ناصر رضایی، کارشناس میراث فرهنگی و گردشگری در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز در خصوص فاجعه فرونشست زمین که بلای جان میراث تاریخی کشور شده است، اظهار کرد: این موضوع واقعا فاجعه است زیرا ما با مدیریتی غلطی که در رابطه با برداشت پسآبهای فسیلی داشتیم سبب شدیم که آبهای زیرزمینی خالی شده و در آن فاصلهای که ایجاد شده، زمین فرو نشیند.
فرونشست سبب خروج اثر تاریخی ازفهرست میراث جهانی است
کارشناس میراث فرهنگی با ذکر این مطلب که یکی از مکانهایی که بسیارحائز اهمیت است و خطر تهدیدیش میکند محدوده میراث تاریخی و باستانی کشور ماست، بیان کرد: البته فرقی هم ندارد که میراث فرهنگی باشد یا میراث طبیعی، زیرا در این صورت شکل و منظر هر دو به هم خورده و سبب میشود شرایط دیگر مثل قبل نباشد و منطقه جذابیت خود را از دست میدهد.
وی افزود: این موضوع به مدیریتی که ما از بهره برداری از سرزمینمان داشتهایم بازمیگردد.
رضایی تاکید کرد: البته در این رابطه نمیخواهیم کسی را متهم کنیم، اما آن مطالعات دقیقی که باید در این زمینه انجام میگرفته صورت نپذیرفت و متاسفانه ما هیچ گاه به موضوع پژوهش به عنوان یک موضوع سرمایه گذاری نگاه نکرده بلکه به صورت هزینهای نگاه کردهایم و به همین دلیل در ابتدا کار را انجام داده و پس از بررسی نتایج، ارزیابیهایی به عمل آوردیم.
کارشناس حوزه گردشگری در پاسخ به این سوال که فرونشست چه تبعاتی دارد، بیان کرد: به طور حتم زمانی که یک اثر باستانی که طی چند هزار سال پایدار بوده، دچار فرونشست شود، تمام ترکیب بندی و بافتش به هم خواهد خورد. شما تصور کنید در کنار تخت جمشید، پاسارگاد یا طاق بستان نشست زمین داشته باشیم، در نتیجه آن شکل و شمایلی که پدیده داشته و با این خصوصیات توانستهایم در فهرست میراث جهانی ثبتش کنیم به هم ریخته و از ثبت جهانی نیز خارج خواهد شد.
وی مهمترین راهکاردر این زمینه را مدیریت سرزمین دانست و بیان کرد: ما در مسئله مدیریت سرزمین همواره با مشکل مواجه بودیم، زیرا طرح آمایش داشتیم اما این طرحها در واقع آمایشی و همه جانبه نبودند و یا اینکه به صورت ناقص انجام شده و اگر هم کامل صورت گرفته در مواردی به درستی اجرا نشده است.
مدیریت نادرست ما دومین دریاچه شور دنیا را تبدیل به کویر کرد
رضایی خاطرنشان کرد: امروز مشاهده میکنیم که جمعیت کشور ما اضافه شده و این جمعیت اضافه نیاز به آب و نان دارد پس برای تهیه این موارد باید فعالیتهای مضاعفی کرد، اما رویهای که تاکنون در پیش گرفته شده درست نبوده است؛ به عنوان مثال ما با مدیریت نادرست دومین دریاچه شور دنیا را تبدیل به کویر کردیم. این موضوع چه دلیلی داشت؟ آیا لازم بود این همه سد و چاه اطراف این دریاچه زده شود؟
رضایی خاطرنشان کرد: در حالی که در دنیا این گونه نیست که هیچ راه حلی برای این معضل نباشد، راه حل آبخوانداری در این زمینه برای تثبیت سفرههای آب زیرزمینی است که سبب میشود حفرهها را پر کرده و از فرونشست زمین جلوگیری کنند یا اجازه بهره برداری از چاههایی که در اطراف مناطق میراث فرهنگی زده شده را بیش از این ندهیم تا بیش از گذشته به مشکل برنخوریم.
کارشناس میراث فرهنگی با ذکر این مطلب که این اقدامات اندکی جدیت و پشتکار میطلبد، افزود: باید کسی باشد که این جسارت را به خرج دهد که جلوی بسیاری از فعالیتهای نابه جا را بگیرد، زیرا واقعیت این است که توان محیطی ما شاید خیلی بیشتر از این جمعیت میتواند خدمات دهد، زیرا در خاطرم هست زمانی که دانشگاه بودم میگفتند فقط استان خوزستان میتواند غذای صد میلیون نفر را تامین کند، اما آیا در حال حاضر جلگه خوزستان آن توانایی را دارد که حتی خودش را تامین کند با بلاهایی که سر این سرزمین آوردیم؟
وی افزود: امروز سد گتوند منطقه را کاملا تبدیل به یک شوره زار کرده، ما این معضلات را به چه کسی باید بگوئیم که این سد اصلا نباید زده میشد و کارشناسانی که همان زمان بودند همین نظر را دادند، پس نتیجه میگیریم بسیاری از این اقدامات نسنجیده را میتوان با یک کوشش معقول طرح کرد.
رضایی در پایان خاطرنشان کرد: در حال حاضر هم زاینده رود خشک شده و به طور حتم آثاری که ما در آنجا داشتیم با زاینده رود معنی پیدا میکرد، زیرا زمانی که آب نباشد اصلا وجود سی و سه پل و پل خواجو خنده دار است، پس وقتی بپذیریم که مدیریتمان اشتباه بوده و از تجربه دیگران در این زمینه استفاده کرده و همچنین به امر پژوهش، اعتبار و اهمیت دهیم شاید به نتیجه مطلوبی برسیم.
انتهای پیام/
نظر شما