مینورسکی شرق شناسی که مصداق «درویش خرسند» در شعر حافظ بود

نشست این هفته شهر کتاب به کتاب «رهاورد مینورسکی» اختصاص داشت که اثری از گودرز رشتیانی است.

به گزارش ایسکانیوز در ابتدای نشست علی‌اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب گفت: مینورسکی در کنار بارتولد و برتلس، از بزرگ‌ترین شرق‌شناسان روسیه است. او هویتی عجیب داشت؛ چراکه توانست در کنار شرق‌شناسی، سیاستمداری برجسته نیز باشد. از او بیش از ۲۰۰ کتاب و مقاله ارزشمند به یادگار مانده است و از مهم‌ترین کارهایش می‌توان به ترجمه و تصحیح حدودالعالم اشاره کرد که به تأیید محمد قزوینی و تقی‌زاده از شاهکارهای عالم تحقیق محسوب می‌شود. پژوهش‌های مینورسکی در حوزه‌ی ادبیات، شامل شاهنامه، ویس و رامین، عمر خیام، بابا طاهر و خاقانی نیز زبانزد اهل تحقیق است. مجتبی مینوی، مینورسکی را مصداق درویش خرسندی دانسته است که حافظ می‌گوید.

محمدخانی یادآور شد: پژوهش مینورسکی درباره اهل حق که حدود یک قرن قبل انجام شده و از نخستین آثار اوست، همچنان بهترین منبع برای شناخت این گروه محسوب می‌شود. نکته‌ی قابل ذکر دیگر اینکه مینورسکی زبان‌های روسی، فرانسوی، انگلیسی، ایتالیایی، آلمانی، لاتینی، یونانی، عربی، فارسی، ترکی، ارمنی و کردی را به‌خوبی می‌دانست و می‌توانست در اغلب این زبان‌ها مقاله بنویسد.

همچنین گودرز رشتیانی، مؤلف کتاب «رهاورد مینورسکی» گفت: کتاب حاضر در اصل انعکاس بخشی بسیار کوچک و البته مهم در روند مطالعات ایران‌شناسی است که در نوع خود تلفیق کم‌سابقه‌ای از دو مکتب مهم ایران‌شناسی در جهان امروز است: ایران‌شناسی روسیه و ایران‌شناسی اروپای غربی. مینورسکی که زاده‌ی روسیه و پرورش‌یافته‌ی مکتب نخست بود، با دستی پر و تجربه‌ای گرانبها راه هجرت به مکتب دوم را برگزید و در اقامت طولانی خود در فرانسه و انگلستان از ۱۹۱۹ تا ۱۹۶۶ به آمیختن این دو مکتب همت گمارد؛ به‌گونه‌ای که دستاوردهای آن به‌رغم گذشت سالیان متمادی، همچنان مرجعی تراز اول برای پژوهش‌های امروزین است.

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با اشاره به حضور متمادی مینورسکی در ایران به‌عنوان مأمور سیاسی در تبریز و تهران بین سال‌های ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۸، نمایندگی روسیه در کمیسیون تعیین مرزهای ایران و عثمانی بین سال‌های ۱۹۱۱ تا ۱۹۱۴ و سفارت روسیه در تهران بین سال‌های ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۹ یادآور شد: ارتباط متمادی او با ایران این امکان را در اختیار وی قرار داد تا از نزدیک با ویژگی‌های جغرافیایی، منابع تاریخی، افراد سرشناس و محققان ایرانی آشنا شود که این تجربه‌ی گرانبها در سال‌های بعد، برای وی بسیار مغتنم بود.

رشتیانی پس از شرحی درباره‌ی آنچه در آرشیو مربوط به مینورسکی در روسیه نگهداری می‌شود در توضیح فصل‌های کتابش گفت: کتاب از پنج بخش تشکیل شده است. در بخش اول با عنوان روایت زندگی، گزارشی مختصر از مراحل متفاوت زندگی مینورسکی در روسیه، ایران، مرزهای ایران و عثمانی، فرانسه و انگلستان آورده شده است. بخش دوم با هدف نشان دادن دستاوردهای مطالعاتی وی با عنوان کارنامه‌ی پژوهشی تنظیم شده است. مطالب بخش سوم شامل تعدادی از نامه‌های فارسی ارسالی به مینورسکی است که از گنجینه‌ی پژوهشی یا آرشیو شخصی وی در انستیتو نسخ خطی شرقی آکادمی علمی پترزبورگ انتخاب و استنساخ شده است. در ادامه‌ی این بخش نامه‌های مینورسکی به سیدحسن تقی‌زاده نیز آمده است. بخش چهارم گنجینه‌ی پژوهشی هم گزارش نسبتاً مفصلی است از آرشیو شخصی مینورسکی. در بخش پنجم یا پیوست، تعدادی از اسناد و عکس‌های مرتبط با مینورسکی آورده شده است.

کاوه بیات، پژوهشگر در زمینه‌ی مطالعات تاریخی، دومین سخنران نشست، با اشاره به این نکته که «مینورسکی یکی از چهره‌های برجسته‌ی جهان شرق‌شناسی است؛ دوره‌ای از شرق‌شناسی که وجود مجموعه‌ای از دانشمندان جامع‌الاطراف، یکی از ویژگی‌های اصلی آن بود.» گفت: او ازجمله ایران‌شناسانی است که حقش در ایران تاحدودی ادا شده است و تعدادی از مهم‌ترین آثارش به فارسی ترجمه و منتشر شده‌اند. در سال‌های پیش از انقلاب نیز ارج‌نامه‌ای برای وی منتشر و گزیده‌ی مقاله‌هایش تجدید چاپ شده است.

بیات در ادامه با بیان اینکه «من به‌عنوان پژوهشگر تاریخ ایران در سال‌های مقارن با جنگ اول جهانی، میل دارم به اسناد و گزارش‌هایی از مینورسکی بپردازم که مربوط به دوران خدمت او در وزارت امور خارجه‌ی روسیه‌ی تزاری است.» افزود: این اسناد و گزارش‌ها احتمالاً بنا به مقتضیات شغلی مینورسکی در مقام یکی از کارکنان تشکیلات دیپلماتیک روسیه در ایران، احتمالاً بیشتر سیاسی است تا علمی.

بیات در ادامه تصریح کرد: بخش مهمی از دوران خدمت مینورسکی در وزارت خارجه‌ی روسیه در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۰۳ تا ۱۹۱۹۱۹۱۸ در ایران سپری شد. در سال‌های ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۸ در ماموریت به آذربایجان و کردستان عرصه‌ی شکل‌گیری یکی از نخستین پژوهش‌های او در مورد اهل حق و توجهی عمیق و ریشه‌دار به سرگذشت دیگر طوایف و جای‌های این حوزه در سال‌های بعد فراهم شد. در سال ۱۹۱۱ پس از یک سفر نسبتاً کوتاه به ترکستان روس، بخش دیگری از جهان ایرانی، مجدداً به ایران آمد. مأموریت مهم نمایندگی دولت روسیه در کمیسیون چهارجانبه‌ای در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۱۳ تا ۱۹۱۵ با حضور نمایندگانی از بریتانیا، عثمانی و ایران برای تحدید حدود مرزهای غربی ایران تشکیل شد؛ مأموریتی که باعث شد مینورسکی بتواند باریکه‌ی مرزی مورد بحث را از فاو در جنوب تا کوه آرارات در شمال زیر پا گذاشته و جدا از کمک به تحدید حدود این مرز پرمناقشه، از عرصه‌ی اصلی بسیاری از علائق تحقیقاتی‌اش آگاهی دست اولی کسب کند. دوره‌ی بعدی خدمات دیپلماتیک مینورسکی با پیشامد جنگ اول جهانی و توسعه‌ی دامنه‌ی آن به خاک ایران قوام یافت یعنی در خلال سال‌های ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۹۱۹۱۸ که بیشتر در تهران گذشت.

ابوذر ابراهیمی ترکمان، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی هم یادداشتی برای این نشست فرستاده بود. در این یادداشت آمده بود: ولادیمیر مینورسکی در حوالی سال‌های ۱۲۸۳ و یا ۱۲۸۴ خورشیدی به‌عنوان دیپلمات به ایران اعزام شد و در شهر تبریز به خدمت مشغول شد. این مأموریت چهار سال به طول انجامید. در آن هنگام ایران‌شناس جوان ۲۶ ساله بود که به ایران آمد و در 30 سالگی ایران را ترک کرد و تقریباً پس از خروج از ایران نزدیک به 10 سال در روسیه ماند و در 40سالگی، همزمان با انقلاب ۱۹۱۷، روسیه را نیز ترک کرد و در شهرهای پاریس و لندن اقامت گزید و در کسوت استادی زبان فارسی در دانشگاه لندن بازنشست شد و در سال ۱۳۴۵ خورشیدی در شهر کمبریج درگذشت. شوق ایران‌شناسی در وجود او در دوران تحصیل در روسیه پدید آمد و در دوران اقامتش در تبریز مشتعل شد که تا پایان عمر در همین راه گام برداشت. ایران‌شناسی در روسیه از قدمت دیرینی برخوردار است و ایران‌شناسان روس خدمات زیادی به فرهنگ و ادب ایرانی کرده‌اند، مثلاً والنتین ژوکوفسکی اولین بار اسرارالتوحید فی مقامات ابی سعید را تصحیح انتقادی و منتشر کرد و هر یک از ایران‌شناسان دیگر در این زمینه کوشش‌های قابل تقدیری کرده‌اند.

در ادامه‌ی یادداشت ترکمان آمده است: در دوران مأموریتم به‌عنوان رایزن فرهنگی در فدراسیون روسیه جناب آقای دکتر گودرز رشتیانی و همسرشان سرکار خانم ناهید عبدالتاجدینی برای فرصت مطالعاتی به سن پترزبورگ آمدند و در دیدارهایی که با ایشان داشتم از وجود اسناد فراوانی در انستیتو شرق‌شناسی سن پترزبورگ درباره ولادیمیر مینورسکی خبر دادند به‌ویژه تأکید کردند که بسیاری از نامه‌هایی که دانشمندان ایرانی به مینورسکی نگاشته‌اند نیز در میان اسناد مذکور وجود دارد. ایران‌شناسی در روسیه را اگر به دو دوره پیشامارکسیسم و پسامارکسیسم تقسیم کنیم مینورسکی متعلق به دوره پیشامارکسیسم است و کارهای او در حد زیادی از ویژگی آمیخته نشدن به الزامات افکار کمونیستی و حزبی مبّری است.

502502

کد خبر: 549566

وب گردی

وب گردی