کاهش قیمت نفت، دولت و مجلس را وادار کرده است، منابع درآمدی جدیدی را برای تامین بودجه سال 94 در نظر بگیرند. افزایش مالیات، گسترش پایه مالیاتی و جلو گیری از فرار مالیاتی از جمله ظرفیت هایی هستند که برای تامین بودجه سال 94 ، مورد توجه قرار گرفته اند. درآمدمالیاتی وسایرمنابع تامین کننده بودجه عمومی درسال٩٤،حدود ١٢٠هزارمیلیارد تومان تعیین شده و در کمیسیون تلفیق ٥٤ هزار میلیارد تومان هم به درآمدهای نفتی اختصاص پیدا کرد که نشان دهنده کاهش وابستگی قابل توجه بودجه به درآمدهای نفتی از سویی و اتکای بیشتر آن به درآمد‌های مالیاتی از سوی دیگراست. روزنامه قانون در گفت و گو با چند تن از اقتصاد دانان و نمایندگان مجلس، این مسئله را بررسی کرده است.
1      کاهش درآمدهای نفتی موجب توجه بیشتر به اخذ مالیات شده و سهم آن را در بودجه 94 افزایش داده است، درآمد‌های پیش بینی شده از منابع  مالیاتی، چه میزان امکان تحقق واقعی دارد؟
2       راهکارهای شناسایی افراد جدید و گسترش پایه مالیاتی چیست؟
3     اتکای بودجه به مالیات چه میزان مي‌تواند در ثبات بودجه عمرانی تاثیرگذار باشد؟
4    دولت‌هاي متكي به نفت، با کاهش قیمت نفت با کسری بودجه  مواجه مي‌شوند، سهم ماليات در جبران كسري بودجه به چه ميزان است؟
5    آیا تکیه دولت بر مالیات بر پاسخگویی دولت‌ها و تعمیق دموکراسی تاثیر گذار است؟
اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی

محمد قلی یوسفی



1   امكان تحقق درآمدهاي مالياتي:
کاهش قیمت نفت، هزینه‌های بالا و محدود بودن درآمدها باعث شده تا دولت با کسری بودجه مواجه شود و در نتیجه دولت به دنبال منابعی مي‌گردد تا این کسری را جبران کند. یکی از این راه‌ها مالیات است. از سویی اما در شرایطی که اقتصاد در حالت رکود تورمی است، مالیات‌ها هم رکود را تشدید مي‌کند و هم تورم را افزایش مي‌دهد و بنابراین اثر منفی دارد. ضمن اینکه تجربه گذشته نشان داده است که درآمد زایی مالیاتی به میزانی که تعیین مي‌شود، وصول نمی شود. به خصوص حالا که ما در شرایط رکود هستیم احتمال اینکه بشود این درآمدها را وصول کرد، بسیار اندک است. از سویی درآمدهای نفتی ما کاهش پیدا کرده و واردات ما هم کم شده است و در این شرایط بسیار دشوار است که ما انتظار داشته باشیم درآمدهای مالیاتی دولت تحقق پیدا کند اما به هر حال آرزو بر جوانان عیب نیست و دولت راهی به جز این هم ندارد. دولت مسیرهای زیادی را مي‌تواند برود. یکی از این راه‌ها این است که دولت حقوق کارمندان را 25 درصد بالا ببرد و 10 درصد آن را مالیات بگیرد. این راه بسیار راحت  الوصول و سریع است و از درجه اطمینان بسیار بالاتری هم برخوردار است، اما سوال اینجاست که آیا دولت این بودجه را دارد که بخواهد حقوق کارمندان را افزایش دهد؟ در این صورت هم هزینه و هم درآمد دولت بالا مي‌رود.
2  راهكار شناسايي ماليات‌پردازان جديد:
این امکان پذیر نیست. شرایط اقتصادی ایران به گونه ای نیست که دولتمردان بتوانند آن منابع مالیاتی را شناسایی کنند، زیرا بخش وسیعی از درآمدهای کشور یا زیر زمینی بوده  يادر فعالیت‌های غیر رسمی جریان دارد یا اینکه قابل شناسایی نیستند، پس قسمت بزرگی از تولید ناخالص کشور پنهان بوده و به همین دلیل برای دولت دشوار است که بخواهد آنها را شناسایی کند.
3    تاثير ماليات بر ثبات بودجه‌عمراني:
مشکل کشور ما عمیق تر از آن است که مالیات بتواند راهگشا باشد و به این علت که هزینه‌های دولت سال به سال افزایش پیدا کرده و کارایی این هزینه‌ها پایین است. درآمدهای دولت پر نوسان بوده و در این بین چنان درآمدهای ما به نفت وابسته هستند که مالیات‌ها هم وابستگی به نفت دارند پس نوسان در درآمدهای نفتی باعث نوسان در درآمدهای مالیاتی مي‌شود، ضمن اینکه متاسفانه دولت‌ها  بودجه ای را به عنوان بودجه عمرانی تعیین مي‌کنند، اما در عمل این را مستمسک قرار مي‌دهند تا هر وقت با کسری بودجه مواجه شدند درآمدهای بودجه عمرانی را برای بودجه جاری استفاده کنند. تجربه نشان داده که 30 درصد از بودجه‌های عمرانی اجرایی نمی شود و احتمالا روال گذشته باز هم ادامه پیدا خواهد کرد.
4      امكان جايگزيني ماليات با نفت:
دولت‌ها حق ندارند تا فضای مساعد برای کسب و کار، آسایش مردم، آزادی فردی و اجتماعی را فراهم نکرده‌اند، مالیات وضع کنند و در غیر این صورت گرفتن مالیات اجحاف به مردم است. دولت با بهبود فضای کسب و کار باید بخش خصوصی را رونق ببخشد و در آن صورت است که مي‌تواند مالیات بگیرد.  همان‌طور که در آمریکا و اروپا مالیات‌ها عامل تعیین کننده درآمد دولت‌ها هستند باید در ایران هم چنین باشد. چون در آنجا دولت‌ها فضای مناسب را آماده مي‌کنند تا بخش خصوصی و اقتصاد رشد کند و بعد از این طریق دولت هم درآمد به دست مي‌آورد و انجام وظیفه مي‌کند ولی دولت در ایران چنین نیست و معلوم نیست بر چه اساسی باید از مردم مالیات بگیرد.  اگر هم مالیات نگیرد منابع نفت را صادر مي‌کند و سوال این است که بر چه مبنا هر دولتی به خود حق مي‌دهد تا هرگونه که دوست دارد منابعی را که به نسل‌های آینده تعلق دارد و ملی است، مصرف کند.
5    رابطه ماليات با دموكراسي:
در یک نظام در وحله اول دولت باید بر اساس دموکراسی قدرت را به دست بگیرد و دموکراسی باید بر پایه قوانین جامعه مدنی باشد. در غیر این صورت دیکتاتوری اکثریت ممکن است از دیکتاتوری فردی نیز خطرناک تر بوده و برای اقتصاد نیز مضر باشد. دولت باید نهادهای موازی را از بین برده و خود را کوچک کند و از وظایف تصدی‌گری دست بکشد و  به سمت وظایف اساسی خود مثل تامین آزادی و امنیت و حفظ استقلال و این قبیل امور حرکت کند. دولت موظف است پاسخگو باشد و وقتی پاسخگو نیست و شهرداری‌ها برای مردم کاري نمی کنند، یعنی مردم به حساب نمی آیند و در نتیجه در جامعه ایران چنین نیست که مالیات پاسخگویی بیاورد.

 
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای سلامی

عزت ا... یوسفیان ملا



1    امكان تحقق درآمدهاي مالياتي:
باید روش و روال اخذ مالیات مشخص باشد. بسیاری از درآمدهای افراد و تولیدی‌ها متکی به ارز است . دولت باید ارز در اختیار واحدهای تولیدی قرار دهد تا این واحد‌ها بتوانند مواد اولیه خود را تهیه کنند، تجارت کنند، کسب و کاری داشته باشند تا بتوانند مالیات بپردازد. متاسفانه مسیر ارز آوری در کشور ما نفت است. اگر اقتصاد مقاومتی را آن طور که باید در کشور مد نظر قرار مي‌دادیم و برنامه پنج ساله رعایت مي‌شد، اتکا به نفت سال به سال کاهش پیدا مي‌کرد و در پایان برنامه پنج ساله مي‌توانستیم اتکا به نفت را کاهش دهیم. برای مثال صنعت فرش را به حدی تقویت کنیم که بتواند جایگزین نفت شود. در کشور ما  مالیات خود متکی به نفت است و تازمانی از این طریق ارز وارد کشور نشود درآمدی وجود ندارد که دولت بخواهد از آن مالیات کسب کند. اما بنیه اقتصادی کشور بسیار قوی است و در صورتی که حتی نفت هم به فروش نرسد، مي‌توان کشور را به جلو برد.
2    راهكار شناسايي ماليات‌پردازان جديد:
افرادی که اظهار نامه‌ها را به درستی پر نمی کنند، فرار مالیاتی دارند و کسانی که مالیات واقعی نمی پردازند و  تنها برای درصدی از درآمد‌های خود مالیات مي‌پردازند باید شناسایی شوند. دستگاه‌های وصول مالیات باید تقویت شده و سیستم‌های فنی به نحوی تقویت شوند که بتوانند به درآمد‌های واقعی دست پیدا کرده و کسانی که بدهکار مالیاتی هستند، نتوانند مالیات را کتمان و پنهان کنند.
3 تاثير ماليات بر ثبات بودجه‌عمراني:
در شرایط رکود تورمی، که کشور در آن قرار دارد افزایش مالیات زیان آور است چون خود مالیات برتورم مي‌افزاید. در این شرایط با اخذ مالیات، قیمت اجناس و کالاها بالا مي‌رود. اما در شرایط عادی، افزایش مالیات مي‌تواند به بودجه عمرانی کمک کند.
4   امكان جايگزيني ماليات با نفت: وقتی مردم نظام و دولت را از خود بدانند و رابطه بین مردم و دولت بی واسطه باشد و  هر اندازه که مردم  مالیات بپردازند، تاثیر آن را مشاهده کنند، با طیب خاطر بیشتری مالیات مي‌پردازند.
5   رابطه ماليات با دموكراسي:
یعنی باید صد در صد هزینه درمان بر عهده دولت باشد. در اروپا دولت برای بازنشستگان تسهیلات بیشماری در نظر مي‌گیرد. حتی افرادی در استخدام بازنشستگان هستند که آنها را به پارک و سینما مي‌برند. به محض این که کسی بیکار شود، حقوق بیکاری دریافت مي‌کند. بنا براین وقتی دولت مالیات مي‌گیرد باید خدمات بیشتری ارائه کرده و عمران و آبادانی بیشتری حاصل شود.در این  صورت مردم از جان و دل مالیات پرداخت مي‌کنند.اما تا به حال نشنیده‌ام مردم با پرداخت مالیات اهرم فشاری بر دولت پیدا کند، مگر این که خدمات بیشتری مي‌خواهند، به ویژه در مسائل سیاسی تاثیر گذار نخواهد بود.
عضوکمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی

ابراهیم نکو



1    امكان تحقق درآمدهاي مالياتي:
افزایش مالیات امکان پذیر نیست، اگر منظور از افزایش مالیات، افزایش نرخ آن باشد نه به صلاح دولت  است ونه به صلاح مردم . این که بهتر است بودجه وابسته به نفت نباشد امری مسلم است که خواست مقام معظم رهبری، کارشناسان، مجلس و دولت است. اما این که ناگهان وابستگی به نفت را کاهش دهیم، امکان‌پذیر نیست،چون سال‌ها دولت را با نفت اداره کرده ایم و کاهش شدید سهم نفت در بودجه سال 94، امکان پذیر نیست. اما از آنجایی که قیمت نفت کاهش چشمگیری داشته به ناچار باید تغییراتی در منابع درآمد دولت ایجاد شود. اما نسبت به افزایش وصول مالیات‌ها مي‌توان اقدامات سازنده ای انجام داد. درسال‌های گذشته شاهد فرار مالیاتی و بی نظمی هایی درحوزه اخذ مالیات بوده ایم و اگر بتوانیم به این مسئله سامان دهیم حد اقل قسمتی از کمبود درآمدهای نفتی را با این درآمدها مي‌توان جبران کرد.
2   راهكار شناسايي ماليات‌پردازان جديد:
باید با استفاده از ابزارهای قانونی ازفرار مالیاتی جلوگیری کرده و افراد جدید را شناسایی کرد. ساز و کارهای قانونی لازم نیز وجود دارد وحتی نیاز به قانون جدید نیست. در قانون فعلی هم مشخص شده است که دولت برای دریافت مالیات، چگونه عمل کند . خلا قانونی اگر هم وجود داشته باشد مي‌تواند در حد اصلاحیه، طرح و لایحه جدید تصویب شده و نواقص را پوشش داد. شناسایی بنگاه‌های اقتصادی نیازمند برنامه‌ریزی از سوی دولت و مجلس است. البته یک لایحه نظام مالیاتی مستقیم در مجلس به اتمام رسیده که مي‌تواند به دولت کمک کندکه بتواند درآمدهای مالیاتی خود را افزایش دهد.
3   تاثير ماليات بر ثبات بودجه‌عمراني: خیلی از کشورها با مالیات اداره مي‌شوند. مالیات درآمد پایداری است. منابع درآمدی مانند مالیات و گردشگری ثبات بیشتری دارند و مي‌توانند به کمک هزینه‌های برنامه‌های عمرانی بیایند. بسیاری از نمایندگان برای بودجه عمرانی حوزه‌های انتخابیه خود با مشکل روبه‌رو هستند که اگر منابع درآمدی با ثباتی برای برنامه‌های عمرانی، ایجاد شود این مشکلات هم مرتفع مي‌شود و در آینده شاهد ثبات بیشتری خواهیم بود.
4   امكان جايگزيني ماليات با نفت: قطعا اگر دولت به جای نفت بر درآمدهای مالیاتی و درآمدهایی که ثبات بیشتری دارند، متکی باشد، با کسری بودجه کمتری مواجه خواهد شد.
5    رابطه ماليات با دموكراسي:
مالیات‌ها باید رابطه ای دو سویه ایجاد کند. مردم به پرداخت مالیات ملزم شوند و دولت هم وظیفه خود را به درستی انجام دهد و درقبال مالیات خدمات ارائه کند. این عین دموکراسی و رفع تبعیض است و رابطه مستحکم را بین مردم و دولت ایجاد مي‌کند. مردم و دولت را نسبت به یکدیگر مسئولیت‌پذیرکرده و دولت هم به ازای دریافت مبالغ مالیاتی، باید پاسخگو باشد که آثار مثبت آن متوجه جامعه شود.

 
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی

محمد حسین میر محمدی



1    امكان تحقق درآمدهاي مالياتي:
افزايش ماليات سرمنشا ظلم به مردم است. دولت اگر بتواند ماليات حقوق بگيران را كاهش داده و از كساني كه شغل آزاد دارند ماليات بگيرد، مسئله حل مي‌شود، آن هم به صورت واقعي.
2        راهكار شناسايي ماليات‌پردازان جديد:
وزارت دارايي مي‌تواند درآمد افراد را به صورت غیر‌مستقیم برآورد کند که یکی از روش‌های آن استفاده از شهرداري ها، شورا ياري‌ها  و افراد محلي  است که از این طریق مي‌تواند،خريد و فروش آنها را تخمین بزند. از بقالي‌ها گرفته تا اكثريت كساني كه شغل آزاد دارند ماليات نمي پردازند.درواقع تنها كساني كه به موقع ماليات مي‌پردازند حقوق بگيران دولت هستند.
3   تاثير ماليات بر ثبات بودجه‌عمراني:
تکیه بودجه برمالیات و تقسیم آن  براي توسعه  زيرساخت‌های كشور مي‌تواند تاثیر بسیار مثبتی داشته باشد. من 30 سال پیش که به ترکیه رفته بودم، این کشور از طریق 8  الي 10 درصد مالیات بر ارزش افزوده، کشور را اداره مي‌کرد و وضعیت مالی مردم هم بسیار خوب بود.
4   امكان جايگزيني ماليات با نفت:
بستگي به كفايت مسئولان در اين زمينه دارد. اگر وزير یا وکیل خوب عمل نكند به بودجه صدمه خواهد زد. در حال حاضر تکیه تنها به درآمد‌های مالیاتی سخت خواهد. اما من در آن زمان بودجه کشور ترکیه را برسی کردم و با درآمد مالیاتی دولت همخوانی داشت، بنا براین این مسئله امکان پذیر است.
5   رابطه ماليات با دموكراسي:
دولت باید تابع مردم باشد و درآمد آنها را به صورت واقعی بسنجد. تاثیر گذار خواهد بود، اما در حال حاضر مگر دولت که از کارمندان خود مالیات مي‌گیرد، از آنها حرف شنوی دارد؟کارمندان دولت که از قدیم هم این مالیات را مي‌پرداختند. باید همه بازاری‌ها  و افرادی که وارد کننده هستند و یک شبه ره صد ساله مي‌روند، مالیات بپردازند.

 
اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی

مهدي تقوي



1      امكان تحقق درآمدهاي مالياتي:
یکی از پیشنهادهای من به دولت برای جبران کسری بودجه افزایش مالیات بود. با قيمت پايين نفت دولت نمي تواند هزينه‌های خود را تامين كند. برخی مانند كساني كه در خيابان استامبول دلار خريد و فروش مي‌كنند، درآمد زيادي دارند اما شناسايي نمي شوند. اخذ ماليات بر دو نوع است، يكي مالياتي كه از كارمندان  و حقوق بگيران اخذ مي‌شود و وقتي حقوق به حساب فرد واريز مي‌شود، ماليات آن از قبل برداشته شده است، اما  برای اخذ ماليات از شركت‌ها يك سال طول مي‌كشد تا دفاتر آنها حسابرسي شود و نوبت به آنها برسد. سه ماه بعد از اين كه ماليات آنها تعيين شد مهلت دارند آن را بپردازند، اما با تورم 40 درصد، ارزش پول 40درصد كاهش پيدا مي‌كند. بنا بر این دولت باید تلاش کند، فرآیند اخذ مالیات از شرکت‌ها را کاهش دهد.
2     راهكار شناسايي ماليات‌پردازان جديد:
میزان مالیات را مي‌توان تخمین زد. برخی حقوق مي‌گیرند و حساب بانكي دارند، که مالیات آنها از این طریق شناسایی و اخذ مي‌شود. ديگری مالیات افراد ثروتمند است، يعني كسي كه صاحب ماشین یک میلیاردی است، حتما در آمد بالایی دارد، ياکسانی که خانه‌های گران قيمت دارند،  این افراد ثروتمند را از طريق دارايي‌ها مي‌توان شناسايي كرد.
3   تاثير ماليات بر ثبات بودجه‌عمراني:
دولت هزينه‌های عمراني و بخشي از هزينه‌های جاري خود را از طريق نفت تامين مي‌كرد، اما با توجه به  کاهش در آمد‌های نفتی دولت در صورتی که جایگزینی برای این در آمدها ایجاد نکند، مجبور به کاهش هزینه‌های عمرانی خود مي‌شود و اين به معناي عدم ساخته شدن جاده،تعمیر راه‌آهن، ساخت كارخانه و نوسازي است. بنا‌براين دولت ناچار است، ماليات بگيرد و اين به معناي افزايش ماليات حقوق بگيران نيست، بلكه بايد افراد جديد را شناسايي كند.
4  امكان جايگزيني ماليات با نفت: قطعا افزايش درآمد‌های مالياتي مي‌تواند در كاهش كسري بودجه دولت‌ها هم نقش موثري داشته باشد. اگر دولت ايران نفت نداشت يا منابع نفتي آن به اتمام رسيده بود، از كجا قرار بود هزينه‌های دولت را تامين كند؟ مانند بسياري از كشور‌ها بايد از طريق ماليات درآمد‌های خود را تامين مي‌كرد. بسياري از كشور‌ها هم مانند دانمارك كه منابع گاز دارد، درآمد‌های آن را صرف هزينه‌های جاري نمي كند بلكه براي تقويت زير ساخت‌ها مورد استفاده قرار داده و هزينه‌ها ي جاري خود را از طریق مالیات تامین مي‌کنند.
5   رابطه ماليات با دموكراسي:
در ايران افزايش ماليات به دموكراسي نمي‌انجامد. دربسياري از كشور‌های ديگر هم همين گونه است. در ديگر كشور‌ها هم ماليات قانون است و افراد بنا براین که مالیات مي‌پردازند، نمی توانند بگویند از دولت تمکین نمی کنند و در مقابل آن بایستند. دولت هم به طور كلي وابسته به مردم است و ماليات نمي تواند در اين مسئله تاثيرگذار باشد.

 





کد خبر: 231216

وب گردی

وب گردی