تهران- ایسکانیوز: همایش یک‌روزه «اقتصاد هنر» با همکاری خانه هنرمندان ایران و بانک پاسارگاد دوشنبه 24 آذر در تالار استاد شهناز خانه هنرمندن ایران برگزار شد.

به گزارش ایسکانیوز، در ابتدای این همایش سجاد باغبان، معاون پژوهشی خانه هنرمندان ایران خلاصه‌ای از عملکرد این معاونت پس از گذشت چهار سال از آغاز فعالیت ارائه داد. وی با اشاره به برگزاری 10 همایش و هم‌اندیشی در زمینه‌ پژوهش هنر و بیش از 150 نشست و سخنرانی علمی، در توضیح برگزاری همایش اقتصاد هنر گفت: اگرچه این حوزه علاقمندان فراوانی دارد اما تعداد پژوهشگران عالم در این زمینه به تعداد انگشتان دو دست نیز نمی‌رسد و از نظر علمی در حوزه اقتصاد هنر در فقر و تنگنا به سر می‌بریم.

سپس دکتر مجید سرسنگی، مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، به‌عنوان دبیر علمی این همایش در ابتدای سخنرانی خود که با پخش تصاویری از هنرمندان فقید همراه بود، یاد این عزیزان تازه از دست رفته را گرامی داشت و برای هنرمندانی که در بستر بیماری به سر می‌برند آرزوی سلامت کرد.

وی با اشاره به فرصت‌ها و چالش‌های پیش روی هنرمندان در دوران معاصر گفت: همایش اقتصاد هنر مجموعه‌ای از ایده‌های مختلف درباره چگونگی «مفصل­بندیِ اقتصاد و هنر» در شرایط معاصر را دربر می‌گیرد. اقتصاد هنر عرصه‌ای نوین است که ابعاد آن در سرزمین ما به درستی کاویده نشده است و ورود به این عرصه همواره با چالش روبرو بوده است. نیفتادن در دام نفی مطلق یا تایید کامل وجوهات مادی و اقتصادی هنر امری دشوار است و در این میان تکیه و تاکید بر بحث‌های علمی با پشتوانه نظری می‌تواند راهگشای برخی از معضلات و مشکلات فعلی جامعه هنری کشورمان باشد.

مشاور شهردار تهران در امور هنری آثار هنری را دارای بخشی معنوی و نیز جنبه‌ای مادی دانست و ادامه داد: هنرمندان باید بتوانند زندگی خودشان را از راه هنر خود بگذرانند. ما در بسیاری اوقات نسبت این دو ساحت را به‌درستی رعایت نمی‌کنیم. متاسفانه این روزها هنرمندان به رسمیت شناخته نمی‌شوند، به‌عنوان مثال چرا هنر به‌‌عنوان یک شغل در نظام اداری و وزارت کار به رسمیت شناخته نمی‌شود؟ هنرمند را در اداره کار با عنوان «کارگر» می‌شناسند برای همین هم قراردادهای کارگری با آنها می‌بندند. اقتصاد سالمِ هنر یکی از ارکانی است که می‌تواند معیشت هنرمند را فراهم کند و موجب شود که او با آسودگیِ فکر، با آرامش و به دور از مشکلات جاری به کارش بپردازد.

وی با تاکید بر استقلال و آزاداندیشی هنرمندان گفت: یکی از کارکردهای مهم هنرمندان و هنر در طول تاریخ، نقادی بوده است. در حالیکه هنرمند اگر وابسته باشد، فرصت نقادی را از دست می‌دهد و اینجاست که بحث اقتصاد هنر اهمیت پیدا می‌کند؛ چرا که تبیین صحیح رابطه هنر و اقتصاد موجب می‌شود هنرمندان بتوانند روی پای خود بایستند و آزادانه وظیفه خودشان که نقادی است را انجام بدهند. در عین حال نباید این توجه به اقتصاد هنر به «هنر اقتصادی» یعنی به هنری که تنها هدفش مسایل اقتصادی است و هنرمند را از آزاداندیشی و نقادی دور می‌کند، منجر شود.

دبیر علمی همایش اقتصاد هنر در بخش دیگری از سخنانش به تاثیرات بازار اشاره کرد و ادامه داد: ارزش‌های بازار گاهی دیگر ارزش‌ها به‌ویژه ارزش‌هایی را که باید حفظ کنیم، از میدان به در می‌کند. هشدارِ کسانی هم‌چون مایکل سندل در کتاب «آنچه با پول نمی‌توان خرید» و بسیاری دیگر از روشنفکران ضد سرمایه‌داری نیز هشداری نسبت به کالایی شدن همه امور و شئون زندگی ما از جمله کالایی شدن فرهنگ است.

مدیرعامل خانه هنرمندان ایران در بخش پایانی گفته‌های خود با اشاره به دو مساله مهم در عرصه هنر ایران گفت: در این همایش تلاش داریم به دو نکته اساسی یعنی نسبت هنر با اقتصاد دولتی و نیز نسبت آن با اقتصاد خصوصی بپردازیم. در خصوص اقتصاد دولتی شاهد آن هستیم که دولت به کارفرمای بزرگ هنری مبدل شده است. از دیدگاه ما در عین حمایت دولت از هنر، توسعه هنر گلخانه‌ای و ارتباط بندنافی میان هنرمندان و وزارت ارشاد باید از بین برود. اقتصاد، هدایت سرمایه به مقصد درست، در زمان و شرایط مساعد است. راهبری درست سرمایه در هنر، تعالی آفرینشگری و خلاقیت هنرمندان را موجب خواهد شد. اگر پیوند اقتصاد و هنر، از جنس زندگی باشد، زایش و بداعت بی‌پایان حادث خواهد شد.

 

عوامل موثر در چرخه اقتصاد هنر

سخنران بعدی این همایش دکتر امین تفرشی، مدیر بخش سرمایه‌گذاری هنری بانک پاسارگاد بود که در ابتدای سخنان خود، هنر را به مثابه بازاری هم‌چون دیگر بازارها دانست که تحت‌تاثیر کنش‌ها و واکنش‌های اقتصادی قرار می‌گیرد و ادامه داد: آثار هنری صرفا دارای ابعاد معنوی و فرازمانی نبوده بلکه دارای جنبه‌های مادی نیز بوده و منشا سود و تعاملات بازیگران عرصه هنر هستند. اگرچه برخی از هنرمندان قادر بوده‌اند خود را از دغدغه‌های مادی رها سازند، اما باز شاهد این هستیم که هنرمندان فاخر نیز به‌تدریج وارد بازار هنر و عرضه آثار هنری شده‌اند. این سوال مطرح است که وقتی افرادی به جز هنرمندان از این آثار منفعت مالی می‌برند، چرا خود خالقان این آثار در این میان بی‌بهره بمانند؟

وی با اشاره به اینکه اثر هنری از لحظه تولد خود از ساز و کارهای حاکم بر اقتصاد تبعیت می‌کند، از عوامل موثر در چرخه اقتصاد هنر سخن گفت: نقش نخست را خود هنرمند ایفا می‌کند که هرچه آفرینش خلاقانه‌تری داشته باشد، بیشتر هم مورد توجه قرار می‌گیرد. دیگر عوامل موثر در این میان عبارتند از: رسانه‌ها، مجموعه‌دارها و سرمایه‌گذاران، مردم به‌عنوان مخاطبان آثار هنری، سازمان‌های مردم‌نهاد به‌خصوص شهرداری‌ها، دولت و.. .

وی در پایان سخنان خود فعالیت‌های بانک پاسارگاد در عرصه هنر را در راستای مسئولیت‌های اجتماعی این بانک دانست و گفت: بانک پاسارگاد هیچ‌گاه به عرصه‌هایی هم‌چون فرش یا صنایع دستی که متولی خاص خود را دارند ورود نکرده است. هنر مبتذل نیز در میان برنامه‌های این بانک جایی ندارد و حمایت از هنر فاخر در زمینه‌های مختلف هنری از جمله هنرهای تجسمی، سینما، موسیقی و.. را مدنظر قرار داده‌ایم.

 

پایمال شدن حقوق معنوی پدیدآورندگان آثار هنری

سخنران پایانی این بخش از همایش دکتر محمد سریر، رئیس شورای عالی خانه هنرمندان بود که در ابتدای سخنان خود گفت: اقتصاد هنر قطعا موضوعی گسترده‌تر از بحث‌هایی است که در این همایش مورد توجه قرار می‌گیرد؛ چه در زمینه‌ هنر که گستره‌ وسیعی را دربر می‌گیرد و چه در حوزه‌ اقتصاد. در حال حاضر وضعیت به‌گونه‌ای است که وقتی از هنر سخن می‌گوییم و اسم اقتصاد هم به میان می‌آید، گویی که به هنر توهین کرده‌ایم و بخش معنوی آن‌را کمرنگ ساخته‌ایم.

وی دلیل این امر را عدم ارائه تعریفی علمی از اقتصاد دانست و ادامه داد: در سرزمین ما کار هنری به‌عنوان یک شغل درنظر گرفته نمی‌شود و اقتصاد نیز مساوی کاسبی و رسیدن به پول به هر طریقی دانسته می‌شود.

این آهنگساز برجسته ایرانی نگریستن به مقوله اقتصاد هنر از منظر اقتصاد ملی را ناکافی دانست و گفت: لازم است در این زمینه نگرشی جهانی داشته باشیم چرا که در عصر رسانه‌ها و ارتباطات در تمام دنیا و در میان بخش‌های گوناگون هنری شاهد هم‌گرایی و نزدیک شدن ملل مختلف به همدیگر هستیم. اگر طبیعت، کار، سرمایه و مدیریت را به‌عنوان عناصر تشکیل‌دهنده تولید مدنظر داشته باشیم و افق نگاه خود را بازارهای جهانی قرار دهیم، لزوم پرداختن به اقتصاد هنر در ابعاد ماکرو و فراتر از اقتصاد ملی روشن می‌شود. آثار هنری ارزشمند علاوه بر منفعت مادی، منزلت فرهنگی ما در عرصه بین‌المللی را بالا برده و بر قدرت چانه‌زنی ایران می‌افزایند.

وی در بخش پایانی سخنان خود با انتقاد از پایمال شدن حقوق معنوی پدیدآورندگان آثار هنری گفت: هنرمندان باید بتوانند با تکیه بر سرمایه‌های معنوی خود، عمری را به رفاه بگذرانند، چرا که عمر خود را سرمایه‌ی خلق آثار قرار می‌دهند. سرزمین ما ظرفیت این را دارد که نقشی پررنگ در صادرات آثار هنری بازی کند.

 

ارائه مقالات

پس از پایان بخش سخنرانی همایش، بخش سخنرانی علمی به ریاست دکتر شایسته مدنی برگزار شد، در ابتدای این بخش دکتر حمیدرضا ششجوانی به ارائه مقاله خود با عنوان  «آثار و نتایج پرداخت یارانه های دولتی به هنر» پرداخت و گفت: بررسی در بانک‌های اطلاعات علمی نشان می‌دهد وضعیت، نحوه تخصیص و پرداخت یارانه به بخش فرهنگ و هنر در کشور روشن نیست و سازوکار مشخصی هم برای تعامل میان دولت و هنرمند وجود ندارد تا هنرمند از یارانه‌های تخصیصی بهره مند شود. با این حال بودجه‌ای که در مالیه عمومی به بخش فرهنگ و هنر تخصیص می‌یابد بسیار بالاست. از این منظر مقاله حاضر به دنبال کشف و تبین این نکته است که آثار عمومی و اختصاصی پرداخت یارانه های هنری در ایران چیست؟

در ادامه دکتر محمدرضا مریدی به ارائه مقاله خود با عنوان «کپی برابر اصل: اقتصاد نسخه های کپی آثار هنری در ایران» پرداخت و گفت: نسخه‌های کپی آثار هنری، آثار جعلی و تقلبی نیستند، بلکه آثاری هستند که با وفاداری به اصل اثر، نسخه دیگری از آن را ارائه می‌دهند. این آثار هیچ‌گاه ادعای اصل بودند ندارند و جایگزین آثار اصلی محسوب نمی‌شوند. وقتی از اقتصاد هنر صحبت می‌شود، مشخصا اقتصاد نسخه‌های اصل مورد نظر است در حالی که اقتصاد نسخه‌های کپی نیز گسترده و فراگیر است.

وی در ادامه افزود: برخی معتقدند بازار نسخه‌های کپی خطری برای بازار نسخه‌های اصل محسوب می‌شوند، در حالی که کارکرد این دو بازار متفاوت است؛ یعنی برخلاف اقتصاد نسخه‌های اصلی که کارکرد سرمایه گذاری و تجاری دارند، اقتصاد نسخه‌های کپی کارکرد مصرفی دارند و خریدار برای نصب بر دیوار محل کار یا منزل اثری را خریداری می‌کند. از همین رو آثاری به بازار نسخه‌های کپی راه می‌یابند که ویژگی‌های دکوراتیو دارند یا به سبب شهرت، نشانه‌ای از ذوق هنری دارنده اثر محسوب می‌شوند.

محمدرضا مریدی در پایان صحبت‌های خود گفت: وضعیت بازار نسخه‌های کپی در ایران نامطلوب است. در واقع بازار کپی بیرون از نظام مدیریت هنر قرار گرفته‌اند و هیچ اهمیتی به آنها داده نمی‌شود. در مقاله حاضر به این مسئله پرداخته می‌شود که چگونه می‌توان بخشی از نظام گالری‌ها و نگارخانه‌ها را به ارائه نسخه کپی از آثار هنری فاخر و هنرمندانه ترغیب کرد؟ رونق این بازار جدید موجب گردش مالی بیشتر در بازار هنر ایران خواهد بود.

در ادامه دکتر محمدرضا آزاده فر به ارائه مقاله خود با عنوان «نقش بازدارندگی رادیو و تلویزیون‌های فارسی زبان داخلی و خارجی در توسعه اقتصاد هنرهای اجرایی در ایران» پرداخت و گفت: در زنجیره تولید تا مصرف آثار هنری، هریک از عوامل تولید، انتقال و مصرف، نقش ویژه و متفاوتی ایفا می‌کنند. بسترسازی آموزش هنری و توسعه ابزار تولید هنری، منجر به افزایش کارایی هنرمند در مرحله تولید می‌شود. فراهم‌آوری زمینه‌های فرهنگی و ارتقاء ذائقه هنری افراد تشکیل دهنده جامعه نیز، منجر به اختصاص بخشی از سبد هزینه‌های خانوار به محصولات هنری می‌شود. برای تکمیل این زنجیره، حلقه‌ای وجود دارد که به واسطه آن، کالای هنری به شکل بهینه در سبد مصرف قرار می‌گیرد. این حلقه با علم اقتصاد هنر، طراحی می‌شود.

وی در ادامه افزود: آسیب‌های وارده به استانداردهای شنیداری مخاطبان رسانه‌های فارسی زبان و فاصله داشتن ذائقه شنوندگان از موسیقی‌های پخش شده از رادیو و تلویزیون‌های فارسی زبان داخلی و خارجی از یک سو ایرانیان را با بحران سبد شنیداری مواجه نموده و از سوی دیگر میزان علاقه‌مندی مردم به موسیقی‌های پخش شده از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، تنها 22 درصد پاسخ دهندگان از موسیقی‌های پخش شده رضایت داشته‌اند. این در حالی است که اکثر قریب به اتفاق مردم دوستدار شنیدن آن چه اصطلاحاً به آن موسیقی مبتذل گفته می‌شود، نیستند. پاردوکس حاصل از این وضعیت و چالش بزرگ عدم پرداخت حقوق مصنفان موسیقی توسط رادیو و تلویزیون‌های فارسی زبان داخلی و خارجی نه تنها این صنعت را با آینده‌ای بسیار نامطمئن روبرو کرده است، بلکه فرآیند تداوم حیات فرهنگی ایرانیان را نیز در ابهام جدی قرار داده است.

در بخش پایانی نیز دکتر ناصر فکوهی به ارائه مقاله خود با عنوان «انسان شناسی و سیاست موزه داری شهری: در نقد منطق مجموعه داری» پرداخت و گفت: پرسش اصلی این مقاله در تاثیری است که این فرآیند با تمام اسازوکارهایش می‌تواند بر سیاست هنر در شهر داشته باشد. در واقع بحث اساسی در حوزه مجموعه‌داری، چه زمانی که با رویکرد موزه نگارانه مواجه هستیم و چه به ویژه هنگامی که با مجموعه‌داری خصوصی سروکار داریم، خارج شدن شئی موسوم به هنری از نظام روابط اجتماعی و گسست رابطه آن به مثابه یک عنر برساخته و موثر در بر ساختن نظام کنش است.

فکوهی در ادامه افزود: دو موضوع در این جا موردِ توجه قرار می گیرد: نخست بعد زیباشناسانه هنری و سپس بعد اجتماعی آن، این دو موضوع ما را در یک چشم انداز هنر، از سیاست گذاری شهری به گونه‌ای که انسان شناسی به آن می‌نگرد، قرار می‌دهیم. آیا شهرهای مدرن در فضاهای عمومی باز، نیمه باز یا بسته خود می‌توانند به مثابه مجموعه دارن بزرگ به حساب بیایند و آیا این امر، پدیده‌ای مثبت برای خلاقیت فرهنگی در کنش هنری به حساب می‌آید یا برعکس باید در این جا امری منفی را مشاهده کرد. پاسخ ما هرچه باشد، مهم تحلیل فرآیندی این امر و رسیدن به گروهی از راهکارها برای سیاست گذاری به ویژه در شهرهای بزرگ است که امروز جزو مصرف کنندگان اصلی و بزرگ هنر به حساب می آیند. تضاد اصلی و پر اهمیت، میان خلاقیت و نیاز آن به استقلال از یک سو و ملزومات بازار است.

پایان بخش همایش یک روزه اقتصاد در هنر پنل گفت وگوی پژوهشی با موضوع «چگونگی، چرایی و نتایج حاصل از پرداخت یارانه و حمایت‌های دولتی به هنر» بود که با حضور مهندس مرتضی کاظمی، مشاور اقتصاد فرهنگ و هنر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
کد خبر: 167721

وب گردی

وب گردی