به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی ایسکانیوز، به نظر میرسد که بازار خودرو این روزها با یک پازل روبروست. از یک طرف خودروهای ناقص کف کارخانه به یک پرونده جدی برای ایران خودرو و سایپا تبدیل شده و از طرف دیگر، برخی میگویند که فروش فوری خودرو در این خودروسازی به صورت دستوری تحمیل شده و همین مساله باعث شده تا نواقص کف کارخانه بیشتر شود.
البته مشکلات این روزهای بازار خودرو یکی دوتا نیست. مساله قیمتگذاری دستوری از یک طرف و بالا رفتن قیمتها و سرکشیدن آنها فراتر از توان مصرفکننده از طرف دیگر، باعث شده تا با یک بازار نابسامان روبرو شویم. برخی کارشناسان معتقدند که فروش فوری به صورت دستوری، فشار بیشتری به خودروسازان وارد کرده اما لزوما دلیل اصلی خودروهای ناقص نیست.
حسن کریمی سنجری کارشناس خودرو در این رابطه به ایسکانیوز میگوید: قیمت ربطی به فروش فوری ندارد. قیمت به صورت دستوری تعیین میشود. طرحهایی هم که دولت به شرکتهای خودروساز تحمیل میکند به این صورت است که مثلا در ماههای خاص فروش انجام شود تا تقاضا قدری تعدیل شود.
وی ادامه میدهد: برنامه فروش فوری به صورت دستوری است. شاید به این دلیل که دولت احساس میکند قیمت خودرو کف بازار در حال بالا رفتن است و تمام مسیرهای عرضه خودرو به جز تولید، بسته است. بازار میوه را در نظر بگیرید. شب عید تقاضا برای میوه بیشتر میشود و در نهایت قیمت را بالا میبرد. دولت بر اساس برنامه مشخصی، بخشی از نیاز داخل را از طریق عرضه میوههای سردخانهای تامین میکند. ابزار واردات در تمام کالاها برای تنظیم بازار است. در خودرو امکان این کار وجود نداشت چون واردات هم قطع بود. تنها چیزی که به ذهن دولت رسید این بود که چند طرح فروش از طرف خودروسازان ارائه و پول مردم را جمع کند تا قیمت تعدیل شود. با این روش محاسبه تورم در سبد تورمی بیشتر قابل کنترل بود.
این کارشناس خودرو میگوید: اینجا دولت علاوه بر اینکه قیمت را دستوری مشخص کرده، دچار اشتباه دیگری شده و برنامه فروش را هم دستوری تعیین کرده است. یعنی خارج از ظرفیت شرکتهای خودروساز، پیش فروش انجام شده است. البته باز هم ربطی به خودروی کف (ناقص) ندارد. این نوع خودرو بر اساس ظرفیت خطوط تولید برنامهریزی شده است. درست است که فروش فوری باعث شده فشار مضاعفی به شرکتهای خودروساز وارد شود اما ربطی به این ندارد که خودروهای کف را بیشتر کرده باشد. تنها دلیل بیشتر شدن خودروی کف، کسری قطعه برای خودروسازان بوده که به دلیل تامین نشدن به موقع آن به این شکل رسیده است. مثلا ظرفیت آنها اگر روزی ۲ هزار خودرو باشد، انگار مجبور شده باشند روزی ۲ هزار و ۵۰۰ دستگاه تولید شود.
سنجری عنوان میکند: در این شرایط، این مازاد را باید بدون کامل شدن تولید کنند. یعنی میزان خودروهای کف بالا میرود. در عین حال خودروسازان ما بیشتر از ظرفیت تولید نکردهاند. در واقع فروش فوری خارج از برنامه یک مقطع مشخص بوده است. فروش فوری مثل این میماند که تعهد ۲ هزار دستگاه را برای بازار ایجاد کنیم اما یک هزار و ۵۰۰ دستگاه به بازار عرضه کنیم. یعنی در تحویل خودرو دچار تاخیر میشوی. اما وقتی خودروی کف ایجاد میشود یعنی ظرفیت تولید داشتی ولی قطعه نداشتی که آن را تکمیل کنی.
وی در پاسخ به این پرسش که چه میزان از این نبود قطعه به دلیل طلب قطعهسازان از خودروسازان بوده، میگوید: این مساله هم تاثیرگذار بوده اما نه به این شکل که بخواهند گروکشی کنند. وقتی خودروساز تراز گردش مالی منفی دارد، به اندازه کافی پول برای تحویل به قطعه ساز ندارد. قطعه ساز هم امکان تامین مواد اولیه را پیدا نمیکند. این مساله در نهایت باعث ایجاد مشکل نقدینگی در قطعهسازان و تاثیر روی توان تولید میشود.
نظر شما