برای تهیه گزارشی از تنها مجتمع نابینایان پسرانه در تهران فقط کافی است در اوایل خیابان آیتالله کاشانی ییاده شوی و از پل عابر پیادهای به شکل رمپ ساخته شده پایین بیایی و وارد دنیای دانشآموزان نابینا شوی که در مدرسهای که خیر مدرسه ساز مهندس جواد موفقیان ساخته درس میخوانند.
در این فضای سبز هم زندگی می کنیم هم درس می خوانیم
مجتمع نابینایان محبی شامل دو ساختمان و یک خوابگاه است و همه گروههای دانشآموزی نابینا از پیش دبستانی و مهد کودک تا پیش دانشگاهی مشغول تحصیل هستند .
سید سعید میری لواسانی، مدیر مجتمع نابینایان شهید مجبی که از 7 سالگی در مجتمع محبی درس خوانده و 15 سالی است که مدیریت مجتمع را بر عهده دارد با بیان این مطلب میگوید: «زمین مجتمع در سال 42 توسط خانواده مهدوی برای آموزش نابینایان وقف شد و در سال 82 که بیش از 60درصد بنا و ساختمان تخریب شده بود به همت مهندس جواد موفقیان تخریب و بازسازی شد و به جرات میتوان گفت که یکی از بهترین و مجهزترین مدارس مخصوص نابینایان است که به صورت شبانهروزی اداره میشود .»
لواسانی که دانشجوی دکتری مدیریت دولتی است ادامه میدهد: «درحالحاضر 163 دانشآموز پسر نابینا در همه پایهها در این مجتمع تحصیل میکنند که 88 دانشآموز تهرانی و بقیه از دانشآموزان شهرستانی هستند که به صورت شبانهروزی در مرکز میمانند اما دانشآموزان تهرانی با سرویس به مرکز منتقل میشوند .»
تمام خدمات در مجتمع رایگان است
همه هزینههای مجتمع محبی شامل دارو و درمان سرپایی دانشآموزان، پوشاک و خوراک و سرویس ایاب و ذهاب رایگان است .
لواسانی با تاکید بر اینکه دانشآموزان در آرامش کامل به تحصیل مشغول هستند میگوید: «در این مرکز امکانات و تجهیزات کامل و کافی برای دانشآموزان در نظر گرفته شده و آنها میتوانند از سالن ورزشی مجهز مرکز استفاده کنند همچنین خوابگاه مرکز با 56 تخت، اتاق مطالعه، اتاق نگهداری بیماران، اتاقهای مجزا، اتاق سرپرستی، سالن اجتماعات، تلویزیون و ...درخدمت دانشآموزان است .»
او با اشاره به اینکه بیشتر قهرمانان و بازیکنان ملی ورزشها از این مرکز هستند میگوید: « علاوه بر ورزشکاران افراد موفقی در این مجتمع درس خوانده و فارغالتحصیل شده اند.
و ما یادمان افتاد که سید مهدی جوادیان که رتبه 32 کنکور رشته حقوق دانشگاه تهران، وحید واشقانی رتبه 54 حقوق بهشتی، قربان دشتی رتبه 72 حقوق علامه و .. تنها نمونهای از دانشآموزان موفق مجتمع محبی بودند .
سایت بزرگ کامپیوتری مرکز دانشآموزان نابینا را آموزش میدهد تا با استفاده از نرمافزارهای پیشرفته کار کنند و بهترین و پیشرفتهترین نرمافزارهای صوتی در اختیار دانشآموزان است .
مجتمع محبی مجهزترین مرکز نابینایان است
اتاقهای خوابگاه 4 تخت دارد که روی هم میشود 56 تخت هر چند خوابگاه برای استفاده از 112 نفر تدارک دیده شده بود .
لواسانی با بیان این مطلب میگوید: « قبلا 112 تخت برای این خوابگاه در نظر گرفته شده بود و بیشتر تختها در دو طبقه بود که با کاهش رشد جمعیت دانشآموزی و به دنبال آن کم شدن دانشآموزان نابینا تختها به 56 تخت یک طبقه کاهش پیدا کرد تا دانشآموزان بتوانند براحتی استراحت کنند و از فضای خوابگاه بهره ببرند .»
مجتمعهای نابینایان در شهرهای مهم و مراکز استانها وجود دارد اما مجتمع محبی مجهزترین و بهترین آنهاست .
مدیر مرکز با بیان این مطلب میگوید: «مجتمعهای نابینایان بیشتر در مراکز استانها قرار دارد و دو مرکز در مشهد، یکی در تبریز، یکی در یزد و چند شهر بزرگ کشور فعالیت میکند و تنها مرکزی که میتوانست با مجتمع محبی رقابت کند مرکزی به نان ابابصیر در اصفهان بود که به دلایلی تعطیل شد.
تعداد پرسنل نابینای مجتمع 25درصد کل کارمندان را تشکیل میدهد که با عشق و علاقه خدمترسانی میکنند . ساعت کار مجتمع 7 و 30 دقیقه تا یک بعد از ظهر است و پس از آن سرویسها دانشآموزان تهرانی را به محل زندگی شان منتقل میکنند .
یکی از خصوصیات مدیر مرکز این است که با تعطیلی اصلا موافق نیست و بیشتر ایام تعطیل را در مرکز میماند و به امور دانشآموزان و وضعیت تحصیلی آنها رسیدگی میکند .
او دراینباره میگوید: «من با تعطیلی زیاد مخالفم و اعتقاد دارم با اینکه دانشآموزان و معلمها از وجود روزهای تعطیل راضی و خوشحال به نظر میرسند اما تعطیلات زیاد به وضعیت درسی و آموزشی دانشآموزان لطمه وارد میکند.»
فکر میکردم قاضی شوم، معلم شدم
دکتر لواسانی که در همه مقاطع تحصیلی دوست داشت قاضی شود و به عنوان اولین قاضی نابینا کار کند اما دست قضا او را به آموزش و پرورش استثنایی کشید و درحالحاضر که سی و اندی از خدمتش میگذرد عاشقانه این کار را دوست دارد.
او با بیان اینکه سال 59 دیپلم گرفت و پس از انقلاب فرهنگی وارد دانشگاه در رشته حقوق شد میگوید: «دوست داشتم قاضی شوم و در این رشته موفق هم بودم اما پس از گرفتن دیپلم به عنوان معلم در مدرسه خزائلی که مخصوص نابینایان بود مشغول شده و پس از مدتی مدیر آنجا شده بودم و با اینکه به دادگستری تعهد داده بودم که در آنجا خدمت کنم و قوه قضائیه شرایط و امکانات مرا برای فعالیت در آنجا فراهم کرده بود نتوانستم کار در آموزش و پرورش استثنایی را رها کنم گاهی با خودم فکر میکنم که اگر در دادگستری مانده بودم میتوانستم بهتر خدمت کنم اما چون الیت قاضی نابینای حوزه قضا میشدم ریسک بزرگی بود و ترجیح دادم در حوزه آموزش و پرورش بمانم و به دانشآموزان نابینا خدمت کنم .»
105105