به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، نامهای خطاب به حسن روحانی رئیس جمهور نوشت.
در ابتدای این نامه که با جمله «با قشر حساس معلّم و دانش آموز تعامل شایسته داشته باشید» از مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) آغاز شده، آمده است: نیک مستحضرید که آموزش و پرورش از اساسیترین ارکان، جهت خلق آیندهای بهتر است و آینده کشور عزیزمان به امروزِ آن وابسته است و در این میان نقش تأثیرگذار معلم در ساخت آینده این سرزمین، در اثرگذاری فکری و روحیِ مخاطبی که کودک امروز ما و مرد و زن آینده ماست، نظیر ندارد. دانش و دانایی ملی، رکن اصلی پیشرفت و «نظام آموزشی هم گذرگاه نیل به آن به شمار میآید؛ بنابراین جامعه، زمانی به اهداف خود دست مییابد که از طریق تعالی نیروی انسانی، مسیر خود را هموار کند؛ لذا بر خلاف نظریه منسوخ شده توسعه که همواره بر اهمیت ایجاد و گسترش منابع مادی و کالبدی تأکید دارد، امروزه به لحاظ اهمیت آموزش و پرورش در زندگی همهجانبه افراد و جوامع، از هزینههای آموزشی به عنوان یک سرمایهگذاری یاد میشود.
در ادامه این نامه ذکر شده است: جناب آقای روحانی! با وجود تمامی صحبتهای ذکر شده، متأسفانه نگاهی گذرا و اجمالی به جایگاه آموزش و پرورش و معلم بین برنامههای کلان ملی، سند بودجه و نیز میزان اهمیت و منزلت آن در برنامهریزی دولت، بیتوجهی به امر تخصصی و فوقالعاده حساس معلمی مشاهده میشود. آقای رئیس جمهور! ابلاغ اولویتهای 23گانه وزارت آموزش و پرورش در پیوست حکم وزیر آموزش و پرورش، تنها در دو بند خلاصه میشود و به خوبی گویای آن است که سیاست دولت در مواجهه با آموزش و پرورش، یک رو بیشتر ندارد و آن هم اصرار بر خصوصیسازی است؛ راهبردی که هیچگونه رد پایی از آن در سیاستهای کلی ابلاغ شده از سوی رهبری در حوزه تحول در آموزش و پرورش وجود ندارد.
در ادامه به دو بند اشاره شده که به اعتقاد نویسندگان نامه، تمام ناکامیهای آموزش و پرورش در 6 سال گذشته از آن نشأت میگیرد: بند پنجم از اولویتهای عمومی با عنوان واگذاری فعالیتها به مردم و فراهم آوردن زمینه مشارکت هرچه بیشتر بخش خصوصی در آموزش و پرورش و بند ششم از اولویتهای تخصصی با عنوان جایگزینسازی تدریجی ارائه خدمات آموزشی توسط دولت با خرید خدمات آموزشی. متأسفانه تمام ناکامیهای آموزش و پرورش در 6 سال گذشته از همین عقیده نشأت میگیرد. ظاهراً دولت، وزیر خلاق، مستقل، پایبند به چارچوبهای آموزشی، جسور، عملگرا و متکی به حمایت از قاطبه معلمان نمیخواهد؛ چرا که تجربه 6 سال گذشته نشان میدهد دولت به دنبال وزیر گوش بهفرمانی» است تا میخ خصوصیسازی را محکم بر زمین و ضمیر آموزش و پرورش دولتی بکوبد!
در بخش دیگری از نامه آمده است: در این کشور، معلم تنها کسی است که از حمایت شغلی-تخصصی لازم بیبهره است و با چشم برهمزدنی از طریق خیل بیکاران جویای کار با کمترین دستمزد با نام خرید خدمات آموزشی قابل تأمین و جایگزین شدن است. جناب آقای دکتر روحانی! بسیار جای تأسف و درنگ دارد که در ابلاغ اولویتهای شما برای وزات آموزش و پرورش، اسمی از دانشگاه فرهنگیان، دانشگاهی که به فرموده مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) مرکز ثقل اصلی نظام آموزش و پرورش کشور و تنها مسیر آموزش تخصصی و رسمی معلم است، دیده نمیشود. همانطور که پیشتر اشاره شد، آموزش و تعلیم و تربیت یک علم تخصصی است که انجام آن بهخصوص در مقطع ابتدایی و کلاسهای چندپایه، تنها در توان متخصصان و کارشناسان این حوزه است که با کارورزی و مجاهدت، این فنون را آموختهاند؛ اما به راستی چطور میخواهید نیروی متخصص این حوزه را که امروزه در کشور بسیار اندک هستند، از بخش خصوصی تأمین کنید؟!
در بخش پایانی نامه ذکر شده است: فارغ از بهکارگیری نیروهای بیگانه با امر مهم آموزش و پرورش به عنوان معلم، نوع برخورد و فراهمآوری میزان امکانات لازم برای این افراد نیز، خود مسئله جدی و بعدی ماست. چگونه ممکن است فردی که با نصف دستمزد و حقوق پایه کارگران زحمتکش به کار گرفته میشود، بتواند از عهده امر خطیر و پرانرژی تربیت و تعلیم بر آید؟ آیا خرید خدمات آموزشی مقدمه تلخ خصوصیسازی و به تبع آن ذبح کردن عدالت آموزشی نیست؟ جناب آقای روحانی! آموزش و پرورش را با دید یک بنگاه اقتصادی نگاه نکنید، آیا قولهایتان در زمان انتخابات برای ارتقای تعلیم و تربیت و حمایت از فرهنگیان را فراموش کردهاید؟ به نظر میرسد علیرغم همه وعدههایتان درباره آموزش و پرورش و معلمان شریف، خود را فقط موظف به یک کار دانستهاید، «فروش معلم»!
انتهای پیام/