نقش انرژي در اقتصاد جهاني به گونهاي آشكار افزايش يافته است. اين موضوع رابطهاي مستقيم و هماهنگ با مسائلي مانند رشد اقتصادي، ركود و موازنه تجاري كشورها پيدا كرده است. از دهه 1980 تاكنون، كشورهاي صنعتي غرب با محدوديتهايي در ارتباط با منابع انرژي مواجه شده اند. شواهد نشان ميدهد كه ذخاير طبيعي انرژي، بهترين پشتوانه اقتصاد جهاني محسوب ميشود و قدرتهاي بزرگ صنعتي ناچارند كنترل موثري در رابطه با اين كالاي راهبردي جهاني داشته باشند. در واقع انرژي از گزينههاي بسيار تاثيرگذار در توليد ثروت و قدرت در جهان كنوني به شمار ميآيد. اقتصاد جهاني با تمامي پيچيدگيهاي خود اعم از جهاني شدن، وابستگي متقابل، تاكيد بر رقابت، استفاده از مزيتهاي نسبي، همچنان وابسته به انرژي نفت و گاز و تامين امنيت آن است.
از سوي ديگر، خود انرژي يكي از گزينههاي قدرت محسوب ميشود. بر اين اساس كالايي راهبردي محسوب ميشود كه تامين امنيت آن، نقش كانوني در امنيت بينالمللي دارد. باتوجه به دگرگونيهاي اقتصاد جهاني، رقابت كشورهاي تازه صنعتي شده آسيا با ساير قدرتهاي اقتصاد جهاني و نياز روزافزون اين كشورها به انرژي (نفت و گاز) و تامين امنيت آن، به نظر نميرسد در دو دهه آينده از نقش نفت و گاز (انرژی) در اقتصاد جهاني كاسته شود. در چنين روندي كشورهاي برخوردار از ذخاير اصلي انرژي، اهميتي راهبردي در سياست بين الملل مييابند و با تدبير و بهرهگيري از فرصتها ميتوانند جايگاه و موقعيت خود راارتقا بخشند. گزارشهای آژانس بينالمللي انرژي و تحقيقهاي جامعي كه به وسيله شوراي ملي نفت ارائه شده است هم نشان میدهند سوختهاي فسيلي بيش از 80درصد از منابع انرژي جهان را فراهم ميكنند. بر اساس این بررسيها تقاضاي رو به رشد جهان براي انرژي با چالشهاي پيچيدهاي هم براي مصرف كنندگان و هم توليد كنندگان روبهروست. با این نگاه بحران اوکراین را میتوان بحران بر سر انرژی دانست.
اوکراین خط حایل بین اتحادیه اروپا و روسیه است، اگر این کشور به اتحادیه اروپا بپیوندد، این اتحادیه توانسته حوزه نفوذ خود را تا مرزهای غربی روسیه ببرد. از طرف دیگر، حدود 60 تا 70 درصد خطوط گازی که تأمین انرژی اتحادیه اروپا را به عهده دارد، از اوکراین میگذرد. به علاوه، اوکراین میتواند بازار خوبی برای این اتحادیه باشد. زمینههای سیاسی هم وجود دارد. عضویت این کشور در اتحادیه اروپا در درازمدت میتواند موضع و جایگاه این اتحادیه در سطح بینالمللی را تقویت کند و نفوذ روسیه در اوکراین را کاهش دهد. با این حال، به سود اوکراین است که هم با اتحادیه اروپا و هم با روسیه روابط مثبت داشته باشد. بنابراین باید راهی پیدا کند تا هر دو طرف را راضی نگه دارد. از طرف دیگر، روسیه نیز آنگونه که با ناتو مخالف است، با اتحادیه اروپا مخالف نیست. حتی هدف روسیه از تشکیل اتحادیه اوراسیا نیز در بلندمدت پیوستن به اتحادیه اروپاست و دلیل اصرار اتحادیه اروپا بر امضای قرارداد تجارت آزاد با اوکراین، زمینهسازی برای پیوستن کییف به این اتحادیه است. دلیل اصلی بروز اعتراضات در اوکراین هم پس از عدم امضای توافقنامه توسط یانوکوویچ، وجود پیشزمینههای مردمی در غرب این کشور برای همکاری با کشورهای اروپایی به جای روسیه است.
از سوي ديگر، خود انرژي يكي از گزينههاي قدرت محسوب ميشود. بر اين اساس كالايي راهبردي محسوب ميشود كه تامين امنيت آن، نقش كانوني در امنيت بينالمللي دارد. باتوجه به دگرگونيهاي اقتصاد جهاني، رقابت كشورهاي تازه صنعتي شده آسيا با ساير قدرتهاي اقتصاد جهاني و نياز روزافزون اين كشورها به انرژي (نفت و گاز) و تامين امنيت آن، به نظر نميرسد در دو دهه آينده از نقش نفت و گاز (انرژی) در اقتصاد جهاني كاسته شود. در چنين روندي كشورهاي برخوردار از ذخاير اصلي انرژي، اهميتي راهبردي در سياست بين الملل مييابند و با تدبير و بهرهگيري از فرصتها ميتوانند جايگاه و موقعيت خود راارتقا بخشند. گزارشهای آژانس بينالمللي انرژي و تحقيقهاي جامعي كه به وسيله شوراي ملي نفت ارائه شده است هم نشان میدهند سوختهاي فسيلي بيش از 80درصد از منابع انرژي جهان را فراهم ميكنند. بر اساس این بررسيها تقاضاي رو به رشد جهان براي انرژي با چالشهاي پيچيدهاي هم براي مصرف كنندگان و هم توليد كنندگان روبهروست. با این نگاه بحران اوکراین را میتوان بحران بر سر انرژی دانست.
اوکراین خط حایل بین اتحادیه اروپا و روسیه است، اگر این کشور به اتحادیه اروپا بپیوندد، این اتحادیه توانسته حوزه نفوذ خود را تا مرزهای غربی روسیه ببرد. از طرف دیگر، حدود 60 تا 70 درصد خطوط گازی که تأمین انرژی اتحادیه اروپا را به عهده دارد، از اوکراین میگذرد. به علاوه، اوکراین میتواند بازار خوبی برای این اتحادیه باشد. زمینههای سیاسی هم وجود دارد. عضویت این کشور در اتحادیه اروپا در درازمدت میتواند موضع و جایگاه این اتحادیه در سطح بینالمللی را تقویت کند و نفوذ روسیه در اوکراین را کاهش دهد. با این حال، به سود اوکراین است که هم با اتحادیه اروپا و هم با روسیه روابط مثبت داشته باشد. بنابراین باید راهی پیدا کند تا هر دو طرف را راضی نگه دارد. از طرف دیگر، روسیه نیز آنگونه که با ناتو مخالف است، با اتحادیه اروپا مخالف نیست. حتی هدف روسیه از تشکیل اتحادیه اوراسیا نیز در بلندمدت پیوستن به اتحادیه اروپاست و دلیل اصرار اتحادیه اروپا بر امضای قرارداد تجارت آزاد با اوکراین، زمینهسازی برای پیوستن کییف به این اتحادیه است. دلیل اصلی بروز اعتراضات در اوکراین هم پس از عدم امضای توافقنامه توسط یانوکوویچ، وجود پیشزمینههای مردمی در غرب این کشور برای همکاری با کشورهای اروپایی به جای روسیه است.
الهه کولایی-کارشناس سیاست خارجی