۲۹ فروردین ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۰

پروفسور جلالیان در گفتگو با ایسکانیوز:

شاید مجبور به تخلیه اصفهان شویم

اصفهان دست به گریبان ریزگرد، آلودگی، کم‌آبی و فرونشست
شاید مجبور به تخلیه اصفهان شویم

استاد تمام دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان ضمن هشدار نسبت به تشدید بحران‌های ریزگرد، آلودگی هوا، کم‌آبی و فرونشست در اصفهان و فلات مرکزی ایران و تشریح راه‌حل‌های مواجهه با این بحران‌ها، خواستار اقدام جدی مسئولان در این زمینه شد.

 به گزارش گروه جامعه ایسکانیوز از اصفهان، با افزایش بحران ریزگردها و دیگر مشکلات زیست‌محیطی ناشی از کم‌آبی در هفته‌ها و ماه‌های اخیر در اصفهان و دیگر استان‌های کشور، لزوم یافتن راه‌حلی برای این بحران بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود.

در این رابطه دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان به عنوان یکی از مراکز علمی پیشگام در زمینۀ پژوهش‌های کاربردی رشته خاک‌شناسی و کشاورزی، در قالب «مرکز تحقیقات بیابان‌زایی و بیابان‌زدایی» در حال انجام پژوهش‌های آزمایشگاهی و میدانی برای مقابله با بحران ریزگرد و کم‌آبی است و به دستاوردهایی از جمله فرمولاسیون مالچ رسی برای تثبیت خاک و مقابله با ریزگرد دست یافته است. آن‌چه می‌خوانید ماحصل گفتگوی ایسکانیوز با احمد جلالیان رئیس مرکز تحقیقات بیابان‌زایی و بیابان‌زدایی، دانش‌آموخته رشته علوم خاک و خاک‌شناسی محیط‌زیست از دانشگاه ایالتی یوتا و استاد تمام دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان است.

در هفته‌های اخیر شاهد موجی از گرد و غبار و حتی طوفان سرخ در سطح استان اصفهان بوده‌ایم. تحلیل شما از علل فنی این چالش طبیعی چیست؟

موج گرد و غبار در هفته‌های اخیر که پیش از نوروز حتی منجر به بسته شدن جاده اصفهان-نائین شد دارای سابقه است و به خشکسالی‌های پی‌درپی از سال ۱۳۸۷ برمی‌گردد. متأسفانه در دهه‌های اخیر، پوشش گیاهی در استان -خصوصاً در شرق اصفهان شامل مناطق سگزی، نائین، خور و بیابانک، آران و بیدگل و کاشان- از میان رفته است. این مناطق بسیار حساس هستند و اکوسیستم بسیار شکننده‌ای دارند. حتی در منطقه سگزی که ما مطالعه کردیم، سرعت آستانه فرسایش بادی ۵/۳ تا ۵/۴ متر بر ثانیه است. یعنی حتی با وزش یک نسیم، گرد و غبار بلند می‌شود و ریزگرد به وجود می‌آید.

با وجود فقر پوشش گیاهی، شکننده بودن اکوسیستم و بیشتر شدن سرعت باد از آستانه فرسایش، شاهد گرد و غبار خواهیم بود و می‌تواند حالت طوفانی هم پیدا کند. این گرد و غبار، بر اساس منشأ رنگ‌های مختلفی دارد؛ مثلاً اگر منشأ آن‌ها مارن یا سیلت و خاک‌های قرمز باشد، منجر به تولید گرد و غبار قرمز می‌شود. اگر هم منشأ آن خاک کِرِمی رنگ باشد، مثل شرق اصفهان گرد و غبار دارای رنگ کرمی خواهد شد.

افزایش ریزگردها نتیجه برخورد غیرعلمی با اراضی است

در سال‌های اخیر تلاش‌هایی از سوی سازمان منابع طبیعی در راستای نهال‌کاری در حاشیه کلان‌شهر اصفهان انجام شده است. سهم این تلاش‌ها را در کنترل بحران ریزگردها تا چه اندازه مثبت ارزیابی می‌کنید؟

استان اصفهان ۱۶ کانون فرسایش بادی به وسعت بیش از ۱ میلیون هکتار دارد که مهم‌ترین آن‌ها، منطقه سگزی به وسعت ۴۳ هزار هکتار است. هر نوع برخورد غیرعلمی با اراضی این منطقه باعث ایجاد گرد و غبار می‌شود. آن‌چه امروز شاهدیم، ماحصل برخورد غیرعلمی با این اراضی از سگزی تا گاوخونی و خور و بیابانک است. سازمان منابع طبیعی سال‌ها در حال نهال‌کاری در این مناطق بوده و زحمت زیادی کشیده است؛ در حالی که به نظر من باید به منشأ این بحران توجه شود و سازمان منابع طبیعی از منشأ، شروع به تثبیت خاک کند. نتیجه بی‌توجهی به منشأ، بلند شدن گرد و غبار از نواحی خشک و سپس عبور از پوشش گیاهی است که باعث تهدید سلامت مردم، راهبندان و مشکلات زیست‌محیطی می‌شود.

البته گرد و غبار در این هفته‌ها منشأ بیرونی نیز دارد؛ یعنی از آن دسته گرد و غبارهایی است که از کشور عراق، سوریه و عربستان می‌آید. این ذرات معمولاً ریزتر هستند و به دلیل طی کردن مسافت طولانی، دارای سیلت و رس هستند. اما ذراتی که درون استان تشکیل می‌شوند شامل شن ریز و سیلت بوده که به صورت معلق درآمده و مقدار زیادی از آن به صورت جهشی روی سطح زمین حرکت می‌کند. مقدار این ذرات قابل ملاحظه است و به همین علت دستگاه تنفس را تحت تأثیر قرار می‌دهد و مشاهده می‌کنیم که مراجعات به مراکز درمانی بیشتر می‌شود.

شاید مجبور به تخلیه اصفهان شویم

طبق آمار سازمان زمین شناسی ۲۰ درصد مناطق بحرانی از پهنه گرد و خاک در کشور، واقع در استان اصفهان است. با وجود این آمار و ارقام، آیا نباید تلاش بیشتری در سطح ملی برای مقابله با بحران ریزگردها در اصفهان شود؟

سگزی که مهم‌ترین کانون فرسایش بادی است، در ۶۰ سال گذشته دارای پوشش گیاهی به صوت مَرغزار و چمنزار بوده است. حتی آغل‌های گوسفندانی که از این مرغزارها تغذیه می‌شده‌اند، هنوز بر جای مانده و اگر از افراد مسن‌تر بپرسید می‌گویند این‌جا آب شیرین بوده است. در مطالعات خاک‌شناسی، ما حتی صدف‌های نرم‌تنانِ آب شیرین را در منطقه مشاهده کرده‌ایم. ولی مشکلاتی که انسان با اقدامات غلط و استفاده غیراصولی از منابع این منطقه به وجود آورده -مثلاً برداشت معادن شن، رس و گچ و خاک- باعث بروز این وضعیت شده است. چرا استان اصفهان با این همه مشکل، باید گچ و خاک کشور را هم تأمین کند؟ در منطقه سگزی ۳۰ سال است که در حال برداشت این منابع هستند و ۷۰ کوره گچ‌پزی وجود دارد که اخیراً برخی را سازمان محیط زیست و منابع طبیعی تعطیل کرده است. در سطح خاک روی این معادن، سنگ‌فرش‌های بیابانی است و نباید به آن دست زد چون اکوسیستم را بر هم می‌زند. در مناطق مختلفی این سنگ‌فرش‌ها را برداشته‌اند تا به گچ و رس برسند و در کوره‌های گچ‌پزی بپزند. از طرفی کوره‌های آجرپزی نیز وجود دارد و خاک رس را تبدیل به آجر می‌کنند. از سوی دیگر چون زاینده‌رود در یک برهه زمانی از این مسیر عبور می‌کرده، معادن شن و ماسه هم داریم. این عوامل در ترکیب با یکدیگر، شرایط را برای تولید گرد و غبار فراهم کرده‌اند.

جنگل‌های تاغ، کهور، اسکنبیل و پَده در اصفهان از بین رفته است

آماری از آلاینده‌های منتشر شده از این معادن و کوره‌ها دارید؟

بر اساس تحقیقات ما ۷۰ کوره‌ گچ‌پزی، روزانه ۱ تُن گرد و غبار تولید می‌کنند. این تعداد در حال حاضر با پیگیری سازمان محیط زیست و منابع طبیعی و استانداری اصفهان کمتر شده اما هنوز هم به صورت قاچاقی فعالیت می‌کنند. عوامل انسانی متأسفانه به موارد یاد شده محدود نمی‌شود و اگر به قسمت شرق استان بروید جنگل‌های تاغ که به صورت بومی در طول قرن‌های متمادی حیات داشته، اکنون از بین رفته است. جنگل‌های کهور، اسکنبیل و پَدِه هم از بین رفته‌اند. جنگل‌زدایی باعث شده شرایط برای فرسایش فراهم گردد. به همین دلیل طوفان‌های دهه ۴۰ به وجود آمد و سازمان منابع طبیعی به وسیله ایجاد کمربند سبز دور ایران مرکزی تلاش کرد از این مسأله جلوگیری کند. اما باز این پوشش گیاهی در کانون بحران ایجاد نشد و دوباره همان طوفان‌هایی که ما در کودکی می‌دیدیم در حال رخ دادن است.

اصفهان آلوده‌ترین کلانشهر ایران در سال ۱۴۰۰

مقایسه آمار تعداد روزهای هوای پاک میان تهران و اصفهان نشان می‌دهد وضع اصفهان به مراتب حتی از پایتخت با ۱۵-۱۶ میلیون جمعیتِ شناور وخیم‌تر است.

اگر از من بپرسید که اصفهان چرا این شرایط را دارد باید بگویم که بیش از ۳.۳ میلیون هکتار از استان شامل اراضی خشک و کانون‌های فرسایش بادی است و به همین دلیل سال گذشته اصفهان آلوده‌ترین کلان‌شهر ایران بود و با وجود تنها ۳ روز هوای پاک، وضع به مراتب بدتری نسبت به تهران با ۱۰ روز هوای پاک داشت. این آلودگی هم از لحاظ صنعتی به دلیل فعالیت ذوب آهن، فولاد مبارکه و پالایشگاه است که با بادهای غربی-شرقی جابجا می‌شود و به سطح شهر می‌آید و هم کانون‌های تولید آلودگی را از سمت شرق اصفهان داریم که با بادهای شرقی-غربی می‌آیند. ذراتی که از سمت شرق می‌آیند با میکروسکوپ الکترونیکی توسط ما مطالعه شده و دارای رس‌های سوزنی است. ترکیب این ذرات با ریزگردهای ناشی از صنعت و ترافیک، باعث بروز بیماری‌هایی مثل آسم، سرطان و MS می‌شود.

ریزگردهای سمی در تهران و ایرانِ مرکزی با خشکی گاوخونی

سهم خشکی زاینده‌رود در شکل‌گیری این گرد و غبارها چه‌قدر است؟

قطعاً خشکی زاینده‌رود یکی از عوامل اصلی شکل‌گیری بحران ریزگرد است. زاینده‌رود باعث پر شدن آبخوان‌ها، جلوگیری از خشک شدن پوشش گیاهی و پر کردن تالاب گاوخونی می‌شد. اگر تالاب گاوخونی را احیا نکنیم، چشمه‌های گرد و غباری ایجاد می‌کند که بسیار سمی هستند؛ زیرا این تالاب در طول سالیان متمادی زهکش اراضی کشاورزی بوده که همراه با سموم دفع آفات و کودهای فسفاته آبیاری شده و حاوی مقدار زیادی فلزات خطرناک مثل کادمیوم، روی، سرب و دیگر مواد سمی است که وارد تالاب شده و می‌تواند خطرات جدی ایجاد کند. تالاب گاوخونی هنوز به مرحله حاد نرسیده اما دست کمی از بحران دریاچه ارومیه ندارد و ایران مرکزی را به طور جدی تهدید می‌کند. اگر کارگروه احیا همانند ارومیه تشکیل نشود، نه تنها اصفهان بلکه در شهرهای اطراف مثل تهران و استان‌های همجوار شاهد ریزگردهای سمی و آلوده خواهیم بود. از طرفی سونامی کلرید سدیم خواهیم داشت که مشکلات حاد زیست محیطی ایجاد می‌کند و اراضی کشاورزی که ۱۰۰ هزار هکتار است را از بین می‌برد. خودِ اراضی که زیر کشت نرفته‌اند منشأ گرد و غبار است.

عدم رسیدگی به اصفهان قطعاً به فاجعه می‌انجامد

خشکی زاینده‌رود عوارض دیگری هم داشته و هر از گاهی شاهد باز شدن فروچاله‌های بزرگی در نقاط مختلف اصفهان هستیم. تحلیل‌تان از وضعیت فرونشست در اصفهان چیست؟

فرونشست زمین نسبت به چالش‌هایی که پیش‌تر بررسی کردیم به مراتب مهم‌تر است. وقتی آبخوان‌های اطراف شهر تخلیه شوند، با فرونشست زمین مواجه می‌شویم که سالانه حدود ۱۵ سانتی‌متر در اصفهان و در دولت‌آباد، حبیب‌آباد و شمال شهرستان حتی بیشتر نمایان است. از طرفی فرونشست شدیدی در دشت مهیار داریم که سازمان زمین شناسی کشور هم هشدار داده و نقشه ارائه کرده است. به مسئولین اجرایی استان و کشور گوشزد می‌کنم، اگر به اصفهان رسیدگی نکنند قطعاً به یک فاجعه تبدیل می‌شود. شهر تخریب خواهد شد و جلوگیری از آن نیز به شدت مشکل است. پس شاید حتی مجبور به تخلیه شهر شویم؛ چون مشکلات زیادی از جمله مشکل ریزگرد، آلودگی هوا، کم‌آبی و فرونشست در این استان وجود دارد.

باغ‌کاری به اسم آبخیزداری/ بیش از ۴۰ درصد زاگرس از بین رفته است

شما از کارگروه احیا برای زاینده‌رود شبیه به کارگروه احیای دریاچه ارومیه صحبت کردید. اما کارگروهی که برای زاینده‌رود تصمیم‌گیری می‌کند، کارگروه سازگاری با کم آبی نام دارد! رویکرد سازگاری با کم‌آبی در قبال زاینده‌رود و گاوخونی، تا چه اندازه با بحران‌هایی که شما تشریح فرمودید انطباق دارد؟

این کارگروه می‌تواند مثلاً اقداماتی برای تغییر الگوی کشت و حرکت به سمت کشت‌های کم‌مصرف انجام دهد. مثلاً سراغ گلخانه‌ها یا گیاهانی که آب کمتری مصرف می‌کنند برویم. اما با این اقدامات مشکل را حل نکرده‌ایم. ما نیاز به کارگروه احیای زاینده‌رود داریم تا با عواملی که در رأس حوضه آبریز از ورود آب به دریاچه سد زاینده‌رود جلوگیری می‌کنند مقابله شود. در برخی نقاط مثل کوهرنگ و در طول مسیرهایی که باید آب را به طور طبیعی به سمت زاینده‌رود بیاورد، به اسم آبخیزداری، آب را پشت بندها و سدهای کوچک‌تر جمع کرده و باغ درست می‌کنند؛ در حالی که زاینده‌رود و پوشش طبیعی پیرامون آن که برای قرن‌ها به طور طبیعی برقرار بوده و منشأ یک تمدن بزرگ در فلات مرکزی ایران شده، در حال نابودی است!

ما باید پوشش گیاهی را در مناطق بالادست در کوهستان‌هایی که آب تولید می‌کنند و بسیار حساس هستند احیا کنیم. اگر جنگل یا مرتع هستند، باید آن‌ها را با نوع پوششی که با شرایط اکولوژیک هماهنگ است تقویت کنیم. در حال حاضر تا پوشش ۶۷ درصد از مراتع، به زیر ۲۵ درصد رسیده است. جنگل‌های ما مثل زاگرس در حال تخریب است. درختان را قطع می‌کنند، می‌سوزانند و زغال درست می‌کنند. گرد و غبار روی روزنه‌های برگ‌ها می‌نشیند و پوشش‌های جنگلی را از بین می‌برد. همین مسائل باعث از بین رفتن حدود ۴۰ درصد از پوشش جنگلی‌ زاگرس شده که ۴۵ درصد از آب کشور را تأمین می‌کند.

مالچ رسی، دستاوردی در کلاس جهانی است

لطفاً از فعالیت‌های‌تان در زمینه مقابله با ریزگرد در مرکز تحقیقات بیابان‌زدایی و بیابان‌زایی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان بگویید. دستاورد علمی شما در تولید مالچ رُسی در محافل علمی بسیار مورد توجه بوده و ظاهراً در تثبیت منطقه سگزی نیز به موفقیت‌های خوبی دست یافته‌اید.

من ۸ سال است که در سگزی واقع در شرق اصفهان کار می‌کنم. ما برای اولین بار روی رُسی به اسم رس بنتونیت کلسیم‌دار کار کردیم. این رس سطح ویژه و ظرفیت تبادل کاتیونی زیادی دارد و در صورت وجود رطوبت، می‌تواند ذرت را با هم پیوند بزند. این رس یک سیلیکات است و برخلاف مالچ نفتی که یک ماده آلی است، تجزیه نمی‌شود.

ما در اردیبهشت ۱۳۹۵ با حمایت‌های مالی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، این رس را به وسعت ۶۵ هکتار در منطقه فوق‌بحرانی سگزی پاشیدیم و با همکاری سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، کشت تلفیقی انجام دادیم؛ آن‌ها نهال کاشتند و ما مالچ پاشی کردیم. با گذشته سال‌ها، حالا کاشتِ انجام شده تقریباً ۱۰۰ درصد سبز است. در حالی که سازمان منابع طبیعی از سال ۱۳۶۳ در منطقه شرق اصفهان در حال نهال کاری بوده، ولی نتوانست منطقه را به‌طور کامل کنترل کند. درخت‌کاری در شرق اصفهان نتیجه‌بخش نبود؛ زیرا در این منطقه زیرلایه‌ای غیرقابل نفوذ وجود دارد که رشد نهال هنگام نفوذ به این لایه متوقف می‌شود و گرد و غبار تشتک‌هایی که نهال را در آن می‌کارند خفه می‌کند. لذا باید خاک تثبیت شود تا نهال با گرد و غبار و ریزگردها خفه نشود و بتواند رشد کند. ما با استفاده از مالچ رسی در سطح ۱۴ هکتار این کار را انجام دادیم و موفق بودیم؛ باید از دستاوردی که برای اولین بار در ایران یا شاید حتی در دنیا به چنین موفقیتی دست یافته حمایت شود.

شاید مجبور به تخلیه اصفهان شویم

آیا مالچ رسی شرایط خاصی برای استفاده دارد؟

این رس برای استفاده شرایط خاصی دارد؛ باید بارندگی تقریباً بالای ۱۰۰ میلی‌متر، رطوبت نسبی بالای ۳۵ درصد و بافت نیز سبک باشد که شرق اصفهان همه این ویژگی‌ها را دارد. ما این رس را در شهرستان میبد که رطوبت نسبی آن ۵ درصد بود، فصل هم فصل مالچ‌پاشی نبود و بارندگی هم کمتر از ۶۰ میلی‌متر بود امتحان کردیم؛ طبیعتاً نتیجه نگرفتیم و رس فعال نشد. برعکس در منطقه سیستان به تقویم باران نگاه می‌کردیم که باران بیاید و رطوبت به درصد لازم برسد و هنگامی که شرایط محیا شد، در سطح ۵۰ هکتار مالچ‌پاشی کردیم و جواب گرفتیم. مردم هم استقبال کردند و هنگام عبور از این مناطق سؤال می‌کردند که چرا گرد و غبار اتفاق نیوفتاده و با گذشت زمان هم اتفاقاً استحکام آن بیشتر می‌شود.

هزینه مالچ رسی یک دهم مالچ نفتی است

آیا تاکنون حمایت لازم از این دستاورد علمی شده است؟

سازمان حفاظت از محیط زیست و اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان حمایت لازم را نکرده‌اند. اما مطمئنم در آخر سراغ این مالچ می‌آیند؛ چون اقتصادی و دوستدار محیط زیست است و باعث شده حتی ریشه‌های خشک نشده پوشش‌های گیاهی سابق، دوباره احیا شود. اگر همین پوشش گیاهی تراکم خوبی پیدا کند، می‌تواند باعث تثبیت خاک شود و نیازی به درخت‌کاری نیست.

مسأله قابل حل است، به شرط این‌که به‌طور تخصصی و علمی با آن برخورد کنیم و از فناوری‌های نوین استفاده شود. من بارها در جلسات مختلف این مطالب را گفته‌ام ولی توجه و حمایت نمی‌کنند. من در همین شرق اصفهان که ۶۵ هکتار مالچ‌پاشی کردیم یک دانشجوی دکتری فرستادم و حدود یک‌ماه قبل در ۲۰ نقطه تونل‌های بادی با سرعت حدوداً ۵۰ کیلومتر در ساعت ایجاد کرد -که سرعت بالایی هم محسوب می‌شود- و مالچ‌رسی توانست بیش از ۹۸ درصد گرد و غبار را کنترل کند! ما این آزمون را تبدیل به یک مقاله علمی کردیم و توضیح دادیم که مالچ رسی چه‌طور باعث خاکدانه‌سازی شده است. با کمال تأسف باید بگویم این دستاورد را نمی‌خواهند. نمی‌دانم چه‌طور بگویم؛ حمایت نمی‌کنند. سازمان جنگل‌ها اخیراً حمایت کرده و کاری که ما در اخیراً در سیستان انجام دادیم با حمایت این سازمان بود. ولی ما دل‌مان می‌خواهد محیط زیست هم حمایت‌مان کند. ما می‌توانیم با فناوری، مشکلات را حل کنیم، آن هم با قیمت بسیار ارزان! در سیستان هر هکتار مالچ نفتی ۱۰۰ میلیون تومان است و ۲ سال بیشتر دوام ندارد. اما مالچ رسی که ما تولید می‌کنیم یک دهم قیمت دارد! یعنی ۹ تا ۱۰ میلیون تومان در هر هکتار. مضافاً از زمان آغاز کارِ ما تا این لحظه، مالچ رسی بیش از ۵ سال دوام داشته و اگر انسان سطح مالچ‌پاشی شده را تخریب نکند انتظار داریم هم‌چنان هم برای مدت‌ها دوام داشته باشد. زیرا مالچ رسی یک پیوند سخت بین ملکول‌های آب و ملکول‌های خاک ایجاد کرده و می‌تواند در برابر بادهای خیلی شدید دوام بیاورد. اما به هر حال چنین دستاوردی تنها در ۶۵ هکتار اجرا شده است. توقع داریم از ما حمایت شود تا مالچ‌پاشی را به‌طور کامل در کانون‌های تولید ریزگرد برای کل کشور اجرا کنیم.

شاید مجبور به تخلیه اصفهان شویم

این طرح در مجموع چه‌قدر بودجه می‌خواهد؟

اگر هزینه مالچ رسی برای هر هکتار ۹ میلیون تومان باشد و ۱ میلیون هکتار مناطق بحرانی داشته باشیم، ۹ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است که مطمئناً با اجرای عمده، هزینه‌ها نسبت به برآورد فعلی ما کم‌تر هم می‌شود. چنین مبالغی در مقابل ضررهایی که بحران ریزگرد برای سلامت، اقتصاد و امنیت کشور ایجاد کرده، اصلاً قابل توجه نیست. من وظیفه خودم را به عنوان استاد دانشگاه انجام دادم و روزی مسئولان متوجه می‌شوند که مالچ نفتی هیچ مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه بر مشکلات می‌افزاید؛ زیرا بعد از ۲-۳ سال تخریب می‌شود و مواد شیمیایی را در دل طبیعت آزاد می‌کند.

از طرفی باید توجه کنیم یک تپه شن، یک حوزه آبخیز است و باران که می‌بارد در لایه‌های زمین نفوذ می‌کند. یکی از دلایل روییدن طبیعیِ جنگل‌های تاغ در گذشته به دلیل این بود که مالچ نفتی وجود نداشت؛ با همان ۵۰-۶۰ میلی‌متر بارشی که وجود داشت، آب نفوذ می‌کرد و سطح سفره‌های آب زیرزمینی هم معمولاً در این مناطق بالاست و ریشه تاغ تا ۸ متر پایین می‌رود و یک جنگل طبیعی به وجود می‌آمد. امروز جنگل طبیعی را من بین بمپور و جازموریان دیده‌ام که در آن منطقه تخریب و جنگل‌تراشی چندان فعال نبوده است. ولی در سایر نقاط، دیگر رویش جنگل‌های طبیعی را نمی‌بینیم. مالچ رسی برخلاف مالچ نفتی، دوستدار محیط زیست است و پوشش گیاهی و حتی تراکم جانوری منطقه را بهبود می‌بخشد.

مشکل قابل حل است، اگر اراده‌ای باشد

در مقام سؤال آخر، به عنوان یک شخصیت علمی چه انتظاری از مسئولین دارید و در صورت برآورده نشدن این انتظارات، چه دورنمایی برای اصفهان و کشور می‌بینید؟

من قبلاً در آثارم نوشته‌ام که فاجعه در کمین ماست. من ۵۰ سال است که در زمینه منابع طبیعی کار می‌کنم و ۱۰-۱۲ سال هم مدیر آبخیزداری زاینده‌رود بودم. اگر بیابان‌زایی ادامه پیدا کند، کشور با مشکل حاد زیست محیطی روبرو می‌شود. جنگل‌ها در حال تخریب است؛ مثلاً جنگل‌های هیرکانی اکنون نصف شده و حدود ۴۰ درصد از جنگل‌های زاگرس از بین رفته است. عمده جنگل‌های طبیعی تاغ و کهور هم از بین رفته است. با این روند، ما در کشور با یک فاجعه زیست‌محیطی روبرو می‌شویم و اصفهان در رأس این مشکلات خواهد بود. ما نفت و گاز و ثروت‌های زیادی داریم. باید امروز شروع به احیای پوشش گیاهی و تثبیت خاک کنیم؛ فردا دیر است. اگر فرونشست در اصفهان ادامه پیدا کند و زیادتر شود، شاید ناچار شویم بخش‌هایی از شهر اصفهان را تخلیه کنیم؛ شهری که نگین فیروزه‌ایِ دنیاست. مشکل قابل حل است -خصوصاً با جاری شدن آب در رودخانه- اما برای حل مشکل باید اراده‌ای جدی وجود داشته باشد.

خبرنگار: مهرزاد سلیمی

انتهای پیام/

کد خبر: 1137163

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 12
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • رضا IR ۱۹:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۹
      11 0
      خشم طبیعت و خشکسالی قوم و قبیله و استان نمیشناسد و همه را گرفتار میکند پس نگاه ملی میطلبد بخصوص تالاب گاوخونی و زاینده رود که سپر دفاعی پیشروی کویر بود و نابودی ان یعنی ریزگرد و سرطان و فرونشست
    • IR ۲۰:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۹
      7 1
      فاتحه جهت شادی روح فلات مرکزی ایران
    • مهدی IR ۲۰:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۹
      7 1
      برای حل این مشکل خیلی زود فکری به حال آب یزد و قم کرده و آب اصفهان را به اصفهان برگردانید
    • سمیه IR ۲۱:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۹
      9 2
      استاد جلالیان به تمام معنا استاد هستند و دلسوز جامعه
    • IR ۰۵:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
      7 0
      خدا الهی ریشه خاتمی بکنه که آب زاینده رو برد برایزشهرهای دیگر و ریشه این بلا بی تدبیری وبعدهم شک نکنید بخاطر گناهان زیاد هست که اینجور خداوند افراد نالایق را بر ما مسلط میکنه وعذاب میکشیم
    • S.g IR ۱۱:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
      6 0
      به داد مردم اصفهان برسید.مگه همه مردم اصفهان می توانند تخلیه کنند باید راهی پیدا کنند.
    • ناشناس IR ۱۶:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
      3 1
      لطفاً جلوی برداشتهای بی رویه معادن رابگیرید
    • IR ۱۸:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
      5 0
      رودخونه از وسط شهر میره بدیمش یزدیا و بروجنیا و بریم عججججججببببببب حکایتیه
    • ناشناس IR ۱۸:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
      9 0
      بدبختی از بیست سال پیش شروع شد. از زمانی که حق آبه زاینده‌رود و تالاب گاوخونی و کشاورزان اصفهان را ناجوانمردانه به استان یزد انتقال دادند بدون اینکه جایگزین آن تامین شود. از بیست سال پیش تا الان حدود 3 میلیارد متر مکعب آب از زاینده‌رود به استان یزد رفته است. و اگر این اتفاق نیفتاده بود و مسولان این خیانت را نمی کردند الان نه مشکل فرونشست داشتیم و نه معیشت حدود پانصد هزار کشاورز اصفهان نابود می شد. و تالاب گاوخونی هم خشک نمی شد و ما مشکل ریزگرد سمی نداشتیم. ببینید کسانی که بیست سال پیش تصمیم انتقال حق آبه زاینده رود و تالاب گاوخونی و کشاورزان اصفهان را به یزد گرفتند چقدر بی سواد بودند حتی یه آدم بیسواد هم می‌دونه که انتقال آب از یک منطقه به منطقه دیگه باعث خشک شدن منطقه مبدا خواهد شد. و حدود پانزده سال پیش هم احمدی نژاد در سفری که به استان چهارمحال بختیاری داشت به مردم آنجا گفت که آب زاینده رود متعلق به شماست و هر چقدر می خواهید می توانید از آن برداشت کنید بدون اینکه توجهی به حق آبه زاینده‌رود و تالاب گاوخونی هجده میلیون ساله داشته باشد. و حالا هم طرح انتقال بن بروجن که دیگه باعث نا
    • بختیاری IR ۲۲:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
      1 0
      متاسفانه اراده ای نیست
    • مسعود IR ۰۱:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۱
      2 0
      اون احمق هایی که زاینده رود را خشکوندن با انتقال آب به یزد و کرمان مسبب این اوضاع هستن
    • ایراندخت ذوالفنون IR ۱۷:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۰۳
      1 0
      امیدوارم نظرات علمی ،کارشناسی و کاربردی استاد جلالیان مورد توجه مسئولین قرار بگیرد مالچ رسی گسترش یابد و از مرگ استان اصفهان جلوگیری شود باسپاس از ایشان