به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، مشارکت نه چندان مثمر ثمر تشکلهای دانشجویی در توسعه فعالیتهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و علمی کشور مورد نقد بسیاری از کارشناسان است چراکه آنها اعتقاد دارند این جریان درگیر رکود و رخوت شده که در ایام کرونایی این چالش پررنگ تر شده است.
برای بررسی مشکلات و چالشهای فعالیتهای دانشجویی با علی بزرگخو دبیر اتحادیه دفتر تحکیم وحدت گفتوگویی تفضیلی انجام شده که به زیر است:
انتقاد شما به عنوان فردی که فعال دانشجویی است به جنبش دانشجویی چیست؟
در حال حاضر فعالیت جنبش دانشجویی با چالشهایی مانند تشکیلات سازی، مطالعاتی و تولیدی مواجه است. از سوی دیگر مشخص نیست که انتظارات از این جریان چیست و دانشجویان باید دقیقا چه نوع فعالیتی داشته باشند. جریان دانشجویی نسبت به سایر نهادها یا اندیشکدهها مزایایی مانند جامعیت، ارتباط با قشر جوان و استادان و مسئولان را دارد. این جامعیت را حتی حاکمیت یا نهادهای مردمی نیز ندارند. در نتیجه این مقبولیت و جامعیت به دانشجویان این اجازه را میدهد که گفتمان سازی، گفتمان پردازی و جامعهپردازی کنند.
فضای مجازی عامل رخوت مطالعاتی دانشجویان
جنبش دانشجویی به علت این جامعیت دو نوع رویکرد و وظیفه از جمله گفتمانی و تربیت نیروی انسانی تراز انقلاب اسلامی را برعهده دارد. فعالیت تشکیلاتی نیز ناظر بر همان تربیت نیروی انسانی است که باید در این جریان رشد کرده تا بتوانند در آینده مشکلی از مشکلات انقلاب را حل کنند یا موجب تحول در جامعه شوند.
جریان دانشجویی در گفتمانسازی و تربیت نیروی انسانی در تراز انقلاب دچار ضعف است.
در حال حاضر جریان دانشجویی در هر دو وظیفه و رویکرد دچار ضعف و مشکل بوده که این اشکلات نیز در سطوح مختلفی نمایان است. گفتمان سازی در مرحله اول نیازمند تولید فکر است که متاسفانه میزان سرانه مطالعه دانشجویان در کشور اسف بار است و تحت تاثیر عواملی از جمله فضای مجازی قرار گرفته است. فضای مجازی عامل مهم ایجاد رخوت مطالعاتی دانشجویان بوده که بر تحلیل های سیاسی و اعتقادی آنها نیز اثر گذار است.
جریان دانشجویی در گذشته گفتمانهای غالب جامعه را به صورت مبنایی تعیین میکرد. البته در حال حاضر نیز بازهم این جنبش در تعیین گفتمان اثرگذار است؛ اما نسبت به گذشته تاثیرگذاری کمتری دارد و افول جایگاه داشته است. به عنوان مثال جنبش دانشجویی در سال 84 گفتمان عدالت را در کشور تعریف، اولویت بخشی و مطالبه عمومی کرد و هر فردی به غیر محمود احمدی نژاد در آن زمان از عدالت صحبت میکرد، میتوانست پیروز انتخابات شود. گفتمان آزادی و عدالت و استقلال نیز بر اثر تلاش دانشجویان تبدیل به گفتمان در جامعه شده است.
تشبیه فعالیتهای دانشجویی به آکواریوم
به عقیده شما ارتباط جریان دانشجویی برای گفتمانسازی با جامعه در سطح مطلوبی قرار دارد؟
گفتمان سازی نیازمند ارتباط بین دانشجویان و مردم است چرا که جامعهپردازی مرحله اول گفتمان سازی است. متاسفانه به دلیل شرایط فعلی دانشگاهها، جریان دانشجویی نیز در 2 بُعد توجه نکردن به واقعیات جامعه و صرف آرمانخواهی دچار محیط آکواریومی شده است. آرمان خواهی لازمه فعالیت دانشجویی است؛ اما اگر این آرمان گرایی به دور از واقعیتهای جامعه باشد، این جریان را به فضای آکواریومی سوق میدهد.
برخی از مسئولان که از ادوار دانشجویی هستند، بیان میکنند که وقتی مسئولیت را برعهده گرفتیم؛ متوجه شدیم که به راحتی که در زمان دانشجویی گمان میکردیم، نیست. بنابراین عناصر تحول خواه جامعه یعنی دانشجویان برای اینکه دچار فضای آکواریومی نشوند، نیازمند آرمانگرایی حین واقع بینی هستند.
همچنین ارتباط جریان دانشجویی با مردم در شرایط مناسبی قرار ندارد. ویروس کرونا و محدودیتهای ناشی از آن در کنار تمامی مشکلات و مضراتی که داشت، باعث آشتی یا بازگشت دانشجویان به سمت مردم شد. به این معنا که تعطیلی دانشگاهها باعث شد تا دانشجویان به برگزاری تریبونهای مردمی و بهبود فعالیت در حوزه رسانه و فضای مجازی استقبال نشان دهند. به عنوان مثال دفتر تحکیم وحدت در دوران کرونایی، برای گسترش ارتباط با مردم اقدام به تاسیس تلویزیون اینترنتی کرد.
فعالیتهای تشکیلات در جریان دانشجویی به شدت تحت تاثیر تعطیلی دانشگاهها قرار گرفته و متضرر شده است. از سوی دیگر تغییر زیست بوم دانشگاهها نیز دستخوش تغییراتی شده است به این معنا که معاونان فرهنگی یا مسئولان دانشگاهی از ورود افراد دغدغهمند به دانشگاه استتقبال نمیکنند. دانشگاه بدون تشکل دانشجویی یک دانشگاه مُرده است و از سوی دیگر اگر فردی بدون دغدغه عضو جریان دانشجویی شود، با گذشت زمان به سرباری برای این جنبش تبدیل میشود. در نتیجه دانشجو و دانشگاه مکمل یکدیگر هستند.
ما میپذیریم که فعالیت جریان دانشجویی در حال حاضر با زمان پیرزی انقلاب و دانشجوی تراز انقلاب فرسنگها فاصله دارد.
اتحادیه دفتر تحکیم وحدت بیشتر مخاطبان خود را در سطح حکمرانی تعریف میکند و کمتر بازخورد فعالیتهای خود را از جامعه میگیرد. اکنون این موضوع شاید تبدیل به یک معضل شده باشد. در این خصوص توضیحاتی میفرمایید؟
دفتر تحکیم وحدت در سال های گذشته بازخورد فعالیت های خود مانند تلویزیون اینترنتی یا بیانیه و نامهها را از سوی سران یا حکومت دریافت میکرد؛ این موضوع شاید به ارتباط بین دانشجویان و مردم صدمه زده باشد و ما نیز این مشکل را می پذیریم و برای رفع آن تلاش داریم.
به عنوان مثال دفتر تحکیم مدت زمانی است که موضوع حکمرانی دینی با نگاه مردم سالاری را پیگیری میکند و در آن علاوه بر گرفتن بازخورد از مسئولان، نظر سنجی مردم نیز مورد اهمیت قرار گرفته است. روال فعالیت مناسب برای مطالبه گری این است که تشکلهای دانشجویی یک موضوع یا مشکل را شناسایی کرده، آن را مورد پرداخت قرار داده و جریانسازی انجام میدهند. دفتر تحکیم وحدت نیز طبق این روال فعالیت میکند و در این سالهای اخیر نیز برای ترمیم ارتباط خود با جامعه، به بازخوردهای مردمی اهمیت دوچندانی میدهد.
ما میپذیریم که فعالیت جریان دانشجویی در حال حاضر با زمان پیروزی انقلاب و دانشجوی تراز انقلاب فرسنگها فاصله دارد؛ اما بازهم همین جنبش دانشجویی در بسیاری مطالبات خود مانند لغو ارز 4200 عملکرد مناسبی داشته است.
اختلاف نظر بین تشکلها؛ عامل شکلگیری رقابت سازنده
در حال حاضر شاید چند صدایی در دانشگاهها به معنای واقعی وجود نداشته باشد، این موضوع در طولانی مدت تبدیل به رخوت فعالیت در تشکلهای دانشجویی انقلابی شده است چراکه رقابت سازندهای شکل نمیگیرد. با این موضوع هم عقیده هستید؟
به عقیده بنده هم چند صدایی در دانشگاهها وجود ندارد و این موضوع به علت خفقان نیست؛ بلکه جریان اصلاحات یا تشکلهای دانشجویی متصل به این جریان، دیگر تمایلی به این جانب داری ندارند. اصطلاح طلبها در دولتهای یازدهم و دوازدهم به این جمع بندی رسید که میتواند با تزریق پول و هزینه پاشی تشکیلات دانشجویی بسازد؛ اما این پروژه در دانشگاهها با شکست مواجه شد.
نبود رقیب در جریان دانشجویی به فعالیت دانشجویان انقلابی ضربه زده است؛ اما به عقیده بنده این آسیب انقدر هم جدی و مخرب نیست که بخواهد اتحادیههای دانشجویی را به حاشیه بکشاند.
البته در حال حاضر نظرات متفاوتی بین اتحادیه ها و دفاتر بسیج دانشجویی وجود دارد که خود باعث ایجاد رقابت پنهان و سازندهای شده است و چند صدایی در دانشگاهها بین دفاتر دانشجویی وجود دارد.
نهاد رهبری در برخی از دانشگاه ها به دانشجویان کارانه پرداخت میکند تا ضمن عضویت، فعالیت فرهنگی هم انجام دهند.
آیا زمان رخ دادن تحول در فعالیتهای جریان دانشجویی رسیده است؟
تحول در جریان دانشجویی باید رقم بخورد؛ در این موضوع شکی نیست؛ اما در گام نخست باید فعالیتهای تشکلها در دانشگاهها تبیین و مشخص شود. به عنوان مثال برخی انتقاد میکنند که تشکل ها بیانیه محور شدند، باید گفت که بیانیه یا نامه به معنای اعلام مواضع بوده و ابزار رسمی این جریان است. البته باید قبول کرد که فعالیت دانشجویان نسبت به چند سال گذشته تا حدودی متحول شده و در مسائل روز کشور، حرفی برای گفتن دارند. به عنوان مثال دانشجویان موضوع محیط زیست که در سالهای اخیر با مشکلات بسیاری همراه بوده است، را برای فعالیت و ارائه راهکار عملی انتخاب کردند. تشکل های دانشجویی علاوه بر بُعد تخصصی باید ابعاد عمومی نیز برای فعالیت انتخاب کنند و تلاش کنند که این در این حوزهها نیز حرفی برای گفتن داشته باشند.
تاکنون شورای فرهنگی دانشگاهها کمکی برای تحول یا هدایت فعالیت جریان دانشجویی نکرده است؛ البته این شورا در بسیاری از دانشگاها تشکیل نمیشد و به تازگی تشکیل جلسه داده است چراکه معاونان فرهنگی یا رئیس دانشگاه نداشتند! همچنین دانشگاه ها اصلا نباید برای سیاست گذاری کلان و طولانی مدت یا تحول در جریان دانشجویی تصمیم گیری کند چرا که مسئوالان تعریف درستی از فعالیت تشکلهای دانشجویی ندارند.
به عنوان مثال نهاد رهبری در برخی از دانشگاه ها به دانشجویان کارانه پرداخت میکند تا ضمن عضویت، فعالیت فرهنگی هم انجام دهند. این شیوه نهاد باعث میشود دانشجویان دیگر تمایلی برای عضویت در سایر تشکلها یا فعالیتهای جهادی نداشته باشند. در نتیجه نهاد با توانمندی مالی و حاکمیتی خود باعث حذف دفاتر تشکلها میشود.
انتهای پیام/
نظر شما