ارکستر سمفونیک تهران احیا شد
تهران - ایسکانیوز: با اجرای سمفونی شماره9 بتهوون ارکستر سمفونی تهران تحت امر علی رهبری، رسما آغاز به کار کرد.
به گزارش خبرنگار موسیقی ایسکانیوز، شامگاه 25 اسفندماه طنین جاودانه شاهکار ابرمرد موسیقی جهان، یعنی سمفونی شماره نه اثر لوودویک فان بتهوون در تالار وحدت پیچید تا بشارت دهنده احیای مجدد ارکستر سمفونی هشتاد ساله تهران باشد. این ققنوس پیرکه چند سالی را بواسطه نابسامانی های مدیریتی ایجاد شده و کمبود منابع مالی به سکوتی ناخواسته تن داده بود، دیشب باز از میان خاکسترها برخواست تا فعل خواستنی را که علی رهبری در گوشش زمزمه کرده بود صرف کرده باشد.
اولین اجرای رسمی ارکستر سمفونی در حضور علی جنتی ( وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، اسحق جهانگیری ( معاون اول ریاست جمهوری)، محمد رضا عارف، احمد مسجد جامعی بار دیگر گویای عزم راسخ دولت تدبیر و امید بر احیای مجدد ارکستر سمفونیک بود. همان رویایی که در شامگاه 25 اسفند ماه به واقعیت بدل شد.
علی مراد خانی ( معاون هنری وزیر فرهنگ)، پیروز ارجمند، شهرام و حافظ ناظری، استاد مرتضی کمال پورتراب ( به در پایان برنامه به شدت مورد تشویق و احترام علی رهبری و حاضرین در سالن قرار گرفت) در کنار بسیاری دیگر از اصحاب فرهنگ و موسیقی هم در آیین بازگشایی ارکستر سمفونیک تهران حاضر بودند.
در ابتدای این مراسم علی مرادخانی از طریق سخنان ضبط شده اش در کلیپی که برای این مراسم ساخته شده بود رسما وعده بازگشایی ارکستر ملی ایران را در اردیبهشت ماه سال اینده به گوش حاضرین رساند و از تحقق وعده شخص رییس جمهور در باره احیای ارکستر ملی ابراز خوشحالی کرد.
اجرای 25 اسفند ماه ارکستر سمفونیک به گفته علی رهبری اجرایی آزمایشی بود تا این رهبر نام آشنای موسیقی جهان عملا به بضاعتهای موجود موسیقی کلاسیک در ایران پی برده و تلاشی بود تا با تحلیل دستاوردهایش علی رهبری بتواند برای فعالیت های این ارکستر چاره ای اساسی بیاندیشد. اجرای اول ارکستر سمفونی تهران مجالی را برای علی رهبری پدید آورد تا با خطاب قرار دادن کلیه حاضرین در تالار وحدت از عزم جزم خود برای خدمت به فرهنگ کشورش بگوید و بیان کند که راهی که او با جوانان دیروز و امروز و فردای میهنش آغاز کرده بدون حمایت همه جانبه ما پایانی نخواهد داشت.
ارکستر سمفونی تهران با اجرای آزمایشی خود با وجود ضعفهای غیر قابل انکاری که داشت عملا ثابت کرد در اینده ای نه چندان دور تحت امر علی رهبری حرفهای بسیاری برای گفتن خواهد داشت.
فراموش نکنیم که صدای این ققنوس پیر که مدت های مدیدی در سکوت و انزوا غنوده بود در شرایطی به گوش ما رسیده که یکی از جدی ترین و دشوارترین سمفونی های دنیای موسیقی کلاسیک را صرفا با یک هفته تمرین برای شنیدن آماده کرده بود.
انتخاب سمفونی شماره 9 بتهوون برای اولین اجرای ارکستر سمفونیک توسط علی رهبری انتخابی سزاوار تشویق است؛ چرا که هیچ اثر موسیقای دیگری مانند سمفونی نهم بتهوون مورد استفاده دولتمردان در تاریخ سیاست نبوده است. این اثرهمواره طرفداران خود را در میان هر دسته و هر ایدئولوژی ای حفظ کرده است.
با توجه به شرایط سیاسی ایران در عرصه بین المللی و حضور سفرا کارداران سفارتهای کشورهای مختلف در آیین بازگشایی ارکستر سمفونیک تهران، شاید هیچ اثری به اندازه سمفونی نهم بتهوون نمی توانست گویای سیاست های صلح طلبانه دولت کشوری باشد که در طول تاریخ مردمانی صلح دوست و حامی فرهنگ داشته است.
سمفونی شماره ۹ در رِ مینور اپوس ۱۲۵ آخرین سمفونی بتهوون است، لیکن تمها و نغمههای موسیقایی آن سالها قبل از تصنیف این اثر در ذهن آهنگساز شکل گرفته است. حتی قطعه فانتزی کرال در دو مینور اپوس ۸۰ که در سال ۱۸۰۸ ساخته شدهاست شباهتهایی در قسمت تمهای آوازی به سمفونی نهم که سالها بعد از آن نوشته شد، دارد.
احتمالا علی رهبری این گفته انگلس را که میگوید: "روزی که بشر سمفونی نهم را آیین رفتاری خود قرار دهد آن روز بتهوون جایگاه حقیقی خود را یافتهاست." شنیده است. و گویا با بیسمارک که اعتقاد داشت: "اگر من سمفونی نهم را بیشتر گوش کرده بودم امروز بسیار شجاعتر بودم." هم عقیده بود. تو گویی علی رهبری به سخن هیندنبورگ را که در سالهای جنگ دوم جهانی گفته بود : "امروز اشکهای زیادی در خانوادههای آلمانی میریزد، ولی بتهوون به ما میآموزد که اگر کسی خود را در اختیار موسیقی او بگذارد نمیتواند نگونبخت بشود. او تسکیندهنده رنجهای ماست." سخت اعتقاد دارد.
خالی از لطف نیست اگر بگوییم که نخستوزیر زیمباوه این سرود را به عنوان سرود ملی کشورش انتخاب کرد، واتیکان از این سمفونی دفاع کرده و بالاخره "سرود شادی (Ode to Joy)"، موومان چهارم این سمفونی، به عنوان سرود رسمی اتحادیه اروپا انتخاب شده است. بتهوون در این سمفونی باکلام از اشعار جاودانه و بشردوستانه شیلر استفاده کرده است که این اشعار به نوعی بازگویی مضمون شعر بلند سعدی ،"بنی آدم اعضای یک پیکرند"است.
آنچه در پی خواهد آمد ترجمه اشعار شیلر است که در سمفونی نهم مورد استفاده لوودویک فان بتههون قرار گرفته است
یاران من !این سان - غمین - نسرایید!
بگذارید تا نغمهای دیگر ساز کنیم
نغمهای شادی افزاتر
شادی... شادی
شادی ای زیبا اخگران خدایان
ای دخت حریم قدسیان
مدهوش از آذر تو ره مییابیم
به بارگاه اهورایی تو ای بارقه افلاکی
جادوی تو پیوند میدهد
آنچه را که روزگار از هم گسیخته است
آدمیان به برادری خواهند رسید
آنجا که شهپر لطیفت سایه میگستراند
آن که را که به او موهبتی پیشکش شد
تا به یاری دست یاری دهد
یا دختی از حریم عفاف را دلدار گشت
اوست شوریده ذوق و واصل به دیار شوق
نیز هر کس که خودرازنده جانی
در دایره گیتی مینامد
آن کس که این کمترین را نیارد
گریان گلیم خویش از این حلقه برکند
شادی را تمامی ساکنان ملک وجود
از پستان طبیعت مینوشند
همگان چه پاکان و چه ناپاکان
ردپای گل سرخ را میپوید
شادی به ما و دختر رز بوسهها فشاند
دوستی که تا پرتگاه مرگ نیز آزموده شده
هم اوست که شوق وصال از این سوی در حشره آفرید
و کروبیان را از آن سوی برآستان پروردگار به پا داشت
سرخوش آنگونه که خورشیدها
در پهنهٔ شکوهمند آسمان شناورند
شما نیز ای برادران در مدار خویش ره پویید
شادان آن سان که شاهد فتح درآغوش پیروزی میجهد
اینک ای آدمیان گردهم آیید
به خود و به اهل جهان کمال خویش را بوسه دهید
هان ای برادران بر بام خیمه اختران
پدری مهربان ماوی گزیده است
ای آدمیان به سجده درمی آیید؟
ای جهانیان آیا از پروردگار خود آگاهی ندارید؟
او را برفراز خیمه ستارگان بجویید
که او بر بام اختران منزل گرفته است
گفتنی است، موومان چهارم این سمفونی برای جوانان دهه پنجاهی و شصتی ایران اثری بسیار خاطره انگیز و محبوب است. جوانان این نسلها بخوبی سرود "ای انسانها" را که در سالهای واپسین دهه پنجاه و سالهای آغازین دهه شصت همواره از صدا و سیمای آن روزها پخش میشد بخاطر دارند.
سمفونی شماره نه بتهوون در کنار " میزا سولمنیس" از آخرین اثار بتهوون به شمار می روند. زندگی بتهوون همیشه در هاله ای از تراژدی و غرور به سان داستانی دراماتیک جریان داشت. اما درام واقعی و بزرگ زندگی او بی هیچ شک و شبهه ای همانا ناشنوایی او بود. اولین اثار این بیماریبین سالهای 1798 – 1799 بروز کرد.با این حال بین سالهای 1804 – 1808 سمفونی پنجم و " سونات اپاسیوناتا" و نیز کنسرتو ویلن و ششمین سمفونی خود را ساخت
در چنین شرایط سخت و به این تراژدی سکوت که همواره قلب بتهوون را می فشرد و ماییه اندهش بود ضربات روحی بی وقفه از سوی برادرزاده اش کارل هم افزوده میشد. درست در این هنگام بود که بزرگترین اثار بتههون به رشته تحریر درآمدند. تو گویی تراژدی های جانکاه زندگی بتهوون بن مایه های شکل گیری کاراکتر منحصر بفرد اثار جاودانه بتهوون بودند.
او در این سالها به هیچ روی مردم زمان خود را درک نمیکرد. تا آنجا که مستقل، متکبر،منزجر از مردم در انزوایی خود خواسته به قله رفیع هنر پناه برد و در همین سالها نهمین سمفونی خود را به رشته تحریر در آورد. و همین اثر بود که ستایش از شخصیتش را تا حد یک اسطوره افزایش داد.
بتهوون نخستین کسی بود که هنر موسیقی را از تقدیر اشرافیت با خطاب قرار دادن مردم خارج کرد . او نخستین موسیقیدان بزرگی بود که با ذهنیت لیبرال و دموکراتیک زمان خود ارتباط بر قرار کرد.
و توجه به این موارد است که انتخاب علی رهبری برای نخستین اجرای ارکستر سمفونیک را از حد یک انتخاب ساده به گزینشی تحسین برانگیز و سزاوار ستایش بدل می کند.
او بهتر از هر کسی میداند که سولیستهای آواز این ارکستر نیازمند تمریناتی به شدت سخت و فشرده هستند. او به خوبی از نقاط ضعف نوازندگان بادی ارکستر تحت امرش و بهتر از منتقدی آگاه است. و او کسی است که پیش از هر کس دیگری اعلام کرد این اجرا، یک اجرای ازمایشی است.
اجرای اول ارکستر سمفونی تهران را اگر بنا باشد آزمایشی بنامیم، که باید بنامیم. با توجه به آزمایشی بودن بسیار تحسین برانگیز بود. مخصوصا وقتی به این مهم دقت کنیم که این ارکستر برای رسیدن به مرز آمادگی تنها یک هفته فرصت داشت.
علی رهبری را باید تقدیر کرد. نوازندگان ارین ارکستر پیر را باید عزیز داشت. جمعی از بهترین جوانان و هنرمندان وطن ما در عرض یک هفته چنان تلاشی از خود نشان دادند که علی رهبری کارکشته و کاربلد را که در پس عمری فعالیت حرفه ای در این عرصه مدتهاست از تاثیر احساسات رها شده وادار به گریستن کردند. گریستنی که به سختی در پشت چهره خندان علی رهبری پنهان شد.
کد خبر: 242196