به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، تحلیلها و نظرات مختلفی در مورد دلایل حمله روسیه به اوکراین مطرح میشود. گروهی –که تعدادشان کم نیست- ایالات متحده آمریکا را مقصر این مسئله میدانند و برخی دیگر آن را دامی برای گرفتار کردن پوتین در یک جنگ فرسایشی معرفی میکنند که هدفش تضعیف روسیه است؛ اگرچه این دیدگاه با هوشمندی اثبات شده ولادیمیر پوتین در تضاد است، اما به هر حال طرفداران خود را دارد. از نظر امیرعلی ابوالفتح -تحلیلگر حوزه سیاست خارجی- که خود نیز از طرفداران همین دیدگاه است، اوکراین طعمهای برای به دام انداختن روسیه بود اما این بدان معنا نیست که پوتین دوراندیشی لازم را برای حمله نداشت.
این کارشناس مسائل بین الملل معتقد است: گاهی اوقات فرایند به گونهای چیده میشود که طرف مقابل را مجبور به واکنش میکند. وی برای روشنتر شدن موضوع به ترور سردار سلیمانی اشاره و اظهار کرد: حتما مقامات آمریکایی میدانستند که ایران به این جنایت واکنش نشان خواهد داد و این اتفاق هم به وقوع پیوست. آنها میخواستند ایران را به واکنش وادار کنند؛ زیرا برای جمهوری اسلامی واکنش به ترور سردار سلیمانی یک مسئله حیثیتی بود که علیرغم ریسک بالا انجام شد. به گفته ایشان: روسیه هم در وضعیت مشابهی قرار داشت؛ زیرا این کشور در اوکراین منافع حیاتی دارد و برای حفظ آن باید وارد جنگ میشد. لذا غربیها به صورت عامدانه مسیر را به گونهای چیدند که از یک طرف همکاریهای نظامیشان با اوکراین روز به روز افزایش مییافت و دائما اعلام میکردند که اوکراین نامزد عضویت در ناتو است و از طرف دیگر، حتی حاضر نشدند این کشور را به عضویت ناتو و زیر چتر امنیتی این نهاد دربیاورند که روسیه نتواند وارد جنگ شود.
ابوالفتح ادامه داد: این بدان معنا نیست که آقای پوتین نمیدانست چه اتفاقی قرار است رخ دهد، اما به هر حال مشخص بود که پس از حمله به یک کشور دیگر با واکنش جهانی و تحریم مواجه خواهد شد. بنابراین، با علم به این مسئله او تصمیم گرفت به اوکراین حمله کند؛ زیرا اگر امروز در دونباس نمیجنگید، باید در حومه مسکو وارد جنگ میشد. لذا پوتین ریسک این مسئله را پذیرفت. ابوالفتح در ادامه با بیان اینکه چین هم وضعیت مشابهی دارد، اظهار کرد: آمریکاییها دائم بر طبل استقلال تایوان میکوبند و از کمک نظامی به آن و به رسمیت شناختنش صحبت میکنند. وی افزود: اگر این اتفاق بیافتد، چین نیز واکنش نشان خواهد داد. به اعتقاد این کارشناس مسائل بین الملل، در آن صورت نیز برای چین دام پهن شده است و این به معنای ناآگاهی رهبران چین نیست؛ گاهی اوقات ملتها چارهای جز جنگیدن ندارند و مجبور به انتخاب این گزینه هستند.
ابوالفتح در ادامه در خصوص گسترش دامنه جنگ گفت، احتمالا جنگ نیابتی شکل خواهد گرفت و احتمال رویارویی مستقیم بین روسیه و ناتو بعید است. وی خاطر نشان کرد: غربیها با فعال کردن گروههای موسوم به مقاومت، در حال آغاز جنگ نیابتی و فراخوان مزدوران و جنگجویان از سراسر جهان هستند. به گفته ایشان، این امر جنگ را فرسایشی و هزینه آن را برای پوتین افزایش خواهد داد؛ درست وضعیتی مشابه درگیری اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان. او ادامه داد: با این تفاوت که 8 سال طول کشید تا شوروی از افغانستان خارج شود و سوال اینجاست که آیا اروپاییها میتوانند 8 سال دوام بیاورند. از طرف دیگر، پس از خروج شوروی چیزی از افغانستان باقی نماند و به کانون تروریسم، خشونت، افراطی گری، ویرانی، فقر و فلاکت تبدیل شد که نه تنها خود این کشور بلکه پاکستان نیز عواقب سنگینی را متحمل شد. اگر همین اتفاق برای اوکراین در قلب اروپا رخ دهد، حتی در صورتی که در نهایت شکستی برای روسیه به ارمغان بیاورد، عواقب سنگینی برای اروپا به همراه خواهد داشت.
این کارشناس مسائل بین الملل یاداور شد: تا کنون چند میلیون نفر از اوکراین خارج شدند که اکثر آنها زن و بچه بودند. وی افزود: احتمال بازگشت این بچهها به اوکراین بسیار ضعیف است و احتمالا در همان کشورها باقی خواهند ماند که همین امر آینده اوکراین را به یک سرزمین سوخته، ویران و با پیامدهای یک جنگ فرسایشی تبدیل خواهد کرد.
ابوالفتح در خصوص سناریوهای محتمل گفت: احتمالا نه روسیه کوتاه خواهد آمد و نه غرب؛ زیرا اکنون هر دو در موضع تهدید موجودیتی قرار دارند و سلاح اتمی به عنوان یک عامل بازدارنده، مانع شروع رویارویی مستقیم نظامی شده است. وی افزود: اگرچه اقتصاد روسیه با یک ضربه اساسی مواجه شده اما این کشور ابرقدرت حوزه انرژی است و احتمالا به این زودی از پا در نخواهد آمد. ایشان با اشاره به رکورد زدن قیمتهای نفت، گاز، گندم، آلومینیوم و برخی دیگر از کالاهای اساسی، پیشبینی کرد که کشورهای اروپایی از عواقب اجتماعی آن رنج خواهند برد و احتمال به قدرت رسیدن جریانهای راست افراطی و بروز اعتراضات اجتماعی در کشورهای اروپای غربی وجود دارد. وی در انتها تاکید رد اینکه روسیه به تنهایی از این جنگ متضرر شود را متصور نیست و اروپا نیز به همین میزان آسیب خواهد دید.
انتهای پیام/
نظر شما