به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، اندیشکده «شورای سیاست خارجی آمریکا در تحلیلی به قلم «ایلان برمن» به بررسی تلاشهای اخیر مقامات سعودی برای بهبود روابط با برخی کشورها از جمله روسیه و چین پرداخته است. از نظر این تحلیلگر آمریکایی، اقدامات دولت بایدن در حوزه خاورمیانه موجب دلسردی و ناامیدی مقامات سعودی شده و دوری این دو متحد قدیمی را به دنبال داشته است. عدم حمایت از جنگ علیه یمن، متهم کردن محمد بن سلمان در پرونده قتل جمال خاشقچی، عدم حمایت از «پیمان ابراهیم» برخی از مثالهایی هستند که در این تحلیل به عنوان محرکهای دلسردی آل سعود نسبت به آمریکا برشمرده شده است. البته در ادامه به این نکته نیز اشاره شده که برنامه عربستان برای نزدیکی و مشارکت با چین به دوره قبل از بایدن بازمیگردد.
شایان ذکر است که انتشار این گزارش به منزله تایید محتوای آن نیست و صرفا با هدف رصد و بررسی دیدگاههای مختلف سیاسی در آمریکا انجام شده است.
متن کامل این تحلیل بدین شرح است:
آل سعود ماه گذشته یک توافقنامه همکاری نظامی جدید با روسیه امضا کرد؛ اقدامی که به دلیل همزمانی با مسائل افغانستان تقریبا مورد توجه قرار نگرفت. این توافق که در حاشیه مجمع بین المللی نظامی-فنی در نزدیکی مسکو توسط شاهزاده خالد بن سلمان -معاون وزیر دفاع عربستان- و الکساندر فومین -همتای روس وی- به امضا رسید، با هدف توسعه هماهنگی نظامی مشترک بین دو کشور انجام میشود.
در حالی که جزئیات این توافق همچنان نامعلوم است، گمانهزنیهای زیادی وجود دارد که شامل سیستمهایی مانند هواپیماهای بدون سرنشین و هلیکوپترهای نظامی است که ریاض برای مرتفع کردن نیازهای فوری امنیتی خود به آنها نیاز دارد. با این حال اگر عمیقتر بنگریم، توافق عربستان و روسیه نشان دهنده یک تغییر استراتژیک مهم است؛ زیرا این پادشاهی میخواهد خود را با تغییرات ایجاد شده در سیاست آمریکا در خاورمیانه سازگار کند.
دولت بایدن از زمان روی کار آمدنش که حدود هفت ماه از آن میگذرد، تقریباً همه جنبههای رویکرد دولت قبلی در منطقه را تغییر داده و روابط 76 ساله آمریکا و عربستان یکی از اصلیترین تلفات بوده است.
جدایی [از عربستان] سریع و چشمگیر بوده است. دولت در ماه فوریه به طور رسمی حمایت خود را از عملیات نظامی طولانی مدت پادشاهی علیه حوثیها در یمن پایان داد. حدود دو هفته بعد، نامگذاری شبه نظامیان تحت حمایت ایران به عنوان یک سازمان تروریستی جهانی لغو شد. درست چند روز بعد، اجازه انتشار یک گزارش اطلاعاتی مبنی بر متهم کردن محمد بن سلمان -ولیعهد عربستان- در موضوع قتل جمال خاشقچی -روزنامه نگار به قتل رسیده در سال 2018 را صادر کرد (اگرچه از هدف قرار دادن مستقیم حاکمان این کشور در تحریمهای اعمال شده علیه مقامات سعودی جلوگیری شد). همانطور که یک تحلیلگر برجسته بیان کرد، اثر مضاعف این اقدام، «سوزاندن دیپلماتیک» یکی از طولانیترین مشارکتهای واشنگتن در منطقه بود.
اگر این اقدامات ریاض را موقتا متوقف کرد، دیگر طرحهای منطقهای دولت حتی این امر را تشدید کرد. به عنوان مثال، واکنش ضعیف تیم بایدن به «پیمان ابراهیم» را در نظر بگیرید؛ زیرا توافقنامه صلح و عادیسازی بین اسرائیل و امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش کاملا شناخته شده است. دولت بایدن از ابتدای کارش در به رسمیت شناختن این توافقنامهها به هر نحو دچار تردید بوده است و در مواقعی که چارهای جز انجام آن نداشته، سعی کرده آن را به طور حداقلی انجام دهد. این امر بر دیگر داوطلبان احتمالی از جمله عربستان سعودی تأثیر وحشتناکی داشته است که در انتهای دولت ترامپ انتظار میرفت کشور بعدی برای عادی سازی روابط با اسرائیل باشد. به بیان ساده، بیرغبتی رئیس جمهور جو بایدن نسبت به آشتی اعراب و اسرائیل و عدم تمایل آشکار وی برای ایجاد چنین روابطی، ریاض را به شدت از برداشتن چنین گام مهمی (که برای سعودیها از نظر سیاسی بیهزینه نیست) منصرف کرده است.
در همین راستا، دولت بایدن به صورت مداوم تلاش کرده با اصلیترین رقیب منطقهای عربستان -یعنی ایران- تعامل کند. دولت از همان ابتدا سیاست «فشار حداکثری» سلف خود را در راستای امتیازات دیپلماتیک و با هدف بازگرداندن تهران به میز مذاکرات هستهای کنار گذاشت؛ هرچند که تا کنون موفقیت چندانی نداشته است. بر این اساس، دولت اجرای تحریمهای فعلی آمریکا را لغو کرده، از گفتگوی معنادار با عناصر مخالف ایران غافل شده و گوش شنوایی برای نگرانیهای منطقهای در مورد رفتارهای ایران در منطقه ندارد. این پیام غیرقابل انکار بوده است: آمریکا مصمم است که دیپلماسی با ایران را بدون توجه به خطری که برای متحدان منطقهای یا ائتلافهای منطقهای دارد، احیا کند.
بنابراین عجیب نیست که سعودیها شروع به جستجو در دوردستها کردهاند.
مطمئنا این روند حتی قبل از رویکرد جدید و کمتر سازشگرانه دولت بایدن با عربستان آغاز شده بود. خاندان سعودی در سالهای اخیر از سرمایه گذاریهای عظیم خارجی چین حمایت کرده و پکن را به بخش کلیدی برنامه اصلاحات و توسعه «چشم انداز 2030» تبدیل کرده است. با این حال، در دوران روسای جمهور قبلی، این روابط اقتصادی از طریق مشارکت قوی خارجی و دفاعی با واشنگتن موازنه میشد- که با وجود تنشهای مداوم بر سر مجموعهای از مسائل، مقامات ریاض همچنان با واشنگتن همسویی ژئوپلیتیک داشتند. اما اگر ابتکار نظامی جدید ریاض با مسکو نشانهای باشد، احتمالا نشانه شروع یک تغییر است.
شاهزاده خالد بن سلمان در سفر ماه آگوست خود به مسکو این فرصت را پیدا کرد تا با سرگئی شویگو -وزیر دفاع روسیه- دیدار کند که در مورد چشم انداز دو کشور برای ایجاد مشارکت استراتژیک در «همه ابعاد» موضوعات «منافع متقابل» خوش بین است.
انتهای پیام/
نظر شما