تهران- ایسکانیوز: دکتر عبدالحسین فرزاد، استاد با سابقه دانشگاه آزاد اسلامی قریب سه دهه از زندگی اش را به جد و جهد و آموزش نسل جدید در واحدهای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی گذاشت. این استاد با سابقه، صریح، بی تعارف و دقیق درباره «اهمیت» دانشگاه آزاد اسلامی، تلاش های پژوهشی استادان و دانشجویان این نهاد آکادمیک حرف می زند و از گفتن «ایرادها» و «ضعف ها» هم پروایی ندارد. این استاد دانشگاه که مانند بسیاری از فرهیختگان از مدیریت دولت قبلی و رفتارهای آنها با مجموعه دانشگاه آزادی اسلامی شاکی است، به تاکید می گوید: «هشدار می دهم که تضعیف دانشگاه و بی ارج کردن دانش و دانشمندان، راه را برای نافرهیختگان باز خواهد کرد که در این صورت آینده روشنی در انتظار ما نخواهد بود. عبدالحسین فرزاد علاوه بر سابقه تدریس و استادی در دانشگاه آزاد اسلامی، در دانشگاه های دولتی هم در کسوت استادی کار و فعالیت کرده و معتقد است اکنون سراغ دانشجویان باسواد را باید در پاره ای از واحدهای دانشگاه های آزاد گرفت، نه دانشگاه تهران که روزگاری استاد محمد معین ها تربیت می کرد. وی بر رفع موانع پیش رو برای ارتقاء کیفیت فعالیت های علمی پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی تأکید می کند و از شتاب زدگی در تاسیس رشته های جدید در واحدهایی که استاد متخصص موجود نیست، انتصاب مدیریت گروه ها از سوی مسئولین بالا، به جای انتخاب از سوی اعضای هیئت علمی (در برخی واحدها)، عدم دقت و سخت گیری در گزینش دانشجویان با سواد و واجد شرایط علمی، عدم کوشش در بالا بردن توان علمی استادان جوان و تازه کار، نبودن پژوهشکده برای بیشتر واحدها برای ایجاد فضایی سالم برای اندیشیدن و مطالعه به عنوان موانع تحقق ارتقا کیفیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی یاد می کند. وی امیدوار است با فرو خوابیدن گرد و غبار تلاطم های سیاسی در دولت تدبیر و امید، حول و حوش دانشگاه آزاد اسلامی، این نهاد علمی به ماموریت های آموزشی پژوهشی اش برسد. مشروح گفتگو با دکتر فرزاد در ادامه می آید.


به اعتقاد شما الان کیفیت آموزش دانشگاه آزاد اسلامی چگونه است؟


در حوزه ادبیات فارسی و عربی و نقد، باید عرض کنم که چندان رضایت بخش نیست. این امر در تمامی دانشگاه های کشور به همین وضع است زیرا بنده هم در دانشگاه های دولتی و هم در دانشگاه آزاد اسلامی حدود 30 سال است که به تدریس مشغول هستم. هم اکنون در دانشگاه های دولتی هم دانشجویانی دارم که وقتی از آنها می پرسم آخرین کتابی که غیر از کتاب درسی خواندیده اید، چیست؟ با بهت به من نگاه می کنند که گویی از من می پرسند مگر غیر از کتاب درسی هم باید کتاب دیگری بخوانیم؟! و برخی نیز همان درس معمولی خودشان را هم نمی دانند گویی چنان است که کسی را از کشور هائیتی آورده ایم و از او درباره نظامی گنجوی و آثارش سوال می کنیم. آنها طوری در چشمان من خیره می شوند که گویی از آنها درباره فیزیک کوانتوم چیزی پرسیده ام. البته در کنار همین دانشجوان غیر دانشجو، دانشجویان فعال و پژوهشگر هم حضور دارند که باعث امید ما معلمان هستند. در دانشگاه آزاد اسلامی برخی واحدها مثل واحد تهران جنوب، علوم تحقیقات، رودهن و کرج تا حدودی بهتر از جاهای دیگر است. البته در واحدهایی که نام بردم مدیران، از استادان فرهیخته و با سابقه و متخصص استفاده می کنند اما در برخی واحدها که بهتر است نام نبرم از کسانی در تدریس ادبیات فارسی و عربی استفاده می شود که برای تدریس دوره راهنمایی هم توانایی ندارند. به صرف داشتن مدرک دکترا، آنان اجازه داده شده تا به کلاس بروند. این استادان وقتی در برابر پرسش های دانشجویان خود را ناتوان می بینند و کینه توزی نسبت به دانشجویان و استادان فرهیخته و معروف، دست می زنند و با استفاده از اهرم نمره، دانشجویان را به سکوت وادار می کنند. متأسفانه، تعداد اینگونه استادان بسیار است. در یکی از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی رئیس گروه معاونش همه پایان نامه ها را میان خودشان دو نفر تقسیم می کردند و مانند مدل پوتین و مدودف در روسه یکی استاد راهنما و دیگری استاد مشاور می شد و مرتب جایشان را عوض می کردند. این اعمال در شأن استاد و دانشجو و دانشگاه نیست. به بیان دیگر کسانی غیر استاد، به دانشگاه های ما اعم از دولتی و آزاد، به عنوان استاد تحمیل می شوند که به سامان دانش و دانش پژوهی در کشور ستمی بزرگ روا داشته می شود. در کنار گزینش این چنینی برخی استادان، دانشجویانی نیز فله ای و چه بسا که با رانت های فامیلی، بدون سواد و بدون عبور از کنکور، حتی به عنوان فرهیخته از سهمیه و بورس استفاده می کنند و جای دانشجویان واقعی را در دانشگاه غصب می کنند. یکی از دانشجویان دوره ارشد با انتساب خودش به یکی از سران کشور می خواست به بنده القا کند که به ایشان باید نمره بدهم، یعنی نوعی تهدید بنده با خونسردی گفتم ای کاش سوادت هم مثل ایشان بود تا من می توانستم به تو نمره ای خوب بدهم. برگردیم به علل فروپاشی کیفیت سواد و دانش در دانشگاه های ما بر خلاف شعارهایی که شب و روز، از رسانه های دولتی در ارزش علم و دانش پخش می شود، علم و دانش ارجی ندارد و تنها معیار ارزش گذاری، پول و توان مالی است. دانشگاه حالتی فانتزی برای تزیین و آرایش زندگی صوری است، مانند موزیکی که در یک فروشگاه بزرگ پخش می شود و تقریبا همه به آن بی توجه هستند و تنها برای بالا بردن سطح مادی فروشگاه پخش می شود. دیگر کسی در دانشگاه برای کسب دانش و معرفت نمی آید. وقتی در برابر دانشگاه تهران در میدان انقلاب، فروشندگان پایان نامه و سمینار و پروژه جار می زنند و حتی یکی دو نفر از آنها، تبلیغ می کنند که پایان نامه دوساعته تحویل می دهیم، چگونه می توان تولید علم کرد؟ در همین مرداد ماه جاری که داوطلبان دوره دکتری ادبیات را برای مصاحبه دعوت کرده بودند و من هم جزو مصاحبه کنندگان بودم، از چند نفر درباره پایان نامه کارشناسی ارشد خودشان که در دست داشتند پرسش هایی کردم. اکثرشان نتوانستند جواب دهند، حتی برخی از آنان نتوانستند عنوان روی جلد پایان نامه را هم توضیح بدهند و معنا کنند. متأسفانه پایان نامه فروشی از دستاوردهای دولت قبلی بود که هم چنان ادامه دارد به طور کلی کسانی را دارای مدارک دانشگاهی کرده که با استفاده از رانت های فامیلی و امثال آن توانسته اند در داشنگاه های دولتی استخدام شوند. اینان سطح دانشگاه های دولتی ما را به طرز فجیعی پایین آورده اند. به طوری که اگر همین الان شما از اهل علم و پژوهش (در حوزه ادبیات) بپرسید سطح سواد کدام دانشگاه از همه پایین تر است، همه دانشگاه تهران را نام می برند. در حالی که روزگاری دانشگاه تهران، دکتر معین و دکتر شفیعی و امثال آن را تربیت می کرد. من فکر می کنم چیزی توطئه (اگر متهم به اندیشه توهم توطئه نشوم)، در مورد دانش و دانشگاه در کشور از سوی کسانی در جریان است. وقتی دانشجویی با معدل 13 به عنوان نخبه بورس خارج می گیرد، این عمل چیزی جز وهن دانشگاه و وهن دین و دانش نیست. خداوند در قرآن کریم (سوره زمر) می فرماید: هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون (آیا دانایان با نادانان برابراند). بنابراین در اینجا برخلاف نص صریح قرآن نسبت به دانش و اصولا به جامعه انسانی و اسلامی، دروغ و خیانت روا داشته می شود. به بیان دیگر چون دین و دانش، به صورت کالایی بازاری درآمده، مورد خرید و فروش واقع می شود. همان ها که صادق هدایت به انسان می تاخت، یعنی دین فروشان و علم فروشان.


فکر می کنید مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی برای ارتقاء سطح کیفی فعالیت های آموزشی چه مسائلی را باید دنبال کنند؟


بی تعارف بگویم، دولت پیش از دولت روحانی به علت کینه ای که به دانشگاه آزاد اسلامی داشت، واحد دانشگاهی پولی در کنار دانشگاه های دولتی درست کرد تا دانشگاه آزاد اسلامی را از میدان به در کند. بنابراین رقابتی غیر علمی و ناسالم در این میان آغاز شد. دانشگاه آزاد اسلامی که تا حدی با مشکل مالی مواجه شد، در پذیرش دانشجو آن دقت پیشین را رها کرد تا بتواند لااقل حقوق استادان و کارکنان خود را پرداخت کند. می دانیم که برخی واحدها برای پرداخت حقوق کارکنان خویش از سازمان مرکزی یا واحدهای دیگر مبالغی قرض می گیرند. این امر چنان جدی شد که دانشگاه آزاد اسلامی در برخی رشته ها هر کس را که در کنکور شرکت می کرد، می پذیرفت. ما در کارشناسی ارشد ادبیات و دکترا، دانشجویانی داریم که اصلا ادبیات نخوانده اند و برخی رشته های مهندسی را گذرانده اند. به گمان من اگر دولت بتواند به دانشگاه آزاد اسلامی کمک مالی کند تا این سازمان ارزشمند که روزگاری تمامی فرزندان ملت ایران را در آغوش گرفت و توانست فرهنگ جامعه تمامی شهرهای ایران را با تاسیس واحد دانشگاهی در آنها، بالا ببرد، همچنان به کار خود ادامه دهد، تردیدی نیست که اولیای این دانشگاه با جان و دل در بالا بردن کیفیت علمی این دانشگاه تمام توان را به کار خواهد گرفت. من در همین جا هشدار می دهم که تضعیف دانشگاه، و بی ارج کردن دانش و دانشمندان راه را برای نافرهیختگان باز خواهد کرد که در این صورت آینده روشنی در انتظار ما نخواهد بود. هم اکنون هم برخی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی مثل واحد جنوب با تاسیس و تثبیت پژوهشکده، در ارتقای دانش استادان و دانشجویان خود با جان و دل می کوشند. همان طور که عرض کردم بالا بردن کیفیت و ارتقاء دانش در دانشگاه آزاد اسلامی منوط به بالا بردن توان مالی دانشگاه و استادان آن است. تا داستان «آرد نماند» تکرار مشود. نکته دیگر این است که برای دانشجویان، درس هایی بی تاثیر و بی فایده، فراوان گذاشته اند. به نظر بنده باید این درس ها حذف شود تا برای واحدهای غیر ضروری، انرژی دانشجو هدر نرود.


سال ها بر گسترش فضاهای آموزشی و کمی دانشگاه آزاد اسلامی تاکید شده است، به نظر شما وقت آن نرسیده که به مسائل کیفی توجه ویژه ای شود؟


حق با شماست، به نظر بنده دانشگاه آزاد اسلامی به اندازه کافی فضای آموزشی دارد. حتی می تواند برخی از این فضاها را که بیش از نیاز است، بفروشد و با سرمایه گذاری و سود آنها برای بالا بردن کیفیت آموزش دانشجویان خود بهره ببرد.


بخش عمده ای از دانشجویان، تحصیلات تکمیلی شان را در دانشگاه های خارج از کشور دنبال می کنند. به نظر شما، پایین بودن کیفیت آموزشی در دانشگاه های ایران سب این مسئله شده است؟


باید عرض کنم چند علت باعث این امر شده است نخست اینکه ورود به تحصیلات تکمیلی مخصوصا در دانشگاه های دولتی، بسیار دشوار است و تبعیض فراوان در این امر محصلین ما را دل زده می کند و باعث می شود به دانشگاه های خارج بروند. نکته دیگر گذراندن برخی دروس غیر ضروری و نیز سپردن اداره دانشگاه ها به افراد غیر دانشگاهی است. یعنی کسانی که هرگز دانشگاه نرفته اند و نمی دانند دانشگاه و دانشجو چیست. این افراد نمی دانند که در تمام جهان ارزش دانشجو از رئیس جمهور هم بالاتر است زیرا دانشجو بالقوه ابن سینا، انیشتین، ابوریحان بیرونی، ملاصدرا، پروفسور حسابی و هشترودی و امثال آن است. ورود با سلاح در همه دانشگاه های جهان ممنوع است. پلیس حق ورود به دانشگاه را ندارد. هر بحث و جدلی که در دانشگاه صورت بگیرد، آزاد است زیرا به قول امام صادق (ع) با برخورد آرا و مناقشه دانش پژوهان است که حقایق کشف می شود. رفتارهای ناشایست با دانشجویان در برخی موارد و تهدید و ارعاب و سیاسی کردن فضای دانشگاه و نگاهی غیر علمی به دانشگاه باعث می شود تا خلق دانشجویان تنگ شود و تن به غربت بدهند و از ایران بروند.


در ارزیابی شما از فعالیت های علمی دانشگاه آزاد اسلامی در مقایسه با دیگر مراکز آموزشی، جایگاه علمی و کیفی این نهاد را در امر آموزش چطور می بینید؟


تا اینجا با تمام افت خیزها، دانشگاه آزاد اسلامی از دیگر مراکز آموزشی در کشور چیزی کم نداشته است. نظم و ترتیبی که در اداره واحدها وجود داشته همیشه مورد تأیید بوده است. همین جا عرض کنم یکی دو نفر از دانشجویان دکتری ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحدی که من در آن تدریس می کنم، در کنکور دکتری یکی از دانشگاه های دولتی قبول شدند اما حاضر نشدند دانشگاه آزاد اسلامی را رها کنند. وقتی از آنها پرسیدم چرا به آن دانشگاه دولتی نمی روید، یکی از آنها گفت کلاس استاد سعید حمیدیان و ... را رها کنیم و در کلاس درس پروفسور فلانی بنشینیم؟! من لیسانسم را شاگرد ایشان بودم برای هفت پشتم کافی است. در بیشتر واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی دروس را استاد متخصص همان درس تدریس می کرده است. بنابراین در بسیاری موارد استادان بازنشسته و یا استادانی که به علل واهی و بی اساس دانشگاه های دولتی را رها کردند. دانشگاه آزاد اسلامی با آغوش باز از آنها استقبال کرد و آنان را به کلاس درس فرستاد. بدین جهت است که لااقل در حوزه ادبیات که تخصص من است، می بینم دانشگاه آزاد اسلامی از نظر کیفیت، از دانشگاه تهران بالاتر است. ما در دانشگاه دولتی استادانی ویژه داریم که با سرعت فانتوم دکترا گرفته و با سرعت نور در عرض یکی دو سال، استاد تمام شده و در جایگاه دکتر زرین کوب و دکتر معین و دکتر شهیدی نشسته اند. اما ظاهراً خوشبختانه دانشگاه آزاد اسلامی چنین استادانی با امدادهای غیبی ندارد. همکاری بنده با دانشگاه آزاد اسلامی از سال 1365 آغاز شده است و در واحدهای مختلف تدریس کرده ام. دانشگاه آزاد اسلامی نزد بنده پرونده ای روشن و پاکیزه دارد. همیشه از بهترین استادان کشور برای تدریس در این واحدها دعوت به عمل آمده است. از استادان گرانقدری که در واحد جنوب تدریس کرده اند می توان مرحوم دکتر جعفر شعار، مرحوم دکتر علی فاضل، جناب استاد دکتر استعلامی، مرحوم دکتر مرزآبادی و امثال این عزیزان را نام ببرم. این عزیزان به دعوت جناب دکتر کامل احمدنژاد رئیس اسبق دانشکده و رئیس گروه ادبیات فارسی، در این واحد افاضه فرمودند. خود استاد احمدنژاد نیز از بهترین استادان ادبیات کشور هستند. در بیشتر واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استادان بزرگ کشور مثل استاد دادبه، استاد کزازی، استاد شمیسا، استاد مدرس زاده، استاد فولادی، استاد بهزادی، استاد حلبی و امثال این عزیزان به تدریس مشغول هستند.


در یک سال اخیر مدیریت رئیس جدید دانشگاه آزاد اسلامی بر ارتقاء کیفیت آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی تاکید شده است، نظر شما در این باره چیست؟


حرکتی بسیار شایسته است. بنده نیز جزو یکی از کمیته ها هستم. پس از رفتن دکتر جاسبی از دانشگاه آزاد اسلامی، این سازمان با مدیریت غیر دانشگاهیان، مانند کشتی بی ناخدا، در پیچ و تاب گرداب ها افتاد، خوشبختانه اکنون با مدیریت جدید، فرهیختگی و مدیریت علمی به این واحد عظیم بازگشته است. بنده تردیدی ندارم که به زودی دانشگاه آزاد اسلامی درباره کیفیت آموزشی خود را ارتقا خواهد بخشید و فضای علمی و پژوهشی خود را بازخواهد یافت.


فکر می کنید برنامه های مدیریت جدید برای ارتقاء سطح کیفی آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی چقدر موفق بوده است؟


من بسیار خوشبین هستم. ما تا آنجا که در توان داریم، نخواهیم گذاشت عمر گرانقدر فرزندان عزیز ایران در دست نافرهیختگان غاصب، به هدر رود. برنامه مدیریت جدید تا اینجا لااقل استادان کم سواد را به سوی مطالعه و دانش اندوزی سوق داده است. در دانشگاه آزاد اسلامی اکنون در حوزه ادبیات، استادانی را می شناسم که تا دیروز نظریه ها و فلسفه های جدید را نخوانده، می کوبیدند اما اکنون، درباره کتاب «تخیل فرهیخته» اثر نوتروپ فرای و «نقد تکوینی لوسین گولدمن» بحث و گفتگو می کنند.


موانع پیش رو برای ارتقاء کیفی دانشگاه آزاد اسلامی را چه می دانید؟


1-شتاب زدگی در تاسیس رشته های جدید، در واحدهایی که استاد متخصص موجود نیست.2- انتصاب مدیریت گروه ها از سوی مسئولین بالا، به جای انتخاب از سوی اعضای هیئت علمی. (در برخی واحدها)3- عدم دقت و سختگیری در گزینش دانشجویان با سواد و واجد شرایط علمی 4- عدم کوشش در بالا بردن توان علمی استادان جوان و تازه کار 5- نبودن پژوهشکده برای بیشتر واحدها به منظور ایجاد فضایی سالم برای اندیشیدن و مطالعه 6- عدم تجدیدنظر در حقوق و حق التدریس استادان دانشگاه آزاد اسلامی و نزدیک نکردن مبلغ آن به دانشگاه های دولتی.


حسن همایون

کد خبر: 121093

وب گردی

وب گردی