به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز، مذاکرات احیای برجام تاکنون در هفت دوره انجام شده و هشتمین دور آن در هتل کوبورگ وین در حال انجام است. تحلیلهای گسترده پیرامون نتایج این مذاکرات سبب شد گفتگوی بسیار مفصلی با هوشنگ امیراحمدی استاد ممتاز دانشگاه راتگرز آمریکا داشته باشیم و روند مذاکرات احیای برجام و میزان احتمال به نتیجه رسیدن این مذاکرات را بررسی کنیم. آنچه میخوانید بخشی از این گفتوگو با هوشنگ امیراحمدی است.
بیشتر بخوانید:
هدف دروغ پراکنی درباره مذاکرات وین چیست؟
استاد ممتاز دانشگاه راتگرز آمریکا در ابتدا با بیان اینکه مذاکرات کنونی ادامه دیپلماسی است که دولت قبلی پیش از توافق برجام و متعاقب آن پیش برد، اظهار کرد: مرور اجمالی دیپلماسی برجام مرا متقاعد کرده که احتمالاً بازهم توافقی بیدوام شکل خواهد گرفت که در چهارچوب آن ایران بخشی از صنعت هستهای خود را در ازای رفع برخی تحریمها و آزادی مقادیری پول ضبط شده به طرف مقابل واگذار میکند.
امیراحمدی گفت: مهمترین دلیل این واقعیت است که طرف مذاکره، بدلیل دیپلماسی فشل برجامی در دولت قبلی، دست ایران را خوانده و میداند که دولت سیزدهم بدلیل تله تعهدات برجام و تعهداتی که ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی در دولت قبلی و در پادمان داده، نخواهد توانست از همه توانائیهای دیپلماتیک و میدانی کشور در این مذاکرات استفاده کند.
استاد ممتاز دانشگاه راتگرز آمریکا ادامه داد: دیپلماسی فشلی که ایران در جریان مذاکرات تا مقطع توافق 1994 به نمایش گذاشت و دیپلماسی فشلتری که متعاقب آن تاریخ بکار گرفته شد، تماماً باعث درک «درماندگی» ایران برای رسیدن به یک توافق جدید در طرف مذاکره شده که نتیجه منطقی آن تضعیف قدرت چانه زنی دولت جدید است.
امیراحمدی با بیان اینکه متاسفانه با وجود تلاشی که دولت سیزدهم کرده است آن درک تخریب کننده درماندگی کماکان مانده و نگذاشته است که تیم جدید ایران با قدرت و صلابت کافی عمل کند، اظهار کرد: در دوران پیش از برجام، ایران با هدف رفع سریع تحریمها و براساس این تئوری که «هر توافقی بهتر از هیچ توافق است» با تیمی کوچک و غیرمتخصص به مصاف بزرگترین قدرتهای جهان که هدف «خلع سلاح» ایران را داشتند، رفت.
استاد ممتاز دانشگاه راتگرز آمریکا خاطرنشان کرد: مذاکره کننده پیشین در جریان مذاکره هم «دیپلماسی» و تا جای ممکن «میدان» را به حاشیه برد و مخالفان مذاکرات را بعنوان «کاسبان تحریم» یا جنگطلب تخطئه و تخریب میکرد. این در حالی است که طرف مذاکره ایران، مخصوصاً آمریکا، از این گونه نیروها، مثلاً اسرائیل و لابی آن، بعنوان «پلیس بد» بیشترین استفاده را میکرد.
امیراحمدی تصریح کرد: مذاکره کنندگان قبلی ایران همچنین به جای مذاکره با آمریکا با حزب دمکرات مذاکره کردند و با منزوی کردن عمدی جمهوریخواهان آنها را دشمن برجام ساختند.
استاد ممتاز دانشگاه راتگرز آمریکا با تأکید بر اینکه در این میان آنها پروپاگاندای «یا جنگ یا برجام» را راه انداختند، گفت: آنها با ایجاد وحشت در کشور مانع هر نوع مقاومتی علیه دیپلماسی فشل خود شدند.
وی خاطرنشان کرد: در مقابل، رئیس جمهور آمریکا، باراک اوباما، و یارانش هم برای خنثی کردن مخالفان شعار «یا برجام یا بمب» را بوق و کرنا میکردند و حتی بدتر، فضای دروغ و شارلاتانیسمی بود که دولت یازدهم درباره رفع تحریم و فواید یک معامله برای اقتصاد و مردم ایران بوجود آورده بود.
استاد ممتاز دانشگاه راتگرز آمریکا گفت: در چنین فضایی سند برجام، که صرفا یک «برنامه عمل» بود، نهائی و به تصویب مجلس ایران رسید در حالیکه حتی یک معاون وزیر در طرف مقابل آن را امضا نکرده بود.
ادامه این گفتوگوی مفصل روزهای آینده منتشر می شود..
نظر شما