عربستان‌سعودی کشوری است که حتی اگر نفت هم در آن پیدا نمی‌شد، به‌دلایل مذهبی و ژئوپلیتیک برای جهان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. محل اولین مکان مقدس تمامی مسلمانان یعنی مسجدالحرام و مزار پیامبر اسلام(ص) در مدینه‌النبی، برای هر مسلمانی جاذبه و بلکه وظیفه زیارت از این دو مکان روحانی را الزامی می‌کند. گو اینکه در بخش‌های دیگر عربستان، نشانه‌های تمدن‌های ماقبل اسلام و آثار به‌جامانده از قرن اول هجری تا به امروز به‌وفور پراکنده است. عربستان بزرگ‌ترین کشور غرب آسیاست و دسترسی به آبراه‌های استراتژیک جهان همچون خلیج‌فارس، دریای سرخ و خلیج عقبه را داشته و بخش بزرگی از منابع نفت‌خام و گاز طبیعی متعارف جهان در این کشور واقع است. ذخایری که بیش از صدسال می‌تواند همچنان با تولید نفت روزانه ١٠میلیون بشکه به این کشور منابع ارزی و خدمات ارایه کند. این کشور از فقدان یک حکومت برخاسته از نظر و رای مردم رنج برده و پاسخگویی به جامعه در آن، جایی ندارد.
سیاست خارجی این کشور از ابتدای استقلال و حکومت پدر عبدالله یعنی ملک‌عبدالعزیز با بلوک غرب شروع شد و طی این دوره طولانی از این نظر این کشور ثبات سیاستگذاری داشته است. همه سلاطین سعودی به‌نوعی از متحدان انگلستان و ایالات‌متحده‌آمریکا در این منطقه بوده‌اند. آمریکا نیز در مقابل از تسلط خانواده کوچکی بر کشوری بزرگ حمایت کرده است. دخالت آمریکا دربرابر پیشروی‌های نیروهای صدام‌حسین در جنگ خلیج‌فارس در سال ١٩٩٠، یکی از این حمایت‌هاست.
سیاست منطقه‌ای عبدالله تا اندازه‌ای متعادل بود؛ او از یک‌طرف مایل به همکاری با ایران به‌عنوان نیرویی تعیین‌کننده در خلیج‌فارس بود و از طرف دیگر بر حمایت از نیروهای آمریکایی در خلیج‌فارس تاکید داشت. فصل نوین روابط ایران و عربستان با نام عبدالله‌بن‌عبدالعزیز و اکبر هاشمی‌رفسنجانی گره خورده است. ملاقات رییس‌جمهور وقت ایران، آقای هاشمی‌رفسنجانی، در فروردین١٣٧٦ (مارس١٩٩٧) با امیرعبدالله، ولیعهد عربستان‌سعودی در حاشیه اجلاس کنفرانس اسلامی در اسلام‌آباد پاکستان؛ فصل جدیدی در روابط دو کشور بزرگ منطقه یعنی ایران و عربستان و برداشته‌شدن موانع ایجادی عربستان بر سر راه تشکیل اجلاس سران کنفرانس اسلامی در تهران در سال ١٣٧٦ بود. روی‌کار‌آمدن دولت آقای خاتمی و سیاست‌های اعلامی او در صحنه روابط خارجی، بستر لازم برای ارتقای روابط ایران و سعودی را فراهم کرد. در سفر به تهران امیرعبدالله با وزیر دفاع وقت، دریادار شمخانی، ملاقات کرده و از وفاداری عمیق مسوولان ایرانی به جمهوری‌اسلامی درعین تنوع نژادی و زبانی ایرانیان بهت زده شد. سفر آقای هاشمی به عربستان‌سعودی و سپس سفر آقای خاتمی در اردیبهشت١٣٧٨ (١٩٩٩) و تلاش‌های مداوم دو کشور، روابط ایران و عربستان را گسترده، گرم و به سطوح درازمدت و امنیتی ارتقا داد. عبدالله برای نشان‌دادن حسن ظن خود به تهران، عالی‌ترین نشان رسمی عربستان را به سفیر جمهوری‌اسلامی‌ایران در ریاض، علی‌اصغر خاجی، اهدا کرد. تاثیر روابط تهران و ریاض بر مساله سه جزیره ایرانی خلیج‌فارس و مسکوت‌ماندن ادعاهای امارات بر اثر شوک ناشی از این روابط در چند ماه اول١٣٧٦، تا آن حد برای امارات نگران‌کننده بود که در جلسات شورای همکاری و در مصاحبه‌ها، مقامات امارات به‌شدت به نحوه عمل عربستان اعتراض کردند. عربستان دربرابر به ادعاهای امارات پاسخ گفت و امیرعبدالله، ولیعهد سعودی و امیر سلطان، وزیر دفاع نیز بر ادامه روابط گرم با ایران تاکید کردند. در یک رویارویی آشکار، وزیر دفاع عربستان در پاسخ به راشد عبدالله، وزیر خارجه امارات، گفت «جاهل در هر صورت دشمن خویشتن است.»
پس از سقوط صدام‌حسین در عراق در١٣٨٢ و ظهور جریان‌های مختلف در چارچوب قدرت در بغداد، عربستان از گرایش برخی از گروه‌های عراقی به تهران بیمناک شد. این نگرانی با حمایت عربستان از گروهای افراطی سنی و جلوگیری از بازگشت عراق به مجموعه جامعه عرب خود را نمایان کرد. در مساله بحرین و سوریه نیز مجددا ایران و عربستان در دو جایگاه متمایز قرار گرفتند. حمایت عربستان از گروه‌های مخالف حکومت سوریه و کمک‌های مالی و سیاسی به آنها گرچه در ابتدا نشان از سقوط قریب‌الوقوع بشار اسد می‌داد، اما با گذشت زمان مشخص شد با حمایت از چندگروه جنگجو و تخریب شهرها و روستاها نمی‌توان یک رژیم را تغییر داد. خصوصا که سعودی، قطر، ترکیه و مصر بعدها به این نتیجه رسیدند که مار در آستین خود می‌پرورانند و گروه‌هایی مانند جبهه‌النصره و داعش تفنگ‌های خود ر ا بر روی حاکمان سنتی عرب نشانه گرفته‌اند. با شروع به‌کار دولت جدید در ایران، ملک‌عبدالله بلافاصله پیام تهنیت خود را به تهران ارسال کرد. برادرخواندن کشور عربستان توسط رییس‌جمهور روحانی و نشانه‌های ضعیفی از بهترشدن روابط، این امید را در منطقه به وجود آورد که با توجه به راهبرد جدید آمریکا مبنی‌بر انتقال تمرکز و توجه خویش به سمت آسیای‌شرقی، منطقه خلیج‌فارس عاری از وجود سربازان خارجی، با امنیتی دسته‌جمعی به ثبات برسد. این‌بار پایین‌آمدن قیمت نفت مجددا در روابط ایران و عربستان تولید اشکال کرد.
گرچه مشخص است عربستان تولید نفت خام خود را در ماه‌های آخر٢٠١٤ بالا برد، اما به گمان من نیروی محرکه چنین تصمیمی تنها فشارآوردن به تهران نبود. عربستان سعودی مانند هر تولید‌کننده دیگر انرژی به حفظ سهم خود در بازار نفت که با آمدن نفت و گاز ناشی از سنگ‌های رسوبی (شیل) تهدید شده بود، می‌اندیشد. در یمن نیز انتقال قدرت از نیروهای سیاسی سنی طرفدار ریاض به بخش‌هایی از جامعه که تاکنون همواره از حقوق اجتماعی محروم بوده‌اند، انجام پذیرفته است. اکنون درپی استعفای رییس‌جمهور و کابینه، حوثی‌ها می‌توانند دردسری جدید برای حاکمان سنتی جزیره‌العرب باشند. اصلاحات سیاسی در عربستان یک نیاز فوری است. بخشی از مردم این کشور شیعیانی هستند که در بخش شرقی عربستان زندگی می‌کنند. آنان نیازمند آزادی‌های بیشتر و مشارکت در قدرت هستند. کسری بودجه در این کشور در٢٠١٥ با توجه به قیمت‌های پایین نفت پیش‌بینی می‌شود و بدین‌ترتیب رسیدن رشد اقتصادی کشور که در دوره عبدالله همواره مثبت و همراه با توسعه اقتصادی اجتماعی بود، به رشدی کمتر حدس‌زدنی است. عبدالله مردی خوش‌سیما، خوش‌سخن و محترم بود. او به‌شدت به ایرانیان احترام می‌گذاشت. نمی‌دانم با قدرت‌گرفتن تدریجی سعودی‌هایی که به‌جای تعادل منطقه‌ای، بیشتر به منافع غرب در این منطقه فکر می‌کنند، وضعیت روابط ما چه خواهد شد. نوه‌های عبدالعزیز همچون ترکی‌الفیصل و شاهزاده بندربن‌سلطان از اساس به همکاری با ایران بدبین هستند.



نویسنده: عباس ملکی-معاون پیشین وزارت خارجه، استاد سیاستگذاری انرژی، دانشگاه صنعتی‌شریف
کد خبر: 201921

وب گردی

وب گردی