1.وکیل خانه به دوش
بعد از پنج سال کار کردن به عنوان یک مشاور حقوقی در نیویورک، «جودی اترنبرگ» تصمیم گرفت وسایلش را جمع کند و برای یکسال دور دنیا را بگردد. در چشم به هم زدنی یکسال گذشت و او فهمید که نمیتواند به زندگی عادی برگردد. اکنون بعد از گذشت 6 سال گرچه به قول خودش سوپ تنها چیزی است که برای خوردن دارد اما هنوز تصمیم ندارد به خانه بازگردد. او عکسهای جهانگردیش را برای مادرش میفرستد و این عکسها در سایت او به نام «لگال نومدز»( وکیل خانه به دوش) منتشر میشود، این سایت که بدون تبلیغات و اسپانسر به فعالیت خودش ادامه میدهد عکسهای بسیاری از سفرهای او را در طول این 6 سال از هر گوشه جهان منتشر کرده است. جودی برای ادامه زندگیش در طول سفر به شبکههای اجتماعی مشاوره میدهد، به طور آزاد مینویسد. او در مورد آینده خیلی فکر نمیکند و در واقع تفکرش برای آینده این است که هر چه پیش آید خوش آید! او اکنون یک سفرنامه نویس است و حاضر نیست شغلش را با شغل قبلی اش به عنوان یک وکیل حتی مقایسه کند.
- معلم جهانگرد
«لیز کارلسون» فارغ التحصیل زبان انگلیسی در اسپانیاست او پس از پایان تحصیلش 5 سال به عنوان یک معلم مشغول به کار شد و بعد از آن به مدت 9 سال در دفتر کاری در واشنگتن کار میکرد تا به این نتیجه رسید که دیگر در این شغل نمیتواند نفس بکشد! بعد از آن دل را به جاده زد و سفر را آغاز کرد. او در مورد رها کردن زندگی روزمره و رفتن به سفر بسیار هیجان انگیز است.« حتی نمیتوانم برای یک دقیقه به برگشتن به آن دفتر کار تکراری فکر کنم. اگر من توانستهام در سفر زندگی کنم هر کسی میتواند.
- یک دختر معمولی
«ینگ تی» زمانی که 18 ساله شد مادرش را از دست داد و مدت زیادی احساس افسردگی میکرد. دوست نداشت از خانه خارج شود و غم و اندوه تمام زندگیش شده بود اما بعد از گذشت سه ماه با خودش فکر کرد که زندگی بسیار کوتاه است پس وسایلش را جمع کرد و تصمیم گرفت به استقبال ناشناختهها برود. در آن زمان وبلاگ نویسهای مسافر بسیار کم بودند خصوصا در مالزی، بنابر این او تصمیم گرفت خاطرات سفرش را در وبلاگش انتشار دهد. او در این مدت به 66 کشور سفر کرد و وبلاگش بسیار مشهور شد، تی اکنون با استفاده از شرکت تبلیغاتی مشهور سنگاپور که در وبلاگش تبلیغ میکنند پول سفرهایش را به دست میآورد. « من یک دختر معمولی مالزیایی هستم اگر من توانستهام از عهدهاش بر آیم شما هم میتوانید»
4.شغل: جهانگرد
«رابرت اسچندر» در سال 2009 با مشکلات مالی بسیاری روبه رو بود و مدت زمانی هم در زندان به سر برد اما پس از پایان دوران سخت زندان وقتی به زندگی بازگشت دیگر امیدی برای ادامه دادن نداشت. بنابر این تصمیم گرفت چمدانش را جمع کند و به سفر برود. «اسچندر» در مدت 5 سال بیش از 50 کشور را گشت. «ابتدا اعضای خانواده و دوستانم به کارهای من میخندیدند اما اکنون بسیاری از آنها آرزو دارند مانند من زندگی کنند.»
- مطلقه در سغر
مگان اسمیت بعد از جدایی از همسرش بسیار ناامید و تنها بود بنابر این تصمیم گرفت یکسال به سختی کار کند تا بتواند پول لازم را برای سفر تهیه کند. سفری که بعد از مدت کمی تبدیل به شغل او شد. او در مدت زمان اندکی به چهار قاره دنیا سرک کشید؛ آمریکا، آفریقا، اروپا و آسیا.« سفر تمام زندگی من را تغییر داد و من تصمیم ندارم هیچ وقت به شغل و زندگی گذشتهام برگردم.»