به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، همین حالا که قلم در دست گرفتهام تا این سطور را برایتان بنویسم، از بیمارستان لولاگر تهران برگشتهام. ولی نه از خود بیمارستان؛ از کلینیک پاپیلومای بیمارستان که ویژه تشخیص و درمان زگیل تناسلی است. آخرین صحبتی که بین من و مدیرمحترم کلینیک رد و بدل میشود، این است: «آقای دکتر درباره نوجوانان کاش میشد بیشتر اطلاع رسانی بشه... بسیاری از بیماران ما نوجوون هستن و بسیار نا آگاه؛ چه میشه کرد به نظرتون؟»
شاید ما نتوانیم آمار و ارقام دقیقی ازعفونتهای آمیزشی در نوجوانان ارائه دهیم، اما کافی است به سراغ متخصصین زنان، عفونی، پوست، اورولوژی یا ویروس شناسان مراکزی چون کلینیک پاپیلوما برویم تا متوجه واقعیت موجود در این زمینه شویم یا سری به مرکز تخصصی جمعیت شناسی کشور بزنیم تا بدانیم به نظر متخصصان این مرکز و پس از تجزیه و تحلیل معتبرترین پژوهشهای کشوری، شیوع رفتارهای پرخطر جنسی با چه شیبی در کل کشور بالا رفته و سن آن به چه صورتی پایین آمده است.
البته که همه اینها مسائل و مشکلات جهانی است و ما نیز در جایی خارج از این کره خاکی زیست نمیکنیم. شاید کرونا به همه ما بیش از پیش ثابت کرد که "همه در یک کشتی نشستهایم و مساله چین ناگزیر به ماچین هم میرسد و سلسلهوار جهان را با سرعتی اعجاب آور درمینوردد. به خود بیاییم. مساله مهمتر از چیزی است که تصور می کنیم.
نیم نگاهی به این نمودار بیندازیم؛ خط افقی، سن و خط عمودی، شیوع بیماریها را نشان میدهد. نمودار بنفش، مربوط به روند عفونت اچ پی وی، نمودار قرمز، نشانگر حالت پیش سرطانی و نمودار سبز، بیانگر میزان سرطان دهانه رحم در طول زمان است.
عفونت اچ پی وی به عنوان اولین عامل سرطان دهانه رحم که یکی از مهمترین دلایل مرگ بانوان در جهان است. براساس نمودارهای سازمان بهداشت جهانی، پانزده سالگی سن متوسط شروع این عفونت است و با شیبی سریع افزایش یافته و در همان نوجوانی هم به اوج میرسد! اما حالت پیش سرطانی (PRE-CANCER) چنان که میبینید حدودا از یک دهه بعد از آن آغاز شده و از سی سالگی به بعد به سمت بدخیمی خیز بر میدارد و درمیانه دهه پنجم زندگی، شیوع بدخیمی به اوج خود میرسد.
پس با اندکی تامل در مییابیم که اگر میخواهیم نوجوانان کمتر به این عفونت مبتلا شوند و جوانان آینده کمتر در وضعیت پیش سرطانی و بانوان میانسالمان در آیندهای نه چندان دور، کمتر مبتلا به سرطان دهانه رحم شوند، سن مداخله و تمرکز بر پیشگیری اولیه (Primary Prevention) در بازه سالهای اول نوجوانی خواهد بود؛ سن پیشگیری سطح دو (Secondary Prevention) که بر اساس مداخلات تشخیصی و درمانی زودهنگام است، در آغاز جوانی است، که بر همین اساس از ۲۰ سالگی به بعد معاینات و غربالگریها با انجام پاپ اسمیر اولویت مییابد و پیشگیری سطح سه که شامل درمانهای پیشرفته و بازتوانی و کاهش آسیبهای وارده است، به میانسالی موکول میشود.
حال به نظر شما خرد و منطق به کدام سطح پیشگیری حکم میدهد؟ این که با آگاهی بخشی، آموزش مهارتهای زندگی به ویژه قاطعیت و نه گفتن، پیشگیری از مصرف مواد محرک و الکل و نیز با انجام به موقع واکسیناسیون بر علیه اچ پی وی، به طور اساسی از این عفونت پیشگیری کنیم یا آن که اجازه دهیم کار به جاهای باریکتر برسد و آن وقت با درمانهای بسیار سختتر و پرهزینهتر، تنها قدری از بار بیماری بکاهیم و کمی بر کیفیت و کمیت عمر مبتلایان بیفزاییم؟!
ناگفته نماند که نه تنها سرطان دهانه رحم، بلکه سرطانهایی چون سرطانهای آلت تناسلی، مقعد و حتی دهان و حلق نیز با انواع پرخطر ویروس پاپیلومای انسانی مرتبط هستند و انواع کمخطر این ویروس نیز با آن که معمولا کمعارضه و خود محدود شونده هستند به همان ضایعات زگیل تناسلی منجر میشوند و نقش بسزایی در مشکلات روحی روانی جامعه داشته و حتی طبق شنیدهها بخشی از آمار رسمی طلاق، امروزه به ابتلای یکی از زوجین به زگیل تناسلی مربوط میشود.
به خود بیاییم؛ عفونتهای آمیزشی هم مانند بسیاری از پدیدههای دیگر، جزئی از زندگی امروز ما هستند و انکار و جدی نگرفتن آنها فقط به پیچیدگی بیشتر منجر میشود.
عفونتهای باکتریایی آمیزشی مانند گونوریا (عامل سوزاک) و کلامیدیا که قبلا با یک آنتیبیوتیک ساده درمان میشدند، اکنون در بسیاری موارد، به دلیل عدم آموزش و مراجعات دیرهنگام، مقاوم به درمان شده و بیماران را به شدت رنج میدهند و در راس عواقب آنها در صورت مزمن شدن، افزایش آمار ناباروری و نازایی است. مگر نه این که جمعیت ما پیر شده است؟ پس چرا برای پیشگیری از یکی از رایجترین دلایل ناباروری چارهای نمیاندیشیم؟ و حتی با حذف یارانه کاندوم ماجرا را بغرنجتر میکنیم؟
در سایت یونیسف و یا سازمان بهداشت جهانی یا هر مرجع بینالمللی که جستوجو کنیم خواهیم دانست که بیماری ایدز با وجود همه درمانهای معجزهآسا و بسیار موفقی که امروزه بر علیه اچ آی وی وجود دارد، اولین بیماری منجر به مرگ در نوجوانان جهان است!
دیگر چه باید گفت تا اهمیت بازه سنی نوجوانی در راستای کاهش بار اچ آی وی، اچ پی وی و سایرعفونتهای آمیزشی و لزوم انجام کاری جدی و اساسی و در سطح ملی واضح شود؟ چرا هیچ برنامه جدی برای کم شدن مصرف الکل و مواد محرک، تدبیر یا اجرایی نشده است؟ چرا همانگونه که برای پیشگیری از سرطان کبد به همه نوزادان واکسن هپاتیت ب را تزریق میکنیم، همه نوجوانان را مانند کشورهای پیشرفته علیه اچ پی وی واکسینه نمیکنیم؟ مگر این دو چه تفاوتی با هم دارند؟ هر دو از دسته عفونتهای آمیزشی بوده و هر دو بسیار رایجند... و البته اچ پی وی بسیار رایجتر... این همه یک بام و دو هوا برای چیست؟
اگر کاری نکنیم روزی خواهد رسید که مرثیه خوان این شعر خواهیم شد که
"چون توانستم، ندانستم چه سود / چون بدانستم، توانستم نبود!"
پزشک فعال در زمینه پیشگیری ازآسیبهای اجتماعی*
انتهای پیام /
نظر شما