دام طالبان و هوشمندی جمهوری اسلامی

علی شمسی*

گروه سیاسی ایسکانیوز - در هفته های اخیر روابط ایران و حکومت طالبان در افغانستان تنش آلود شده است. اگر چه نقطه کانونی مشکلات دو کشور را مسئله آب تشکیل می دهد اما ظاهراً برخی تمایل زیادی دارند که در وهله نخست آب را گل آلود کنند و سپس از این آب گل آلود ماهی بگیرند چنانکه هم عناصری در داخل افغانستان و هم در میان ایرانی‌ها به همراه دست‌های پشت پرده خارجی تلاش قابل توجهی برای تشدید تنش و درگیری میان دو کشور کرده اند. این ماجرا بی شباهت با دکترین ریچارد نیکسون، رئیس جمهور آمریکا نیست، وقتی که وی پس از شکست در جنگ ویتنام مبدع راهبردی بدین مضمون شد که بگذار یک آسیایی با آسیایی بجنگد. سیاست خارجی واشنگتن بر این محور بود که با هیچ کشوری به خصوص آسیایی‌ها وارد جنگ مستقیم نشود و آسیایی‌ خود باید به جنگ آسیایی برود.

در این بین نقش ویژه برخی از رسانه های فارسی زبان در تشدید بدبینی و تنش میان دو کشور نیز غیر قابل چشم پوشی است. به عنوان مثال، رسانه هایی همچون بی بی سی فارسی ایران اینترنشنال افغانستان اینترنشنال و ایندیپندنت فارسی هم به واسطه گفتگو با برخی از عناصر نه چندان مهم طالبان و هم از طریق ارائه گزارش‌ها و تحلیل‌های نادرست تلاش مضاعفی جهت تشدید خصومت کرده‌اند.

این سیاست در دو سال گذشته همواره مورد استقبال رسانه های فارسی زبان که اخبار مشترک افکار عمومی ایران و افغانستان را پوشش می دهند بوده است تا جاییکه در دوسال گذشته شبکه اینترنشنال حکم جهاد در دفاع از جان و ناموس افغانی در برابر طالبان را برای مردم ایران صادر کرد و موضع جمهوری اسلامی ایران را در عدم ورود به آشفتگی های تحمیلی آمریکا بر مردم افغانستان مورد شماتت قرار داد.

در میان بازیگران خارجی بیش از همه دست پنهان آمریکا در تخریب روابط افغانستان با همسایگان و سایر بازیگران مشهود است. از زمانی که آمریکایی ها اقدام به ترک شتابزده افغانستان کردند گمانه زنی های زیادی درباره علت این رویکرد واشنگتن صورت گرفت برخی دلیل این اقدام را ناتوانی در تداوم جنگ و اشغال افغانستان جستند و تأکید داشتند که آمریکا دیگر نمی خواهد هزینه‌های بیشتری برای نبرد بی فایده در این کشور بپردازد.

با این حال ساده اندیشانه است که تصور شود آمریکا پس از ۲۰ سال اشغال و تجاوز افغانستان را بدون برنامه و سناریوی مشخص ترک کرده باشد. در واقع به رغم آنکه آمریکایی‌ها با ناکامی در افغانستان مواجه شدند و به اهداف بلندپروازانه خود پس از ۲۰ سال اشغالگری دست نیافتند اما در عین حال چنین امری به معنای فقدان برنامه برای آینده نبود و نیست.

چنانکه از زمان خروج آمریکا از افغانستان این سناریو مطرح بود که واشنگتن قصد دارد با توجه به موقعیت جغرافیایی این کشور افغانستان را به چالشی مشترک برای ایران روسیه و چین مبدل کند. به زعم آمریکایی‌ها چند عامل می‌توانستند افغانستان را پس از تسلط طالبان به محلی برای نزاع های جدید و جغرافیایی جهت ناآرام سازی منطقه مبدل کنند که از جمله آن می توان به وجود یک حکومت غیر فراگیر، تداوم درگیری‌های قومی و مذهبی، ضعف شدید اقتصادی، فعالیت گروه‌های تروریستی اشاره کرد.

در سناریوی آمریکایی ها سه کشور ایران روسیه و چین متحمل بیشترین آسیب از ناامنی و بی ثباتی در افغانستان خواهند شد زیرا ناامنی در این کشور به معنای تسری آن به منطقه آسیای مرکزی است که خود می تواند به عامل نفوذ نا امنی در قلمرو کشورهایی همچون چین و روسیه تبدیل شود.

این سناریو با درک واقعیت های ژئوپولتیکی و ژئواکونومیکی روز دنیا، طرح ریزی شد که تاکنون با هوشمندی جمهوری اسلامی، اگر از یک سناریوی با پیامد بدتر به خوب تغییر پیدا نکرده باشد قطعا پیامد مدنظر آمریکایی ها را خنثی کرده است.

این درحالیست که برخی خبرنگاران غرب گرای افغانستان که پیش از خروج آمریکایی ها از افغانستان، ارتباطات بسیار بالایی با آن ها داشتند در حوادث بین دو کشور ایران و افغانستان، نظیر وادادگان داخل ایران، اقدام به خبر سازی و تولید ویدئو علیه ایران می کنند و از نکات قابل تامل ارتباطات ویژه این خبرنگاران افغانستانی با مزدور رسانه ای ایرانی یعنی مصی علینژاد است که حتی سناریوی تولید کلیپ های مذکور توسط تیم رسانه ای این مزدور و انتشار توسط خبرنگاران افغانستانی در بین محافل رسانه ای مطرح است.

*کارشناس مطالعات رسانه

انتهای پیام/

کد خبر: 1186412

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =