خوزه مانوئل باروسو، رییس کمیسیون اروپا و نخست وزیر سابق پرتغال در پروجکت سیندیکیت نوشت: در ده سال گذشته اتحادیه اروپا با مشکلات عدیده ای دست به گریبان بوده است. بحران هایی که شاید در آینده دیگر تکرار نشوند، اما مسئله اینجاست که معضلات جدیدی سر راه این اتحادیه قرار گرفته اند. باید تلاش کنیم از بحران های امروز درس بگیریم تا در آینده به مشکل بر نخوریم.

به گزارش ایسکا نیوز بارسو در ادامه نوشت: یکی از درس ها این است: اتحاد هیچ گاه یک گزینه نبوده است. امر بسیار مهم ارتقا وضعیت اقتصادی و روابط سیاسی است. هنگامی که من در سال 2004 رییس این اتحادیه شدم، تنها 15 کشور عضو اتحادیه بودند. اما امروز 28 کشور در این اتحادیه حضور دارند. از 2004 تا 2014، هیچ کشوری از اتحادیه خارج نشده است. با این که اتحادیه اروپا و نقاط تحت پوشش واحد پولی یورو را افزایش دادیم، اتحاد را نیز حفظ کردیم.

من برای این اتحاد جنگیده ام. اگر دقیق تر بگویم از آن دفاع کرده ام. یونان همچنان عضو این اتحادیه است. با این که بسیاری از کشور ها عقیده داشتند یونان باید از اتحادیه اروپا اخراج شود تا مشکلات آن دامن دیگر کشور ها را نگیرد، با این حال ما هیچ گاه همانند بسیاری دیگر از کشور ها،اهمیت نظارت ها و تصمیمات سیستماتیک خود را از یاد نبردیم.

اتحادیه اروپا یک واقعیت اقتصادی و سیاسی است. حفظ این واقعیت نیازمند همبستگی و مسئولیت پذیری کشور های عضو این اتحادیه است.همبستگی برای قدرت های اروپا و مسئولیت پذیری در کشور هایی که نیازمند اصلاحات هستند.اتحادیه اروپا هر دو ویژگی را به طور مساوی می خواهد.

چنینی منطقی در نقاط دیگر مدیریت اتحادیه نیز لازم است. این چیزی است که من از ده سال ریاست اتحادیه اروپا آموخته ام. عمق این اتحاد باید بیشتر شود و در عین حال یکپارچگی آن حفظ شود. این یک مسئله بسیار حیاتی در آینده خواهد بود. آن هم تنها به دلیل وضعیت نا مطمئن بریتانیا در این اتحادیه.

باید انعطاف داشته باشیم و در همین حال از تکه تکه شدن خود جلوگیری کنیم.برخی از کشور ها خواستار چند لایه شدن نهاد اتحادیه اروپا هستند. من بر این عقیده خود پایبند هستم که همکاری های چند جانبه بین کشور ها شرط لازم بقاست،اما چندلایه شدن اتحادیه اروپا موجب فروپاشی خواهد شد.

در حالی که کشور ها باید در مسائل یکدیگر ادغام شوند،تنها راه پیروزی آن، تعهد به حفظ یکپارچگی بازار های اروپا است.خوشبختانه این منطق تا حدودی در میان کشور های عضو جا افتاده است.

دومین درسی که آموخته ایم این است که داشتن ارتباط آزاد با جهان یک دارایی است، نه یک مسئولیت.این طرز تفکر باید مورد تایید قرار گیرد و از نظر سیاسی حمایت شود. در حقیقت اتحادیه اروپا در خط مقدم تلاش برای آزادسازی و تنظیم تجارت بین المللی است. ما در مرحله ای قرار داریم که می توانیم میوه و محصول جهانی شدن را برداشت کنیم.

این تنها مربوط به ثروت اقتصادی اتحادیه اروپا نمی شود،بلکه در خصوص روابط سیاسی اتحادیه در سطح جهانی است. یکی از پیش شرط های آن، دفاع از منافع اقتصادی،سیاسی و استراتژیک اتحادیه اروپا به عنوان یک اصل کلی در سازمان ملل، سازمان تجارت جهانی، گروه 20 و گروه 8 است. این امر می تواند به اثر گذاری هر چه بیشتر اتحادیه اروپا در مسائل جهانی منجر شود.

مسئله مشترک و فعلی ما، بحران اوکراین است. در سال 2008 و 2009 تمام کشور های عضو اتحادیه، تمام تلاش خود را معطوف به رهایی از این بحران کردند.اتحادیه اروپا در این موقع بود که توانست نشانه های رهبری را از خود بروز دهد.

از آن زمان گروه 20،تبدیل به منطقه اصلی نفوذ اتحادیه اروپا شده است.گروه بیست با الهام از سیاست های داخلی و مالی اتحادیه اروپا همانند ایجاد یک چارچوب برای رشد و پیشرفت اقتصادی،توانست نظام سیاسی و اقتصادی جهان را تغییر دهد و به طور حتم از بحران های دیگر و خطرناکتر جلوگیری کند.

درس سوم، قدرتمند کردن اتحادیه اروپا در زمینه های سیاسی و اقتصادی. این مسائل نیازمند ادامه تغییرات هستند. سیاست های کلی اتحادیه اروپا مانع از رشد بحران ها شده است.به عنوان مثال کشور های عضو اتحادیه،سیاست های مالی خود را در اولویت قرار داده اند و در عین حال به رقابت سالم با یکدیگر مشغول اند و با عدم تعادل در اقتصاد کلان مبارزه می کنند. این ها روش هایی است که برای موفقیت کشور های اروپا تنظیم شده و می تواند برای رهایی بخشی به کشور های بحران زده نیز مورد استفاده قرار گیرد. با وجود مقاومت های زیاد،قدم های خود را آهسته آهسته برداشتیم تا با بحران های حاضر و مشکلات آینده برخورد کنیم.قدم اول تاسیس اتحادیه بانکداری اروپا بود.ما توانستیم روش مدیریت اقتصادی را تغییر دهیم.این بحران ها از بانک ها شروع شد و ما در بانک ها ان را به پایان می رسانیم.این اقدامات که با یکدیگر جمع شدند،توانستند بنیان اقتصادی اتحادیه را تغییر دهند.بحران مالی موجب دگرگون شدن ساختار های اروپا شد.

با این حال ما نباید حرکت خود را متوقف کنیم و نیازمند ادامه کار خود هستیم. کشور هایی که بیشترین سعی را در پیاده کردن این سیاست های جدید داشتند، بیشترین سود را بردند. آن ها هم اکنون نظام اقتصادی قدرتمند تر و بهتری دارند. با این حال نباید خیال خوش کنیم،بحران هنوز از سر ما نگذشته است.

من به عنوان رییس اتحادیه اروپا،در حالی که ده سال ریاست آن را بر عهده داشتم،می توانم بگویم که اروپا در مقابل مشکلات از خود انعطاف نشان داد و در این راه تکه تکه نشد. با وجود تمام بحران ها اروپا متحد باقی ماند و دروازه های خود را به سوی دیگران نبست. اتحادیه اروپا هم اکنون در شرایطی نو قرار دارد و قدرتمند تر از همیشه می تواند جهانی سازی را رهبری کند.
کد خبر: 114366

وب گردی

وب گردی