محمد امامی کورنده کارشناس رسانه در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز درباره عملکرد شبکه سه اظهار کرد: هر شبکهای قبل از آغاز فعالیت خود دارای یک اساسنامه بوده و یک سری برنامههای از پیش تعیینشده دارد که باید طبق آن پیش برود حال اینکه شبکه سه از بدو تاسیس به برنامههای ورزشی و سپس به برنامههای فرهنگی و اجتماعی اختصاص پیدا کرد و اکنون با گذشت بیش از دو دهه به چه سمت و سویی پیش میرود به سیاستهای مدیران، موسسان و افرادی که طی هر دوره بهعنوان مدیر و مسئول آن شبکه فعالیت دارند برمیگردد.
وی افزود: طی دههها و سالهای گذشته شبکه سه چند مدیر عوض کرده است و هر کدام اقدامات خاص خودشان را داشتند اما در این بین، یکی از مدیران اقداماتی را انجام داد که نسبت به سایرین بیشتر در معرض دید قرار گرفت که مهمترین آنها حذف برنامه نود از این شبکه بوده است، برنامهای که بیش از دو دهه هر هفته از شبکه سه سیما پخش میشد.
بیشتر بخوانید:
استانداردهای شبکه سه نزولی شده / فروغی پاسخ دهد که با چه معادلهای فردوسیپور را کنار گذاشت
امامی بیان کرد: وقتی مدیری با چنین نفوذی، سبک مدیریتی خود را در هر نهادی آغاز میکند تاثیر بسیاری بر پیرامون خود خواهد داشت.
کارشناس رسانه تاکید کرد: آسیبهای ناشی از رفتار و عملکرد مدیران در همه سطوح مدیریتی و در هر سازمان و نهادی ممکن است به افراد جامعه، همکاران و یا ذینفعانی که با آن سازمان در ارتباط هستند، برگردد. اما در مورد یک شبکه رسانهای که ذینفعان در واقع مخاطبان آن هستند با یک پدیده جامعهشناختی سر و کار داریم و مسئله از یک سازمان اداری فراتر میرود چرا که هدف اصلی از اداره یک سازمان رسانهای، اذهان عمومی است که میتوان گفت موضوع در اینجا بسیار حساستر است چرا که میتواند رفتار یک جامعه و مردم آن را تغییر دهد، پس باید بسیار محتاطانه عمل کرد.
وی با اشاره به کیفیت سریالهایی که از شبکه سه پخش میشود، گفت: سازمان صدا و سیما به دلیل کمبود بودجه، بیشتر به تکرار برنامهها و تامین سریالها از آرشیو گرایش دارد و اگر هم برنامهای تولید میشود بخش بزرگی از آن به صورت مشارکتی است و زمانی که چنین اتفاقی رخ میدهد به این معناست که یک سری افراد از بیرون از فضای رسانه هزینه تولید آن برنامه را پرداخت کردهاند که این میتواند بزرگترین آسیب برای یک رسانه ملی به شمار رود، آسیبی که جبران آن غیر ممکن است.
امامی اذعان کرد: بزرگترین نقطه ضعف یک رسانه این است که برای تولید و پخش برنامههای عمومی خود که هدفش افکارسازی و افکارسنجی اذهان عمومی و آگاهیرسانی به مردم است دچار مشکل شده و از مسیر اصلیاش منحرف شود.
وی در پایان تاکید کرد: مصداق برنامهسازی مشارکتی در صدا و سیما که چند سالی است رواج پیدا کرده دقیقا همانند قطاری است که توسط اسپانسرها و مسائل مالی از ریل خارج شده است. در واقع سازمان صدا و سیما باید منبع موثقی برای امیدرسانی و آگاهیبخشی به مردم باشد.
انتهای پیام/
نظر شما