مصطفی فدایی فرد، پژوهشگر حوزه آب و محیط زیست در خصوص بحران زایندهرود و اعتراضهای اخیر صورت گرفته در اصفهان، به خبرنگار اقتصادی ایسکانیوز، گفت: در صورتی که برای بحران اصفهان چارهاندیشی به عمل نیاید، منطقه به زودی درگیر بحرانهای اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی جدیتری خواهد شد که برون رفت از آن بسیار مشکل و حتی ناممکن خواهد بود. البته مشکلاتی که در حوضه آبریز زایندهرود نمایان شده است، در سایر حوضههای آبریز بزرگ و کوچک دیگر نیز وجود دارد.
مدیر سابق طرح جامع آب کشور تاکید کرد: یقین داشته باشید به زودی در کلان شهرهای دیگر نیز شاهد نمایان شدن بیشتر مشکلات خواهیم بود و مطالبات مردم به روشهای مختلف بیان خواهد شد. بنابراین لازم است ریشهای و اصولی به موضوع رسیدگی کنیم. مدیریت آب و محیط زیست فرابخشی است و بدون توجه به جنبههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی عقیدتی و امنیتی راه به جایی نخواهیم برد.
مهمترین دلایل خشکی زایندهرود
این پژوهشگر حوزه آب و محیطزیست در توضیح وضعیت فعلی زایندهرود عنوان کرد: مهمترین عوامل طبیعی در حوضه آبریز زاینده رود مربوط به گرمایش زمین است. امروز نه تنها دما در این حوضه افزایش یافته، از سوی دیگر شاهد کاهش میزان بارشها به صورت جزئی و تغییر الگوی زمانی، مکانی و نوع بارشها هستیم، اما این عوامل به تنهایی باعث خشکی رودخانه زایندهرود نشده است. بلکه آنچه در کل کشور و همچنین در حوضه زایندهرود موجب خشکی رودخانهها شده، عوامل مردم زا به همراه سوء مدیریت دولتی است؛ این عوامل در نهایت موجب افزایش مصارف در بخشهای مختلف کشاورزی، شرب، صنعت شده است.
به گفته وی، بر این اساس، این که خشکسالیها و تغییرات اقلیمی در سالهای اخیر بر خشکی کل کشور و از جمله زایندهرود موثر بوده است، مورد مناقشه نیست ولی نخستین ضربه به زاینده رود به سال ۱۳۷۹ باز میگردد؛ درست زمانی که شاهد انتقال آب زاینده رود به استان همجوار بودیم.
فدایی فرد گفت: با انتقال آب به استان یزد اولین خشکی در زاینده رود شکل گرفت و هر روز به برداشت آب از زاینده رود افزوده شد و هر سال خشکی آن گسترش یافت. در ابتدا حدود یک متر معکب بر ثانیه آب به یزد منتقل میشد، ولی در حال حاضر این حجم تا سه متر مکعب بر ثانیه افزایش یافته که علاوه بر مصرف شرب، متاسفانه به مصرف صنعت نیز میرسد. مساله دیگر انتقال آب به کاشان است که بهرهبرداری از آن نیز شروع شده است.
به گفته وی، توسعه شدید پمپاژهای غیرمجاز در بالادست زاینده رود، توسعه خارج از ظرفیت از جمله توسعه صنعتی، کشاورزی و شهری، کشت گسترده محصول برنج و سایر محصولات با نیاز آبی بالا در روستاها و شهرستانهای همجوار زایندهرود در استان اصفهان، فرسودگی خطوط لوله و شبکههای انتقال آب، توسعه گسترده و غیر اصولی شهرها و شهرکهای جدید در اصفهان به موازات سیاستهای غلط مدیریتی و بخشینگری، تاثیرات خشکسالی را مضاعف کرده است. این در حالی است که استان اصفهان با میانگین بارش حدود ۱۲۰ میلی متر در سال یکی از استانهای کم آب ایران به شمار میرود.
این پژوهشگر آب با اشاره به اینکه شهر اصفهان بدون در نظر گرفتن پتانسیلهای محیطی و منابع آبی رشد کرده است که نتیجه مستقیم آن افزایش مصرف آب شرب است، تاکید کرد: به همین دلیل از ساخت و سازهای بیرویه در حاشیه زاینده رود نیز میتوان به عنوان عامل بعدی خشک شدن آن یاد کرد. همچنین ساخت و ساز بیرویه همراه با آلودگی آب و عدم مدیریت فضای شهری و روستایی نیز در این بحران اثرگذار بوده است. اما مهمترین دلیل به وقوع پیوستن این فجایع، فقدان ایجاد اشتغال لازم و کافی است. مردم به دلیل بیکاری، مجبور شدهاند با برداشتهای غیر مجاز از منابع آب سطحی و زیرزمینی به کشاورزی کم راندمان و با بازده اقتصادی اندک روی آورند.
خسارتهای ناشی از خشک شدن زاینده رود
فدایی فرد معتقد است که با خشک شدن زاینده رود در واقع مرگ این اکوسیستم رقم خورده و یک اکوسیستم زنده را در فلات مرکزی ایران از دست دادهایم. وی تاکید کرد: خشک شدن زاینده رود یعنی خشک شدن تالاب بینالمللی گاوخونی و نابودی اکوسیستم منطقه که مهمترین تبعات آن توسعه کانونهای تولید ریزگرد است. از طرفی، مهمترین تأثیرات خشکی زاینده رود کاهش تغذیه آب سفرههای زیر زمینی است که باعث شده است چاههای شهرستان اصفهان که حدود ۱۲ هزار حلقه هستند، هم اکنون خشک شوند. علیرغم این که کشاورزان حتی تا لایههای زیرین زمین در عمق ۳۰۰ متری نیز کف شکنی کردهاند، به هیچ نتیجهای نرسیدهاند. با تخلیه سفرههای آب زیر زمینی، نشست زمین را در پی داشته است. مهمترین خسارت ناپیدای پدیده فرونشست زمین این است که به دلیل کاهش حجم مخازن زیرزمینی، تغذیه آبهای زیرزمینی حتی در سالهای پرآب نیز غیر ممکن خواهد بود و علاوه بر عدم امکان جبران کسری ذخیره آب زیرزمینی، منجر به افزایش جریانات سیلابی و تشدید خسارات خواهد شد.
تبعاتی که ادامهدار خواهد بود
مدیر سابق طرح جامع آب کشور معتقد است: متاسفانه در این حوضه آبریز میزان پمپاژ از رودخانه زیاد است و کشاورزان به خصوص در بالادست صرف نظر از وضعیت اقلیمی هر سال از رودخانه و دیگر منابع آب در حد نیاز برداشت کرده و حتی دامنه مصارف را به برداشت از منابع تجدیدناپذیر آب توسعه دادهاند که در نهایت منجر به افت شدیدتر سفرههای زیرزمینی و توسعه فرونشست زمین شده است. بنابراین علیرغم این که به نظر میرسد بیشترین آسیب ناشی از بیآبی و خشکی زاینده رود، بر کشاورزان اصفهان وارد شده است، ولی عدم تغذیه آبخوانهای اصفهان و توسعه پدیده فرونشست، آثار و تبعات بسیار گسترده و غیر قابل جبران را در پی خواهد داشت. تبعات حاصل از فرونشست زمین ممکن است ماهها یا حتی سالها طول بکشد تا آشکار شود. فرونشست زمین به معنای نابودی آبخوان، پایان زندگی و مرگ یک تمدن است، تا جایی که امروز با خشکی زاینده رود در اصفهان با دو پدیده بسیار ویرانگرِ فرونشست زمین و ریزگردها مواجه هستیم.
وی گفت: اگرچه طرحهای آبخیزداری و توسعه شبکههای نوین آبیاری در برخی حوضهها مناسب و اصولی است، اما اجرای این قبیل طرحها در حوضه خشکی همچون زایندهرود به خصوص در بخشهای بالایی حوضه آبریز، تبعات و خسارات قابل توجهی برای زاینده رود داشته است. این روشها در سطحی گسترده در استان چهار محال و بختیاری اجرا شده و نتیجه آن فرونشست زمین بوده است، چراکه بخشی از آب برداشتی از رودخانه و از آبخوان توسط چاهها که در شرایط طبیعی و سنتی به آبخوان برگشت داده میشد، در این روشها با تصور اینکه آب اضافهای وجود دارد، ذخیره شده و صرف توسعه کشاورزی شده است، در این شرایط دیگر آب برگشتی به آبخوان حذف شده و در نهایت با افت سطح آبهای زیرزمینی و در پی آن با گسترش پدیده فرونشست زمین مواجه شدهایم. دبی پایه رودخانهها عموما از آبهای زیرزمینی تغذیه میشوند، اما زمانی که سطح آبهای زیر زمینی افت پیدا میکند، تغذیه آب رودخانه در پایین دست قطع شده و در نتیجه رودخانه خشک میشود.
اگر الگوی کشت عوض میشد ...
مدیر سابق طرح جامع آب کشور در خصوص مهمترین و معقولترین مطالبه، عنوان کرد: مهمترین مطالبه این است که چرا به جای تحویل آب به کشاورزان، خسارت نَکِشت پرداخت نمیشود!؟ که البته مهمترین دلیل آن، عدم تعیین منبع مالی پرداخت این خسارات است. هرچند هم اکنون در طرح سازگاری با کم آبی، صنایع به ازای برداشت آب، باید بخشی از این هزینه را پرداخت کنند و به نوعی به ازای تامین آب پایدار این صنایع و کاهش آب در بخش کشاورزی، باید خسارت پرداخت کنند. خشکی زاینده رود تمام جغرافیای اصفهان را درگیر کرده است، از یک سو فرونشست زمین و توسعه ریزگردها و از سوی دیگر کاهش درآمد و توسعه فقر موجب شده تا این تفکر در میان به وجود آید که کمبود آب در زاینده رود و خشک شدن آن از اهمیت چندانی در میان مسئولین برخودار نیست. در روزهای اخیر درخواست کشاورزان برای دریافت حقآبه، شکل جدیدی پیدا کرده است. برخی کارشناسان اعتقاد دارند اگر در گذشته چارهای برای شرایط بحران آب و تغییر سیاست و رویکرد الگوی کشت صورت میگرفت، الان شاهد این خشم نبودیم.
به گفته وی، اعتراض مردم و کشاورزان اصفهان در مدت اخیر دامنه وسیعتری به خود گرفته است. یکی از دلایل گستردهتر شدن اعتراضات، عدم توجه مسئولان به خشکی این رودخانه دائمی و بحران آبی فلات مرکزی ایران است. علیرغم این که معاون اول رییسجمهور در واکنش به تجمع مردم اصفهان و کشاورزان این استان به وزرای نیرو و جهادکشاورزی دستور داد تا در اسرع وقت نسبت به حل مشکل آبریز زایندهرود در هر سه استان اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری اقدام کنند، اما به دلیل فقدان پشتوانههای منابع مالی، اعتباری و آبی، این دستور به نتیجه نرسید.
راهکار چیست؟
این پژوهشگر آب، به راهکار برونرفت از بحران فعلی اشاره کرد و گفت: در صورتی که چارهاندیشی به عمل نیاید، منطقه به زودی درگیر بحرانهای اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی جدیتری خواهد شد که برون رفت از آن بسیار مشکل و حتی ناممکن خواهد بود. البته مشکلاتی که در حوضه آبریز زایندهرود نمایان شده است، در سایر حوضههای آبریز بزرگ و کوچک دیگر نیز وجود دارد. یقین داشته باشید به زودی در کلان شهرهای دیگر نیز شاهد نمایان شدن بیشتر مشکلات خواهیم بود و مطالبات مردم به روشهای مختلف بیان خواهد شد. بناباین لازم است ریشهای و اصولی به موضوع رسیدگی کنیم. مدیریت آب و محیط زیست فرابخشی است و بدون توجه به جنبههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی عقیدتی و امنیتی راه به جایی نخواهیم برد.
مساله صنایع آببر
فدایی فرد در خصوص مساله صنایع آببر و تاثیر آن در بحران اخیر اصفهان، گفت: موضوع صنایع آببر که در بسیاری نقاط از جمله اصفهان وجود دارد، یک معضل است. زمانی که مثلا فولاد قرار بود در سواحل دریای عمان یا خلیج فارس مستقر شود، به تصور اینکه قرار است به اصفهان خدمت شود، به این استان کشانده شد. این خدمت به دلیل اشتغال زیادی بود که در آن بخش ایجاد میکرد. در آن زمان به این مساله توجه نشده بود که این صنایع نیاز به آب زیادی دارد و ممکن است در آینده باعث معضل در این زمینه شود. یعنی اصل مساله غلط بوده و نباید این اتفاق میافتاد. این نکته هم باید مورد توجه قرار گیرد که ما طرح آمایش سرزمین نداشتیم و الان هم به صورت درست نداریم. این طرح ابتدای ۱۴۰۰ منتشر شد که جای نقد بسیاری دارد و هیچ حرفی برای گفتن ندارد.
این پژوهشگر حوزه آب تاکید کرد: البته طبق برآوردهای صورت گرفته، حدود ۶ درصد از آب خود را به صنایع آببر اختصاص میدهد که رقم زیادی نیست. این رقم در مقایسه با بخش کشاورزی که حدود ۹۰ درصد از آب را مصرف میکند، ناچیز است. با اینکه تاکید میکنیم صنایع آببر باید در کنار آبهای فراوان توسعه یابد، اما خیلی نمیتوان روی این بخش متمرکز شد. صنایع آببر اصفهان همچون فولاد، قابل انتقال نیست. نکته دیگر هم اشتغالزایی این صنایع است که مزیت محسوب میشود. باید تمرکزمان را روی آب بخش کشاورزی بگذاریم که هدررفت و راندمان پایینتری هم دارد.
فدایی فرد گفت: اینکه دستور داده میشود که مشکل اصفهان حل شود، چارهای جز اشتغال مولد ندارد. باید کاری کرد که کشاورزان خودشان دست از این مصرف آب بردارند. باید این را هم در نظر داشت که کشاورزان علاقهای به کشاورزی ندارند چرا که در بسیاری موارد، حتی ضرر هم میکنند. اگر اشتغال ما درست باشد، موضوع حل میشود و میتوان به سمت بهبود حرکت کرد. ما به نوعی ناچار هستیم در جهت رفع تحریمها حرکت کنیم. شاید لازم باشد جام زهر دیگری نوشیده شود و به این سمت برویم که تحریمها برداشته شود. هدف ایجاد اشتغال در ایران از مسیر گردشگری است که با تحریمها وضعیت جالبی ندارد.
نظر شما