سرمقاله  الحیات: چرا سلطان به تزار خنجر زد؟

خلبان ترکیه ای که جنگنده روسیه را با موشکی آمریکایی سرنگون کرد، دو مرد را نیز مورد هدف قرار داد، چرا که شکوه تزار را جریحه دار کرده و سلطان را نیز به نبردی رو در رو کشاند که نمی تواند آن را در زمین پرالتهاب سوریه به نفع خود به پایان برساند.

به گزارش ایسکانیوز، غسان شربل، روزنامه نگار و نویسنده مشهور لبنانی و سردبیر روزنامه “الحیات” چاپ لندن، در سرمقاله دوشنبه این روزنامه تحت عنوان “چرا به تزار خنجر زدی؟” در ادامه آورده است آورده است:

در واقع شکوه تزار از موشک های “ارتش سرخ” و قیمت گاز مهمتر بوده و ولادیمیر پوتین پیش از هر چیز دیگری، یک پروژه شکوه و اعتبار می باشد، جایی که تشکیلات نظامی و امنیتی روسیه از تحقیر این کشور و سلاح های آن در عراق گرفته تا یوگسلاوی سابق و لیبی خسته شده و در نتیجه وی را با پروژه انتقام از آنهایی که روی ویرانه های اتحاد جماهیر شوروی جشن گرفتند، به کاخ کرملین فرستادند، به همین دلیل نیز پوتین همانند یک بوکسور رفتار می کند و پاسخ هر مشت را با مشت محکمتری می دهد چرا که در حال دفاع از چهره خود و کشورش می باشد.

در سوی مقابل، چهره سلطان نیز از درآمدهای گردشگری و شرکت های ساختمانی مهمتر است، چرا که رجب طیب اردوغان نیز پروژه انتقام ترکیه به حاشیه رانده شده و وابسته را به همراه داشته و توانست مسیر کشورش را تغییر دهد، آن را وارد “گروه ۲۰″ کند و تن صدای آن را در برابر مردمان منطقه و جهان بالا ببرد.

این در حالی است که مشروعیت مردمی رئیس جمهوری ترکیه همانند مشروعیت همتای روس وی کامل بوده و هر دوی آنها نیز از اپوزیسیون متنفر هستند و آن را خائن می دانند، در همین حال رفتار اردوغان با فتح الله گولن، دوست سرسخت خود (دوست پیشین و دشمن سرسخت کنونی) مشابه رفتار پوتین با اشراف زادگان خواهان رزرو صندلی های اجباری در دوران زمامداری وی بوده و هر دو نیز از رسانه های آزاد نفرت داشته و در رام کردن آن مهارت دارند.

در واقع این یک رویارویی بسیار سخت به شمار می آید، چرا که این یکی نوه “ایوان مخوف” و آن یکی نوه “محمد فاتح”، این یکی وارث “پتر بزرگ” و آن یکی وارث “سلیمان قانونی” هستند، پوتین از زیر قبای “یوری آندروپوف” و اردوغان از زیر قبای “نجم الدین اربکان” بیرون آمدند، پوتین در آزمایشگاه های “کا گ ب” و اردوغان در مدرسه ای در شهر استانبول که موعظه گران زیادی را تحویل جامعه داده، ساخته شده اند، پوتین ورزش جودو و خاک کردن رقیبش را دوست دارد و اردوغان فوتبال و گل زدن به دیگران، پوتین یک جاسوس و استاد در پنهان ساختن احساسات و نیت خود بوده و اردوغان یک سخنور و استاد در برملا کردن احساست خود می باشد.

این یک رویارویی میان دو کشور زخم خورده نیز می باشد که یادآوری تاریخ تنها نمک روی زخم آنها می پاشد، دو امپراتوری پیشین که میان آنها سابقه پنج قرن رویارویی، ۱۲ جنگ و هزاران قربانی وجود دارد، دو بوکسور سرسخت و زخمی در مرزهای تاریخی روسیه ارتدکس و ترکیه عثمانی.

در واقع بوکسور نخست یعنی پوتین برگ های تاریخ را ورق زده و به انتقام روی می آورد، چرا که جهان بر علیه امپراتوری روسیه توطئه کرده و بخش های آن را از هم جدا ساخت، به گونه ای که قرن گذشته میلادی با انفجار نقشه شوروی پایان یافته و کشورهای و ملت ها از آن جدا شدند.

در همین حال، بوکسور دوم یعنی اردوغان نیز با ورق زدن برگ های تاریخ خشمگین می شود، چرا که امپرتوری عثمانی بسیار گسترده بوده، شبه جزیره کریمه و دریای سیاه بخشی از آن بودند و در آن زمان “کاترین بزرگ” جواهرات خود را برای جلب رضایت سلطان عثمانی اهدا کرد، با این حال جهان بر علیه این امپراتوری دست به توطئه زده و شدیدترین ضربه را از روسیه دریافت کرد، جایی که در اوایل قرن گذشته میلادی ترکیه را “مرد بیمار” نامیدند و پس از جنگ جهانی اول نیز به عنوان غنیمت جهت سیر نمودن اشتهای کشورهای پیروز در جنگ اهدا شد.

مشاوران رئیس جمهوری ترکیه در شب به خانواده های خود می پیوندند و وی را تنها می گذارند، در این هنگام اردوغان در کاخ وسیع ریاست جمهوری قدم زنان به جهان ستمکار می اندیشد و از خود می پرسد که چرا روسیه به عنوان یک کشور دور این حق را دارد که در سوریه دخالت کند اما ترکیه به عنوان یک همسایه این حق را ندارد؟ چرا ارتش روسیه می تواند در گرجستان، اوستیا و اوکراین دخالت کند اما ترکیه نمی تواند در حلب دست به چنین کاری بزند؟ چرا پوتین از حق دفاع از اقلیت های روس و همزبانان خود برخوردار بوده اما اردوغان نباید از ترکمن ها دفاع کند؟ چرا مسکو این حق را دارد که نظام حاکم در سوریه را نجات دهد اما آنکارا حق پشتیبانی از مخالفان این نظام را ندارد؟

در واقع برخی جنگ ها در زمان اشتباهی روی می دهند، حال اردوغان آرزو می کند که ای کاش خلبان ترکیه ای در هدف قرار دادن جنگنده روسیه اشتباه می کرد و وی را از این آزمون نجات می داد، چرا که این رویارویی با دست و پنجه نرم کردن با رئیس جمهوری سوریه و یا نخست وزیر اسرائیل متفاوت بوده و پیامدهای هولناک زیادی به دنبال دارد، به ویژه آنکه ناتو تمایلی به رویارویی با “پوتین مخوف” ندارد و مرد نخست کاخ سفید نیز خیلی زود از سوریه و مردمانش دست شسته است.

اردوغان پیش خود می گوید کاش خلبان در هدف گیری دچار اشتباه می شد تا وی مجبور نمی شد ابراز تاسف کند، بگوید که خواهان طلاق میان آنکارا و مسکو نیست و ابراز امیدواری کند که چنین حادثه ای تکرار نشود.

رئیس جمهوری ترکیه چند روز پیش به بوکسور روس هشدار داد که با آتش بازی نکند، اما پس از آن دریافت که این سخن تنها خشم تزار را بیشتر کرده و باعث شده وی دستور دهد جنگنده های روسیه “منطقه امن” مورد نظر اردوغان را نابود کنند.

در واقع پوتین همانند یک فرصت با سرنگونی جنگنده روسی برخورد کرده، دست به اتخاذ اقدامات تنبیهی بر علیه ترکیه زده و گل سر سبد زرادخانه موشکی خود را اعزام کرد تا در سواحل سوریه مستقر شود، حال چه کسی تضمین می کند که تزار پاسخ “خنجر از پشت زدن” را ندهد؟ چه می شود اگر فردا موشک های روسیه یک هواپیمای ترکیه را در منطقه مرزی با سوریه و یا نزدیکی آن سرنگون کنند؟ در آن هنگام اردوغان به شهروندان ترکیه چه خواهد گفت؟ شهروندانی که وی را به دلایل زیادی انتخاب کردند از جمله اینکه تن صدای بلندی دارد و در برابر بزرگان جرات از خود نشان می دهد.

در پایان باید گفت که در بدترین فضای میان آنکارا و مسکو، امروز نشست بین المللی سران در مورد تغییرات آب و هوایی در شهر پاریس برگزار می شود و هر دو بوکسور نیز در آن حضور خواهند یافت، هر یک از آنها نگاهی زیرچشمی به دیگری خواهد انداخت و با آتش بازی می کنند، با این حال تزار با سلطان دیدار نخواهد کرد مگر اینکه وی از احساس پشیمانی فراتر رود و حقارت عذرخواهی را بپذیرد، دیدار آنها در پاریس هزینه ای دارد که اردوغان باید بپردازد، اما در صورتی که دیداری میان آنها برگزار نشود، امیدهای بشار الاسد برای ادامه دوران زمامداری خود افزایش می یابد، در واقع اردوغان هیچ گونه هم پیمانی ندارد که برای سرزنش مرد نخست کاخ کرملین تمایل داشته باشد، جایی که باراک اوباما شروع کرده به جمع آوری برگه های خود و در حال برنامه ریزی برای نوشتن کتاب خاطرات خود و ریاست یک باشگاه بسکتبال می باشد، رئیس جمهوری ترکیه در چشمان دوستان خود یک نوع گله مندی خواهد دید و این پرسش سخت را خواهد خواند که “چرا به تزار خنجر زدی؟».

301301

کد خبر: 561264

وب گردی

وب گردی