کلوس زگبرز در اشپیگل نوشت:جنگ و خون ریزی سراسر دنیا ، از عراق و سوریه گرفته تا کریمه و اوتاوا را در بر گرفته است. جهان غرب با نگاهی نامطمئن به تدابیر امنیتی خود دراین تهاجمات می نگرد. دوره جدیدی آغاز شده است.

به گزارش ایسکانیوز، اشپیگل در ادامه نوشت:بدون در نظر گرفتن جنگ های فروپاشی یوگوسلاوی، جنگ جهانی دوم آخرین درگیری نظامی و بزرگ در اروپا بود. به دنبال آن جنگ سرد پیش آمد. در همین زمان کشور های اروپایی پیشرفت کرده و اتحادیه اروپا گسترش یافت- بزرگترین موفقیت های اروپا تا به امروز با وجود بحران یورو و درام پناهندگان در این زمان رقم خورده است.

نسل جدیدِ بعد از صلح 1990 تباه شدند بدون آنکه از حقوق خود آگاهی داشته باشند و نسل قدیم اروپایی ها عادت داشتند آزادی را گاه و بیگاه در قاب تصاویری ببینند که چگونگی ناامن شدن سرزمین های دوردست را به دست نیروهای نظامیشان نشان می داد.

همه چیز پیش چشمان ما عوض می شود. و ما بیش از آنکه تصورش را می کنیم، بی پناهیم.

- پاکستان و افغانستان دو کشوری که در همسایگی یکدیگر قرار دارند ، یکی به سلاح هسته ای دسترسی دارد و دیگری به طالبان .

-دول عراق، لیبی و یمن شکست خورده اند و جای آن ها را خلافتی خونخوار با نام "دولت اسلامی عراق و شام" گرفته است که قتل، تجاوز جمعی، بردگی و سربریدن از خصایص این گروه است.

-نیروهای هندی و پاکستانی بار دیگر در کشمیر به هم تیراندازی می کنند.

-ارتباط بین چین و ژاپن فقط به بهانه گروه کوچکی از جزایر در شرق دریای چین متزلزل شده و چین با ویتنام، برونئی، فیلیپین و تایوان بر سر صخره های دریایی در جنوب چین در کشمکش است.

هیچ کدام این درگیری ها خاموش نیستند. همه آنها می توانند تنها با یک سوءتفاهم یا اشتباهی کوچک فاجعه بیافرینند. ابولا با سرمایه ها و حرکت کنترل نشده مهاجران در حال پیشرفت است.

فهرست بالا کامل نیست. سیاست های ما و همچنین توقع بیش از حد از شهروندان نیز شامل آن می شود. همه به اروپا با نگرانی و بی پناهی نگاه می کنند. هیچ نوش دارویی وجود ندارد.

به غیر از درگیری کنونی در شرق اروپا، جای شکر دارد که حداقل پس از ساخت دیوار برلین در سال1961 و بحران موشکی کوبا در 1962 اروپا دیگر خشونت مستقیمی را تجربه نکرده است.

هیچ چیز تسخیر کریمه را توجیه نمی کند

از ابتدای سال یک گروه کوچک به رهبری ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه تصمیم گرفتند که یکباره و بدون مذاکره با دیگر کشورها، بخش مهمی از یکی از کشورهای اروپایی را بدست آورد؛ "کریمه" که از سال 1956 توسط رهبر شوروی سابق واگذار شده بود.

چرا رهبر روسیه قانون ناتو و روسیه از سال 1997 مبنی بر تمامیت ارضی اوکراین را نادیده می گیرد؟ این اتفاق حدود یک سال پیش همه اروپا را تحت تاثیر قرار داد. هیچ دلیلی تسخیر کریمه و حمله به شرق اوکراین را توجیه نمی کند.

رهبر روسیه با پشتیبانی فوق العاده مردم خود به معماری امنیتی اروپا صدمه زد . پوتین نه تنها تهدید به خشونت کرد، بلکه آن را نیز به کار گرفت. هیچ یک از دروغ ها و فریب کاری ها نمی تواند این حقیقت را پنهان کند.

اما واکنش ما به این وقایع چیست؟

تاکنون فقط حرف، تردید، تاخیر، بی میلی و در نهایت تحریمی نصفه نیمه. ما هیچ نوش دارویی نداریم. نیرو های مسلح ما فقط برای ماموریت های طولانی مدت و منعطف طراحی شده اند. و مهمتر از هر چیز طرز فکر ما دیگر گزینه تهدید را شامل نمی شود که در صورت لزوم از آن استفاده کنیم یا حتی از افرادی که فکر می کنند که با خشونت می توان هر چیزی را کنترل کرد و موفق هم بود، بهره بگیریم.

این موضوع اندیشه را بیدار می کند. مرزهای ژئوپلیتیکی تغییر می کنند و روابط متقابل جهانی نادیده گرفته می شود.امید داریم که جوامع آزاد، کثرت گرا و سکولار حتی دربرابر مشکلات غیر دموکراتیک بدون خشونت عمل کنند.
کد خبر: 126495

وب گردی

وب گردی