موفقیت همیشه در پیروز شدن نیست

تیم ملی با اسکوچیچ همچنان روی نوار نباختن قدم بر می دارد و اتفاقا روبروی کره تجربه جدیدی از نباختن را مشق کرد. نکته اول اینکه قرار نیست موفقیت صرفا در برد یک تیم تعریف شود بلکه مثلا همین مساوی هم باعث شد همچنان صدر جول برای ایران باشد که این خود یعنی مدیریت جدول را در اختیار داشتن.

به گزارش خبرگزاری ایسکانیوز؛ صرف نظر از نیمه اول که در همان نیمه هم توان بردن کره جنوبی را داشتیم، نیمه دوم نیمه ای با داشته های جدید برای تیم ملی بود. گل خوردن در ابتدای نیمه دوم و تلاش برای جبران آن در حالی که از ده بازی قبلی تیم ملی تنها دو گل را دریافت کرده بود از آورده های این بازی بود. کره ای ها با تحلیل ریز بینانه حتی تک تک بازیکنان را در طول بازی آنالیز کرده بودند و حتی برای لحظاتی که ایران گل زد و شور و شوق بیشتری برای گل های یشتر نشان می داد با یک طرح زیرکانه مالکیت توپ در زمین حریف را در پیش گرفتند و اجازه بازیابی تیم ایران را در آن دقایق را ندادند.

فقدان رهبری

نمی توان تیم ملی را فاقد آن شخصیت و کاریزمای بردن و بزرگی و غالب بودن در بازی تعریف کرد بلکه دقیقا می توان از خصوصیت های این تیم‌ملی قدرت برتری طلبی و دست بالا بودن آن را نام برد. اما می توان برای داخل مستطیل سبز تا حدودی نقصان نبودن یک رهبر تاثیرگذار را یادآوری کرد. علیرضا جهانبخش و حاج صفی و امثال این بازیکنان اگرچه شخصیتی بالا و قابل احترام در فوتبال ما دارند اما شاید هنوز آن شخصیت لیدر را در چیدمان تیم ملی هنوز پیدا نکرده اند به این موضوع دقت کنید که در فوتبال دنیا نقش بازیکنانی به شکل ژنرال ها و افسران در بازی های بزرگ نقشی انکار ناپذیر است در سطح فوتبال باشگاهی سالیان اخیر می توان این شخصیت را در سید جلال حسینی یا کمی از لحاظ زمانی عقبتر در امثال محرم نویدکیا و این دسته از بازیکنان می توان تعریف کرد که صد البته برای چنین توصیفی در سطح ملی آیتم هایی به مراتب متفاوت تر و حتی شاید بالاتری در آن باید دیده شود که به نظر می رسد تا اینجای کار شاید این نقش را در هیچکدام از بازیکنان تیم ملی دیده نمی شود و البته که این امر را می توان قطعا در شخصیت بعضی از بازیکنان در سالهای بعد دید اما فعلا خبری از این اصل تاثیر گذار فعلا نیست.

عدم تنوع

بدون تعارف داشتن نیمکتی پر و پیمان هم برای خودد دردسری شیرین و البته چالش برانگیز است، ترابی ، قائدی ، انصاری فر و قدوس فقط این خط جلو تیم ماست و داشتن هر کدام از این بازیکنان آرزوی هر تیمی حداقل در آسیا. اما مسئله ما در فوتبال این روزهای تیم ملی کمی به سبک پرداختن نگاه سرمربی تیم به بازی ها بر می گردد. اینکه تلفیقی از توانایی های طارمی و آزمون در عمق حرکت کردن یکی و درک دیگری از موقعیت آن دیگری در خط جلو تیم توانسته راهگشا باشد اما باید توجه داشت در همین طرح بازی باید تنوع کار را به تیم ملی هدیه دهیم و که اضافه کردن این سبک از ضرب آهنگ و تنوع در تیم ملی می تواند در بازی هایی سخت و نفسگیر به سردرگمی تیم حریف کمک کند. اصرار به بازی دادن نورالهی شاید به تفکرات خاص این سرمربی ارتباط دارد و قابل احترام است اما انصافا بازی ندادن یه قدوس کمی کج سلیقگی هست ، آن هم وقتی که نیاز به برد و تغییر نتیجه وجود دارد و اتفاقا این برگرداندن نتایج در بالاتر بردن و شکل گیری شخصیت تیمی هر چه بیشتر تاثیرگذار خواهد بود.

امیر کریمی ( کارشناس فوتبال )

کد خبر: 1114687

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =