویان را جلب کند.

پشتکارش را مدیون مادرش است، زیرا همیشه به او تاکید می‌کرد که باید پشتکار داشته باشد و همین موجب شده فکر کند زندگی یک مبارزه است و همیشه باید بی‌وقفه تلاش کند.

چون می‌دانست که خانواده خیلی نمی‌تواند برای ادامه تحصیل کمک مالی کند، تمام سعی‌اش را کرد که برای کارشناسی حتما در دانشگاه دولتی و در تهران قبول شود و برای همین حسابی درس خواند. در سال 1377 برای انتخاب رشته، مهندسی برق دانشگاه شریف و امیرکبیر را انتخاب کرد و برق امیرکبیر قبول شد و از همان ابتدا شروع کرد به کار کردن و تجربه تاسیس یک شرکت کامپیوتری، دایر کردن یک آموزشگاه و فیلم سازی را نیز در رزومه کاری‌اش دارد.

بعد از فارغ‌التحصیلی ابتدا در شعبه ایران یک شرکت نفتی هلندی استخدام شد و بعد شرکت خودش را در زمینه علوم کامپیوتر تاسیس کرد. در سال ۲۰۰۸ شریکش که به مالزی سفر کرده بود، به او پیشنهاد داد که به این کشور مهاجرت کند و به همین دلیل او به قصد کار به مالزی سفر کرد. اما بعد از مهاجرت با دوستش به توافق کاری نرسید و تصمیم گرفت که دوباره ادامه تحصیل بدهد.

بعد از اینکه کارشناسی ارشدش را در رشته مدیریت مالی در دانشگاه مالتی مدیا گرفت، برای دکتری درخواست داد و اسکالرشیپ در رشته مدیریت مالی از دانشگاه تیلورز مالزی گرفت. قبل از فارغ‌التحصیلی مقطع دکتری توسط همین دانشگاه جذب شد و او هم‌اکنون دانشیار رشته مدیریت و مدیر تحقیقات دانشکده مدیریت و حقوق است. او همچنین موسس و مدیر یک مرکز تحقیقاتی به نام «مرکز نوآوری و انقلاب صنعتی» (http://www.gociri.com)، رئیس ثابت کنفرانس بین‌المللی تجارت، مدیریت و حقوق، سردبیر یکی از مجلات «امرالد» از ناشران مهم علمی و همچنین عضو هیات تحریریه چندین مجله معتبر بین‌المللی است.

سعید در طی این سال‌ها چندین جایزه علمی، تحقیقاتی و آموزشی از جمله جایزه محقق برتر دانشگاه، جایزه تحقیقاتی ادبای امرالد، جایزه مدرس برتر دانشگاه و جایزه بین‌المللی اختراع، نوآوری و طراحی در یادگیری الکترونیکی را دریافت کرده است. او همچنین به پاس دستاوردهای علمی‌اش در زمینه علوم اجتماعی و سلامتی، جایزه علمی نخبگان مدال‌آور ایرانی را از سفیر وقت ایران در کوالالامپور سرکار خانم مرضیه افخم دریافت کرده است.

مصاحبه ما را با این استاد نمونه می‌خوانید:

شما جایزه بهترین استاد دانشگاه تیلورز و همچنین بهترین استاد در مسابقه بین‌المللی نوآوری و خلاقیت در آموزش دیجیتال را کسب کرده‌اید. لطفا بگویید روش تدریس شما چگونه است که بهترین استاد شناخته شده‌اید؟

در دانشگاه تیلورز هر سال رقابتی برگزار می‌شود که همه اساتید می‌توانند با ارائه مدارک و شواهد روش تدریس در سر کلاس در قالب یک پرزنتیشن، در آن شرکت کنند. سپس براساس رای داورها، نظرسنجی از دانشجویان و نمرات آخر ترم آنها و مقالاتی که در زمینه کلاس درسی چاپ شده، یک استاد به عنوان بهترین استاد انتخاب می‌شود. من در سال گذشته مدال طلا را در این رقابت گرفتم. 

در سطحی وسیع‌تر، مسابقه بین‌المللی نوآوری و خلاقیت در آموزش دیجیتال برگزار می‌شود و صدها استاد از دانشگاه‌های دنیا در این رقابت جدی شرکت می‌کنند و با توجه به مدارک و شواهدی که از نحوه تدریس خود سر کلاس ارائه می‌دهند، با انتخاب داوران به عنوان استاد برتر انتخاب می‌شوند. در این مسابقه نیز امسال مدال طلا کسب کردم. 

من سعی می‌کنم که نحوه ارائه درس در سر کلاس را کاملا متفاوت کنم. قبل از پاندمی کرونا، هر ترم بین ۳۰۰ تا ۶۰۰ دانشجو سر کلاس داشتم، ولی با این حال آنقدر کلاس را سرگرم‌کننده و مفرح برگزار می‌کردم که دانشجوهای دیگر که این درس را نداشتند هم، سر کلاس می‌آمدند. به نظر من کلاس درس باید سه فاکتور اصلی داشته باشد؛ سرگرم‌کننده و مفرح باشد، دانشجوها کاملا درگیر یادگیری شوند و دانش کاملا منتقل شود. با سیستمی که در آن استاد سر کلاس می‌نشیند و درس می‌دهد و بقیه نوت برمی‌دارند، کاملا مخالفم. به همین دلیل،‌ در کلاس‌هایم با طراحی فعالیت‌های مختلف و مرتبط با درس، دانشجوها را درگیر یادگیری می‌کنم. این فعالیت‌ها می‌تواند حتی ساز زدن یا آواز خواندن با دانشجوها سر کلاس مدیریت مالی باشد. 

بعد از پاندمی کرونا که کلاس‌ها همه به صورت مجازی برگزار می‌شود، با استفاده از فناوری‌های مختلف، ۱۴ هفته کلاس درسم را شبیه به شوی تلویزیونی برگزار کردم. کلاس دو ساعته‌ای را تصور کنید که به شکل زنده از طریق یوتیوب و چند پلت‌فرم دیگر پخش می‌شود و در برنامه زنده با کمک یک سری نرم‌افزار تخصصی استریمینگ، دقیقا شبیه شوی تلویزیونی، مدام زیرنویس از زیر تصویر رد می‌شود، کلیپ و آیتم‌های مختلف پخش می‌شود، مسابقه برگزار می‌شود، تماس تلفنی داریم و من شبیه مجری در استودیو برنامه را اجرا می‌کنم. با کمک آیتم‌هایی که در برنامه گذاشتم دانشجوها را درگیر می‌کنم تا از کلاس درس لذت ببرند. در این کلاس‌های آنلاین هم تعداد کسانی که سر کلاس حاضر می‌شوند، از تعداد دانشجوهای خودم بیشتر است.

سعی می‌کنم که مسائل اقتصاد و مالی را به مسائل روزمره زندگی ربط بدهم و مثلا در یکی از کلاس‌هایم مشغول درست کردن سالاد و آشپزی کردن در آشپزخانه شدم و همین مساله را به موضوع کلاسم در حوزه مدیریت مالی ربط دادم. گاهی هم سر کلاس‌ها همزمان با درس دادن ورزش می‌کنم، ساز می‌زنم، خرید می‌روم، کوهپیمایی می‌کنم و دانشجوها را نیز در بازی‌های مختلف شرکت می‌دهم. به طور خلاصه زندگی در کلاس‌های من جریان دارد.

براساس نظرسنجی‌های دانشگاه از دانشجوها، بازخورد دانشجوها در مورد کلاس‌های درسی‌ام بسیار بالا بوده و ویدئوهای مربوط به کلاس‌هایم در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌چرخد. به غیر از این، سطح نمرات دانشجوهایم نسبت به زمانی که استاد دیگری این درس را تدریس می‌کرد، بسیار بالا آمده است.

در ویدئوی زیر می‌توانید نمونه‌هایی از کلاس‌های مجازی من را که به زبان انگلیسی است، تماشا کنید:

چه شد که خیلی از کارها و تحقیقات شما به تحلیل داده ختم شد؟

من کارشناسی را فقط به دلیل اینکه رتبه‌ام خوب بود و براساس فضای حاکم بر انتخاب رشته، رشته برق انتخاب کردم و خواندم. اما بعدا با خودم گفتم که نرم جامعه را رها کن و هر طور دوست داری زندگی کن. برای همین چون از اول خیلی از آمار و احتمال خوشم می‌آمد، به این سمت کشیده شدم. همین امر هم باعث شده که به مسائل از زوایای مختلف نگاه کنم و کارهای تحقیقاتی‌ام را به سمت بین رشته‌ای سوق دهم. همینطور که می‌بینید، امروزه بسیاری از کارهای تحقیقاتی به شکل بین رشته‌ای انجام می‌شوند و شانس بیشتری هم برای گرفتن نتیجه بهتر و گرنت بیشتر دارند. همین یکی از دلایلی است که توانسته‌ام گرنت‌های خوبی بگیرم.

تاکنون چه دستاوردها یا کارهای پژوهشی داشته باشید؟

اغلب تحقیقات من در زمینه شناخت رفتار انسان در حوزه‌های مختلف است. سال ۲۰۱۵ شروع به تحقیق روی بحث‌های روانشناسی بیماران سرطانی کردم. یکی از عواملی که باعث شد به این سمت رو بیاورم، این بود که یکی از نزدیکانم را به دلیل سرطان از دست دادم. گرنتی از دانشگاه دریافت کردم و با کمک تیم تحقیقاتیم در مالزی، ایران، استرالیا، امریکا، انگلیس و ترکیه تا امروز ده‌ها مقاله در زمینه سلامت و البته بیماران سرطانی در نشریات علمی معتبر منتشر کرده‌ام.

یکی از مسائل دیگری که روی آن کار کردم، تاثیر شبکه‌های اجتماعی روی سلامت روانی و رفتاری انسان‌هاست. اکثر کاربران بهترین عکس خود را در شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام می‌گذارند و از این رو، کاربران فقط با بخش‌های خوب زندگی دوستان خود مواجه هستند. نتیجه این می‌شود که هر چقدر جوانان و نوجوانان، بیشتر در شبکه‌های اجتماعی زمان می‌گذارند، بیشتر در معرض بهترین عکس‌های بقیه قرار می‌گیرند و شروع به مقایسه خود با آنها می‌کنند و در نهایت از ظاهر خود ناراضی می‌شوند. این موضوع حتی ممکن است به افسردگی و اضطراب و بروز رفتارهای غیرسلامت، مثل اختلال در تغذیه شود. نمونه بارز آن افزایش جراحی‌های زیبایی است.

در این زمینه در ایران، روی 823 نفر خانم مطالعه کردیم تا ترس از ارزیابی توسط دیگران را در آنها ارزیابی کنیم و متوجه شدیم که معمولا هر چقدر زمانی که در شبکه‌های اجتماعی صرف می‌کنند بیشتر باشد، این ترس در آنها بیشتر است. این وضعیت حتی موجب می‌شود که خانم‌ها کمتر برای غربالگری ماموگرافی مراجعه کنند. البته این موضوع در مورد همه صدق نمی‌کند و خیلی بستگی به این دارد که شما چه کسانی را در اینستاگرام فالو می‌کنید و در این شبکه‌های اجتماعی دقیقا به دنبال چه هستید. من در واقع مکانیسم این روابط را دنبال می‌کنم تا دریابم که چرا این اتفاق رخ می‌دهد.

یکی دیگر از تحقیقات ما که آن هم در ایران مطالعه شد، در مورد افزایش میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی در دوران پاندمی کرونا است که باعث می‌شود افراد در معرض اخبار ضد و نقیض زیادی قرار بگیرند و باعث سردرگمی کاربران می‌شود. در این تحقیق متوجه شدیم که میزان سواد سلامت دیجیتال یا قدرت تشخیص صحت و سقم اخبار مربوط به سلامت در این زمینه نقش بسزایی ایفا می‌کند و افرادی که آگاهی بیشتری در این زمینه دارند، کمتر درگیر اخبار ضد و نقیض می‌شوند.

در سال ۲۰۱۸ نیز مطالعه دیگری در زمینه تاثیر شبکه‌های اجتماعی روی مادی‌گرایی کاربران انجام دادیم. در این مطالعه مشخص شد کاربرانی که زمان بیشتری را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانند، به سمت خریدهای غیرضروری تمایل پیدا می‌کنند که فقط حس خوبی به آنها دست بدهد. دلیل این امر تصاویر ایده‌آلی است که کاربران از خود و زندگی‌شان در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند.

یکی از مواردی که به این امر دامن می‌زند، الگوریتم برخی از این شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام است. به این شکل که هر چقدر شما در اینستاگرام موضوعی را بیشتر دنبال کنید، این شبکه موضوعات بیشتری از این دست را برای شما به نمایش می‌گذارد. هدف از این الگوریتم‌ها این است که شما را بیشتر در فضای خود نگه دارد تا بتواند تبلیغ بیشتری به شما ارائه دهد.

الان روی چه پروژه‌هایی کار می‌کنید؟

الان روی رفتار و سواد مالی افراد به ویژه اقشار آسیب‌پذیر جامعه مثل بیماران سرطانی تحقیق می‌کنم. موضوع دیگر بحث اخلاق در تحقیق است. یکی از دغدغه‌های من کارهای غیراخلاقی است که برخی محققان برای چاپ کردن مقالات خود انجام می‌دهند و در پژوهش‌های خود دست می‌برند. به همین دلیل در این زمینه ویدئو درست می‌کنم تا افراد را در مورد نیمه تاریک یا دارک ساید جامعه علمی آگاه کنم.

شما در رشته‌های مختلفی پژوهش می‌کنید. کدام یک از آنها دید شما را در زندگی واقعا تغییر داده است؟

به صورت کلی قضیه علوم داده روی دید و تصمیم‌گیری و ارتباطم با افراد خیلی تاثیرگذار بوده است. بیل گیتس کتابی به نام «چطور با آمار دروغ بگوییم» یا How to Lie with Statistics دارد که به نظرم هر فردی باید آن را بخواند. این کتاب نشان می‌دهد که محققان، سیاستمداران، شرکت‌ها و سیاستگذاران می‌توانند با ارائه آمار به همه دروغ بگویند و نباید در دام این آمارها افتاد. (ویدئویم در همین مورد است.)

معمولا در اوقات فراغت چه کارهایی انجام می‌دهید؟

هفته‌ای یک بار کوهنوردی می‌کنم. خیلی اوقات آشپزی می‌کنم و فیلم تماشا می‌کنم. یک کانال یوتیوب هم در مورد تحلیل داده دارم و برای آن فیلم درست می‌کنم. این کانال یوتیوب سال گذشته یک میلیون دقیقه بازدید داشت.

معمولا چه کتاب‌هایی می‌خوانید و چه فیلم‌هایی تماشا می‌کنید؟ کتاب‌ها یا فیلم‌هایی که اخیرا خوانده‌اید یا تماشا کرده‌اید، چه بودند؟

من به دلیل کارم، از صبح تا شب در حال مطالعه هستم و از این رو، دیگر برای سرگرمی کتاب نمی‌خوانم، ولی آخرین کتابی که چند ماه پیش خواندم کتاب «ملت عشق»، اثر الیف شافاک، بود. کتاب دیگری هم که دوست داشتم کتاب «خندیدن بدون لهجه»، نوشته فیروزه جزایر دوما است.

فیلم ایرانی که خیلی خوشم آمد «احتمال باران اسیدی» بود. از فیلم‌های خارجی هم سریال «بازی تاج و تخت» را دوست داشتم و به نظرم بهترین فیلم و سریال ساخته دست بشر است.

شرایط قرنطینه به دلیل شیوع کرونا چه مزیت‌هایی برای شما داشته؟ آیا توانسته‌اید به کارهایی که قبلا نتوانسته بودید برسید؟

شرایط قرنطینه مزیت‌های زیادی داشت؛ اینکه دیگر ترافیک نداریم و لازم نیست زمان زیادی را برای رفتن به دانشگاه و بعد به خانه صرف کنیم. ولی از آن طرف، کارمان بیشتر شده و به نظرم قبلا اوقات فراغت بیشتری داشتم، چون الان ۲۴ ساعته آنلاین شده‌ایم و مانیتورینگ مدیران بیشتر شده و گزارش لحظه به لحظه از ما می‌خواهند و انتظار دارند که ۲۴ ساعته هم جوابگو باشیم. با این حال شرایط قرنطینه موجب شده که بیشتر از قبل فرصت برای تهیه ویدئو داشته باشم.

بعد از پاندمی کرونا جهان به سمت و سوی دیگری حرکت کرد. شما آینده بعد از کرونا را چطور می‌بینید؟

بزرگ‌ترین درسی که کرونا به ما داد این بود که زیاد نگران آینده نباشیم و سعی کنیم از زمان حال استفاده کنیم. هیچ کس نمی‌توانست تصور کند که این شرایط برای کل دنیا پیش بیاید، ولی الان در همین شرایط قرار گرفته‌ایم. به همین دلیل ترجیح می دهم به جای پیش بینی آینده از حالم لذت ببرم.

از نظر شما  محققان ایرانی از نظر علوم داده در چه سطحی هستند و چقدر با سطح جهانی فاصله دارند؟

در زمینه علوم داده نمی‌توانم نظری بدهم، زیرا در این زمینه با کسی در ایران ارتباط ندارم و محقق یا محققان خاصی در ایران توجهم را جلب نکرده‌اند. اما در زمینه سلامت با همکاران ایرانی همکاری نزدیک دارم. به عنوان مثال قسمت اعظم مقالات من در حوزه سلامت نتیجه همکاری‌ام با تیم تحقیقاتی دکتر حمید شریف‌نیا از دانشگاه علوم پزشکی مازندران است.

به صورت کلی به نظر من یکی از مشکلات محققان ایرانی بسته بودن جامعه دانشگاهی در ایران است که نتیجه ضعف در زبان انگلیسی و محدودیت‌هایی است که سیاستگذاران در ایران ایجاد کرده‌اند.

به نظر شما نظام آموزش عالی ایران در مقایسه با مالزی چه مزایا یا معایب و نقص‌هایی دارد؟

سیستم آموزش عالی ایران کاملا سنتی است و بر این اصل استوار است که همه دانشجویان مثل هم هستند و آنها را فقط برای آن مساله‌ای که در دانشگاه تدریس می‌شود، آماده می‌کنند. از سوی دیگر به نظرم صنعت و دانشگاه دو جزیره جدا از هم هستند و اساتید دانشگاه به آموزش به عنوان علم نگاه نمی‌کنند.

در صورتی که سیستم آموزش عالی مالزی سعی در تقلید از سیستم آموزشی غربی دارد و خیلی از دانشگاه‌های مالزی از جمله تاپ‌های آنها با دانشگاه‌های آمریکایی و انگلیسی همکاری‌های گسترده و نزدیک دارند. به طور مثال، دانشجویان می‌توانند به طور همزمان دو مدرک یکی از دانشگاه مالزی و یکی از دانشگاه‌های انگلیس یا آمریکا بگیرند و به همین دلیل، تبادل دانشجو بین دانشگاه‌های مالزی و کشورهای دیگر راحت‌تر انجام می‌شود؛ چیزی که در ایران وجود ندارد.

در مالزی، یا حداقل در دانشگاه ما، اگر استادی فقط آمار بلد باشد لزوما نمی‌تواند این درس را تدریس کند؛ بلکه به محض ورودش به این دانشگاه و امضای قرارداد، باید یک دوره آموزشی کارشناسی ارشد یک ساله در زمینه نحوه تدریس را بگذراند. در واقع دانشگاه یک سال اسپانسر او می‌شود تا اول از همه آموزش دادن را به او یاد بدهد. به غیر از این، یک دوره ۶ ماهه آزمایشی برای اساتید در نظر گرفته می‌شود تا به خوبی ارزیابی شوند و اگر شرایط لازم را نداشته باشند، همکاری آنها قطع می‌شود.

در ضمن اساتید قبل از شروع ترم باید هدفگذاری داشته باشند و باید بگویند که دانشجویان بعد از گذشت یک ترم چه چیزهایی یاد خواهند گرفت. خروجی این کلاس‌ها باید با ماموریت دانشگاه همخوانی داشته باشد. در واقع، باید مواد درسی و سوالات امتحانی از قبل مشخص شده باشد و بررسی شود که سوالات امتحانی با اهداف تعیین شده آن واحد درسی و چشم انداز و ماموریت دانشگاه همخوانی دارد یا خیر.

در ایران دید اشتباهی در مورد استاد و دانشجو وجود دارد و ارتباط خوبی میان این دو نیست و اغلب شبیه به سیستم پادگانی است.

وضعیت دانشجویانی که از ایران به مالزی برای تحصیل مهاجرت می‌کنند، چگونه است؟ در مقایسه با افراد بومی آنجا از نظر علمی در چه سطحی هستند؟ نقطه ضعف دانشجوهای ایرانی در خارج از کشور چیست؟

دانشگاه ما خیلی دانشجوی ایرانی ندارد و ارتباط من با دانشجویان ایرانی شرق آسیا محدود به شناخت اندکم از دانشجویان ایرانی است که به صورت اتفاقی در طی سال‌های گذشته در دانشگاه‌های مختلف شرق آسیا ملاقات کرده‌ام.

ایراد بزرگی که خیلی از ما ایرانی‌ها داریم این است که به نظرم کمی خودبرتربین هستیم و فکر می‌کنیم که از بقیه بهتریم و بهتر می‌فهمیم. همین موضوع مانع جذب راحت ایرانی‌ها توسط جامعه در خارج از ایران یا حداقل در شرق آسیا می‌شود.

یکی دیگر از مشکلاتی که ایرانی‌ها دارند این است که با همان سیستم دو دو تا چهار تا که در ایران یاد گرفته‌اند به اینجا می‌آیند و به همین دلیل کمتر از خودشان ایده‌ و خلاقیتی دارند. دانشجویان ایرانی به صورت کلی در سطوح پایین یادگیری مثل حفظیات خوب هستند. در ریاضیات و هندسه خوب هستند. اما وقتی صحبت از کاربرد و خلاقیت و حل مسائل روز دنیا می‌شود، ضعف‌ها نمایان می‌شود.

میزان حقوق شما نسبت به درآمد افراد متوسط جامعه مالزی چقدر است؟ آیا این میزان خیلی بالاتر است؟ این حقوق از چه طریقی به دست می‌آید؟ چه بخشی از آن را دانشگاه می‌پردازد و چه بخشی از آن را پروژه‌هایی که انجام می‌دهید، تامین می‌کند؟

در مالزی کسی که لیسانس دارد، حقوق متوسط دارد که حدود ۶ هزار رینگیت است. حقوق اساتید موسسات آکادمیک از متوسط بالاتر است. البته استادهای خارجی از استادهای بومی مالزی بیشتر حقوق می‌گیرند، این جزو مزایایی است که دانشگاه‌های مالزی به اساتید خارجی می‌دهند تا آنها را بیشتر جذب کنند. حقوق ما به عنوان استاد خارجی بستگی به سوابق و همچنین خود دانشگاه دارد و از یک و نیم تا چهار برابر متوسط جامعه است.

با این حال یکی از مزایایی که مالزی دارد این است که هزینه‌ها نسبت به درآمد پایین است. هر آپارتمانی که در اینجا اجاره می‌کنید، تمام تجهیزات یک آپارتمان خیلی مجهز و شیک مثل باشگاه ورزشی و استخر را دارد.

حقوق ما فقط از طریق دانشگاه تامین می‌شود و هر گرنتی که بگیریم به حساب دانشگاه می‌رود و به ما چیزی تعلق نمی‌گیرد و فقط می‌توانیم از آن برای تحقیق و گرفتن دانشجو استفاده کنیم. حقوق اضافی ما در صورتی است که مشاوره بدهیم یا مثلا در کنفرانسی سخنرانی کنیم. من به شخصه منبع درآمد دیگری ندارم. امسال هم هر چه درآمد از مشاوره و سخنرانی در کنفرانس داشتم همه را به خیریه اهدا کردم. چون حقوقی که می‌گیرم به اندازه‌ای است که رفاه نسبی دارم و راضی‌ام می‌کند. تنها مشکلی که مالزی دارد این است که هیچ وقت پاسپورت و اقامت دائم به خارجی‌ها نمی‌دهند. خود من ویزای نخبگان مالزی دارم و هر ۱۰ سال یک بار باید اقامتم را تمدید کنم.

پروژه‌های تحقیقاتی چطور تعریف می‌شوند و منابع مالی آن چطور تامین می‌شوند؟ آیا صنایع منابع مالی هستند یا سازمان‌های دیگر؟

در اینجا هم مثل بقیه کشورهای دیگر، پروژه‌ها یا از طریق دانشگاه یا دولت یا صنعت تامین مالی می‌شود. دانشگاه بیشتر به این جهت گرنت می‌دهد که محققان جوان را برای گرنت‌های بزرگتر آماده کند و یا با پروژه کوچکی در دانشگاه شروع کنند و بعد برای توسعه آن از دولت یا صنعت گرنت بگیرند. معمولا پایین‌ترین مبلغ گرنت مربوط به گرنت‌هایی می‌شود که دانشگاه می‌پردازد و بعد از نظر مبلغ گرنت‌های دولتی و صنعتی قرار می‌گیرند.

وزارت علوم مالزی هر سال دو بار برای پرداخت گرنت رقابتی برگزار می‌کند که این مبلغ بستگی به بودجه خود دولت و همچنین رابطه دولت با دانشگاه‌ها دارد. به طور مثال، دولت گاهی برای اینکه دانشگاه‌های دولتی خود را سرپا نگه دارد، مبادرت به دادن این گرنت‌ها مختص به دانشگاه‌های دولتی می‌کند.

در مورد گرفتن گرنت‌های صنعتی هم باید بگویم که شانس کسی بالاتر است که ارتباط خوبی با صنعت مرتبط با تحقیقاتش داشته باشد. البته کسی که پروپوزال خیلی خوبی بنویسد نیز شانس برای گرفتن گرنت صنعتی دارد. مثلا من و سه نفر از همکارانم به تازگی پروپوزالی نوشتیم که کمپانی فیس‌بوک در آمریکا آن را پذیرفت و ۷۵ هزار دلار به ما کمک تحقیقاتی کرد.

چه پروپوزالی نوشته‌اید که فیس‌بوک آن را پذیرفته است؟

یکی از عواملی که موجب شد در رقابت برای گرنت فیس‌بوک برنده شویم، همان بحث میان‌رشته‌ای بودن پروپوزال‌مان بود که قبلا در موردش صحبت کردم.

در پروپوزال این ایده را دادیم که در حالی که واقعیت مجازی یا VR قلمروهای جدیدی را در جامعه ما ایجاد کرده، آیا استفاده از این فناوری منجر به رفتارهای نابهنجار یا مشکل‌زا در بین نوجوانان و جوانان در دنیای واقعی می‌شود یا خیر؟ واقعیت مجازی تعاملات اجتماعی همه‌جانبه‌ای را ایجاد می‌کند و توانایی شخصی‌سازی فضای مجازی را برای هر کاربر به صورت مجزا دارد. این نوآوری‌ مزایا و کاربردهای بسیاری دارد و فرصت‌های بیشتری برای آموزش‌های حرفه‌ای فراهم می‌کند. با این حال، هر چه فرد بیشتر از این فناوری استفاده کند، احتمال اینکه در دنیای واقعی بیشتر در قالب آواتار مجازی خود فرو برود، بیشتر می‌شود و هر چه واقعیت مجازی بیشتر و بیشتر با رسانه‌های اجتماعی ادغام شود، این خطر بیشتر پیش می‌آید که رفتارهای منفی تقویت شده در فضای مجازی در دنیای واقعی نیز به نمایش درآید و رفتارهایی مانند آزار و اذیت اینترنتی و قلدری بیش از حد در دنیای واقعی با نرخ بیشتری بروز کند.

ما قصد داریم با استفاده از الکتروانسفالوگرام یا نوار مغزی فعالیت‌های عصبی را که زمینه‌ساز تجارب اجتماعی در محیط‌های واقعیت مجازی هستند شناسایی کنیم. این روش hyperscanning نام دارد و به ما امکان بررسی بیشتر هماهنگی بین مغزی دو یا چند شرکت کننده را می‌دهد.

دانشگاه تیلورز بر اساس رده‌بندی اخیر دانشگاه‌های جهان در سال 2022 توسط QS، به عنوان برترین دانشگاه خصوصی در مالزی و جنوب شرقی آسیا لقب گرفته و توانسته است امکانات، منابع و محیط مناسبی را برای تحقیقات بین رشته‌ای فراهم کند.

فیس‌بوک به گروه من ۷۵ هزار دلار گرنت داده تا بتوانیم یک لابراتوار واقعیت مجازی راه‌اندازی و روی این موضوع تحقیق کنیم.  

از کجا متوجه شدید که فیس‌بوک چنین پروژه‌ای را نیاز دارد؟

شرکت‌هایی مثل فیس‌بوک مرتب پروژه‌های تحقیقاتی تعریف می‌کنند و آنها را برون‌سپاری می‌کنند تا محققان دانشگاهی این پروژه‌ها را انجام دهند. فیس‌بوک اعلام کرد که در این زمینه می‌خواهد پروژه تحقیقاتی انجام دهد و از همه دانشگاه‌های دنیا دعوت کرد که برای انجام آن پروپوزال تهیه کنند و بفرستند. در واقع شما به سایت فیس‌بوک یا شرکت‌های دیگر مراجعه کنید، کلی از این پروژه‌ها را معرفی کرده‌اند.

سال گذشته برای یکی از گرنت‌ها، فیس‌بوک بیش از هزار طرح تحقیقاتی یا همان پروپوزال از 600 دانشگاه 77 کشور دنیا دریافت کرد. در نهایت 25 طرح از دانشگاه‌های تراز اول دنیا مثل دانشگاه آکسفورد، دانشگاه پرینستن آمریکا، دانشگاه پنسیلوانیا و دانشگاه سیدنی پذیرفته شدند. امسال برای این گرنت اعلام کردند فقط پنج طرح پذیرفته خواهد شد و یکی از آنها طرح من و تیمم بود.

معمولا آن سوال اساسی که باعث می‌شود شما پروپوزالی تهیه کنید یا پروژه‌ای را تعریف کنید، از کجا می‌آید؟ از صنعت می‌آید یا خودتان تعریف می‌کنید؟

همانطور که گفتم بعضی اوقات این سوال را شرکت‌ها مطرح می‌کنند، گاهی اوقات هم خود ما هستیم که سوال را مطرح می‌کنیم و براساس آن با شرکت‌های مرتبط وارد مذاکره می‌شویم. به عنوان مثال اغلب شرکت‌ها بودجه‌ای را تحت عنوان «مسئولیت یا خدمات اجتماعی» مدنظر می‌گیرند که بعضی اوقات آن را به موسسات خیریه می‌دهند یا مثلا به دانشگاه‌ها. سال گذشته با همین استراتژی از شرکتهایی در مالزی، امارات و پاکستان بودجه تحقیقاتی گرفتیم.

به غیر از این، یک سری سایت‌ها هستند که بسیاری از گرنت‌ها از سراسر دنیا را در آنجا فهرست می‌کنند.

چه توصیه‌ای به جوانان ایرانی دارید؟ در شرایط و وضعیت موجود، چه کار کنند تا پیشرفت کنند؟

تنها توصیه‌ای که می‌توانم بکنم این است که اگر کسی دوست دارد به کشور دیگری برای ادامه تحصیل یا کار مهاجرت کند، کشورهای مهاجرپذیر را انتخاب کند. همانطور که گفتم متاسفانه مالزی به خارجی‌ها حق شهروندی نمی‌دهد.

شما از پیام‌رسان‌ها مثل تلگرام و واتس‌آپ استفاده می‌کنید. به نظر شما این پیام‌رسان‌ها چه تاثیری روی ما گذاشته‌اند؟

این پیام‌رسان‌ها جزو زندگی ما شده‌اند. نمی‌توان در مقابل فناوری مقاومت کرد. فناوری منتظر کسی نمی‌ماند و به سرعت به جلو می رود. تلگرام و واتس‌آپ هم جزو در دسترس ترین فناوری‌های امروز هستند و باید به گونه‌ای استفاده شوند که زندگی‌مان را بهتر کنند. فقط نباید اسیر آنها شد.

بزرگ‌ترین آرزویتان برای خودتان و برای دنیا چیست؟

بزرگ‌ترین آرزویم برای خودم و دیگران داشتن حال خوب است. با برنامه جلو برویم، ولی نگران آینده نباشیم و حال خوب داشته باشیم.

آرزوی پدر و مادرتان برای شما چه بوده؟ آیا به آرزوی آنها رسیده‌اید؟

پدرم را که از دست داده‌ام ولی امیدوارم هر آرزویی برای من داشت برآورده شده باشد. تصور می‌کنم که از من خیلی راضی بود. در مورد مادرم هم دوست دارم از همین جا به او بگویم که اگر آرزویی دارد که می‌توانم برایش برآورده کنم، حتما با من درمیان بگذارد.

آیا ازدواج کرده‌اید و بچه دارید؟ آیا تحقیقات باعث می‌شود که به خانواده‌تان لطمه‌ای وارد شود؟ شما چطور مدیریت می‌کنید؟

بله و یک پسر ۱۴ ساله دارم. به نظر من فرزند را نباید تربیت کرد. فرزند خودش تربیت می شود. بهتر است روی رفتار خودمان تمرکز کنیم چون در نهایت بچه‌ از ما یاد می گیرد. کلا ایجاد تعادل بین کار و زندگی خیلی کار دشواری است و باید با برنامه‌ریزی و اولویت‌بندی این تعادل را ایجاد کنیم.

در ادامه ویدئویی را که این استاد و محقق ایرانی در مورد تحلیل داده برای ما ارسال کرده تماشا کنید:

 

کد خبر: 1103349

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 5
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • سعید MY ۱۰:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۷
      1 0
      خانم نسترن صائبی. ممنون از تهیه گزارش. زحمت کشیدید
    • سارا IR ۱۰:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۸
      1 0
      خانم صائبی واقعا خسته نباشید خیلی سوالات خوبی از مطرح کردید
    • کیارش IR ۱۰:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۸
      2 0
      ممنون بابت مطالب جالب و آموزنده ایکاش روزی تمام این عزیزان در ایران مشغول به فعالیت باشند
    • نگین IR ۱۰:۴۳ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۸
      1 0
      بسیار عالی
    • کیوان کاظمی IR ۰۷:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۹
      1 0
      درود بر شما خانم صائبی مثل همیشه پربار و کوشا سوال های بجا و کلیدی پرسیده شد منتظر مصاحبه های جذاب بعدی شما هستیم