«ابوالفضل ظهرهوند» دیپلمات سابق و سفیر اسبق ایران در ایتالیا و افغانستان درگفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری ایسکانیوز؛ درباره چالشهای پیش روی دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی گفت: یکی از این چالشها در سازماندهی و جهتگیری مدیران این وزارتخانه و دیگری مسائلی است که از دولت دوزادهم و پیش از آن در روابط خارجی ایران با کشورهای منطقه و جهان به وجود آمده که تنظیم این روابط و حل و فصل کردن آن بر موفقیت یا عدم موفقیت دولت آیتالله رئیسی تأثیرگذار خواهد بود.
وی با بیان اینکه تنظیم و بازسازی روابط با برخی از کشورهای منطقه و جهان متأثر از وزیر امور خارجه خواهد بود افزود: این وزیر باید از نظر جهتگیری و نگاه به سیاست خارجی، در چارچوب تفکر انقلاب باشد و همچنین به طور کامل و دقیق این وزارتخانه را بشناسد و با سوابق اتفاقات به خوبی آشنا باشد و بداند که در پروندههای سیاست خارجی ما، چه فرآیندی طی شده که وضعیت فعلی به وجود آمده و در نهایت بتواند برای آن راهکار مناسب ارائه دهد.
ظهرهوند با بیان اینکه وزیر امور خارجه باید با بدنه کارشناسی همکاری کند ادامه داد: در کنار این همکاری خود وزیر باید یک کارشناس حرفهای باشد زیرا اگر سیاست خارجی را به خوبی نشناسد و سابقه حضور در این عرصه و حداقل در یکی از پروندههای ملی را در کارنامه خود نداشته و با پیچیدگیهای درون سازمان به خوبی آشنا نباشد، نمیتواند انتظارات دولت و شخص رئیسجمهوری را برآورده کند.
سیاست خارجی عرصه محل آزمون و خطا نیست
این دیپلمات سابق ایرانی با بیان اینکه بخش عمدهای از مسائل کشور از جمله مشکلات اقتصادی میتواند با سیاست خارجی رفع شود اظهار کرد: در سالهای گذشته به ویژه در این هشت سال اخیر وزارت امور خارجه ما همواره از مداخلات بیرون از سازمان متأثر بوده و کسانی که در رأس مأموریتها قرار میگرفتند باور و اعتقاد چندانی به نگاه و رویکردهای انقلاب نداشتند.
وی افزود: در نتیجه این افراد تحت عنوان اعلام برائت از افراطیگری یا انقلابیگری سعی کردند کاری انجام دهند و بیشتر اسیر شکل شدند تا محتوا و نمونه بارز آن برجام است که پس از گذشت چندین سال و تباه کردن فرصت کشور و به وجود آوردن برخی مشکلات، در نهایت اعلام میکنند که ما در اینکه انتظار داشتیم اروپاییها در ایران سرمایهگذاری کنند دچار سادهانگاری بودیم.
ظهرهوند این رویکرد را در عرصه سیاست خارجی فاجعهآمیز خوانده و ادامه داد: این عرصه محل آزمون و خطا نیست و وزیر امور خارجه حق چنین کاری را ندارد که اقدامی را انجام دهیم و پس از آن منتظر باشیم که نتیجه چه خواهد شد. وزیر امور خارجه باید بتواند آینده روابط را در فضای فکری خود ترسیم و تجربه کرده و سپس وارد مهندسی ظرفیتهای سازمان شود و این وزارتخانه را به صورت یکپارچه در عرصه سیاست خارجی برای تحقق اهدافی که میتواند ایران را از شرایط کنونی خارج سازد، فعال کند.
این دیپلمات سابق ایرانی درباره ویژگیهای مورد توجه در انتخاب سفرا گفت: سفیر باید همان ویژگیهایی که برای وزیر امور خارجه برشمرده شد را دارا باشد و از آنجا که نماینده نظام در کشور محل اعزام است بنابراین باید به هنجارها و اندیشههای انقلاب باور داشته باشد، چالشها را به خوبی بشناسد، تجربه کار کارشناسی در حوزه اقتصاد و سیاست داشته و بتواند دیپلماسی را در میدان عملیاتی کند.
وی با بیان اینکه تنها اظهار امیدواری کردن و انجام برخی کارهای پروتکلی از سوی سفیر منجر به وضعیت فعلی کشور در سیاست خارجی میشود افزود: ما به دیپلماتی نیاز داریم که بتواند در میدان، دیپلماسی را تعریف و پیگیری و اهداف را عملیاتی کند و بتواند حتی برای وزیر امور خارجه راهکار ارائه دهد. همچنین سفیر باید سازمان را به خوبی بشناسد و بتواند با بدنه کارشناسی اداره خود رابطه فعال برقرار کند.
سفیر اسبق ایران در ایتالیا و افغانستان ادامه داد: اگر وزیر امور خارجه جهتگیری را در دست گرفته و قرار است سیاستهای ابلاغی را به برنامه تبدیل کند، سفیر باید بتواند این برنامه را در محل مأموریت خود به خوبی اجرا کند.
ظهرهوند کار وزارت امور خارجه را یک کار کارشناسی و حرفهای و غیردستوری دانسته و اظهار کرد: خود سفیر باید دست به قلم و دارای تجربه کار میدانی بوده و حوزه خود را به خوبی بشناسد و در واقع باید از متن و بطن بدنه کارشناسی بیرون آمده باشد وگرنه در همان مسائل شکلی گیر میافتد و متأسفانه در تمام این سالها بخش عمدهای از سفارتخانههای ما دچار همین مشکل بودند.
نتیجه عملکرد دستگاه دیپلماسی دولت دوازدهم انفعال است
این دیپلمات سابق ایرانی درباره وضعیت کشور در منطقه از منظر سیاست خارجی در دولت روحانی گفت: وزیر امور خارجه دولت یازدهم و دوازدهم به دنبال ادغام ساختارهای نظام در روابط بینالملل، تنشزدایی در چارچوب ملاحظات غرب و آمریکا و عادیسازی روابط با اروپا بود که در نهایت باعث عبور از ظرفیتهای ملی شد. دستگاه دیپلماسی این دولت معتقد بود باید مواردی چون هستهای، نفوذ و حضور منطقهای و توان دفاعی و موشکی خود را بدهیم، FATF را اجرا کنیم و از جریانات مقاومت در منطقه دفاع نکنیم تا شاید کار به سرانجام برسد.
وی با بیان اینکه نتیجه این دیپلماسی وضعیت فعلی کشور و شرمندگی و انفعال است ادامه داد: در دولت سیزدهم اگر بناست کاری انجام شود باید مرد میدان را پیدا کنند و کسی را در صدر وزارت امور خارجه قرار دهند که در پروندههای ملی مانند هستهای، مسائل منطقهای به ویژه لبنان، عراق و سوریه و رابطه با افغانستان تجربه داشته باشد و بتواند روابط بینالملل را به خوبی تحلیل کند و مناسبات قدرت را به خوبی بفهمد و منافع ملی را در این محیط سخت و تنگ جهانی به خوبی تأمین کند.
ظهرهوند اتخاذ چنین رویکردی را بسیار پیچیده دانسته و افزود: در کشور شخصی با این ویژگیها و تواناییها بسیار کم وجود دارد و بسیاری از افرادی که در حال حاضر برای این وزارتخانه مطرح میشوند توان پیشبرد مأموریتهای این دستگاه را ندارند و رئیس دولت سیزدهم باید به جای پذیرش توصیه دیگران، ساعتی برای دیدار با افراد مطرح و سخن گفتن با آنها وقت گذاشته و ببیند این افراد در کارنامه خود چه عملکردی دارند.
انتهای پیام/
نظر شما