به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری ایسکانیوز؛ دولت دوازدهم در حالی به روزهای پایانی خود نزدیک میشود که اصلیترین وعده رئیس آن یعنی رفع تحریمها و چرخیدن چرخ زندگی مردم به همراه چرخ سانترفیوژها، پس از هشت سال هنوز عملی نشده است.
پس از امضای برجام در سال 94 «حسن روحانی» رئیس جمهوری، خبر از گشایشهای قریبالوقوع داده و مردم به برداشته شدن تحریمها و رفع مشکلات معیشتی خود امیدوار شدند، اما گذر زمان نشان از بدعهدی آمریکا و خلف وعده اروپاییها داشت و در نهایت با روی کار آمدن «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری سابق ایالات متحده، این کشور از برجام خارج شده و تحریمهای جدیدی را علیه ایران وضع کرد.
آنچه در این سالها اتفاق افتاد بر کسی پوشیده نیست و شرح آن در این مقال نمیگنجد اما روی کار آمدن «جو بایدن» دموکرات و هم حزبی «باراک اوباما» که برجام در زمان وی امضا شده بود بار دیگر دولت را بر آن داشت تا به سمت احیای برجام و بازگشت به تعهداتی که کاهش داده بود حرکت کند. در همین راستا نشست وین برگزار و بررسیها آغاز شده و همچنان در ماه پایانی دولت در جریان است.
اکنون وزارت امور خارجه در ماه آخر فعالیت خود، آخرین گزارش از برجام را به مجلس داده و در آن به بررسی شرایط اجرای برجام در سالهای گذشته و فرآیند نشست وین و همچنین ذکر نکاتی درباره دلایل ناکامی آن پرداخته است.
یکی از نکاتی که در این گزارش مطرح شده مسئله گرفتن تضمین از آمریکا و سایر کشورها برای عمل به تعهدات خود است که با طرح پرسش «چه تضمینی میتوان از آمریکا و سایر قدرتهای جهانی گرفت که آنها را وادار به اجرای تعهدات خود کند؟» به این موضوع ورود کرده است.
سپس در ادامه با اشاره به قدرت آمریکا در دنیا و سابقه بدعهدی این کشور در تعهداتی چون «عهدنامه مودت» تلویحا اعتراف میکند که امکان دریافت تضمین وجود نداشت و هیچ تضمینی نمیتوانست باعث رعایت برجام از سوی «آمریکای ترامپ» شود.
این اعتراف پس از گذشت شش سال و در حالی صورت گرفته است که در همان ابتدای برجام بسیاری از کارشناسان از تیم مذاکرهکننده و دستگاه دیپلماسی دولت پرسیده بودند که چه تضمینی وجود دارد که آمریکا زیر برجام نزده و به تعهدات خود عمل نکند و با همان جمله مشهور «امضای کری تضمین است» روبهرو شده بودند.
همچنین فؤاد ایزدی کارشناس مسائل بینالملل در جلسهای رسانهای که فیلم آن نیز منتشر شد به ظریف هشدار داده بود که بیشتر کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اعلام کردهاند که یک یا دو روز پس از ورود به کاخ سفید از برجام خارج خواهند شد و کری نیز در جلسه سنا گفته است که هیچ الزامی برای پایبندی رئیس جمهوری بعدی برای باقی ماندن در برجام وجود ندارد. اما ظریف در پاسخ گفته بود که «به قول یکی از مقامات آمریکایی رئیس جمهور بعدی با یک امضا همه چیز را برمیگرداند. برگرداند اما کسی در دنیا آن را اجرا نمیکند».
حال به نظر میرسد پس از شش سال از گذشت برجام تیم وزارت امور خارجه در گزارش خود به این نقص در برجام اشاره کرده است. هرچند همچنان اشتباه خود را نپذیرفته و مدعی است «تضمین برای اجرای توافق از نظر بین المللی اجماع جهانی علیه برهم زننده توافق از یک سو و اتکا به ظرفیت های ملی و به ویژه«اتکا به ظرفیت برگشت پذیری در برنامه هستهای»برای هزینهمند کردن نقض توافق بود که هر دو مورد استفاده قرار گرفت».
البته درست است که هیچ مرجعیتی که بتواند آمریکا را مجبور به انجام تعهدات خود کند در دنیا وجود ندارد. فؤاد ایزدی نیز این امر را تأیید کرده اما معتقد است که «نباید به اینکه اگر ما کار خود را انجام دهیم آمریکا نیز به تعهدات خود عمل میکند اعتماد کنیم و در برجام باید گام به گام به تعهدات خود عمل میکردیم یعنی باید پس از آنکه ایران یک گام در اجرای تعهدات خود برداشت و راستیآزمایی شد، طرف مقابل نیز یک قدم بردارد و در صورت تأیید آن از سوی ایران سایر تعدات نیز انجام شود».
ایران، تنهای متضرر برجام
در ادامه این گزارش به نقل از «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه آمده است که « هیچ توافقی برای هیچیک از طرف های آن توافق بی نقص نیست. هر یک از طرف ها از بخش هایی از توافق ناراضی و ناخشنود است».
هرچند این گزاره صحیح است و لازمه رسیدن به یک توافق کوتاه آمدن در برخی موارد و پذیرش تعهداتی است اما باید دید در برجام چه میزان این مسئله دو طرفه بوده و هر دو سمت ماجرا برای حصول توافق هزینه دادهاند و دستاورد آن برای هر کدام از کشورها چه بوده است.
نتیجه برجام کاملا مشهود است و نیاز به توضیح ندارد و همگان شاهد رفع نشدن تحریمها و حتی وضع تحریمهای جدید و نقض عهدهای مکرر طرف مقابل با وجود عمل کردن ایران به تمام تعهدات خود هستند و «ولیالله سیف» رئیس کل اسبق بانک مرکزی در دولت روحانی نیز به صراحت اعلام کرده بود که «تقریبا هیچچیز از برجام عاید ایران نشده است».
اما آنچه آمریکا و طرف غربی به آن دست یافتند کاهش بسیار جدی فعالیت هستهای ایران بود که بازگرداندن آن هزینههای بسیار زیادی به ایران تحمیل خواهد کرد و در نهایت اگر ایران از برجام خارج شود بر اساس «مکانیسم ماشه» تمام تحریمها به صورت خودکار بازخواهد گشت.
تمام این دستاوردها برای طرف غربی بدون هیچ هزینهای بود و مسائلی چون «اجماع جهانی علیه برهم زننده توافق» که در گزارش وزارت امور خارجه به عنوان تضمین مطرح شده به نظر بیش از یک خیال واهی نیست زیرا در همین گزارش تصریح شده است که «هیچچیز نمیتواند مانع استفاده از قدرت اقتصادی آمریکا برای تحمیل خواسته خود بر دیگران شود» بنابراین هیچگونه اجماع جهانی به واسطه ترس از قدرت آمریکا صورت نخواهد گرفت.
فؤاد ایزدی نیز تمام هزینهها را متوجه ایران میداند و معتقد است « آمریکا هیچ ضرری در برجام نکرد و تنها ما بودیم که هزینه پرداختیم زیرا جنگ اقتصادی علیه ما اتفاق افتاده است نه ایالات متحده و آمریکاییها تحریم نبودند».
منتقدان برجام از مردم عذرخواهی کنند!
با این وجود ظریف در این گزارش بدون توجه به اشکالات فراوانی که در متن برجام وجود داشت و باعث شد دست ایران در مقابل تمام بدعهدیهای طرف مقابل بسته باشد و بدون آنکه اشتباهات خود را در این مسئله بپذیرد، رو به شکایت از منتقدان داخلی برجام آورده و مدعی شده است که « اگر به عوض مناقشه و مجادله بر سر اینکه برجام پیروزی قطعی بود و یا شکست کامل _ که حتماً هیچ یک نبود _ همگی کوشیده بودیم بیشترین منفعت را از برجام ببریم، چه بسا شرایط به گونه ای دیگر رقم خورده بود».
وی ناکامی برجام را بیش از آنکه متوجه بدعهدی آمریکا بداند، تقصیر منتقدان داخلی برجام انداخته و میگوید « اگر از ابتدا در پی استفاده حداکثری از هر میزان دستاورد برجام ـ حتی در بدترین نگرش ها ـ بودیم و مقدار بیشتری سرمایۀ خارجی جذب کرده و تعداد بیشتری از شرکتها از همه نقاط جهان را به کشور کشانده بودیم، تحریم ایران و اعمال فشار حداکثری بسیار دشوارتر میشد».
در همان زمان برجام نیز رئیس جمهوری و وزیر امور خارجه وی به خوبی نشان دادند که هیچ انتقادی را نخواهند پذیرفت و روحانی با الفاظی چون «بی سواد» یا «بیشناسنامه» مخالفان را مورد عنایت قرار میداد. ظریف نیز راه رئیس دولت را پیش گرفته و زمانی که «سعید جلیلی» رئیس سابق تیم مذاکرهکنند ایرانی و نماینده رهبر معظم انقلاب در شورای عالی امنیت ملی، در جلسه کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس نکاتی کارشناسی را درباره این توافق مطرح کرده و میگوید «بر اساس برجام تحریمهای هستهای اروپا و آمریکا باقی میماند»، در اقدامی توهینآمیز میگوید «قصد پاسخ به جناب آقای دکتر جلیلی را ندارم» و در پاسخ به شخص دیگری در جلسه مدعی میشود «کل تحریمهای اقتصادی، مالی و پولی اتحادیه اروپا از روز اجرا لغو و تمام تحریمهای ایالات متحده آمریکا متوقف خواهد شد».
از طرف دیگر برخلاف ادعای ظریف که ما به دنبال جذب سرمایه خارجی نبودیم، از همان ابتدای برجام برخی شرکتهای خارجی به ایران آمده و ادعا کردند قصد سرمایهگزاری در ایران را دارند. دولت نیز در همان زمان آمار این رفتوآمدها را منتشر کرد و حتی رئیس جمهوری در اقدامی خارج از عرف دیپلماتیک و بحثبرانگیز با مدیرعامل شرکت نفتی توتال فرانسه دیدار کرد اما به دلیل رفع نشدن تحریمهای بانکی از سوی کشورهای غربی و فشارهای آمریکا تمام این شرکتها به یکباره از ایران خارج شدند بنابراین نباید این مسئله را متوجه داخل دانست و باید ریشه مشکل را در جای دیگری جستوجو کرد.
اگر از همان ابتدا به انتقادات دلسوزان گوش داده و آنها را نه رقیب بلکه همراه خود دیده و کاسبان تحریم نمیخواندند کشور پس از هشت سال در چنین شرایطی قرار نمیگرفت که صنعت هستهای خود را داده و تحریمی لغو نشده باشد.
حال پس از گذشت شش سال از امضای برجام، ظریف در همین گزارش تمام تقصیرها را گردن منتقدان داخلی برجام انداخته و روحانی در سخنرانی خود مدعی شده است که «اگر قانون اقدام راهبردی مجلس نبود تحریمها اسفندماه لغو میشد». اما واقعیت آن است که نه صحبتهای منتقدان داخلی که دلسوزانه به دولت هشدار میدادند و نه قانون اقدام راهبردی مجلس که دست دولت را برای مذاکرات وین باز کرد عامل ناکامی برجام نبود بلکه تنها سادهانگاری دولت و ذوقزدگی رئیس جمهوری و مسئولان دستگاه دیپلماسی که مانع دیدن حقایق شد، عامل اصلی شکست برجام است.
انتهای پیام/
نظر شما