به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری ایسکانیوز؛ وزارت امور خارجه سکان هدایت سیاست خارجی کشور را در دست داشته و نماینده اصلی جمهوری اسلامی در محیط بینالملل است؛ از این رو با توجه به موقعیت استراتژیک ایران در فضای بینالمللی یکی از مهمترین وزارتخانههای دولت به شمار میرود.
در دولت یازدهم و دوازدهم نیز این وزارتخانه به واسطه شعارهای «حسن روحانی» در انتخابات 92 و رویکردی که پس از انتخاب به عنوان رئیس جمهوری در پیش گرفت، اهمیتی دو چندان یافت و پس از امضای برجام عملا به مهمترین بخش دولت تبدیل شد.
در نتیجه با توجه به رویکردی که دولت تدبیر و امید در پیش گرفته بود و با وجود توافقی چون برجام، سیاست خارجی در دولت سیزدهم نیز خواسته یا ناخواسته اهمیت بسیار زیادی خوهد داشت، هرچند به نظر میرسد این دولت همچون دولت روحانی مذاکره و توافقی چون برجام را اصل و اساس کارهای خود قرار نداده و تمام فعالیتهای خود را معطوف به آن نخواهد کرد.
به اعتقاد کارشناسان تفات اصلی دولت سیزدهم با دولت دوازدهم این است که ماهیت و حیثیت آن به مذاکرات برجام گره نخورده است. حمیدرضا غلامزاده نطنزی کارشناس مسائل بینالملل معتقد است «تنها برنامه دولت روحانی مذاکره بود. این برنامه به خصوص در دوره دوم که آمریکا از برجام خارج شده و وضعیت فعلی به وجود آمد برای دولت آرمانی شد و به همین دلیل اصرار بسیار زیادی برای به ثمر نشاندن آن داشت».
اما پاسخ «خیر» رئیسی به پرسش درباره تمایل برای دیدار با روئیس جمهوری آمریکا، نشان میدهد که وی احساس نیازی برای این دیدار نداشته و مبنای برنامهریزی خود را مذاکره قرار نداده است.
از طرف دیگر به نظر میرسد در دولت سیزدهم مسائلی مانند مذاکرات هستهای، تبدیل به پروندههای فراقوهای شده و در شورای عالی امنیت ملی مورد بررسی قرار گیرد و پرونده خاص دولت نباشد و قوه مجریه و دستگاه دیپلماسی تمرکز خود را بر روی فعالیتهای معمول خود و افزایش ارتباطات قرار خواهند داد.
دولت سیزدهم اولویت خود را رابطه با همسایگان و شرق قرار دهد
دولت روحانی تا جایی به مذاکره و برجام متکی شده بود که حتی آب خوردن مردم را به برجام گره زده و سالها کشور را معطل چند کشور اروپایی و غربی کرد. همین موضوع باعث بیتوجهی به کشورهای همسایه و دوستانمان در دنیا و قطع یا کاهش روابط با آنها شد و در نتیجه باید رابطه خود را با بسیاری از کشورهایی که ما نیازمند ارتباط با آنها هستیم از صفر آغاز کنیم و این کاری دشوار و زمانبر است.
این مسئله به اندازهای پررنگ است که حتی «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه دولت یازدهم و دوازدهم نیز نتوانسته از آن چشمپوشی کند و در آخرین گزارش وزارت امور خارجه از برجام به مجلس شورای اسلامی اعتراف کرده است که « اگر با خوش خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم، هم دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی رهایمان نمیکردند و هم ترامپ برای فشار حداکثری با مانع جدی مواجه میشد».
بنابراین میتوان یکی از مهمترین چالشهای پیش روی دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی را احیای روابط با کشورهای همسایه، دوست و آنهایی که پیش از دولت روحانی روابط اقتصادی خوبی با یکدیگر داشتیم دانست.
به اعتقاد کارشناسان در دولت یازدهم و دوازدهم اولویت اصلی این وزارتخانه رابطه با اروپا بوده و دولت سیزدهم باید این رویکرد را با یک نگاه واقعبینانه اصلاح کرده و اولویت خود را به ترتیب ارتباط با همسایگان، رابطه با کشورهای شرق و در نهایت کشورهای غربی و اروپا قرار دهد.
سعدالله زارعی کارشناس مسائل بینالملل درباره علت این اولویتبندی میگوید «با وجود آنکه در طول بیش از ده سال گذشته ارتباط با اروپا در اولویت نخست ما قرار داشت اما منافع اقتصادی اروپا برای جمهوری اسلامی کمتر از یک میلیارد دلار در سال بوده و در حال حاضر سطح روابط ما با اروپا حدود ۴۵۰ میلیون دلار در سال است و این درآمد ارزش آن را ندارد که ما در تابلو روابطمان به اروپا جایگاه یک بدهیم».
از طرف دیگر بر اساس آمارهای معتبر در سال 99 ارزش تجارت ایران با 15 کشور همسایه حدود 30 میلیارد دلار بوده که 17 میلیارد دلار آن مربوط به صادرات است. آمارهای اتاق بازرگانی نیز نشان میدهد چین اصلیترین واردکننده کالا از ایران به شمار رفته و در چهار ماهه ابتدایی امسال 4.3 میلیارد دلار کالا از ایران وارد کرده است و کشورهای همسایه عراق، امارات متحده عربی، ترکیه و افغانستان در رتبههای بعدی قرار دارند.
بر همین اساس اولین کاری که دولت رئیسی باید انجام دهد دستهبندی و اولویت بندی کشورها بر اساس نیازهای اقتصادی خود و شرایط جهان برای برقراری ارتباط است.
برای رسیدن به این هدف شخصی که قرار است سکان این وزارتخانه را در دست بگیرد باید بتواند به صورت همزمان پروندههای مختلف را جلو برده و دارای نگاه وسیع و چندجانبه باشد، محدود به غرب یا شرق نشود و بتواند به صورت همزمان به مسائلی چون ارتباط با کشورهای همسایه و منطقه، ارتباط با چین و پرونده همکاری 25 ساله، همکاری با روسیه و گسترش فعالیت جمهوری اسلامی در حوزههای بکر مانند شرق اروپا، آفریقا و آمریکای لاتین که در دوره ریاست جمهوری روحانی ارتباط با آنها کمرنگ شده است بپردازد و به هیچ کشور یا پروندهای محدود نشود.
سفارتخانهها پایگاه تقویت دیپلماسی اقتصادی
مهمترین بخش در دستگاه دیپلماسی برای تقویت ارتباطات و تعامل با کشورهای دیگر سفارتخانهها هستند. به اعتقاد کارشناسان در حال حاضر بسیاری از سفارتخانههای ما توانمندی پیشبرد اهداف تعریف شده را نداشته و بیش از آنکه به محتوا بپردازد اسیر شکل و اقدامات پروتکلی شده است.
برخی سفارتها نیز به جای تقویت روابط ایران با کشورهایی دیگر، موجب تضعیف رابطه ما با آنها شدهاند. جعفر قناد باشی کارشناس مسائل بینالملل معتقد است که «اقدامات برخی سفارتخانههای ما باعث شده است که رابطه ما با آن کشور آسیب دیده و قطع شود و حتی در مواردی موجب ایجاد بدبینی نسبت به ایران شود».
این در حالی است که سفیر به عنوان نماینده نظام در کشور محل اعزام، باید چالشها را به خوبی بشناسد و دارای تجربه کار کارشناسی در حوزه اقتصاد و سیاست باشد تا بتواند دیپلماسی را در میدان عملیاتی کند.
بنابراین یکی دیگر از مسائلی که تیم وزارت خارجه دولت رئیسی باید به آن توجه ویژه داشته باشد مسئله انتخاب سفراست و باید در این موضوع به برخی نکات توجه شود. «جعفر قنادباشی» کارشناس مسائل بینالملل مهمترین ویژگی سفیر ا دغدغهمندی نسبت به منافع ملی جمهوری اسلامی ایران میداند و معتقد است «داشتن سفیر دارای تخصص و تعهد اما بدون دغدغه و دلسوزی نسبت به منافع کشور، سفارتخانه را به محلی برای اقامت اشرافمنشانه نیروها در دیگر کشورها تبدیل میکند و این اتفاقی است که در بسیاری از سفارتخانههای ما روی داده است».
همچنین به اعتقاد ابوالفضل ظهرهوند دیپلمات سابق و سفیر اسبق ایران در کشورهای ایتالیا و افغانستان «ما به دیپلماتی نیاز داریم که بتواند در میدان، دیپلماسی را تعریف و پیگیری و اهداف را عملیاتی کرده حتی برای وزیر امور خارجه راهکار ارائه دهد. همچنین سفیر باید سازمان را به خوبی بشناسد و بتواند با بدنه کارشناسی اداره خود رابطه فعال برقرار کند».
از طرف دیگر یکی از مهمترین مسائل فعال کردن بخش اقتصادی سفارتخانههاست. وزارت امور خارجه باید در روابط خارجی پشتیبان بخش خصوصی باشد و کار آنها را در رابطه با کشورهای دیگر تسهیل کند.
برای اینکه چنین اتفاقی بیفتد ظهرهوند میگوید «مسئولان اقتصادی سفارتخانهها صرفا نباید از میان کارکنان وزارت امور خارجه انتخاب شوند. این وزارتخانه اقتصاددان پرورش نمیدهد بنابراین باید نیروها را از میان افراد توانمند در سطح کشور انتخاب و اعزام کنند».
و در پایان مهمترین نکتهای که رئیسی در انتخاب تیم وزرات امور خارجه خود باید مدنظر قرار دهد این است که دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی تقویتکننده ابعاد مختلف تواناییهای کشور از جمله نظامی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است و در حال حاضر که در جنگ اقتصادی قرار داریم، بیشتر کارکرد دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما باید در جهت تقویت اقتصاد و روابط اقتصادی کشور باشد.
برای اینکه این هدف محقق شود این وزارتخانه باید در بعد نگرش یک خانهتکانی انجام دهد و همانگونه که «سعید جلیلی» در برنامههای انتخاباتی خود مطرح کرد باید یک تیم باورمند سکان وزارت امور خارجه را در دست بگیرند.
انتهای پیام/
نظر شما