به گزارش گروه علم و فناوری باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ مهیار شیروانی مقدم متولد 1365 در شهر خرمآباد لرستان است. او از ابتدایی تا دبیرستان را در همین شهر گذراند و از دوره راهنمایی در مدرسه استعدادهای درخشان درس خواند. از آنجا که پدرش استاد دانشگاه در رشته ادبیات بود، جو مطالعه و کتابخوانی در خانواده هشت نفره آنها حاکم بود و همواره از سمت پدر و مادرشان تشویق به مطالعه و تفکر میشدند. از سوی دیگر، چون فرزند آخر بود، خواهرها و برادران بزرگتر که در رشتههای مختلف درس میخواندند، او را با کتابها و رشتههای مختلف چه در زمینه تجربی و چه در زمینه ریاضی و فیزیک آشنا و او را راهنمایی کردند که هر رشته چه نیازهایی را مرتفع میکند و چه آینده شغلی دارد. حتی او را به محوطه دانشگاه میبردند تا از نزدیک با این فضا آشنا شود.
در همین جو و راهنماییهای خانواده متوجه شد که علاقه زیادی به ریاضیات و فیزیک دارد و همین علاقه موجب شد که در دبیرستان زمان زیادی را برای خواندن درسهای هندسه و جبر و احتمال صرف کند و از آنجا که رشته مهندسی برق و مخابرات برپایه این علوم است، با وجود رتبه خیلی خوبش در کنکور، این رشته را انتخاب کرد و در دانشگاه تهران قبول شد.
برای دوره کارشناسی ارشد در رشته مخابرات دانشگاه شریف پذیرفته شد و دو سال بعد با نمرات بسیار عالی فارغالتحصیل شد. بعد از آن، برای ادامه تحصیل در دوره دکتری برای کشورهای مختلف اقدام کرد، چون دوست داشت که فضاهای مختلفی را تجربه کند و اعتقاد داشت که محدودیت در یک دانشگاه و محیط خاص، خیلی از موقعیتها را از انسان سلب میکند. حتی به همین دلیل برای دوره کارشناسی ارشد دانشگاهی را به غیر از دانشگاه کارشناسیاش انتخاب کرد. خودش در مورد دلیل مهاجرتش میگوید: دکتری را در هر دانشگاه و هر کشوری میتوان خواند، اما چیزی که من دنبالش بودم، یک فضای تحقیقاتی متفاوت از ایران بود که از نظر سطح امکانات و بودجه بتوانم ایدههایم را رشد و پرورش بدهم. در واقع با تحصیل در خارج از کشور قصد داشتم نه تنها از نظر علمی خودم را ارتقا دهم، بلکه زندگی جدیدی را تجربه کنم و برای رشدم، روی ابعاد شخصیتی که کمتر به آن توجه کرده بودم، کار کنم.
در نهایت از دانشگاه سیدنی بورس تحصیلی گرفت و در سال ۲۰۱۱ به استرالیا رفت تا در دانشگاه سیدنی در رشته برق و مخابرات تحصیل کند. بعد از دوره دکتری، برای یک فرصت مطالعاتی به دانشگاه نیوکاسل در استرالیا رفت و در آنجا به عنوان محقق دوره فوق دکتری مشغول به کار شد.
مهیار شیروانی مقدم هماکنون استادیار رشته مهندسی برق دانشگاه سیدنی است. او در سال 2018 به دلیل فعالیتهایش در توسعه تکنولوژی اینترنت اشیاء به عنوان یکی از 50 دانشمند برتر جوان جهان توسط مجمع جهانی اقتصاد انتخاب شد. علائق تحقیقاتی وی شامل مخابرات سیار و نظریه اطلاعات، استراتژیهای ارتباطی برای اینترنت اشیاء و رویکردهای نظری اطلاعاتی برای یادگیری ماشین است. رویکرد او در تحقیق «نوآوری از طریق مشارکت» است و در این راستا، در سال 2017، یک پروژه نوآوری -آموزشی چندرشتهای را با دانشکده کسبوکار سیدنی با نام «کارخانه ایده» آغاز کرد. او در سال 2019 جایزه برترین خلاقیت آموزشی را از رئیس دانشگاه سیدنی دریافت و در سال 2020 نیز جایزه بهترین نوآوری آموزشی در استرالیا را کسب کرد. در حال حاضر هم عضو ارشد موسسه مهندسان برق و الکترونیک آمریکا و عضو ارشد بنیاد تحصیلات تکمیلی انگلستان است.
او تاکنون ۸۰ مقاله علمی نوشته که بیشتر آنها حول کارهای پژوهشی دوره دکتری و تحقیقاتش در زمینه نظریه اطلاعات است. مهیار برادر کامیار شیروانیمقدم است که هفته گذشته مصاحبهاش منتشر شد.
مصاحبه ما را با این محقق جوان میخوانید:
برادرتان کامیار چه نقشی در زندگی شما داشته و دارد؟
کامیار همیشه مشوق و در خیلی مسائل هم الگوی خوبی برایم بوده است. در زمینههای فرهنگی و ادبی هم مطالعات و کارهایی انجام داده و همیشه من را به مطالعه تشویق کرده است.
تاکنون چه دستاوردهایی داشتهاید؟
شروع دوره دکتریام با شکلگیری نسل پنجم سیستمهای مخابراتی مصادف شد و زمانی بود که تازه بحث کاربردهای این سیستمها و نیازهایی که میتوانست مرتفع کند مطرح شده بود. تمرکز نسلهای قبلی سیستمهای مخابراتی -که هماکنون هم مورد استفاده قرار میگیرند- روی ارائه خدمات به کاربران مثل ارتباط بین شبکه با دستگاههای موبایل یا ابزارهای الکترونیک دیگر است و در نتیجه این کاربر است که میتواند تصمیم بگیرد که با چه کسی تماس بگیرد یا از اینترنت همراه چه استفادههایی کند. چون تعداد کاربران محدود است، این شبکه هم براساس نیاز انسانها طراحی شده و در نتیجه مشخص است که ظرفیت آن چقدر باید باشد.
اما با پیش آمدن یک سری تحولات در حوزه علم و فناوری مثل شکلگیری اینترنت اشیاء، متوجه شدیم که این شبکههای نسل قدیم دیگر توانایی خدماترسانی نخواهند داشت. زیرا با گسترش ابزارهای الکترونیک و دستگاههای هوشمند و افزایش تعداد آنها، دیگر قرار نیست که این دستگاهها توسط انسانها کنترل شوند، بلکه به صورت خودکار اطلاعات را به شبکه میفرستند.
از این رو، طراحی و المانهای شبکه باید تغییر پیدا کند تا این کاربردها هم به شبکه اضافه شود. در این راستا تحقیقاتم را در مورد طراحی لایههای فیزیکی شبکه شروع کردم تا میزان خطا در این ارتباطات را کاهش دهم. چون در بعضی از کاربردها خطای ارتباطی خسارات مالی و جانی به همراه خواهند داشت. به طور مثال فرض کنید که ساختمانی داریم که مشکل نشت گاز پیدا کرده است. این اطلاعات باید به صورت خودکار و بدون مداخله انسان به شبکه ارسال شود تا با فرستادن هشدار به مرکز آتشنشانی، برای رفع آن اقدام شود. حال اگر این اطلاعات با خطا یا با تاخیر ارسال شود، ممکن است اتفاقات بدی به همراه داشته باشد. اگر این خطای ارتباطی در مکالمات انسانی رخ دهد، معمولا متوجه آن نمیشویم، اما این تاخیر در موارد دیگر حتی در حد یک هزارم ثانیه حیاتی است.
در این راستا به منظور کاهش میزان تاخیر و خطاها در شبکه متمرکز شدم. به طور کلی برای کنترل میزان خطا در یک ارتباط مخابراتی از کدهای کانال استفاده میکنیم. عملکرد کدها شبیه این است که وقتی پیامی را دریافت نمیکنید از فرستنده درخواست ارسال مجدد میکنید. اما روشهای بهتری هم وجود دارد که میتواند حتی خطاها را هم تحصیح کند بدون نیاز به ارسال مجدد پیغام.
در زمینه اینترنت اشیاء چه کارهای پژوهشی انجام دادهاید؟
تقریبا 40 سال پیش زمانی که اینترنت اختراع شد، ایده اولیه این بود که هر چیزی که وجود فیزیکی دارد، به اینترنت وصل شود و در واقع قدرت ارتباط داشته باشد. ولی عملی شدن این ایده نیاز به زمان و پیشرفت تکنولوژی داشت تا با کاهش حجم و اندازه ابزارهای الکترونیک عملی شود. روی این موضوع تحقیق کردم تا بتوانم شبکهای طراحی کنم که تعداد زیادی از ابزارها و اشیاء را بهم وصل کنند. به طور مثال، میتوان حسگرهای رطوبت، مواد مغذی خاک و دما را در سطح وسیعی از یک زمین کشاورزی توزیع کرد و این حسگرها شروع به انتقال اطلاعات خاک و دما به یک دستگاه گیرنده کنند. دستگاه گیرنده هم این اطلاعات را به یک سرور قدرتمند محاسباتی میفرستد تا اطلاعات را پردازش کند. در این پردازش از اطلاعات هواشناسی استفاده میشود تا بهترین زمان آبیاری و میزان آبیاری را تخمین بزند.
در واقع کل دنیا با چالش کمبود آب مواجه است و بیشترین میزان آب در کشاورزی هدر میشود و راهکارهای زیادی برای این مشکل نداریم. در حالی که شبکه اینترنت اشیاء به خوبی میتواند در مورد بهینه کردن آبیاری و تولید محصول به ما کمک کند.
کاری که چند سالی است در این زمینه انجام میدهم این است که با یک نگاه کلی به اینترنت اشیاء و با توجه به اینکه کاربردهای مختلف نیازهای مختلف دارند، یک شبکه جامع تعریف کنیم که تمام این نیازها را مرتفع کند. همانطور که گفتم هر کاربردی نیاز خاص خود را دارد؛ به طور مثال برای برخی کاربردها مانند مشاهده فیلم سرعت بالا مهم است و برای برخی کاربردها مانند سیستم اطفای حریق عدم تاخیر حیاتی است. یا مثال دیگر، تاخیر ارتباطی بین حسگرها و سرورها در شرایطی مثل شرایط یک زمین کشاورزی، خیلی تاثیرگذار نیست، چون تغییرات آب و هوایی معمولا خیلی سریع نیست. ولی در مسائلی مثل جراحی از راه دور، سرعت و کیفیت ارسال اطلاعات بین دستگاهها و جراح اهمیت ویژهای دارد.
نتایج این کارهای تحقیقاتی در مجلات معتبر علمی و IEEE به چاپ رسیده است.
برنامه پژوهشی که در حال حاضر روی آن کار میکنید، چیست؟
فاز نسلهای جدید مخابراتی تقریبا ۱۰ ساله است و هماکنون نسل پنجم شبکههای مخابراتی استاندارد و در خیلی از کشورها پیادهسازی شده است؛ مثل سنگاپور که تقریبا در تمامی نقاط آن پوشش 5G وجود دارد. با این حال ما در حال تحقیق روی نسل بعدی این شبکهها هستیم تا دریابیم نیازهایی که قرار است مرتفع کنند چه هستند. کاری که هماکنون روی آن متمرکز شدهام، نحوه تطابق شبکه جامع با نیازهای روز بشر است.
بحثی که در این زمینه مطرح میشود این است که اگر قرار باشد هر ۱۰ سال یک بار همه آنتنهای مخابراتی را جمعآوری کنیم و آنتنها و سرورهای جدید جاگذاری کنیم، پس بحث پایداری و ماندگاری چه میشود؟ در این راستا سعی کردیم که با استفاده بهینه از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، شبکهای جامع طراحی کنیم که خودش براساس نیازها خودش را تطبیق و ارتقا میدهد تا نیاز به ایجاد یا تغییر زیرساخت کمتر شود.
به طور مثال، همه ما از اپلیکیشنهای مسیریابی استفاده میکنیم. این اپلیکیشنها اطلاعات کاربران را جمعآوری میکنند و براساس آنها میزان ترافیک را در مسیر تخمین بزنند و براساس ترافیک و نیاز کاربر، بهترین مسیر را به کاربر پیشنهاد میدهند. از این روش میتوان در بحث مخابراتی هم استفاده کرد.
تصور کنید که در یک استادیوم تعداد زیادی از افراد در حال تماشا کردن فوتبال هستند و هر کدام از آنها سعی میکنند که از صحنههای بازی لایو بگیرند یا با دوستانشان به اشتراک بگذارند. در نتیجه ترافیک خیلی زیادی در شبکه مخابراتی ایجاد خواهد شد و اگر شبکه نتواند خودش را با این ترافیک تطبیق بدهد، کیفیت خدماتی که به افراد داخل استادیوم ارائه میدهد، به شدت پایین خواهد آمد.
باید حدس بزنیم که در برخی رویدادها و روزهای خاص حجم ترافیک افزایش خواهد یافت و در نتیجه منابع مخابراتیمان را برای این قسمت تخصیص بدهیم. تمام این اطلاعات در مورد رویدادها و بخشهای پرترافیک در دسترس هستند و میتوان با کمک هوش مصنوعی از این شبکهها به صورت بهینه استفاده کنیم.
در سال ۲۰۱۸ به عنوان یکی از ۵۰ دانشمند جوان جهان در مجمع جهانی اقتصاد انتخاب شدید. لطفا بگویید دلیل این جایزه کدام یکی از دستاوردهای شما بوده و این دستاورد چه کاربردهایی دارد؟
در دوره دکتری روی موضوع مبهمی در بحث ارتباطات کار کردم و به نتایج خوبی هم رسیدم و زمانی که مقاله مربوط به این کار پژوهشی به چاپ رسید، توجه بسیاری را به خود جلب کرد. حتی توانستیم سه بودجه تحقیقاتی بابت این پروژه از دولت دریافت کنیم.
مجمع اقتصاد جهانی هر سال ۵۰ نفر از پژوهشگران جوان زیر ۴۰ سال را به دلیل مشارکت و تاثیرشان در راستای اهداف این مجمع در چند سال اخیر انتخاب میکند. از آنجا که در سال ۲۰۱۸ تمرکز این مجمع روی اینترنت اشیاء و نسل چهارم انقلاب صنعتی بود و کارهای تحقیقاتی من در راستای این موضوع بود، این افتخار را داشتم که این جایزه را بگیرم.
یک کانال مخابراتی بین فرستنده و گیرنده ظرفیت خاص خود را دارد، در نتیجه نمیتوان اطلاعات را با هر سرعتی بفرستیم. چون کانال گاهی نویز دارد و گاهی هم تداخل امواج باعث عدم دریافت درست اطلاعات میشود. پس فرستنده باید در ابتدا ظرفیت کانال مخابراتی را بداند تا خودش را با آن تطبیق بدهد و برای این کار اطلاعاتی بین خود گیرنده و فرستنده رد و بدل میشود که معمولا بسیار زمانبر است. گاهی که تغییر کانالهای مخابراتی سریع است، هر چقدر هم که این اطلاعات رد و بدل شود، باز هم انطباقی صورت نمیگیرد. من روی این موضوع کار کردم که آیا میتوانیم بدون رد و بدل اطلاعات کانال، ارتباط بهینه بین گیرنده و فرستنده را ایجاد کنیم یا خیر. و روشی ارائه کردم که ارتباط به صورت خودکار با شرایط کانال برقرار شود و نرخ ارتباطی و سرعت ارتباطی را به حد بهینه برساند؛ بدون اینکه زمانی تلف بشود.
به طور کلی پروژههای تحقیقاتی در ایران و استرالیا چه تفاوتی با هم دارند؟
دولت استرالیا هر ساله تقریبا 1/8 درصد بودجه را برای فعالیتهای تحقیقاتی صرف میکند که به صورت فاندهای تحقیقاتی وارد دانشگاه میشود. بسیاری از پروژهها باید با همکاری صنعت انجام شود و این به این معنی است که صنعت باید درصدی از هزینه تحقیقاتی را پرداخت کند. هر ساله هم موسسات تحقیقاتی بسیار بزرگی بر اساس اولویتهای دولت در زمینه تکنولوژی ایجاد میشود که به صورت متمرکز بر موضوعات خاصی کار میکنند. این موسسات معمولا توسط گروهی از دانشگاهها و صنایع مرتبط اداره میشود که بستری را برای همکاری علمی نیز ایجاد میکند. به عنوان مثال سال گذشته یک پروژه تحقیقاتی بسیار بزرگ در زمینه توسعه صنعت هوا فضای استرالیا شروع شد که تقریبا همه دانشگاههای استرالیا و صنایع مرتبط در آن مشارک میکنند. صنایع نقش زیادی در شکلدهی این پروژهها دارند و به عنوان نیروی محرک این پروژهها تلقی میشوند.
در اوقات فراغت معمولا به چه کارهایی میپردازید؟
موسیقی و نقاشی از علاقهمندیهای من هستند، ولی بیشتر اوقات فراغتم را کتاب میخوانم و در کنار خانوادهام میگذرانم. به غیر از این فوتبال هم بازی میکنم.
چه فیلم یا کتابهایی میبینید و میخوانید و کدام یک از آنها را بیشتر از همه دوست داشتید؟
آخرین کتابی که خواندم، در زمینه روانشناسی و عنوانش «۱۲ قانون برای زندگی»، نوشته جردن پترسون است. او در قالب اصول اخلاقی، روانشناسی، اسطورهشناسی، مذهبی و تجربههای شخصی توصیههای خودیاری را گردهم میآورد. ۱۲ قانون زندگی در سال اول انتشار خود در فهرستهای پرفروشترین کتابهای کانادا، ایالات متحده آمریکا و بریتانیا از جمله فهرست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز قرار گرفت و بیش از ۲ میلیون نسخه از آن به فروش رسید.
در مورد فیلم هم باید بگویم که علاقه زیادی به فیلمها و سریالهای ایرانی دارم؛ به خصوص از زمانی که اپلیکیشنهای خاصی برای تماشای فیلم به بازار آمده و با قیمت مناسب امکان تماشا را به کاربران میدهد. این فیلمها و سریالها موجب میشود که همزمان به تحولات فرهنگی و اجتماعی کشورم مطلع باشم. از فیلمهای ایرانی «ابد و یک روز» و «فروشنده» را پیشنهاد میکنم.
فیلمهای خارجی را هم به صورت انتخابی تماشا میکنم و به طور کلی فیلمهای علمی- تخیلی را خیلی دوست دارم، چون بیننده را به چالش میکشاند و به فکر فرو میبرد. از فیلمهای خارجی هم «رفتگان» با کارگردانی مارتین اسکورسیزی را پیشنهاد میکنم.
کرونا چه درسی به شما داد؟
در زندگیام زمانهایی وجود دارد که ممکن است درست از آنها استفاده نمیکنم یا حتی تلف میشوند. شیوع کرونا تلنگری بود که به لحظه لحظه زندگیام دقیقتر فکر کنم. هر لحظه ممکن است اتفاقی بیفتد که با وجود همه پیشرفتهای بشر هم قابل کنترل نیست. کرونا درسی به من داد که دوباره به تمام المانهای زندگی فکر کنم و بفهمم که از تمام این فرصتهای زندگی استفاده کنم.
از نظر شما محققان ایرانی از نظر علم و فناوری در چه سطحی هستند و چقدر با سطح جهانی فاصله دارند؟
باعث افتخار است که جامعه بزرگی از محققان سطح بالا در زمینه مخابرات و تئوری اطلاعات در ایران داریم که کاملا در مجامع بینالمللی شناخته شدهاند.
حتی در استرالیا هم محققان در زمینه مخابرات با محدودیتهایی مواجه هستند و بودجههای تحقیقاتی نیز با توجه به اولویتهای دولت تغییر میکند. دولت استرالیا خیلی روی زمینه تحقیقات تئوری مخابرات بودجه نمیگذارد و سیاستش بیشتر در زمینه ارائه بهتر خدمات مخابراتی با استفاده از تکنولوژیهای موجود است. در نتیجه میدانیم که اگر طرح پژوهشی را در زمینه ارائه خدمات مخابراتی یا بهبود آن بنویسیم، در اولویت تخصیص بودجههای تحقیقاتی دولت قرار میگیریم.
در ایران، شبکههای مخابراتی با همان سرعتی که در جهان پیادهسازی میشوند، جلو میرود و پیشرفت میکند و این نشان میدهد که محققان ما پا به پای محققان جهان در این حوزه و با وجود تمام محدودیتها در حال پیشرفت هستند. البته ممکن است که بخش اعظمی از فناوریهای این شبکهها خارج از کشور ساخته شده باشند، ولی نکته مهم دانش بومی است که در ایران شکل گرفته است.
به نظر شما نظام آموزش عالی ایران در مقایسه با استرالیا چه مزایا یا معایب و نقصهایی دارد؟
به نظر من این دو سیستم نسبت به هم مزایا یا معایب ندارند؛ بلکه متفاوت از هم هستند. درسهای تئوری و تخصصی و حجم درسهایی که در دوره دبیرستان و دوره کارشناسی در ایران میگذرانیم، خیلی بیشتر از استرالیاست.
به غیر از این، در استرالیا محور و هدف سیستم آموزش، کاربردیسازی دروس و ایجاد آمادگی دانشجو برای یک شغل مناسب است. البته وجود مشاغل خیلی خوب و پردرآمد –حقوقی معادل سه برابر حقوق یک دانشجوی دکتری- باعث میشود که بسیاری از دانشجویان به جای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر خیلی زود وارد صنعت و شرکتهای حوزه مخابرات شوند.
یکی از مسائلی که باعث میشود صنعت و دانشگاه در استرالیا همپا جلو بروند، این است که هر چند سال یک بار جامعه مهندسان استرالیا، سرفصل کتابهای دانشگاهی (سیلابس) را بررسی میکند و تطابق آن را با نیازهای روز صنعت میسنجد و حتی توصیههایی به دانشگاه ارائه میدهد. دانشگاه وظیفه دارد که در بازه زمانی حدود سه تا چهار سال این توصیهها را عملی کند. عملی کردن این توصیهها یک امتیاز مثبت برای دانشگاه است و از سوی دیگر، صنعت مطمئن میشود که دانشجویان آمادگی کامل را برای ورود به مشاغل مربوطه دارند.
آینده دنیای علم و فناوری را چطور تصور میکنید؟
فناوری هوش مصنوعی و پیشرفتهای سریع در دنیای تکنولوژی و اطلاعات، آینده بسیار متفاوتی را برای ما رقم خواهد زد. یک تفاوت اساسی در نوع نگرشی است که به مقوله علم خواهد شد. هوش مصنوعی بعد جدیدی از مسائل را نمایان میکند که ممکن است برای انسان شناخته شده نباشد. این به معنی سرعت گرفتن تولید علم است. به این تکنولوژیها باید پردازش کوانتوم را هم اضافه کرد که توان محاسباتی بشر را به مراتب بالا میبرد.
جدای این پیشرفتها باید به مساله دسترسی و فراگیری این تکنولوژیها هم نگاه کرد. هنوز نیمی از جمعیت دنیا دسترسی به اینترنت ندارند و برطرف کردن این شکاف عمیق یکی از اولویتهاست که در برنامههای توسعه پایدار سازمان ملل قرار گرفته است. در آینده بسیاری از خدمات به صورت مجازی ارائه خواهند شد و فناوریهای ارتباطی نیاز به توسعه بسیار زیادی دارند. در همین جریان همهگیری کرونا شاهد تعییرات بسیار زیادی در زمینه ارائه خدمات بودیم و متاسفانه بسیاری از شهروندان حتی در کشورهای توسعه یافته به دلیل عدم دسترسی به اینترنت مناسب از این خدمات محروم بودند. نسل ششم سیستمهای مخابراتی برای حل این معضل تلاش خواهد کرد.
میزان حقوق شما نسبت به درآمد افراد متوسط جامعه استرالیا چقدر است؟ آیا این میزان خیلی بالاتر است؟
میزان حقوق یک استاد دانشگاه در استرالیا در رده متوسط قرار میگیرد و شخصی که در صنعت یا شرکت خصوصی کار میکند، شاید حقوق و مزایایی بالاتری دارد. به غیر از این، اساتید در استرالیا اضافه کار و پاداش ندارند و فقط یک حقوق ثابت از سوی دانشگاه دارند که براساس سابقه و سطح علمیشان به آنها داده میشود.
معمولا بودجههای تحقیقاتی شما از کجا میآید؟
سعی دولت استرالیا این است که بودجههای تحقیقاتی بیشتری از سوی صنعت وارد دانشگاه شود. در نتیجه فاندهایی وجود دارند که بخشی از آن را دولت و بخش دیگر را صنعت میپردازد و با این کار ارتباط بین صنعت و دانشگاه را تقویت میکند.
به غیر از این دولت یک سری بودجه برای پروژههای دوراندیشانهتر دارد که بیشتر هدف آنها تولید علم است. بر همین اساس دولت هر سال یک سری اولویتهای تحقیقاتی خود را اعلام میکند و محققان باید با توجه به این اولویتها پروپوزالهایی بنویسند که آن موضوع را در بربگیرد و بتواند در آینده به توسعه آن کمک کند.
چه توصیهای به جوانان ایرانی دارید؟ در شرایط و وضعیت موجود، چه کار کنند تا پیشرفت کنند؟
محدویتها در همه جای دنیا وجود دارد. برای رسیدن به اهداف باید استقامت داشت و برای رسیدن به آنها تلاش کرد.
به نظر من هوش تنها عامل رسیدن به موفقیت نیست، بلکه مداومت و تلاش نقش مهمتری در رسیدن به هدف دارند. اعتقاد دارم هدف و آرزویی که هر فرد دارد، بازخورد تواناییها و استعدادهای اوست. ارتقا و رشد باید در اولویت جوانان قرار بگیرد، که معمولا در همین مداومت و تلاش برای رسیدن به هدف به دست میآید.
بزرگترین آرزویتان برای خودتان و برای دنیا چیست؟
بزرگترین آرزو برای خودم این است که روز به روز آدم بهتری باشم و به جایگاهی برسم که بتوانم به بشریت کمک کنم. آرزویم برای دنیا این است که به سمت صلح، آرامش، راستی و سلامتی برای همه آدمها برود و همه بتوانند سطحی از خوشبختی را تجربه کنند.
آرزوی پدر و مادرتان برای شما چه بوده؟ آیا به آرزوی آنها رسیدهاید؟
چیزی که همیشه پدر و مادرم در مورد آرزویشان به من گفتهاند، موفقیت در زمینهای است که خودم دوست داشتم و دارم. با این حال، هیچ اجباری در این کار نبوده و همواره ما را برای کسب موفقیت تشویق میکنند. زمانی که با شنیدن موفقیتهایم لبخند به چهرهشان میآید، فکر میکنم که به آرزویشان رسیدهاند.
بزرگترین شکست و موفقیتتان در زندگی چه بوده؟
به نظر من شکست یا موفقیت فرایندهایی نسبی هستند و بسته به موقعیت و دیدگاه ما معانی متفاوتی پیدا میکنند. من بیشتر به آنها به عنوان تجربه نگاه میکنم و سعی میکنم که به تحلیل درستی از آنها در مسیر رشد فردی خودم دست پیدا کنم. شاید از دست دادن یک موقعیت شغلی و یا بودجه پژوهشی شکست تلقی بشود وگرفتن یک جایزه موفقیت، ولی در نهایت این رشد و تعالی انسان و حس ارزشمندی است که مهم است. شاید یک پیغام تشکر از یکی از دانشجوها و یا خبر موفقیتشان چنان حسی را به من بدهد که با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست.
زمانی که در استرالیا هستید، برای چه چیزی در ایران دلتان تنگ میشود؟
بزرگترین دلتنگی ما برای خانواده و عزیزانمان در ایران است. مهاجرت سختیها و تلخیهای زیادی دارد، ولی تلخترین تجربهای که هر روز حسش میکنیم دوری از عزیزان است.
آیا ازدواج کردهاید و بچه دارید؟ آیا تحقیقات باعث میشود که به خانوادهتان لطمهای وارد شود؟ شما چطور مدیریت میکنید؟
ازدواج کردهام، ولی بچه ندارم. به طور کلی کار دانشگاه زمانبر است و گاهی حتی زمان خانه را هم باید برای دانشگاه بگذارم. با این حال، سعی میکنم با برنامهریزی و مقید کردن خودم به انجام بهموقع کارها مدیریت کنم. ولی مهمتر این است که همسرم –که خودش هم محقق است- همیشه شرایط من را درک کرده و مشوق من بوده است. به این خاطر از او سپاسگزارم.
نظر شما