ساجده سلیمی-گروه فرهنگی: چهارم شهریور سال 1369. هنوز ایرانیان در تب و تاب جنگ بودند و همه کشور در تدارک بازسازی ویرانه های «قرن دیوانه» ،  ذهنشان سرشار بود از امید اما با درد  زمزمه می کردند: «هان‌، کجاست‌؟/ پایتخت‌ این‌ کج‌ آئین‌ قرنِ دیوانه‌؟/ با شبانِ روشنش‌ چون‌ روز،/ روزهای‌ تنگ‌ و تارش‌، چون‌ شب‌ اندر قعرِ افسانه‌./با قلاعِ سهمگینِ سخت‌ و ستوارش‌،/ با لئیمانه‌ تبسم‌ کردنِ دروازه‌هایش‌، سرد و بیگانه‌.» که خبر رسید، «امید» رفته است.
گاهی او را شاعر حماسه سرای می دانند و گاه او را از بنیان گذاران شعر نو، گاه او را موسیقیدان می دانند و گاه او را شاعر خراسانی با زبانی استوار. اما اخوان ثالث همه اینها هست و هیچکدام نیست. از همان کودکی که در حال و هوای موسیقی آسمانی خراسانی منگ و گیج  و مبهوت به این دروآن در می زد تا پدرش را که طبیب بود و مهدی را برحذرمی داشت از موسیقی و ساز راضی کند. راضی کند که اجازه دهد تا موسیقی و ساز را مرهم جان به آتش کشیده اش کند. خودش می گوید: «پيش از شعر، من با موسيقي سرو كار پيدا كرده بودم، پيش استاد سليمان روح افزا مي‌رفتم و همچنين پسرش ساز مي‌زدم، تار ... من نمي‌گذاشتم پدر بفهمد كه من با ساز سر و كار دارم، چون مي‌دانستم تعصبش را. برادرش را وادار كرد كه تار را دور بيندازد و كار نكند و اينها، تار برادرش را كه عموي من باشد، من گرفتم ...» اما پدر و سرنوشت او را به سوی دیگری رهنمون کردند.


 38vzy38xr33szvmaiyb


پدر از آنجايي که از علاقمندان به شعر بود انگيزهء لازم را در اخوان کوچک به وجود آورد، و در اين مسير معلمش پرويز كاويان جهرمي نيز از او حمايت کرد. و خیلی زود استعداد شگفتش سبب شد سر از «انجمن ادبي خراسان» درآورد و با بزرگان شعر آن روزگار از نزديك آشنا و شیفته همشهری حماسه سرایش آرمیده در توس شد.
علاقه اخوان به فرهنگ ایران باستان و اصالت ایرانی او را به شعر فردوسی و زبان فخیم حماسه سرای ایرانی علاقمند کرد و ضمن اینکه شیفته قصیده و غزل نیز بود و اشعار زیادی را در این میان در این قالب ها طبع آزمایی کرد اما آنچه قرار بود اخوان ثالث را «م.امید» شعر فارسی کند قالب دیگری بود که دوست قدیمی اش نیما یوشیج آن را معرفی کرد.
زندگی اخوان سرشار از بالا و پایین هایی است که البته همه در شعرش نمود داشته اند و شعر او را رنگ و بویی طبیعی بخشیده اند. جریانات سیاسی 28مرداد و زندانی شدن اخوان همه نقش بسزایی در جهت دهی ذهن باز و هوش سرشار او داشت. تا جایی که دفترهای شعری را به این دوران اختصاص داده است؛ « پاییز در زندان» و «در حیاط کوچک پاییز در زندان» و «زندگی می‌گوید: اما باز باید زیست...».


download (2)


اخوان شاعری بود که بر متون قدمای ادبیات مسلط  و به طور کامل با آنها عجین بود. با اینکه اکثرا اشعار نوی اخوان را می شناسند اما باید بدانیم که اخوان قصیه هایی بسیار غرا و اخوانیاتی دارد که نشان دهنده تسلط او بر این قالب  های سنتی شعر فارسی است. علاوه بر این طبع آزمایی ها، او کارهای پژوهشی دارد که نشانگر این است که اگرچه اخوان تحصیلات آکادمیک در حوزه ادبیات نداشت اما آنچنان در ادب و شعر فارسی غور کرده بود که بر آن تسلط داشت و توانست کتاب هایی چون بدعت ها و بدایع نیما یوشیج را به نگارش درآورد که کتابی مفصل در باب شعر نیما وخلاقیت های شعری اوست. «نقیضه و نقیضه سازان» و «عطا و لقای نیما یوشیج» از دیگر کتاب های پژوهشی اخوان هستند و البته قلم فرسایی او به اینجا ختم نمی شود و در عرصه داستان و نثر نیز طبع آزمایی میکند و چند کتاب برای کودکان می نویسد.
اخوان را شاید به توان یکی از موثرترین شاعران اجتماعی و سیاسی دوران حاضر دانست. رویدادهای سیاسی و دغدغه های اجتماعی بیش از هرچیز دیگر بر آثار او اثر داشته اند و نوعی جریان حسرت به گذشته های دور و ایران باستان اولین بارها در اشعار او نمود پیدا کرد و می توان تا حدودی او را جریانساز در این امر دانست.
از سال 1330 که اولین مجموعه شعر او با نام ارغنون منتشر شد تا آخرین مجموعه او با نام «تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم» نوعی توجه به روح جمعی ایرانیان و حسرت شکوه و جلال گذشته ایران در آثار او شکل گرفت، که در آخرین کتاب او و بخصوص در شعر تورا ای کهن بوم و بر دوست دارم بیان شد و آخرین برگ سفرنامه امید را با اظهارعشق او به میهنش ابراز داشت. میهنی که برای آن سرود و عاشقانه به مردمش مهر ورزید و ماندگارترین اشعار را بر صفحات ادبیاتش نقش بست.  یادش گرامی و روحش شاد.
۵۰۲

کد خبر: 326121

وب گردی

وب گردی