به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، آلودگی هوا در تهران و دیگر کلانشهرها به معضلی بزرگ تبدیل شده که هر ساله با آن مواجه هستیم اما سوال مهم اینجاست که چرا اقدامی جدی و موثر در این خصوص انجام نمیشود؟ برای پیدا کردن پاسخ این سوال گفتوگویی با محمد صادق حسنوند؛ عضو هیات علمی دانشکده بهداشت و رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه تهران داشتیم و او که ۱۵ در حوزه آلودگی هوا به صورت تخصصی کار میکند در گفتوگویی تفصیلی با ایسکانیوز به آسیبشناسی و ریشه یابی این موضوع پرداخت که در ادامه میخوانید.
روند نگران کننده افزایش غلظت آلایندهها در تهران
در ابتدا بفرمایید که آلودگی هوا در کشور ما در مقایسه با دیگر نقاط دنیا چقدر بحرانی است؟
آلودگی هوا در دنیا ششمین عامل خطری است که بیشترین تعداد موارد مرگ را به خود اختصاص میدهد اما در کشور ما پنجمین عامل خطر بعد از فشار خون، قند خون، چاقی و کلسترول محسوب میشود و بعد از آلودگی هوا مصرف سیگار براساس آخرین گزارشها عامل مرگ است. به استثنای دو سال اخیر که کرونا در کشور شیوع پیدا کرده است، هر ساله ۴۰۰ هزار مرگ براساس این موارد وجود دارد که براساس مطالعات پژوهشکده دانشگاه تهران ۴۰ هزار مرگ از این تعداد که معادل ۱۰ درصد است منتسب به آلودگی هوا است.
البته آلودگی هوا مشکلی جهانی است و حدود ۹۰ درصد مردم دنیا در نقاطی زندگی میکنند که غلظت آلایندهها در آن بالاتر از شاخصهای سازمان جهانی بهداشت است؛ برای مثال در آمریکا در سال ۲۰۲۰ نزدیک به ۸۲ میلیون نفر از مردم در مناطقی زندگی میکردند که غلظت یکی از آلایندههای هوا در آن مناطق بالاتر از استانداردهای کشورشان بود اما نکتهای که در کشور ما نگران کننده است، روند افزایشی غلظت آلایندهها است درحالی که از ۱۹۷۰ در آمریکا و چین تا به امروز غلظت آلایندهها کاهش پیدا کرده است.
در کشور ما مهمترین آلایندهها ذرات معلق کمتر از دو و نیم میکرومتر ( معادل یک بیستم قطر موی انسان) هستند و در حال حاضر وضعیت مناسبی نداریم اما در حد متوسط دنیا هستیم. میانگین غلظت در کشور بین ۳۵ تا ۴۰ میکروگرم بر متر مکعب و شش تا هفت برابر بالاتر از رهنمود سازمان بهداشت جهانی و سه برابر بالاتر از استاندارد خودمان است اما روند افزایشی برخی آلایندهها به ویژه در شهر تهران برای مهمترین آلایندهها مانند ذرات معلق، امیدوارکننده نیست چراکه در طی این سالها غلظت یا ثابت بوده یا افزایش داشته است و حتی میتوان گفت کشورهایی که غلظت بیشتری نسبت به ما دارند به دلیل روند کاهشی در سالهای بعد وضعیتشان از ما بهتر میشود. اگرچه در برخی آلایندهها مانند دیاکسید گوگرد و مونواکسید کربن روند کاهشی داشتیم اما در مهمترین آلایندهها این اتفاق نیفتاده است.
سناریوهای طراحی شده برای کنترل منابع انتشار آلودگی بدون اطلاعات دقیق است
در مواقع آلودگی هوا عمده تصمیمات دولت برای کنترل شرایط اعمال محدودیتهای ترافیکی است و این تصور ایجاد میشود که پس مهمترین عامل خودروها هستند، چرا کشوری مانند چین که تعداد خودروها و تردد بیشتری است روند کاهشی غلظت آلایندهها را دارند اما ما همچنان روند افزایشی را تجربه میکنیم؟ آیا واقعا خودرو مهمترین عامل در کشور ما است؟
یکی از مشکلات اصلی که ما در مدیریت کاهش آلودگی هوا داریم این است که ما اطلاعات چندان دقیقی در خصوص عامل ایجاد آلودگی هوا نداریم. افرادی که عمدتا تصمیمات هم برعهده آنها است به راحتی در مورد آلودگی هوا صحبت میکنند بدون اینکه در مورد موضوع اطلاعات دقیق و تخصصی داشته باشند. در کشور ما چندان مطالعات دقیقی در خصوص سهم بندی منابع انتشار به جز چند مطالعه در شهر تهران انجام نشده است و سناریوهای طراحی شده برای منابع انتشار بدون اطلاعات دقیق است و در نتیجه هر اقدام کنترلی که انجام میشود، بیاثر است.
در چین یا آمریکا تعداد خودروها، مسافت طی شده و مصرف انرژی افزایش پیدا کرده است اما توانستهاند که غلظت آلایندهها را کاهش دهند چراکه مبتنی بر شواهد علمی عمل کردهاند. از طرفی آنها به اندازه ما خودروی فرسوده ندارند و مصرف سوخت خودروهایشان قابل مقایسه با ما نیست.
برای کنترل آلودگی هوا در این شرایط دقیقا باید چه کاری انجام داد؟
برای کنترل آلودگی هوا ابتدا باید بدانیم که سهم هر منبع چقدر است و اولویتبندی کنیم. مثلا در سالهای اخیر فقط ۱۰۰ اتوبوس به تهران اضافه شده و در واقع ما ناوگان حمل و نقل عمومی را توسعه ندادهایم و در مقابل تعداد خودروهای فرسودهای که از مدار خارج کردهایم در برخی سالها صفر بوده است و طبیعتا وضعیت آلودگی با این شرایط بهبود پیدا نمیکند.
از طرفی باید به تجارب کشورهای دیگر نگاه کنیم و برنامه عملیاتی مبتنی بر شواهد علمی داشته باشیم. مشکل دیگر این است که سیاستگذاران در بالادست درک درستی از آلودگی هوا ندارند و به همین دلیل برنامههای مربوط به این حوزه را جدی نمیگیرند. اگر سیاستگذاران بالادستی درک درستی داشته باشند باید اقدامات مناسب در این خصوص انجام دهند.
موضوع دیگر این است که ما اطلاعات شفافی از مصرف سوخت صنایع نداریم و نمیدانیم که کدام صنایع در چند روز از سال از سوخت مازوت استفاده کردهاند و تا این اطلاعات در دسترس محققین قرار نگیرد نمیتوان انتظار برنامهریزی دقیق داشت.
تهران تنها ظرفیت یک میلیون خودرو را دارد
در شهری مانند تهران گاهی موضوع موقعیت جغرافیایی مطرح میشود و در اخبار میشونیم که نقش کوهها و جهت باد در افزایش آلودگی هوا مهم است. این موضوع چقدر علمی است؟
کیفیت هوای هر منطقهای وابسته به منابع انتشار و موقعیت جغرافیایی آن منطقه است و در شهری مانند تهران که از سه طرف کوه دارد، امکان انتقال آلایندهها در بیشتر مواقع سال وجود ندارد و وارونگی هوایی هم که اتفاق میافتد این موضوع را تشدید میکند. براساس مطالعات انجام شده و موقعیت جغرافیایی تهران، ظرفیت این شهر برای داشتن کیفیت هوای مطلوب، ۷۰۰ هزار تا حداکثر یک میلیون خودروی یورو چهار است اما در حال حاضر چیزی حدود سه تا چهار میلیون خودرو که بخشی از آنها هم فرسوده هستند در تهران وجود دارد و در کنار آن سه تا چهار میلیون موتور سیکلت وجود دارد که معادل ده خودروی یورو دو یا سه آلودگی ایجاد میکنند.
چقدر موضوع مدیریت غلط در حوزه آب و خشک شدن تالابها مانند آنچه در تالاب هورالعظیم در خوزستان و صالحیه در نزدیکی تهران و ارومیه در آذربایجان دیدیم در تشدید غلظت آلایندهها به ویژه ذرات معلق دخیل بوده است؟
براساس مطالعاتی که ما در دانشگاه تهران و شریف داشتیم، در فصول سرد بیشترین آلودگی ناشی از خودروها است بنابراین در فصول سرد انتظار آلایندگی از سوی منابع طبیعی و کانونهای گرد و غبار را نداریم. در فصول گرم طوفانهای گرد و غباری که وارد شهر تهران میشوند و بخشی از آن ناشی از منابع داخلی و بخشی از برگرفته از منابع خارجی است، ۱۵ تا ۲۰ درصد در ایجاد آلودگی سهم دارند. البته برای شهرهایی مانند اهواز و کرمانشاه این سهم بسیار جدیتر میشود.
طرحهایی مانند بارور کردن ابرها و بارانهای مصنوعی چقدر در کاهش آلودگی موثر هستند و آیا اقداماتی از این دست در تهران عملیاتی است یا مسکنی موقت است؟
این کارها در حد مرهم لحظهای و بسیار کوتاه هستند و علمی و عملیاتی نیستند. بهترین راهکار، کنترل آلودگی در منبع انتشار است؛ طرحی مانند بارور کردن ابرها و آبپاشی در شرایطی که ما ۲۴ ساعته با آلودگی مواجه هستیم، چه تاثیری دارد؟ این کار از نظر اقتصادی هم به صرفه نیست و در دنیا منسوخ شده است.
آیا میزان سرانه فضای سبز منطقه در کاهش آلودگی هوا موثر است؟
یکی از راههای کنترل آلودگی هوا توسعه فضای سبز است که بسیاری از کشورها از |آن استفاده میکنند.
ارتباط بوی بد تهران و آلودگی هوا
در سالهای اخیر با معضل جدیدی به نام بوهای نامطبوع در تهران مواجه شدهایم که در سال ۹۸ هم شدت بیشتری پیدا کرد و برخی این موضوع را ناشی از آلودگی هوا دانستند، آیا واقعا افزایش غلظت آلایندهها منجر به ایجاد بوهای نامطبوع میشود؟
براساس تعاریف آلودگی هوا، بو هم یکی نشانهها است. از سال ۹۴ تا امروز سازمان محیط زیست در مناطقی از کشور به صورت جدی با موضوع بو مواجه شد اما اطلاعات علمی و معتبری از منابع انتشار و شدت بو وجود ندارد. گاهی بویی که در جنوب تهران وجود دارد را به آراد کوه و زبالهسوزی و گاهی هم به دامداریها نسبت میدهند اما سهمیندیها براساس سلیقه افراد است. برخی دلایل دیگر مانند مدیریت فاضلاب واوان هم مطرح است و در کنار آن کورههای آجرپزی و سوزاندان محصولات کشاورزی و پسماندها و کشتارگاههای بزرگ هم عوامل دیگر انتشار بو هستند که اقدامات جدی در خصوص کنترل این موارد هم وجود ندارد که برای اقدام در قدم اول باید سهم بندی هر منبع و ترکیب بو مشخص شود که مطالعهای در این خصوص انجام نشده است. آراد کوه شیرابههای بسیار دارد که کنترل نمیشود.
سال ۹۸ این بو حتی در مناطقی مانند میدان ونک تهران که فاصله بسیاری با جنوب دارد هم احساس شد، دلیل این موضوع چیست؟
پدیده بویی که هر چند وقت یک بار در برخی مناطق تهران به وجود میآید با بوی جنوب تهران متفاوت است که هنوز رویکرد منطقی برای اینکه بدانیم در برخورد با این موارد چطور باید عمل کنیم، وجود ندارد. اطلاعاتی هم در این خصوص وجود ندارد و سال ۹۸ ما در مطالعاتی متوجه شدیم که ترکیبات گوگردی سهم زیادی در این بو دارند و منشا آن از جنوب غرب تهران ناشی میشود.
۲۰ درصد سرطانهای ریه ناشی از آلودگی هوا است
به عنوان جمعبندی مهمترین عامل ضعف در کنترل آلودگی هوا در کشور را چه چیزی میدانید؟
توسعه ناپایدار به مفهوم ایجاد صنعتی در منطقهای بدون توجه به ظرفیت اتمسفر در آن منطقه مهمترین دلیل است و موضوع بعدی درک ریسک آلودگی هوا است یعنی متولیان هنوز به اهمیت موضوع پی نبردهاند. مشکلات ناشی از آلودگی هوا فقط مرگ نیست بلکه خسارات اقتصادی هم ایجاد میکند. از طرفی ۲۰ درصد سرطانهای ریه ناشی از آلودگی هوا است و سیاستگذاران هنوز آگاه نیستند که چه عاملی سلامتی مردم را تهدید میکند که اگر این درک وجود داشت برای کنترل آلودگی برنامه ریزی میکردند.
موضوع بعدی عدم شفافیت در ارائه دادهها در این خصوص است در برخی مناطق تهران غلظت آلایندهها اصلا اندازهگیری نمیشود که یا ایستگاه پایشی وجود ندارد و یا اصلا کار نمیکند. عدم تناسب برنامهها و منابع هم دیگر معضل در این زمینه است، مثلا برای موضوعی ۱۰۰ برنامه طراحی شده در حالی که منابع محدودی داریم پس باید برنامهها را متناسب با توان اقتصادی طراحی کرد. عدم ارتباط واقعی میان جامعه علمی و سیاستگذاران هم مشکل دیگری است که در کنترل آلودگی هوا با آن مواجه هستیم.
انتهای پیام /
نظر شما