ایسکانیوز - دین و اندیشه: نشریات دانشجویی، حاصل خلاقیت دانشجویان و روایت گر زاویه دیدی است که به جهان پیرامون دارند. این نشریات، عموما در نسخه هایی اندک و برای مخاطبانی محدود به چاپ می رسند. اما قطعا تورق آنان، خارج از فضای دانشگاه نیز خالی از لطف نیست.
خبرگزاری ایسکانیوز، که به عنوان باشگاه خبرنگاری دانشجویان ایران فعالیت می کند، می کوشد فرصتی را برای بیشتر دیده شدن این نشریات فراهم آورد.


متن زیر، یادداشتی است از پیمان حقیقت طلب، دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران، که در دهمین شماره از نشریه دانشجویی صلا چاپ شده است. این نشریه، به همت اعضای کتابخانه دانشجویی دانشکده فنی به طبع می رسد و حدود پنج سال از فعالیت آن می گذرد:


پراید


1. به بیان بارت اتومبیل تنها پدیده‌ای مادی نیست که باید چگونگی استفاده و کارکردش کشف شود. بلکه پدیده‌ای است فرهنگی که باید با زبان فرهنگی فهم شود و مانند هر کالای دیگر زندگی روزمره بازنمای معنای فرهنگی است. اتومبیل متنی است که توسط کاربرانش رمزگذاری شده و مخاطبان آن را بر حسب قواعدی رمزگشایی می­کنند. (از کتاب فرهنگ اتومبیل در شهر تهران، طاهره هوشنگی، نشر تیسا، ص250)


2. پراید: ماشین دهۀ 80 میلادی. همان هنگام که انرژی در جهان معنا پیدا کرده بود و خودروهای کم‌مصرف بودند که یکی پس از دیگری وارد بازار می‌شدند. فورد این خودروی طراحی شده توسط شرکت مزدا را راهی بازار آمریکا کرد و بعد از  آن شرکت کیاموتورز ساخت آن را تا سال 2000 ادامه داد. این ماشین از دهۀ 70شمسی به صورت مونتاژی وارد بازار ایران شد.  بعد از آن‌که شرکت کیا خط تولید پراید را متوقف کرد، شرکت سایپا خط تولید انحصاری آن را به عهده گرفت. (این جای قصه خیلی شبیه به پیکان است...) و این درست همان زمانی بود که پراید به خودروی اول و محبوب ایرانیان تبدیل شد.


پراید در دهۀ 80 بود که به خودروی اول ایرانیان تبدیل شد. دهۀ 50 و 60 و 70، دهه‌های یکه‌تازی پیکان بودند. اما چرا پراید به خودروی اول ایرانیان تبدیل شد؟! جوابش ساده به نظر می‌رسد. هر آن‌چه که در پیکان رنج و مضیقه بود در پراید نبود. پیکان ماشینی سخت و خشن، با فرمان سفت، دنده‌هایی غیرروان، شتاب کم، به ظاهر قرص و محکم اما در باطن شکننده، بدون کولر و... بود.


پیکان3


اما پراید...


3. با پراید بود که طبقۀ متوسط ایرانی شکل گرفت. بعد از دوران جنگ تحمیلی و دوران سخت سازندگی، کم‌کم در سایۀ صلح و دولت‌هایی دیگر جامعه‌ از یکدستی به در آمد و یک طبقۀ متوسط نصفه نیمه شکل گرفت. طبقه‌ای که می‌توانست زحمت بکشد، چرخ‌های اقتصاد را بچرخاند، خانواده تشکیل بدهد و یک پراید بخرد. می‌توانست امیدوار باشد. می‌توانست زحمت بیشتری بکشد و ماشینی بهتر از پراید (پژو) بخرد. اما همه چیز با پراید شروع می‌شد... با تقریب خوبی می‌توان گفت با پراید بود که هر خانوادۀ ایرانی صاحب یک خودرو شد.


پراید چه ویژگی‌ای داشت؟! یک ماشین 4نفره بود. 4نفر و در بدترین حالت 5نفر. بر خلاف پیکان در دهه‌های قبل که تا 9نفر سرنشین را هم حمل می‌کرد، پراید مال این حرف‌ها نبود. ایرانیان هم زیاده‌خواهی نکردند. انتظار داشتند. گه‌گاه غر زدند، گفتند که دم پیکان گرم، پراید چه ماشین مزخرفی است. ولی نمی‌شد. این پراید بود که شر زندگی محنت بار توده‌ای را از سر ایرانیان کم کرد. برای یک مسافرت رفتن دیگر لازم نبود که همه توی یک ماشین بچپند. به جای یک پراید، سوار دو پراید می‌شویم و به مسافرت می‌رویم... این مرحله‌ای از آسایش بود. 4نفره بودن پراید یک پیام دیگر هم داشت: خانوادۀ کم‌جمعیت. خانوادۀ 4نفره. فرزند کمتر زندگی بهتر... این شعار روی خوردنی‌های بسته‌بندی‌شده در دهۀ 70 با ظهور پراید در دهۀ 80 بود که معنا پیدا کرد...


4. پراید و ورود زنان به جامعه. هر چه‌قدر که پیکان ماشینی مردانه به حساب می‌آمد، پراید ماشینی زنانه بود. پیکان هویتی مردانه داشت. فرمان سفت، دنده‌های غیرروان، نیازش به تعمیر مستمر، بوی بنزین و گرما و سرمایی که به داخل ماشین نفوذ می‌کرد، کولر نداشتن و راحت نبودن و زمخت بودنش همه ویژگی‌هایی مردانه بودند.


پیکان2


پراید این‌گونه نبود. ظاهر مهربانی داشت. چراغ جلوهایش مثل چشم‌های دختری بودند که دائم لبخند به لب دارد. بدنۀ ماشین انحناهای کوچکی داشت. سبک و نرم و منظم بود. داخل اتاق بوی بدی نمی‌داد. فرمان نرم‌تری داشت. کولر داشت... در یک کلام از آسایشی زنانه بهره‌مند بود که پیکان نداشت.


علاوه بر این‌ها پراید در دوره‌ای به ماشین‌ اول ایرانیان تبدیل شد که دورۀ ورود زنان به جامعه بود... با پراید بود که زن‌ها هم راننده شدند. تا پیش از پراید، رانندگی کاری مردانه بود و اگر زنی پشت فرمان پیکان می‌نشست بیش از هر چیزی خیلی مرد بود! پراید با همۀ ویژگی‌ها و ظاهر زنانه‌اش، ماشینی بود که زن‌ها توانستند با آن کلیشه‌های جنسیتی را بشکنند. با آن به خیابان‌ها بیایند. با آن به اداره‌ها بروند و کار کنند.


5. پراید ماشین سرعت بود. هنوز هم خیلی از سرعت‌غیرمجازهای جاده‌ها پرایدها هستند. ماشینی بود که خیلی سریع‌تر از پیکان به سرعت‌های بالای 100کیلومتر بر ساعت می‌رسید. جامعۀ ایران زمانی به سرعت رفتن پراید دست پیدا کرد که بیش از هر چیز احساس عقب‌ماندگی می‌کرد. دهۀ 80 بود. جهان به سویی دیگر بود و ایرانیان در همۀ زمینه‌ها خودشان را عقب‌مانده حس می‌کردند. دوست داشتند که پیشرفت کنند. خیل عظیمی از جمعیت راه دانشگاه را در پیش گرفته بودند و اندیشۀ مدرن شدن و پیش رفتن ناخودآگاه به وجودشان راه یافته بود. بخش زیادی از جمعیت جوان بود و از حرکت آهستۀ پدران و مادران شرمگین بود. خیلی از مرزها و خط قرمزها به سرعت شکسته می‌شدند... روابط اجتماعی جامعۀ شهری به سرعت در تغییر و تحول قرار گرفته بود.


پراید1


پراید سرعت می‌رفت. اما ماشینِ سرعت نبود. می‌توانست  170 کیلومتر بر ساعت سرعت برود. ولی ایمنی این ماشین اصلاً در این حد و حدود نبود. ایرانیان پراید سوار می‌شدند (می‌شوند) و سرعت می‌رفتند (می‌روند)، بی آن‌که به خطرهای این ماشین فکر کنند. آن‌ها فقط سریع‌تر رفتن و شکستن مرزهای سرعت را می‌خواستند. یک جامعۀ عقب مانده که حالا می‌تواند پراید سوار شود... آیا این جامعه می‌تواند به هر قیمتی عقب ماندگی‌هایش را با سرعت رفتن جبران کند؟! ده ها هزار نفر قربانی سرعت رفتن‌های این ماشین کوچک سبک شدند و می‌شوند... پراید بعد از دو دهه حضور در جامعۀ ایرانی عجیب با آن سرشته شده است...


6. پراید فاتح جاده‌های ایران است. هنوز هم هستند مردانی که یک پیچ پیکان را با هیکل پراید عوض نمی‌‌کنند. آن‌ها ماشینی می‌خواهند که توی جاده‌خاکی‌ها آخ نگوید و بتواند به راحتی صدها کیلو بار جابه‌جا کند. ولی پراید راه خودش را باز کرد. پراید هرگز نتوانست و نمی‌تواند ماشین جاده خاکی‌ها باشد. تعلیق ظریف این ماشین، هرگز آن را به یک ماشین مردانه تبدیل نکرد. اما توانست که در سال 1384 یک ماشین کاملا مردانه را از رده خارج کند. خط تولید پیکان متوقف شد. بعد از آن اتفاقات دیگری هم افتاد. شمار جاده خاکی‌ها کم و کم‌تر شد. جاده‌های بیشتری آسفالت و مناسب طبع پراید شدند...


اما پراید ماشین گذار است. یعنی در دوره‌ای از جامعۀ ایرانیان وارد زندگی‌شان شد، با خیلی از ویژگی‌ها و تغییرات ایرانیان همراه شد و آن‌ها را از یک عصر به یک عصر دیگر جابه‌جا کرد. اما این ماشین نباید مثل پیکان ماندگار شود و چوب لای چرخ پیش رفتن جامعه بگذارد... آیا پراید ماشین عاقلی خواهد بود و خواهد پذیرفت که برای بیشتر پیشرفت کردن کمی کوچک و مزاحم است یا این که مثل پیکان سرسختی خواهد کرد و تا سال‌ها خودش را به ما دیکته می‌کند؟!

کد خبر: 133473

وب گردی

وب گردی