به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، هفته گذشته پرویز کردوانی؛ پدر کویرشناسی ایران، استاد و محقق درگذشت. از دست دادن فردی که پژوهشهای بسیاری درخصوص وضعیت جغرافیایی و اقلیمی ایران داشت، ضایعه بزرگی بود اما عمل به توصیههای او که حاصل سالها تحقیق هستند، راه بهتری است درحالی که مسئولان ما که امروز پیام تسلیت برای درگذشت این محقق بزرگ ارسال میکنند، خود به توصیههای او عمل نکردهاند تا جایی که کردوانی در گفتوگویی عنوان کرده بود که از من برای چنین مواردی نظر نمیخواهند ولی من خودم نظر میدهم و حرفهایم را میزنم و میگویم. در این گزارش نگاهی داریم به آنچه کردوانی گفت اما مسئولان نادیده گرفتند.
پیشنهادی که کردوانی برای وزرای نیرو داشت
سندروم سدسازی و علاقه افراطی سیاستمداران ما به ساخت این سازههای گران قیمت در کشوری که نیمی از آن بیابان است، چیزی بود که این محقق برجسته مدام از آن انتقاد میکرد اما کسی تصور نمیکرد که روزگاری با بحران آب دست و پنجه نرم کنیم و برخی شهرهای کشورمان چنان کمبودی را تجربه کنند که موضوعات دیگر امنیتی و اجتماعی از کنار آن سردربیاورد و گریبانگیر کشور شود. کردوانی در این باره گفته بود: سه تکنولوژی به ما معرفی کردند که همه آنها بدون فکر انجام و باعث شد آب همینطور بیرویه استفاده شود تا به این وضع برسیم، یکی از این موارد این بود که چاه بزنیم و از آبهای زیرزمینی استفاده کنیم که حالا داریم نتیجه آن را میبینیم. تکنولوژی دیگر این بود که از شلنگ آب استفاده کنیم و با خیال راحت در دقیقهها و ساعتهای طولانی آب هدر رفت. سومین مورد هم ساختن سد بود که آن هم نتیجهبخش نبود و همینطور فقط سدسازی کردند بدون این که مزایا و معایب آن را بسنجند.
در گفتوگوی دیگری که داشت، در این خصوص عنوان کرده بود: تا پیش از این سدها در پایین دست رودخانه بودند و با لولهکشی آب را بالا میآوردند. در سد «دز» ۳۰۰ کیلومتر صخره را کندند و بالا آمدند. سدها کم کم ایجاد شدند و مسئولان معتقد بودند که مشکل را برطرف کردهایم، ولی آنها نمیدانستند وضعیت منابع آبی به چه شکلی است در سال ۹۲ وزیر نیرو از من خواست که نظرم را در ارتباط با سدها بگویم و من به صراحت گفتم که «اگر میخواهید هر استانی را بیچاره کنید، به او آب بدهید، یعنی از رودخانهها آب بگیرید، مثل کارون که آنقدر از آن آب گرفتند تا به مرز خشک شدن رسیده است.» آنها به این هشدارها توجهی نکردند و باز هم سد سازی، کانال کشی و لوله کشی شهرها ادامه پیدا کرد.
جمعآوری آب باران در پشت بام خانهها
راهکار جالبی که کردوانی برای جبران کمبود آب پیشنهاد داد، جمعآوری آب باران در پشت بام خانهها بود. او در این خصوص توضیح داده بود: « یکی دیگر از راهکارها، جمعآوری آب باران است. باید پشتبامها را به این مجهز کنیم که آب باران در آن جمع شود و بتوانیم آب سالیانه خانوار را از آن تامین کنیم. این کار ممکن است به شرط این که بیایند خانهها را مجهز کنند. این کاری است که استرالیا انجام داده است، خانهها را مجهز و افراد را مجبور کرده است که آب باران را جمع کرده و از آن استفاده کنند. اما در کشور ما این اتفاق نمیافتد، فقط با افزایش هزینه تلاش میکنند مردم را به کمتر مصرف کردن مجاب کنند. کمترین کاری که میشود کرد این است که به خانوادهها شیرهای آب کممصرف بدهند، لولههای آب قدیمی را تعمیر و جایگزین کنند، نه این که فقط بگویند مردم صرفهجویی کنید.»
افراط در مصرف عامل خشکسالی
مسئله دیگری که پروفسور کردوانی بارها نسبت به آن هشدار داده بود، نگاه به خشکسالی به عنوان مقولهای اقلیمی بود در حالی که از منظر این محقق خشکسالی که ما با آن درگیر هستیم بیش از آن که به کمبود بارشها اشاره داشته باشد از الگوی مصرف غلط حاصل میشود. کردوانی در این باره گفته بود: اگر در تهران هزار میلیمتر هم باران بیاید ما باز کمبود آب داریم چون ساخت و ساز در آن افزایش پیدا کرده. پس به طور کلی خشکسالی اقلیمی بهانه است اما خشکسالی آبی یعنی ولخرج هستیم. به همین دلیل است که اگر یک سال هم باران بیاید ما وضعمان خوب نمیشود، چون چاههای ما پایین رفتند و سدهای ما هم قابلیت ذخیره آب ندارند.
انقلاب که شد گفتند اول کشاورزی را توسعه دهیم که خودکفا شویم، بعد هم گفتند صنعت خوب است، بعد باز هم گفتند نه و به سمت صنایع بزرگ مثل فولاد رفتند، کشورهای خارجی که اینکار را میکردند کنار دریا بودند، اصلا نمیفهمند که آب نیست. بعد بهانه هم میآورند که خشکسالی وجود دارد، علت این اتفاقات خشکسالی نیست بلکه علتش افراط است و حتی برنامههای الان دولت هم وضعیت را روز به روز بدتر میکند.
خیانتی به نام نیروگاه حرارتی
انتقاد دیگر کردوانی به ساخت نیروگاههای حرارتی بود درحالی که کشور ما ظرفیت بسیاری برای ساخت نیروگاههای خورشیدی دارد. او در مورد توضیح داده بود: یکی از اصلیترین بخشهای صنایع نیروگاهها هستند و این نیروگاههایی که ما داریم به نوعی خیانت است چون برای یک نیروگاه به اندازه ۲۰ روستا چاه ساخته میشود. برای مثال در کبوددرآهنگ دهها حلقه چاه ساختهاند که منجر به نشست زمین شده. این نیروگاها در کنار مصرف زیاد آب هوا را هم آلوده میکند. وقتی کشور ما هم نور خورشید و هم باد را دارد ساخت این نیروگاههای آبی و حرارتی گناه است.
چمنهای سرطانزا و پرمصرف
توصیه کاربردی دیگری این کویرشناس به مسئولان به ویژه شهرداری تهران کرد اما نادیده گرفته شد، کشت چمن در سطح شهرها بود. او گفته بود: شهرداری ما چمن میکارد که اصلا برای برای محیطزیست خوب نیست این گیاه سرطانزا است به گرم شدن زمین کمک میکند و سطحی درست میکند که در زمستان سرد و در تابستان گرم است. باید به جای چمن شهرداری گیاهان کم مصرف بکارد، مثلا کاج آب را هدر نمیدهد و باعث بهبود وضعیت آلودگی هوا هم میشود چون برگ درخت کاج هیچوقت به زمین نمیریزد و به هوا طراوت میدهد.
انتهای پیام/
نظر شما