همه‌ تنهایی‌های یک قاتل حرفه‌ای

توحید سلیمانی*

گروه بین الملل ایسکانیوز- اوضاع در سرزمین‌های اشغالی دیدنی است؛ از اعتراضات هر هفته‌ی مردم به کابینه‌ی سوپربنیادگرایِ نتانیاهو گرفته، تا بحران مشروعیتی که دولت‌ها را یکی پس از دیگری ساقط می‌کند (طی 4 سال 5 دولت ساقط شده است)، تا بهبود رابطه‌ی ایران با کشورهای عربی به خصوص سعودی و امارات، تا بسته شدن پرونده‌ی ناتوی عربی و کم‌رنگ شدن احتمال پیوستن عربستان به پیمان ابراهیم، تا پایان سلطه بر تنگه‌ی باب‌المندب به واسطه‌ی طرح صلح سعودی و انصارالله یمن و از بین رفتن امتیازات اقتصادی، امنیتی و ژئواستراتژیکی که به واسطه‌ی کنترل بر این تنگه نصیب رژیم می‌شد، تا بحران اقتصادی‌ای که باعث فرار سرمایه‌گذاران آمریکایی و اروپایی از اسرائیل می‌شود، همه و همه یک چیز را نشان می‌دهد: اوضاع در سرزمین‌های اشغالی دیدنی است!

در یک هفته‌ی گذشته دور جدیدی از درگیری‌های سنگین بین مردم فلسطین و رژیم اسرائیل در قدس و الاقصی آغاز شده است. درگیری‌هایی که البته با توجه به تقارن عید پسح یهودیان و ماه رمضان مسلمانان و با توجه به تقویت بنیادگراییِ یهودی در سال‌های گذشته پیش‌بینی می‌شد.

با نگاهی به دینامیزم کُلی منطقه، چیزی که دور جدید درگیری‌ها را از سال‌های قبل متفاوت می‌کند، پرتاب حداقل 34 موشک از جنوب لبنان به سمت سرزمین‌های اشغالی است. این در حالی است که از سال 2006 تا به حال عملا درگیری جدی‌ای بین حزب الله لبنان و رژیم اسرائیل رخ نداده بود. اسرائیل در تمام درگیری‌های سال‌های 2009، 2012، 2014، 2020، جنگ سیف‌القدس 2021 و 2022 یک روایت بیشتر نداشت: اینکه به بهانه‌ی ایجاد «سپر انسانی» جنگ را با شدت تمام آغاز و تمام زیرساخت‌های غزه را نابود می‌کرد و به دوران پیشاتاریخ برمی‌گرداند. اما این بار تفاوت چشمگیری وجود داشت: این‌بار وحشیگری‌اش را موشک‌هایی از سمت لبنان پاسخ داد؛ موشک‌هایی که باعث غافلگیری و عقب‌نشینی هم در ادبیات مقامات اسرائیلی و هم در نحوه‌ی بازنمایی در اخبار غرب شد؛ اخباری که پیوست رسانه‌ایِ تمام عملیات‌های رژیم اسرائیل بوده و هست.

ساده لوحانه است اگر نقش جمهوری اسلامی را در این حملات نادیده بگیریم. برای فهم بهتر قضیه باید کمی به عقب برگشت: از زمانی که جنگ در اوکراین آغاز شد، اسرائیلْ همراهیِ روسیه را که نقشی متعادل‌کننده در منطقه داشت کاملا از دست داد و بدل به دولتی بی‌پناه شد؛ دولتی فاقد عمق استراتژیک که به لحاظ ژئوپلتیکی در موقعیتی قرار دارد که امنیتش بسیار شکننده است. به همین دلیل است که جانوران کابینه‌ی نتانیاهو تنها راه غلبه بر اوضاع را در یک چیز می‌بیند: افزایش تنش در کُل منطقه. در این بین آذربایجان و الهام علی‌اف نقش مهمی بازی می‌کند؛ کدام آذربایجان؟ آذربایجانی که اسرائیل تصمیم دارد از آن به عنوان پراکسی برای جنگ نیابتی علیه ایران استفاده کند؛ جنگ نیابتی‌ای که از قضا جمهوریِ اسلامی و بازوهای بلند منطقه‌ای‌اش استاد بلامنازع آن است. گمان می‌کنم مسیر جمع کردن خرمگس معرکه‌ای به نام الهام علی‌اف از رایزنی با باکو نمی‌گذرد؛ راه حل در گفتگو با آنکارا و مسکو و همزمان فشار بر تل‌آویو (از طریق لبنان و سوریه و فلسطین) تا حد شکسته شدن ستون فقرات صهیونیسم است.

جمهوریِ اسلامی (با تمام نقدهایی که در زمینه‌ی سیاست داخلی وارد است) یکی از هوشمندانه‌ترین بازی‌های سیاسیِ یک دهه‌ی اخیر خود را در منطقه آغاز کرده است. حالا باید منتظر بود و دید صدایِ چَک‌هایی که رژیم اسرائیل این روزها بی‌وقفه نوش جان می‌کند در باکو و آذربایجان شنیده خواهد شد یا علی‌اف نعل به نعل قدم به راهی می‌گذارد که قبل‌تَرَک ابلهی به نام ولادمیر زلنسکی با خرِ لَنگِ آمریکا از آن گذر کرد و به چاه افتاد.

انتهای پیام/

کد خبر: 1177911

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =