گلسپرلن اشپیل سینفونیتا به راستی بهترین گروهی است که در بخش بین الملل موسیقی کلاسیک جشنواره فجر حضور دارد


تهران - ایسکانیوز: 12 نفر بر روی صحنه اند. کانتوس برای بنجامین بریتن آغاز می شود. با ضرباتی بر تک ناقوس لوله ای. صدایی یکدست سالن را فرا می گیرد. 12 نفر تجسد یافته در قالب یک تن. یگانگی اصوات رنگ می گیرد. موسیقی آغاز می شود. گلسپرلن اشپیل سینفونیتا می درخشد همچون نگینی بر انگشتر فرسوده و زنگار بسته سی امین جشنواره موسیقی فجر.


635597679688325874_b


به گزارش خبرنگار موسیقی ایسکانیوز، واپسین شب اجرای این گروه طنین انداز موسیقی معاصر بود. موسیقی ای که به ندرت در ایران قابلیت شنیده شدن به صورت زنده را دارد. آن هم با کیفیتی در خور. گلسپرلن اشپیل سینفونیتا به راستی بهترین گروهی است که در بخش بین الملل موسیقی کلاسیک جشنواره فجر حضور دارد.


کیفیت بی بدیل این گروه و نیز تعهد آنها به اجرای دقیق، استاندارد و مفسرانه برای مخاطب ستودنیست. هماهنگی گروه در تولید اصوت و حجم صوتی، تخصص در اجرای موسیقی مجلسی، رعایت دقیق موازین موزیکال و پایبندی به اصول اجرایی هر سبک و خواسته آهنگساز از مواردی است که میتوان در اجرای گلسپرلن اشپیل سینفونیتا مشاهده کرد و از شنیدن موسیقیشان لذت برد.


اجرای شب دوم این گروه در تالار وحدت شامل اجرای آثاری از "آروو پرت"، "ولجو تورمیس"، "لپو سومرا"، "گالینا گریگوریوا"، "ارکی سون-تور"، "پیتر واهی"، "جان راتس" و آهنگساز ایرانی "رضا مرتضوی" بود. درخشش این ارکستر در نواختن رپرتواری چنین گسترده کاملا مشهود و بارز بود. اجرای درخشان این گروه از "فرترس" و "کانتوس برای بنجامین بریتن"، براستی که شنونده را از بابت هزینه ای که برای تهیه بلیط این برنامه متحمل شده پشیمان نمیکرد. همچنین تسلط نوازندگان در اجرای بخشهای سولو در آثار آهنگسازانی چون گریگوریوا (نیایش برای ویلنسل و ارکستر زهی با تکنوازی آره تامسلو) و همچنین اثر "یادبود برای H.M اثر پیتر واهی (برای دو ویلن، کوبه ای و ارکستر زهی با تکنوازی سیگرید کولمان و مارلیس اوبو) ستودنی و زیبا بود.


139311281014344924765174


 در مقابل این درخشندگی و تسلط نوازندگان استونی، متاسفانه آنچه قابل سرزنش است، نوازندگی سولیست ایرانی کمانچه در اثر "نکتورن برای ارکستر زهی، کمانچه و تیمپانی" رضا مرتضوی بود. اثر مرتضوی که اثری در خور و قابل تعمق است از تلفیق هوشمندانه و بکارگیری آگاهانه مصالح آهنگسازی موسیقی ایرانی و موسیقی علمی و آکادمیک قوام یافته و شکل پذیرفته است. اصل این اثر برای ارکستر زهی و هارپ و تیمپانی نوشته شده و نخستین اجرای خود را تجربه میکرد. حمیدرضا آفریده، تکنواز کمانچه این اثر با آنکه در بیان موسیقایی بخش های خود مسلط بنظر میرسید، اما به حدی درگیر رفتار های نمایشی و اطوار زاید بود که عملا قسمتهای مهمی از اثر را اجرا نکرد.


اصرار وی برای شوآف های ناپسند و حرکات نابجای سر و بدن، وی را آنقدر درگیر کرده بود که بخش چهارگاه اثر عملا اجرا نشد. مرتضوی، نکتورن اش را بر مبنای گردش های نغمگی کمانچه در مدهای اصفهان، همایون، چهارگاه و بازگشت به اصفهان و ساقی نامه و در پایان اشاره به شوشتری نوشته است. اما آفریده با عدم تعهد حرفه ای به مخاطب، آهنگساز و ارکستر، به جای تمرکز بر اجرای بخش خود، صرفا درگیر ارائه فیگور های نمایشی بود و بخش چهارگاه اثر را اجرانکرده، عملا چهره ای ابتر و خنثی از اثر را ارائه داد.


hamid_reza_afarideh


گرچه که ارکستر با تعهد قابل احترامی، بخش های خود را در حد قابل قبولی به سمع شنوندگان رساندند. این رفتار آفریده نماینده رفتاری است که متاسفانه مدتی است در بین نوازندگان و موزیسین های ایرانی باب شده است. بروز رفتار های نمایشی و شوآف از سوی موزیسین های ایرانی که در بیشتر موارد با ساختار و روح قطعات نیز همخوان نیست، چنان در بین این بخش از جامعه هنری باب شده که انتقاد های بسیاری را برانگیخته است. نکته ای که مدتهاست مغفول مانده این است که نوازنده گان و رهبران ارکستر در وهله نخست باید به تعهد خود بر اجرای صوتی آثار تمرکز کنند و پس از کسب حد نصاب لازم در کیفیت اجرای آثار، به فکر انجام حرکات نمایشی مانند تکان دادن های سر و بدن باشند که البته این حرکات بعنوان چاشنی اجرای زنده باید در راستای بیان حالات قطعات باشد و نه در مسیری مجزا و مستقل از روح اثر.


درپایان لازم است به طراحی مغلق و آشفته بروشور برنامه هم اشاره ای کرد. بروشور این برنامه که توسط ستاد جشنواره طراحی و توزیع گردیده است، بقدری بد بود که قسمت اول برنامه را حتی برای مخاطب حرفه ای نیز گنگ و نامفهوم ساخته بود. در هم تنیدگی عناوین قطعات و اسامی آهنگسازان، عملا غیر قابل تشخیص بوده و بیشتر متنی دادائیستی را به ذهن متبادر مینمود. در بخش دوم نیز توضیح قطعات نامرتب و آشفته بودند. این مسئله سوالی را به ذهن رهنمون میکند؛ آیا در طراحی و صفحه بندی بروشور برنامه، یک موزیسین یا فردی آشنا به موسیقی در دسترس تیم طراحی وجود ندارد تا پیش از چاپ این گونه مقولات را کنترل کند؟ یا اینکه طراحان این بروشور ها حداقل آشنایی با موسیقی را دارا نیستند تا از بروز چنین اشتباهات مضحکی جلوگیری شود؟


یادداشت:  محسن ثقفی


کد خبر: 223855

وب گردی

وب گردی